ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

فدرال و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره چدید

حقوق بشر

دانشجو

کوتاه تر گشت.  آن زمان گرم شدن کره زمین خطری محسوب نمی شد و برکت به همراه داشت. اما در سال های 80 بعد از جنبش محیط زیست، خطر گرما به طور جدی مطرح شد و از آن به بعد هر درجه که به گرمای کلیما افزوده می شود، فاجعه جوی به واقعیت نزدیک تر می گردد. فاجعه ای که تبعاتش را می توان هم پای جنگ ها ارزیابی کرد. در این رابطه نیز می توان آشکارا دید که چگونه کشورهای ثروتمند و پیش رفته از گرم شدن حرارت کره زمین سود می برند و باز هم کشورهای فقیر و یا در حال توسعه هستند که رو به نابودی می روند.

برای مثال کشورهایی مثل کانادا و روسیه و یا کشورهای اسکاندیناوی از گرم تر شدن هوا نهایت استفاده را خواهند کرد و هم چنین بسیاری از کشورهای اروپایی با گرم تر شدن درجه حرارت، چه از نظر کشاورزی و چه از طریق توریسم به شکوفایی بیشتری خواهند رسید.90 سال بعد در کنفرانس بین المللی ویلاخ در سال 1986 روند تغییرات جوی به جهان اخطار شد و در سال 1992 برای اولین بار دولت های حاکم در جهان در کنفرانس بین المللی ریو، موظف شدند که تصاعد گازکربنیک حاصل از فعالیت های هسته ای را محدود کرده و از آلوده کردن جو کره زمین بپرهیزند. هرچند که ما اکنون می دانیم که نتایج این کنفرانس چگونه پیش رفته و دولت های وقت چگونه عمل کرده اند!درسال 2005، 141 کشور دنیا پروتکل کیوتو را امضاء کردند و تحت چنین پروتکلی متعهد شدند تا سال 2012 تصاعد گازکربنیک را در مقایسه با سال 1990 به میزان 5 درصد پایین آورند. کشور آلمان  در آن سال ها تحت تأثیر جنبش محیط زیست، تصاعد گازکربنیک را تا 21 درصد پایین آورد، در حالی که کشور آمریکا به عنوان مهم ترین کشور آلوده کننده جو، حتی حاضر به  امضاء قرارداد کیوتو نشد. آینده ای که در انتظار ما و فرزندان ماست، در ماه های گذشته بسیار روشن به تصویر کشیده شده است. کوه های یخی در حال آب شدن هستند و از خود تکه های بزرگ سنگی به جای می گذارند که گردش آب را به شدت تغییر داده و خود باعث کمبود آب دهشتناکی در سطح جهان خواهند شد.

رودخانه هایی هم چون راین در تابستان ها خشکیده شده و به آب رو های کم جانی تبدیل می شوند. نیروی برقی که از جریان رودخانه ها به کار می افتند، دیگر نمی توانند به کار خود ادامه دهند. حرکت کشتی ها منتفی شده و آب رو ها به مکانی برای رشد انواع و اقسام باکتری ها بدل می شوند. جنگل ها بر اثر حرارت بالا و خشکی بیش از حد مانند یک قوطی کبریت می سوزند و به خاکستر تبدیل می شوند.

 از بار تولید زمین های کشاورزی بسیار کم شده و مایحتاج زندگی، تنها به میزان حداقل تأمین خواهد شد. جزر و مد و طوفان های شدید تبدیل به قاعده شده و تکه های یخی از زیر پای خرس های قطبی ناپدید خواهند شد. حیوانات و انسان های خشکیده در کشورهای عقب مانده دیگر امکانی برای زیستن نخواهند داشت. مهم ترین بناهای تاریخی از معبدهای تایلند تا بیگ بند در لندن، زیر آب ها نابود خواهند شد. مرتفع ترین سدها، شاید بتوانند تنها کشورهای درجه اول جهان را از خطر امواج نجات دهند، هرچند که آن هم قابل تضمین نیست.در این میان طعنه تاریخ، باز زنان را در وهله اول مورد اصابت قرار می دهد. برای مثال، در اثر گرمای کشنده سال 2003 در اروپای میانه، 15 تا 20 درصد زنان بیشتر از مردان، جان خود را از دست دادند.

 این زنان هستند که رنج ناشی از بلایایی را که بر سر اعضای فامیل می آید، بیشتر متحمل می شوند و بیشتر از مردان در اثر فجایع طبیعی می میرند. آمار نشان می دهد، در فجایعی مانند سیل نئواورلئان و یا سونامی، زنان بیشتر از مردان نابود شدند. در زلزله پاکستان در سال 2005 زنان به علت محبوس شدن در خانه ها و کم اهمیت دادن به آن ها جهت یافتن شان، چهار برابر مردان از بین رفتند. در گردباد بنگلادش زنان 5 برابر مردان مردند.

در آفریقا و آسیا که زنان اساسا برای تهیه آب و غذا در نظر گرفته می شوند، به علت تغییرات جوی و کمبود بیشتر آب و غذا در شرایط بسیار اسفناک تری قرار می گیرند. با وجودی که زنان در تمام جهان، تنها صاحب یک درصد زمین های کشاورزی هستند، در مقابل مسئولیت تهیه نصف مواد غذایی را در دنیا به عهده دارند. تمام این ها نشان می دهد که زنان دلایل واقعی بسیار بیش تری در مقابله با تغییرات جوی دارند و می بایست با تمام قوا از این فاجعه جلوگیری کنند. فعالین حقوق زنان معتقدند به همین خاطر می بایست دوره های آموزشی را برای زنان سازماندهی کرد و آنان را بطور هدف مند در رشته تکنیکی، برنامه ریزی و تصاحب سِمت های تصمیم گیرنده و تعیین کننده هدایت کرد.

زنان در حرکت!سونیتا نارائین، وانگاری ماتاهائی، سوزان سولومون و زنان بسیاری در سراسر دنیا از مبارزین فعال علیه چرخش جوی به شمار می روند. آن ها در قطب جنوب تحقیقات می کنند، درخت می کارند، کتاب می نویسند، آن ها آسیاب های بادی اختراع می کنند، سناریو می نویسند، تلاش می کنند قوانین را به تصویب برسانند. آن ها در دهلی هستند یا در برکلی و یا در جنگل سیاه. برای دو تن از آنان، واقعه چرنوبیل تکان بزرگی بود که به سمت مبارزه با تغییرات جوی و مسئله محیط زیست کشیده شوند. برای برخی دیگر واقعه GAU در سال 1986 نقطه عطف به شمار می رود.

 این زنان می بایست برای اثبات حضور و فعالیت خود در فضایی که تاکنون متعلق به مردان بود، بجنگند و سوء تأثیرات تاکنونی را که نسبت به زنان فعال در این زمینه وجود داشت، از بین ببرند.  امروزه زنان قاطعانه برای حفط  محیط زیست می کوشند و توانسته اند تا حدی جایگاه خود را محکم کنند. برخی از این زنان فعال در کشورهای فقیر زندگی می کنند، جایی که محافظت از طبیعت نسبت به جنگ علیه فقر در درجه دوم قرار می گیرد. وانگاری ماتاهائی و سونیتا نارائین از این قبیل هستند که اولی جایزه صلح نوبل را به خود اختصاص داد و دومی رهبر یک انستیتوی بین المللی حفظ محیط زیست است.

سونیتا نارائین زنی 46 ساله ازهندوستان، کشوری که اقتصاد رو به شکوفائی دارد و محیط زیست به راحتی زیر انبار ماشین ها و دستگاه های صنعتی مخفی می شود. اما سونیتا می خواهد مانع از اشتباه بزرگی شود که کشورهای صنعتی غربی مرتکب شدند. او، زمانی که در سال های 70 در دهلی محصل بود، جنگ برای حفظ  درخت ها را شروع کرد. درخت هایی که در گسترده شدن شهرها، به سرعت نابود می شدند.

در آن زمان آلودگی محیط زیست، مشکل کشورهای ثروتمند به شمار می رفت. بسیاری استدلال می کردند که ابتدا باید توسعه پیدا کنیم، بعد از آن می توانیم درباره آلودگی محیط زیست صحبت کنیم. سونیا در سال هایی که فعالانه برای حفظ محیط زیست می کوشید، تنها دلیلی را که مطرح می کرد، این بود که یکی بدون دیگری امکان پذیر نیست. سونیتا با شجاعت و تلاش های مستمر خود موفق شد در دهلی خط اتوبوسی را راه اندازی کند که با گاز حرکت می کند. او می گوید، بسیار ناعادلانه است که اکنون کشورهایی مثل هندوستان و چین مسئول آلودگی هوا شمرده می شوند، در حالی که بیشترین متصاعد کننده  CO2همان کشورهای غربی و شمالی مثل آمریکا و اروپا هستند. آن ها می بایست سریعا و به طور رادیکال تصاعدCO2  را پایین آورند تا برای کشورهایی مثل هندوستان و چین فضایی برای توسعه اقتصادی به وجود آید.

سوزان سولومون زمانی که سوزان سولومون در سال 1986 در قطب جنوب به تحقیقات خود ادامه می داد، هوا آن چنان سرد بود که چشم راست او یخ زد. سوزان که در آن زمان 30 ساله بود، برای اولین بار سوراخ ازون را کشف کرد. تحقیقات او در آزمایشگاه تأثیرات سوء گازکربنیک متصاعد شده را به ویژه درقطب جنوب به اثبات رساند. کلیه این پروژه و نتایح تحقیقاتی آن در کنفرانس پاریس در تاریخ 2 فوریه 2007 مجددا مورد تأیید قرار گرفت. او معتقد است، امروز بسیار دیرتر از آن است که فکرش را می کردیم. واضح است که انسان ها از نیمه قرن هیجدهم مسئول تصاعد رو به افزایش گازکربنیک هستند.

اورسلا اسلادک اورسلا تمام تلاش خود را کرد تا برق سالم و غیرآلوده تولید کند. امری که تا سال 1997 کسی موفق به انجام آن نشد. اکنون محدوده کوچکی در آلمان با 39750 خانه مسکونی از این برق استفاده می کنند. از همان لحظه ای که در سال 1986 باران رادیوآکتیو از چرنوبیل بر باغچه خانه اورسلا پاشید، جایی که 5 فرزند

قبلی

برگشت

بعدی