ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

جمهوري اسلامي متعارف نمي شود

حامد داهی

در سقوط نمايندهي اسلام سياسي، دنيا كمتر از فرو ريختن ديوار برلين نخواهد لرزيد. اين سقوط نيز فرهنگ و ادبيات و سينما، تا ديپلوماسي و روابط بين المللي و ادبيات سياسي جهان را دچار تحول خواهد كرد. مناسبات اجتماعي كه طي سه دهه سيطرهي اسلام سياسي ايجاد شده است در هم خواهد ريخت. مسائل جهان دچاره تغيير خواهند شد.اين بار به سود چه كسي اين تحول تمام خواهد شد؟ آيا اين ريزش هم مثل ويراني ديوار برلين به سكوي پرتاب ديگري براي سرمايه داري و دنياي دموكراسي بورژوايي تبدل خواهدشد؟ يا نه برعكس و به لطف آنچه كه در ماجراي ريزش ديوار برلين در بلوك شرق غايب بود و در ايران و زير سلطه اسلام سياسي حي و حاضر است، يعني كمونيزم كارگري، نتيجهي ديگري خواهد داشت؟نقش كمونيزم كارگري اينجاست كه معلوم ميشود. تغيير جهان و نه تفسيرش همينجاست كه معنا ميشود. آيا كمونيزم كارگري و چنبش آن به وضعيت خطيري كه در آن قرار گرفته واقف است؟نماينده اسلام سياسي، يعني جمهوري اسلامي، نه فقط متعارف شدني نيست كه رفتني است و بايد برود. نه سيل كشتارها و اعدامها و نه "انرژي هسته اي" و عواقب تنش هاي سياسي اش و نه "خدا و قوانينش" و نه "مهدي هميشه غايب" كمكي به ماندن و سقوط نكردن نظام الهي نخواهند كرد. جمهوري اسلامي به حكم مردم بايد برود. سي سال حكومت و تلاش براي ساختن جامعه اي مبتني بر قوانين ارتجاعي به چه رسيده است؟ در اين سالها دانشگاهها را تسويه و اجازه ادامه تحصيل و گرفتن تخصص را گزنيشي كردند. فقط كساني حق ادامه تحصيل داشتند كه گزنيش تاييدشان كرده بود. تمام تلاششان را كردند كه سربند نسل كشي سالهاي ٦٠ و ٦٧ اوباش و ارازل خودشان را همه كاره كنند. متون درسي سالهاي دبستان و دبيرستان را سراسر به دروغ و نيرنگ آلوه كردند. از تاريخ تا رياضي را طوري تحويل دانش آموزان دادند و مي دهند كه گويي اسلام و دول اسلامي تاريخ را ساخته اند و سر منشاء علم بوده وهستند.

اما از دانش آموز تا متخصص همگي بلاي جان اسلام از آب در آمده اند. تمام تلاشش را كردند كه هنر و خلاقيت را اسلامي كنند. از تئاتر و سينما و كتاب و نويسندگي را براي سي سال كنترل كردند. سي سال است كه در دنياي "سينما و تلويزيون ايران" زنان در رختخواب هم حجاب دارند، ولي برغم اين در خيابان و دنياي واقعي براي محجبه كردن زنان جنگي سخت جاريست و زنان حجابشان اسلامي نميشود. هنر زير زميني روايت ديگري دارد. سينماي واقعي، قطعات ويديويي است كه روي گوشيهاي موبايل ديده ميشود. موسيقي رسما زير زميني است و ادبيات اينتر نتي. آنچه با تمامي هزينه هاي سرسام آور كاشته اند، ثمر و بار ديگري داده است. بعد از قريب سي سال نتيجه چيز ديگري شده است. آنچه كاشته اند درست برعكس انتظارشان ثمر داده است.و اما نتايج جالبتري هست. نتايجي كه نياز به تفكر ندارند. ساده اند و در عين سادگي ويرانگر. واقعيند و ملموس. زمستان برق و گاز نداريم و تابستان آب وبرق؛ و در كل سال مشكل سوخت و مسكن، گراني بيشتر و بيشتر ميشود و امكانات زندگي محدودتر. اينها نتايج واقعي سي سال حكومت نمايندگان اسلام سياسي است. نتيجه چيزي شده است كه ساده دلترينهاي مردم نيز به رفتن جمهوري اسلامي حكم داده اند.جمهوري اسلامي قبلا و در سالهاي ٦٠ و ٦٧ با نسل كشي در پشت ديوارهاي بلند زندانهايش و در سكوت محض اهل و مدعيان حقوق بشر جان بدر كرده است. اما امروز نميتواند همان سناريو را اجرا كند. لذا جان بدر نخواهد برد. امروز براي سركوب و عقب راندن بايد اكثريت جامعه را كشتار كنند واين شدني نيست. بخصوص اينترنت و ماهواره دنيا را براي جانيان اسلامي سخت تنگ كرده اند. بخشهاي وسعي از نيروهايشان دارند همين نوشته هاي ما را ميخوانند. بعضا بخشي از سران و صاحبان قدرت از سر راحتي و طيب خاطر نيست كه پته هاي يك ديگر را روي آب ميندازند. دارند اعتبارنامه هاي لازم براي تبرئه در دادگاههاي فردا را تهيه ميكنند.

قابل توجه آقای احمدی نژاد،

صدیقه جعفری

آقای رئیس جمهور، سران فلسطین، لبنان، عراق، افغانستان، سوریه، ونزوئلا، نیکاراگوئه، بولیوی، سریلانکا و حتی آمریکا، نطق با شکوه شما در مقر سازمان ملل را شنیدند و منوهم آن را  شنیدم.

نمیدانید چقدر خوشحال شدم وقتی فهمیدم شما بجز عربی، فارسی هم می دانید و کشوری به نام ایران را نیز می شناسید.

پیش از این وصف شما را خیلی شنیده بودم و می دانستم انسانی هستید یاور محرومان جهان و هرجا نیاز به کمکی باشد، دولت شما با ارقام هنگفت و میلیارد دلاری به یاری نیازمندان می شتابد.

وقتی پس از دفاع مفصلتان از همه کشورهای تحت پوششتان، یادی هم از کشور من ایران کردید و زمان کوتاهی از سخنانتان را به دفاع از حق داشتن تکنولوژی اتمی کشورم اختصاص دادید، شور و شعف فراوانی به من دست داد از این که دانستم نام ایران برایتان بیگانه نیست.

از این رو امیدوار شدم حالا که تا حدودی با کشور من آشنا هستید، گوشه هایی از آنچه زیر پوست شهرهای کشورم میگذرد را نشانتان دهم تا تصورتان نسبت به ایران تا حدودی به واقعیت نزدیک تر شود.

آخر شنیدم که فرموده بودید نود و هشت درصد مردم ایران از اوضاعی که در آن به سر می برند رضایت کامل دارند و فقری که در ایران وجود دارد بسیار ناچیزتر از فقری است که مردم آمریکا با آن دست به گریبانند و چه و چه...

نمیدانم کجای ایران را دیده اید که اینگونه مرفه میزیستند اما بیایید تا من فقط نیمی از یک ضلع میدان بهارستان تهران را نشانتان دهم. فقط از ابتدای ملت تا روبروی خانه ملت

 

http://ettelaat.net/bild_08_september/dokhtarak.jpg

 

ببینید: این دخترک، دانش آموز است، درس می خواند، امید آینده این مرز و بوم است.

اما اگر کار نکند نمیتواند هزینه تحصیلش را فراهم کند. دفتر و دستک مدرسه اش را کنار خیابان و بساط ترازو و چند بسته آدامس و بیسکوئیت اش گسترده و تکالیفش را در محل کسب و کارش یعنی پیاده رو انجام میدهد.

این پدر را ببینید. هر شب با دو کودکش در پیاده رو گدایی میکند. دخترکش را می بینید آقای رئیس جمهور؟

بجز روپوش و مقنعه -احتمالا سال اول- مدرسه اش فکر نکنم لباس دیگری داشته باشد، چون همواره همین ها را بر تن دارد. اما او هم میخواهد درس بخواند، تحصیل کند... اول مهر از راه رسیده... چند وقتی است نمی بینمشان.

 

قبلی

برگشت

بعدی