ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

 حقوق بشر

دانشجو

 

دو تريليون دلار اوراق تجاری و...، با بازارهاى پولی بين‌المللى هم پیوستگی دارد. هم چنین بيش از 20 تريليون سهام، 10 تريليون اوراق رهنی، سه تريليون اوراق قرضه شركتی، سه تريليون اوراق بهادار دولتى بلندمدت، سه تريليون اوراق بهادار شركت هاى دولتى و ... عمق و گستردگی بازار سرمايه‌ آمريكا را نشان می دهند. ارزش توليد ناخالص داخلى آن حدود 12 تريليون دلار است. تعداد بانك ‌هاى آمريكا بالغ بر هفت هزار و 500 بانك است. تعداد 11 هزار موسسه اعتبارى غيربانكى در آمريكا به فعالیت اقتصادی مشغولند.

 ارزش دارايی ‌هاى انواع واسطه هاى مالى در آمريكا حدود 40 تريليون دلار است. بعلاوه ده بانك اول آمريكا، حدود نيمى از دارايی ‌هاى بانكى را در اختيار دارند.

از سوی دیگر، این بحران تاثیر چشم گیری در قیمت جهانی نفت داشته است. بهای سبد نفتی اوپک که در اواخر ماه سپتامبر 2008، اندکی زیر یک صد دلار در هر بشکه بود، به سرعت تنزل پیدا کرد و اکنون در روزهای پایانی سال جاری، به مرز 30 دلار رسیده است به بحران سرمایه داری به ویژه در کشورهای صادرکننده آن افزوده است. از این رو، هرگونه بحران اقتصاد در آمریکا، بلافاصله به یک بحران جهانی تبدیل می گردد؛ به طوری که این بحران اکنون از آمریکا آغاز گشته و سراسر جهان را فراگرفته است.

ایران، چهارمین صادرکننده بزرگ نفت، برای تامین بودجه خود اتکای فراوانی به درآمدهای نفتی خود دارد و به همین سبب سران حکومت اسلامی، از افت قیمت نفت خام به تکاپو و وحشت افتاده اند و شدیدا نگران آینده حاکمیت خود هستند.

از سوی دیگر، تحریم های اقتصادی شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز هر چند در حال حاضر تاثیر ضعیفی بر اقتصاد ایران گذاشته، اما اقتصاد این کشور را به سوی بحران شدیدتری سوق داده است. در چنین وضعیتی فشار بر روی مزدبگیران و مردم محروم نیز افزایش بیش تری پیدا کرده و اعتراضات کارگران و مردم آزاده به شدت سرکوب می گردد.

در چنین شرایطی، دور از انتظار نیست که این وضعیت، به گسترش و رشد اعتصابات کارگری و اعتراضات اجتماعی و حتا شورش های شهری نیز منجر شود.

بدین ترتیب، در مدت کوتاهی دولت ها، میلیاردها دلار کمک برای رهایی از بحران مالی به سرمایه داران و نهادهای آن ها اختصاص یافته، در حالی ‌که یک میلیارد انسان گرسنه در گوشه ‌و کنار جهان به دست فراموشی سپرده شده ‌اند.

افزایش ناگهانی و لجام‌ گسیخته بهای مواد غذایی در ماه های گذشته، بحران  گرسنگی را گسترش داده است. این بخشی از مطالعه ای است که مؤسسه یاری رسان اُکسفام (Oxfam) آن را منتشر کرده است. یکی از کارشناسان این موسسه در آلمان می گوید در حالی که میلیاردها دلار در سراسر جهان برای مقابله با بحران مالی هزینه می شود، این‌طور به نظر می رسد که گرسنگان به دست فراموشی سپرده شده ‌اند. اکسفام می افزاید کشورهای صنعتی بیش از ۱۲ میلیارد دلار برای مبارزه با فقر در سراسر جهان تصویب کردند، که تاکنون تنها یک میلیارد آن پرداخت شده است، در حالی ‌که دولت آلمان، برای مقابله با بحران مالی تا سقف ۵۰۰ میلیارد یورو در نظر گرفته است.

اعطای 700 میلیارد دلار توسط دولت از پول مالیات دهندگان آمریکایی به سرمایه داران، شاید برای دوره ای از رشد بحران مسکن جلوگیری کند اما رشد بحران بخش های دیگر بازارهای مالی را نمی تواند مهار کند. زیرا وقایع وال استریت و وقایع پس از آن در سطح بین الملی نشان می دهد که بحران سرمایه داری، عمیق تر از آن است که با تزریق پول بیش تر مهار شود و به حالت عادی برگردد.

واقعه از يك بحران عميق مالى سرمایه داری حکایت دارد، به همین دلیل طبقه سرمایه دار با دولت هایشان در كشورهاى مختلف جهان آن چنان به وحشت افتاده اند که دامنه آن تا كجا كشيده خواهد شد هنوز روشن نیست؟

این بار بحران سرمایه داری، نه از کشورهای به اصطلاح کشورهای «پیرامونی»، بلکه درست از قلب سرمایه داری جهانی، یعنی ایالات متحده آمریکا آغاز شده و به سرعت به تمام کشورهای جهان سرایت کرده است. آمريكا پس از جنگ جهانى دوم، با توجه به ويژگى ابرقدرتی اقتصادی، سیاسی و نظامی خود توانست «دلار» را در جهان رشد دهد و به سرعت تراز حساب جارى خود را بالا ببرد. بدین ترتیب، آمريكا كه خود آفریننده ارز جهان بود و به ویژه دلار بعد از جنگ جهانى دوم تقريبا تنها پول قابل تبديل به طلا در جهان بوده است، کشورهای جهان را وادار کرد که ذخاير خود را به دلار دخیره کنند.

در واقع آمريكا دلارهای رنگی را تن تن چاپ كرد و به جهانيان داد و در مقابل آن، مواد خام و كالاهای ضروری و سرمايه های انسانى دنیا را به خدمت خود درآورد.

در چنین موقعیتی كشورهای جهان راهی جز نگاهدارى ذخاير خود به دلار نداشتند. از این رو، نوسان دلار بر اقتصاد سراسر جهان تاثیر عمیقی می گذارد، به طوری که حتا دولت های بزرگی که به لحاظ اقتصادی نیز قدرتمند بودند هم چون چین، آلمان، ژاپن و...، همواره مراقبت بودند که ارزش دلار پايين نیاید و از این راه ارزش ذخايرشان آسيب نبيند.

از سوى ديگر، دلارهاى حاصله از تولیدات کلان و نفت کشورهای های بزرگ پیشرفته نیز عمدتا در آمریکا سرمايه‌گذارى می شد. این موقعیت ویژه ای بود که در سطح جهان، نصیب آمریکا شده بود تا ابرقدرتی خود را در جهان در عرصه اقتصادی و حتا نظامی اعمال کند. اما اکنون این ابرقدرت به لحاظ اقتصادی و به خصوص به دلیل بحران اخیر و کارنامه سیاهش در اشغال نظامی به افغانستان و عراق، و قبل از ان نیز به ویتنام و بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی در ژاپن و...،هم چنین عملکردهای غیرانسانی و سرکوب و کشتار از نوع «مک کارتیسم» در خود آمریکا، در جهان بدنام ترین و نفرت انگیز ترین دولت است.

به این ترتیب، سرمایه داران و دولت آمريكا، همان قدر به تحولات بازارهاى مالى جهان هم چون اروپا، چین، ژاپن و آسياى جنوب شرقى اهمیت می دهند كه به بازارهاى مالى خودشان در داخل کشورشان اهمیت می دهند.  در مقابل بازارهای جهانی نیز همین اهمیت را قائلند حاکی از هم آمیختگی بازارهاى مالى سرمایه داری بين ‌المللی است.

با این مقدمه بحران سرمایه داری در سال 2008 و تلاش نهادها و دولت های سرمایه داری برای برون رفت از این بحران و هم چنین عوارض و عواقب آن در زیست و زندگی مردم  را پی می گیریم.

turkeyiranoil.jpg

 

قبلی

برگشت

بعدی