ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

در اهمیت منشور حقوق بشر

منیره برادران

متن سخنرانی منیره برادران در مراسم بزرگداشت شصتمین سالگرد انتشار اعلامیه جهانی حقوق بشر در هانوفر آلمان

سخنم را با یاد محمدجعفر پوینده آغاز می کنم که ده سال پیش، به مناسبت پنجاهمین سالگرد اعلامیه جهانی حقوق بشر، ترجمه کتاب ارزشمندی را در باب حقوق بشر به ما عرضه کرد. دریغا که پیش از انتشار کتابش و در روزهائی که جهان پنجاهمین سالگرد روز حقوق بشر را گرامی می داشت، او را به قتل رساندند. همانها که بزرگترین دشمن حقوق بشر هستند: حکومت کنندگان اسلامی در ایران)

در روز ١٠ دسامبر ١٩٤٨مجمع عمومی سازمان ملل در پاریس بیانیه ٣٠ ماده ای حقوق بشر را، که پیش نویس آن توسط کمیسیون حقوق بشر تهیه شده بود، تصویب کرد و این روز را روز جهانی حقوق بشر اعلام کرد تا «از این طریق هر فردی و همه سازمانهای جامعه در هر زمانی این بیانیه را موضوع حال بدانند.» شصت سال پیش که چهره جهان بر اثر نکبت جنگ، فاشیسم و آشویتس بیش از همیشه تیره و تار بود.

این اعلامیه مهر باطلی بود بر آن فجایع و تلاشی برای نزدیک شدن به اتوپی یک جامعه جهانی، که نقطه مشترکش انسان است با حقوق مساوی.

dove.jpg 

 

اهمیت و ویژگیهای این اعلامیه چیست؟

برابری انسانها و جهان شمول بودن حقوق بشر

اعلامیه جهانی حقوق بشر ضمن اینکه بر بیانیه های پیشین حقوق بشر و نیز بر ایده های عصر روشنگری تکیه دارد، اما تعبیر جدیدی از حقوق بشر ارائه می دهد.

 در تعبیر جدید، ١) امر برابری هیچ نابرابری برنمی تابد؛ ٢) حقوق بشر امری جهانی و ورای مرزهای ملی و فرهنگی است.

در سرلوحه اعلامیه آمده است:

 «تمام افراد بشر آزاد زاده می شوند و از لحاظ حیثیت و کرامت انسانی و حقوق با هم برابرند. همگی دارای عقل و وجدان هستند و باید با یکدیگر با روحیه ای برادرانه رفتار کنند.»

ایده برابری انسانها البته در گذشته‌های دور هم وجود داشته، اما این ایده ها غیرشفاف و محدود به آرزو و رویا بودند.

برابری انسانها بدون هیچگونه تمایزی به لحاظ نژاد، جنسیت، دین، فرهنگ و عقیده سیاسی، به این معناست که حقوق مندرج در بیانیه جهانی حقوق بشر برای همه انسانها معتبر است و هیچ نظام، فرهنگ و دینی نمی تواند استثنائی بر آن قائل شود. جهان شمول بودن حقوق بشر از همان ابتدا تا به امروز به بهانه نسبیت فرهنگی و دین مورد مناقشه حکومتها و گروه ها بوده است.

کشورهائی که اسلام را با حکومت و قوانین درهم آمیخته اند، تلاش داشته و دارند که اسلام را مقدم بر حقوق بشر بدانند. به هنگام تصویب بیانیه جهانی حقوق بشر عربستان سعودی از دادن رای خودداری ورزید.

با این استدلال که حق برگشت از دین (ماده ١٨ اعلامیه) و نیز انتخاب آزاد همسر را (ماده ١٦) با قوانین اسلام در تناقض می دید. سالها بعد در کنفرانس جهانی حقوق بشر در وین در سال ١٩٩٣، که هر ٢٥ سال یک بار تشکیل می شود، کشورهای محافظه کار اسلامی در صدد برآمدند به بهانه نسبیت فرهنگی جهان شمول بودن حقوق بشر را زیر سوال برند. نیروهای محافظه کار مسیحی هم متحد آنان بودند. موفق نشدند و کنفرانس با تاکید بیشتری جهان شمول بودن بیانیه جهانی حقوق بشر را تائید کرد. استدلال دیگر برای ساقط کردن اعتبار جهانی بودن حقوق بشر وجود نظام سیاسی دیگر است. در همان زمان بلوک سوسیالیستی هم از دادن رای به اعلامیه امتناع کرد با این استدلال که تضمین حقوق بشر در جامعه سوسیالیستی از طریق کارکرد دولت بر تقسیم ثروت عملی می شود. پاولوف نماینده شوروی استدلال می کرد که در یک جامعه بی طبقه، دولت و فرد یک واحد درهم تنیده را تشکیل می دهند و منافع شان از یکدیگر جدائی ناپذیر است.

نویسندگان اعلامیه این استدلال را رد کردند. با تکیه به دو اصل:

- حقوق فردی بر منافع دولت مقدم است و نمی توان جانشینی برای حقوق فردی انسانها قائل شد. به بیان دیگر حقوق بشر بر امور سیاسی اولویت دارد.

- حقوق بشرغیر قابل واگذاری است و نمی توان تحقق آن را به امر دیگری منوط ساخت.

انسان، شهروند جهانی

بیانیه جهانی حقوق بشر به انسان بدون هیچگونه تمایزی به لحاظ رنگ پوست، جنسیت، دین، فرهنگ و عقیده سیاسی، منشا ملی یا اجتماعی می نگرد و بر تفکری مستدل شده که بنا به آن، انسان در وهله اول انسان است و نه فقط شهروند کشوری معین.

بنابراین از حقوقی برخوردار است که جامعه بین المللی موظف به تضمین آن است.

 این ماده متاثر است از جنگ و فجایع فاشیسم، که بر تبعیض نژادی بنا شده بود. بی خانمان شدن میلیونها نفر از مردم کشورهای مختلف به دنبال فاجعه جنگ جهانی و بی وطن گشتن گروه هائی از جمعیت جهان بر اثر هولوکاست، معضلاتی بودند فراروی حقوق بشر و راه حل آن جز با همکاریهای بین المللی میسر نبود.

چنین دیدگاه و نیازی را می توان دید: در ماده ١٣ اعلامیه، که از حق مهاجرت و رفت و آمد آزادنه دفاع می کند؛ در ماده ١٤ که حق پناهندگی را به رسمیت می شناسد و بالاخره در ماده ١٥ که برای انسانها حق شهروندی قائل است.

با نگاه و تعریف بیانیه، انسان شهروند جهانی به حساب می آید و از حقوقی مشترک برخوردار است. اصول و ارزشهای مندرج در بیانیه حقوق بشر، که همه کشورها ناچارند آن را بپذیرند، به همه مردم جهان زبان حقوقی مشترکی می دهد.

مثلا تمامی انسانهای دربند در هر گوشه جهان می توانند با یک زبان به شکنجه، دستگیریهای خودسرانه و تبعیض اعتراض کنند. ماده ٢٢ و ٢٣ به مردم تحت ستم و حاشیه نشینان پنج قاره ٢٣ زبان مشترک می دهد که بگویند کار و تامین اجتماعی می خواهند.

قبلی

برگشت

بعدی