ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

 

?         کسی یادش هست که وحشتناک ترین جهش قیمت مسکن بعد از جنگ در دوره‌ی زمامداری خاتمی رخ داد ؟

?         كسی یادش هست كه آغاز تبلیغات قوم‌گرایانه و نیرو گرفتن پان تركها و پان عربها در زمان ریاست جمهوری ایشان بود ؟

?         كسی یادش هست سكوت خاتمی را در قبال فاجعه‌ی 18 تیر و تخلفات انتخاباتی ؟

?         كسی این جمله‌ی خاتمی را یادش هست : "در ایران زندانی سیاسی نداریم" ؟!

?         ……..

?         خاتمی و هاشمی و احمدی نژاد و ... چه فرقی دارند وقتی ما خودمان مردمان آگاه و درستی نیستیم ؟

?         یک ملت دلال مسلکِ ناآگاه ، با آن حماقت آشکار در هنگام رانندگی یا توحش علنی برای برداشتن یک شیرینی از جعبه ی تعارفی یا شهوت عجیب برای قرار گرفتن در مقابل دوربین ، با رتبه‌ی نخست جستجوی سكس ... چرا باید در پی یک زمامدار رویایی باشد ؟

?         من پیشنهاد می کنم ملت هشت سال انتخابات را تعطیل کنند و اجازه بدهند هر کسی كه می‌آید همینجور ادامه دهد . بعد خودشان با حوصله این موارد را تجربه کنند :

?         اول : ایرانی ها لطفا روزی یک بار(یا دست كم یك روز در میان) حمام بروند.

?         دوم : ایرانی ها  قبل از پرتاب فحش به بیرون ، دهانشان را ببندند و تا بیست بشمرند.

?         سوم : هر خانواده‌ی ایرانی هر روز یک روزنامه بگیرد ، اگر شده یالثارات !

?         چهارم : هر فرد ایرانی تعهد کند که هر ماه یک کتاب تازه بخواند ... حتی خلاصه مبانی لوله کشی عمومی !

?         پنجم : رانندگان به جای فاصله ی بین شلوار و جوراب دختری در آن طرف خیابان به پنل داشبورد جلوی چشمشان نگاه کنند و سرعت از پنجاه کیلومتر در هیچ شرایطی تجاوز نکند.

?         ششم : همه به خودشان تلقین کنند که این كسی كه می خواهیم کلاهش را برداریم و شب برای عزیزمان هدیه ببریم ، خودش عزیزِ یک نفرِ دیگر است.

?         هفتم : ایرانی ها شبها با هر که دوست دارند،  خانوادگی بیایند بیرون از لانه هایشان .. حتی برای پنج دقیقه نشستن در یک فضای سبز.

?         هشتم : به جای دوازده النگو خریدن و در دست انداختن ، یک دستگاه دی وی دی پلیر بخرند و شبها تلویزیون دولتی را از آمریکا گرفته تا ایران نگاه نکنند ... یک فیلم ببینند.

?         نهم : مردهای ایرانی یک بار برای همیشه قبول کنند که زنها ، جزو املاکشان نیستند و خودشان عقل دارند و عشق و رابطه و آشنایی ، بازی برد و باخت و فتح قلمرو دیگران نیست.

?         دهم : مردها تمرین کنند که رد عبور زنی را با نگاه شخم نزنند و زنان تمرین کنند که جواب سلام مردان را با خونسردی و لبخند بدهند چون به معنای ... نیست.

?         یازدهم : ورزشکاران ما بعد از باخت به رقیب تبریک بگویند و دهانشان را تا نیم ساعت بعد از هر باخت یا برد ببندند.

?         دوازدهم : ایرانی‌ها به جای تمسخر شکل ظاهری سیاستمداران ، فکر کنند که ایراد واقعی کار آن شخص در کجاست.

?         سیزدهم : برای حسین فقط در (داخل) مسجد عزاداری کنند.

?         به نمایشگاه کتاب اگر می روند برای (کتاب) بروند.

?         به خیابان فرشته می روند برای (عبور) از خیابان فرشته باشد.

?         و در کل به هر قبرستانی می روند برای خاطر (همان قبرستان) باشد.

  ?         این سیزده مورد را رعایت کردن برای مدت هشت سال ، واقعا سخت است ؟!

تحلیلی بر اصلاح ناپذیری جمهوری اسلامی

امیرافشین حیدری

انقلاب سال 57 که آغازگر فصلی نوین در تاریخ ایران و در واقع مهمترین رویدادی است که مسیر دموکراسی خواهی و استبداد ستیزی در ایران را طی قرن گذشته به شکل متمایزی تغییر داد، بستر استقرار حکومتی را در ایران فراهم نمود که بدون شک در تناقض و تقابلی آشکار با هدف اصلی این انقلاب یعنی سرنگونی یک حکومت استبدادی و جایگزینی آن با یک نظام دموکراتیک و مبتنی بر اراده مردم بوده است.

عدم تطابق رژیم حاصل از انقلاب 57 با آرمانهای مردم نه با گذشت زمان بلکه از همان ابتدای استقرار این رژیم خود را آشکار نمود و با قرار گرفتن حکومت در انحصار بنیادگرایان و گرایش های افراطی شان و حذف قهرآمیز سایر جریان ها و گروه های سیاسی که تمایلات دموکراتیک آنها در تضاد با منافع جناح حاکم بود، آب پاکی بر دست ملتی که رویای دیرین حکومتی مردم سالار را بر سر داشتند ریخته شد. چرا که نتیجه این انقلاب نه سرنگونی همیشگی استبداد در ایران بلکه تغییر آن از استبداد سلطنتی به نوعی پیچیده تر بنام استبداد مذهبی بود.پیچیدگی این نوع استبداد بیش از آنکه بخاطر تبحر و دوراندیشی بنیانگذاران آن باشد ناشی از گره خوردن مبانی و شعارهای ایدئولوژیک انقلاب به باورهای مذهبی و اعتقادات مردم بوده است که زمینه را برای بهره برداری هرچه بیشتر از این باورها برای تحکیم پایه های حکومت و تداوم آن از سوی رهبران رژیم فراهم نموده است. این بهره برداری و فرصت طلبی تا به آنجا پیش رفته است که مفهوم حکومت ایران از سوی رهبرانش حتی بعنوان پدیده ای مقدس تر از مذهب تعریف می شود.

بر اساس چنین ادبیاتی جمهوری اسلامی از یک تعریف سیاسی و اجتماعی منحصر به مرزهای جغرافیائی ایران فراتر رفته و نه تنها خود را حاکم بر تمامی ابعاد و زوایای زندگی شهروندان خویش می داند بلکه تلاش می کند تا خود را مرکز حکومتهای اسلامی دنیا و رهبرش را "ولی امر مسلمین جهان" معرفی نماید بی آنکه مسلمین جهان نقشی در قرار گرفتن این حکومت در چنین جایگاهی داشته باشند.

حکومت مطلقه ولایت فقیه که نام جمهوری اسلامی بر آن نهاده شده مفهومی است که تمامی مؤلفه های یک حکومت دیکتاتوری را در پوسته ای از ظواهر و ارزشهای ایدئولوژیک و مذهبی نهفته است تا با متصل خواندن خود به اراده خداوند که اراده بشر در مقابل آن جایگاهی ندارد آنچنان مشروعیتی به خود ببخشد که مخالفان و منتقدانش را در صف دشمنان خدا و مستحق مرگ یا شکنجه بداند.

خط مشی حکومت جمهوری اسلامی هرچند بر اساس مقتضیات زمان و شرایط داخلی و خارجی کشور فراز و نشیبهائی داشته است ولی عملکرد این حکومت از زمان به قدرت رسیدن تا به اکنون همواره مبتنی بر چند محور اساسی و سیاست کلیدی بوده است که می توان گفت موجودیت جمهوری اسلامی بر آنها استوار است. این سیاستها همگی در یک ویژگی اشتراک داشته اند و آن اصلاح ناپذیری شان بدلیل ماهیت دیکتاتوری جمهوری اسلامی است.

به عبارت دیگر هرگونه اصلاح، تعدیل یا تغییر در این مواضع کلیدی سبب به لرزه درآمدن پایه های حکومت و فروپاشی آن می شود. بنا بر این رفتار رژیم ایران و کارگزاران آن صرفاً در چارچوب این مواضع نوسان می کند و عدول و خروج از آن، تقابل و عناد با موجودیت جمهوری اسلامی تلقی شده و به شدت سرکوب می شود.

با چنین ویژگی هائی، تئوری اصلاح حکومت جمهوری اسلامی از نقطه ای درون حاکمیت و با شعار برقراری دموکراسی، از همان ابتدا محکوم به شکست بوده و در عین حال آنچه که بتواند منجر به تغییر

 

قبلی

برگشت

بعدی