ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

ملا حسنی

مسئله ملی  و فدرالیسم

شماره جدید   

دانشجو

حقوق بشر

آزادگی   Azadegy

Politisch, Kulturell, Sozial

Juni 2009 Nr. 171

ایران من، فریاد من

سروده زیبای زیر از طناز نعزی دختر 18 ساله ای که تحت تاثیر سرکوب های اخیر قرار گرفته و به دستمان رسیده در اختیار شما قرار می دهم 

 

ایران من،

زندگی فقر است

زندگی تلخ است

زندگی مرگ است

و به قول سهراب زندگی حس غریبی ست که یک مرغ مهاجر دارد

 

ایران من

خوانده ای  آری در تکاپوی وطن چه در حال است

خوانده ای آری کوچ پرستو ناگاه است

خوانده ای آری کودکی در پی راهی پر ز مرداب است

خوانده ای آری دریای غم پر ز دشوار است

 

ایران من

 خوانده ای شاید واژه ای گم گشده در راه است

 خوانده ای شاید اشیان ها بر باد است

خوانده ای شاید     خوانده ای شاید

 

  ایران من

روزگاریست که در ان

شاعران در بندند

مادرانت گنگ اند

جوانان همه محتاج یک پندند

دخترانت همه در تاریکی

 

در جهانی که در ان  ریشه ها همه بی بعدند

 غزلها همه پژمرده اند

در کشورم . اختناق بیداد است

سکوت جایگزین ز فریاد است

حتی عشق هم بی بنیاد است

  ایران من

یادمان باشد که جهانی فانیست و بدان جا باقیست

یادمان باشد فکر یک شاخه فقط بی آبی ست

یادمان باشد زندگی...

زندگی هم آنی ست . لذتی ست. پایانی ست

 

ایران من

دیر زمانی ست که دلی ازردهاست

مادری پژمرده است

پدری دل مرده است

صبر عیوب زمان هم خقته است

 

ایران من

در تاریکی شبهایت ستارهها خاموشند

پرنده گان مدهوشند

گربه هایت همه در پی شکار یک موشند

 

ایران من

شیر مردانت همه به دامه اعتیاد خاموشند

شیر زنانت پرا ز وحشت تن پوشند

 

ایران من

دگر آن مرز پر گهر گم شده پشت حصار

 دگرآن نغمه تلخ پر شده پر ز غبار

 

ایران من

 ای سرزمین

ای خاک من

وطن اجداد من

تربتت ... تربتت

فریاد من

 

 طناز نعزی

 

قبلی

برگشت

بعدی