ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

 

دوران ریاست جمهوری 8 ساله «ولی فقیه» نیز مربوط می‌شود، یعنی او کوشید پای آیت ‌الله خامنه‌ای را به این دعوای سیاسی بکشاند، اما «رهبر» در روز انتخابات روشن ساخت که به آن نامه پاسخی نخواهد داد و هر چه از سوی او گفته شده، «شایعه» است. به این ترتیب روشن شد که دعوای جناح‌ها ابعاد دیگری یافته است.

بنابراین از همان آغاز روشن بود که در این دور از انتخابات نیز تقلب خواهد شد. جناح اصلاح‌طلب که اینک با جناح هاشمی رفسنجانی متحد شده است، پنداشت با بسیج هر چه بیش‌تر و کشاندن مردم به پای صندوق‌های رأی خواهد توانست از دامنه تقلب بکاهد و آن را به گونه‌ای محدود سازد که نتیجه واقعی رأی مردم مخدوش نشود. اما این بار دیدیم که حتی شرکت نزدیک به 84  % مردم در انتخابات نتوانست از ابعاد تقلب در نتایج انتخابات بکاهد و به ناگهان روشن شد که نزدیک به دوسوم مردم رأی خود را به احمدی نژاد داده‌اند. آیت الله خامنه‌ای نیز بدون آن که صبر کند تا «شورای نگهبان» درستی انتخابات را تأئید کند، فورأ انتخاب مجدد احمدی نزاد را به او و «ملت ایران» تبریک گفت و او را رئیس جمهور «تمام ملت» نامید و از آن‌ها که در انتخابات «شکست» خورده بودند، خواست «صبوری» کنند و «منافع  نظام» را فراسوی منافع گروهی و فردی خود قرار دهند.

تا به اکنون در «جمهوری اسلامی» رسم بر این بود که حرف آخر را در دوران آیت الله خمینی «امام» می‌زد و پس از آن نیز آیت الله خامنه‌ای در مقام «ولی فقیه» از یک چنین موقعیتی برخوردار بود. حتی در دوران خاتمی، خامنه‌ای دو بار «حکم حکومتی» صادر کرد که اقدامی غیرقانونی و مخالف مفاد و اصول قانون اساسی بود. بار نخست برای جلوگیری از تغییر قانون مطبوعات توسط اکثریت نمایندگان اصلاح طلب مجلس. و بار دوم در رابطه با نمایندگانی که از سوی رئیس قوه قضائیه برای عضویت در «شورای نگهبان» به مجلس پیشنهاد شده بودند. در آن زمان اکثریت اصلاح‌طلب مجلس برخی از نمایندگان پیشنهادی را رد کرد، اما خامنه‌ای با صدور «حکم حکومتی» اعلان کرد که نمایندگان مجلس «باید» به کاندیداهای پیشنهادی قوه قضائیه رأی مثبت دهند.

البته در قانون اساسی جمهوری اسلامی یک چنین تفسیری وجود ندارد. اگر قرار است نمایندگان در مورد افراد تصمیم بگیرند، همان طور که می‌توانند به کسی که از سوی رئیس جمهور نامزد وزارت شده است، رأی ندهند، باید از حق ندادن رأی به کاندیداهای رئیس قوه قضائیه در رابطه با «شورای نگهبان» نیز برخوردار باشند. در غیر این صورت آیا بهتر آن نیست که رئیس قوه قضائیه بدون دخالت مجلس این نمایندگان را تعیین ‌کند؟ در هر حال اکثریت اصلاح‌طلب مجلس در دوران خاتمی هر دو بار تسلیم زیاده‌خواهی این  «احکام حکومتی» شد. بنا بر آن سوابق، این بار هم خامنه‌ای پنداشت با تبریک گفتن به احمدی نژاد خواهد توانست دهان مخالفان خود را ببندد و آن‌ها را به سکوت و مماشات با رئیس‌جمهور دلخواه «رهبر» وادار سازد. در حقیقت «رهبر» جمهوری اسلامی با همکاری بخشی از ارگان‌های «سپاه پاسداران» علیه بخش دیگری از هئیت حاکمه کنونی «جمهوری اسلامی» کودتا کرد. او پنداشت با اعلان پشتیبانی خود از احمدی نژاد کار را یک سره کرده است. اما دیدیم که چنین نشد، زیرا اصلاح‌طلبان و جناح آیت‌الله هاشمی رفسنجانی دریافتند که اگر در برابر این تقلب نایستند، دیر یا زود خود از حوزه قدرت سیاسی به بیرون پرت خواهند شد. بنا بر شایعه، خامنه‌ای در پی آن است که فرزند خود مجتبی را که تازه حجت‌الاسلام شده است، جانشین خود سازد، یعنی خلافت موروثی را که در دوران امویه و عباسیان وجود داشت، جانشین انتخاب «ولی فقیه» توسط «مجلس خبرگان» گرداند. پس برای دستیابی به یک چنین هدفی باید آن بخش از روحانیت که در کنار خمینی از رهبران و بازیگران اصلی انقلاب اسلامی بودند، از ارگان‌های مهم قدرت هم‌چون «مجلس خبرگان»، «شورای مصلحت نظام» و حتی «شورای نگهبان» کنار گذارده شوند. تقلب در انتخابات و جّوسازی علیه هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری و برخی دیگر از روحانیونی که با آیت‌الله خمینی در ارتباطی تنگاتنگ قرار داشتند، باید گام دوم را برای برکناری و یا حتی دستگیری این رهبران روحانی هموار می‌ساخت.

نخستین سخنرانی احمدی‌نژاد در میدان انقلاب نیز همین هدف را تعقیب می‌کرد. او برای تحریک مخالفین خود و با برخورداری از پشتیبانی «سپاه پاسداران» آن‌ها را «خس و خاشاک» نامید تا نشان دهد که دعوای قدرت پایان یافته و از آن پس مخالفین یا باید به ساز «رهبر» و مافیای «سپاه» برقصند و یا آن که از حوزه قدرت سیاسی کنار نهاده خواهند شد. اما دیدیم که این تهدیدها کارساز نشد. تا کنون تنها دو تن از آیت الله‌های مقیم ایران پیروزی احمدی نژاد در انتخابات را به او تبریک گفته‌اند، برخی نیز هم‌چون آیت‌الله منتظری خواهان ابطال انتخابات گشته‌اند، اما اکثریت چشم‌گیر بخش فوقانی روحانیت در برابر وضعیت کنونی سکوت کرده‌ است.

و از آن‌جا که بیش از 19 میلیون تن از مردمی که به پای صندوق‌های رأی رفتند، رأی خود را به مهندس میرحسین موسوی داده‌اند، جناح «جمهوریت‌‌خواه» که ائتلافی از «اصلاح‌طلبان» به رهبری خاتمی و کروبی و «کارگزاران سازندگی» به رهبری هاشمی رفسنجانی است، از قبول توصیه «رهبر» مبنی بر «پذیرفتن» شکست خود در انتخابات سر باز زد و مردم را با موفقیت به شرکت در تظاهرات خیابانی فراخواند. تظاهرات میلیونی مردم در تهران و تظاهرات گسترده مردم در بسیاری از شهرهای بزرگ ایران در روزهای گذشته به سود میرحسین موسوی نشان داد که مردم ایران به آن درجه از آگاهی دست یافته‌ است که بتواند از رأی خود در برابر مشتی کودتاچی دفاع کند. هم‌چنین مبارزات چند روز گذشته آشکار ساخت که مردم ایران از نهادهای سرکوب رژیم اسلامی ترسی ندارند و حتی مرگ و زندان را به ادامه وضعیت موجود ترجیح می‌دهند.

 

قبلی

برگشت

بعدی