ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

ملا حسنی

مسئله ملی  و فدرالیسم

شماره جدید   

دانشجو

حقوق بشر

 

ادعاهای اکبر گنجی و همفکرانش؟!

bamdadpress@ownit.nu                     بهرام رحمانی

 اخیرا اکبر گنجی، طی مقاله ای ادعا کرده است که مردم در ایران خواهان سرنگونی حکومت اسلامی نیستند و جمهوری اسلامی را می خواهند و در نتیجه ما در خارج انعکاس صدای این مردم هستیم و سعی می کنیم کسی در صفوف ما خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی نباشد.

باید از گنجی پرسید که این نمایندگی ملت ایران را چه کسی و چه نهادها و احزاب و سازمان هایی به شما محول کرده است؟ علاوه بر این، مگر شما چشم و گوش خود را به مردمی که در خیابان و در صفوف میلیونی خود شعار «مرگ بر دیکتاتور»، یعنی شعار برکناری حکومت اسلامی سر می دهند، بسته اید؟! آیا حکومت بی جهت در خیابان ها مردمی را که خواهان سرنگونی آن نیستند به گلوله می بندد؛ در زندان ها زیر شکنجه می کشد و تجاوز می کند؟ آیا حکومتیان نمی فهمند که تظاهرکنندگان دنبال چه هدفی هستند؟ این همه وحشی گری حکومت اسلامی و ارگان های سرکوب آن ناشی از چیست؟!

گنجی و همفکرانش به خوبی می دانند که اگر موفق به جلوگیری از شعار «سرنگونی حکومت اسلامی» در تظاهرات ها و تجمعات خارج کشور شوند، آن گاه به فعالیت جناج اصلاح طلب حکومت اسلامی در خارج کشور رسمیت خواهند بخشند. در تقویت این سیاست گنجی ها، برخی از دیپلمات ها و کارمندان سفارتخانه ها و  کنسولگری ها و دیگر مراکز حکومت اسلامی کشورهای مختلف و هم چنین برخی از دانشجویان مهمان نقش مهمی به طور مستقیم و غیرمستقیم ایفاء می کنند و برای پیش برد این سیاست حتی بودجه های سخاوتمندانه ای نیز از راه های گوناگون اختصاص می دهند؟! مهم تر از همه در شرایط موجود، با سیاست های علی خامنه ای و دولت احمدی نژاد نمی توانند در خارج کشور مانور بدهند بنابراین، حتی تقویت سیاستی که مانع سر دادن شعار سرنگونی حکومت اسلامی در تظاهرات ها و تجمعات خارج کشور است نیز جذابیت زیادی برای این جناح حاکم قداره بند دارد.

باین ترتیب، اکبر گنجی و همفکرانش در ادامه طرح های خود در سوء استفاده از مبارزات مردم جان به لب رسیده ایران، قصد دارند موج سواری خود بر جنبش اعتراضی و خیابانی مردم آزادی خواه ایران ادامه دهند، همواره برای مردم امر و نهی می کنند و برای پیش برد اهداف سیاسی خود، به هر ترفند و توطئه و پرخاشگری و غیره نیز متوسل می شوند. سعی دارند هر کسی که سیاست های آن ها را مورد انتقاد و افشاگری قرار می دهد با گستاخی و پرخاشگری جواب می دهند.

اکبر گنجی، چنین فرمان می دهد:

«... از همین لحظه به طور شفاف و به صراحت تمام اعلام می کنیم:

اول- شعار کمپین «جنایت علیه بشریت» به شرح زیر است:

جنگ؟ نه. 

تحریم اقتصادی؟ نه.

محاکمه سران رژیم به جرم "جنایت علیه بشریت"؟ آری

جهت اطلاع اکبر گنجی، شعار محاصره اقتصادی نه و جنگ نه را نیروی چپ و انسان دوست و آزادی خواه سال هاست که مطرح کرده اند، و در این مورد وی چیز تازه ای نمی گوند. آن هم زمانی که بوش، رییس جمهوری آمریکا بود که تیم وی در کاخ سفید، همواره مساله محاصره اقتصادی ایران  و احتمال حمله نظامی را مرتب تبلیغ می کرد، چنین فرمانی را ما از گنجی و دوستانش در آمریکا و یا در کشورهای دیگر ندیدیم. بنابراین، اکبر گنجی هنگامی مساله محاصره اقتصادی و حمله نظامی را پیش می کشد که خاصیت خودش را از دست داده است و اوباما، رییس جمهور فعلی آمریکا، طرفدار برقراری ارتباط با حکومت اسلامی است و لحن تهدیدآمیز هم چون بوش را ندارد. در حکومت اسلامی نیز سال هاست که هیچ کس و هیچ جناح حکومتی مخالف برقراری رابطه با آمریکا نیست، مشکل شان این است که چه کسی و چه جناحی ابتکار مذاکرات را در اختیار داشته باشد.

 اما آن چه که امروز بسیار مهم است و زمینه اجتماعی نیز دارد بایکوت سیاسی حکومت اسلامی ایران است که گنجی در این مورد حرفی به میان نمی آورد؟ زیرا بایکوت حکومت اسلامی، شامل حال جناح اصلاح طلب حکومت اسلامی نیز می شود. از سوی دیگر، محاکمه سران حکومت اسلامی، سال ها پیش با جدیت بیش تری در دستور کار اپوزیسیون چپ و آزادی خواه بود. اما به دلایلی از جمله حتی برگزاری محاکمه سمبلیک سران حکومت اسلامی در دادگاه لاهه نیز مستلزم هزینه بسیار بالا از یک سو و دیالوگ انتقادی دولت های غربی با حکومت اسلامی از سوی دیگر بود. اما در رابطه با جنایات حکومت اسلامی، انبوهی از اسناد به ویژه در آرشیو سازمان ملل و دیگر نهادهای بین المللی و هم چنین آرشیو دولت ها وجود دارد و لازم نیست گنجی این همه تلاش به خرج دهد تا جنایات حکومت اسلامی را فقط به جنایات اخیر آن محدود نماید. جنایات حکومت اسلامی از سی سال پیش آغاز شده و هم چنان ادامه دارد.

تجربه نشان داده است که تا روزی که دیکتاتورها بر سر کار هستند امکان محاکمه بین المللی آن ها بسیار کم است اما پس از این که آن ها از قدرت برکنار شدند این مساله امکان تحقق پیدا می کند. برای مثال، تا روزی که ژنرال پینوشه بر سر قدرت بود هیچ دولتی وی را به دلیل جنایت علیه بشریت تحت پیگرد قرار نداد تا این که از قدرت برکنار شد، پرونده جنایاتش در دستور روز قرار گرفت و دولت انگلیس هم وی را که برای معالجه به این کشور رفته بود، مدت کوتاهی تحت نظر نگاه داشت. اما در هر شرایطی، جمع آوری اسناد و مدارک در رابطه با جنایات دیکتاتورها هم چون طرح محاکمه سنبلیک سران جکومت اسلامی به دلیل جنایت علیه بشریت، به عنوان افشاگری فعالیت مثبتی است.

اما در این جا نیز باید دید که چه گرایشی و چه کسی و به چه منظور و هدفی این مساله را دنبال می کند. اکبر گنجی این کارها را می کند تا این که بگوید:

«دوم- نماد کمپین "جنایت علیه بشریت"، سبز سبز است و ما هیچ پرچمی، جز نماد سبز بالا نخواهیم برد.

سوم- تمامی افرادی با این شعارها موافقند، می توانند در این کمپین شرکت کنند...»

بدین ترتیب، دم خروس بیرون می زند و گنجی پرچم سبز اسلامی به رهبری میرحسین موسوی را بالا می برد. یعنی وی و همفکرانش در آمریکا و اروپا، آشکارا از یک جناح حکومت اسلامی طرفداری می کنند و برای پهن کردن بساط این جناح حکومتی در خارج کشور تمام نیرو و انرژی خود را به کار می اندازند. سیاستی که از دوم خرداد 76، با آغاز ریاست جمهوری محمد خاتمی، آغاز شده و اکنون به اوج خود رسیده است. در گذشته نیز طرفداران این جناح از طیف توده ای - اکثریتی، جمهوری خواهان لائیک و ملی و فعالین گرایشات لیبرال و اپورتونیست سعی کردند بساط این جناح را در خارج کشور پهن کنند اما اپوزیسیون سوسیالیست، چپ و آزادی خواه سرنگون طلب با افشای مداوم جنایات حکومت اسلامی و تاکید بر سرنگونی کلیت آن اجازه ندادند این تلاش به سرانجام برسد. اکنون نیز همین گرایشات و افراد به دنیال جنبش، موج و یا راه سبز امید به رهبری موسوی، خاتمی و کروبی افتاده اند. این بار نیز شکی نیست که دیر یا زود در لاک خود فرو خواهند رفت، هم چنان که در دوره خاتمی رفتند. زیرا حکومت اسلامی و جناح ها و عناصر آن به دلیل این که هر کدام در موقعیت و جایگاه خود، در ریختن خون ده ها هزار انسان بی گناه سهیم بودند و عامل اصلی فجایع انسانی و اجتماعی جامعه ما هستند و هنوز هم به سیاست های غیرانسانی و وحشیانه خود ادامه می دهند از این رو، هر جریان و فردی به هر کدام از این جناح ها نزدیک شود به سرعت از سوی جامعه و مردم آزادی خواه طرد می گردد. پس طرفداران جناح اصلاح طلب حکومت اسلامی، این بار با بالا بردن پرچم سبز اسلامی،

قبلی

برگشت

بعدی