ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

 

دوباره چه خبر است ؟

عبدالرضا حيدری

همميهنان ِ گرامی، حقيقتاً نميدانم که دليل ِ پافشاری در ادامهء خيانت چيست ؟

آيا دليلش اجرتی هست که مزدوران برای خيانت ِ به ملت و ميهن گرفته اند و يا وعدهء پست و مقاميست که اربابان ِ بيگانه ، به اين خائنين، در صورت ِ استقرار ِ حکومتی دست نشانده داده اند .

گروهی در فرانسه، سعی در تشکيل ِ دولت ِ موقت ميکنند و چند روز پس از آن، گروه ِ ديگری در واشنگتن سعی در توطئهء ديگری را دارند و يا نابخردی ديگر، ديوانه ای را بنام ِ علی اسلامی ( علی پهلوی )، برای انحراف ِ افکار، به دکان ِ پر آشوب ِ سياست می آورد و خود را فعال ِ سياسی نيز مينامند .

البته، فعال ِ سياسی هستند، ولی فعاليت ِ سياسی ميتواند يا در راه ِ يک سياست ِ ملی باشد و يا ميتواند ضد ِ ملی و برای رسيدن به اهداف ِ شوم باشد، که البته اين خائنين از گروه ِ دوم هستند .

اين قماربازان ِ سياسی، که شرط بر تجزيه و ويرانی ِ ايران بسته اند، در جلسات ِ خود، پافشاری بر فدراليسم و مليتهای ايرانی ميکنند ، که در پاسخ به اين نابخردان، توضيحی را ضروری می بينم :در بسياری موارد، يک واژه ميتواند دو معنا داشته باشد؛ يکی مفهوم ِ آنست و ديگری منظور ِ از آنست، يا به عبارتی ديگر، يکی معنای لغوی ِ آنست و ديگری، معنای عملکری و اجتماعی ِ آن ؛بعنوان ِ مثال، اگر در عربستان و يا از حاکمين ِ ايران، معنای حجاب را بپرسيم، ميگويند که حجاب يعنی نجابت و حجب و حيا، ولی اگر از مردمان و ملتهای آزاد انديش، معنای حجاب را بپرسيم، ميگويند يعنی اسارت، ذلالت، تحميل و نابرابری ِ ميان ِ زن و مرد ؛

واژهء فدراليسم هم ، دقيقاً همينگونه هست، زيرا مفهوم و معنای لغوی ِ آن شايد خوب بنظر آيد، ولی منظور و يا معنای اجتماعی ِ آن در جامعه ای همچون ايران که دارای شرايط و خصلتهای متفاوتی با برخی ديگر از جوامع ميباشد، يعنی تجزيه و خيانت .

و حال نميدانم دوباره چه خبرست، که اين مهره های سوخته و فاسد و ناکسانی که تاريخ و فرهنگ و تمدن ِ ايران، خاریست در چشمان ِ آنان، دوباره بار و بنديل و بغچه های پر از ننگ و شرم ِ خود را کوله بار کرده و دوباره جامهء خيانت به تن نموده و دوان دوان، از اينسو به آنسو ميروند و با ادامهء خيانتهايشان، مستقيم و يا غير ِ مستقيم، نشيم گاه ِ ولايت ِ فقيه را ميبوسند و با استفاده از واژه های مشکوک، فضای مبارزاتی را آلوده ميکنند .  

عزيزان، موظفيم که بدانيم :

-                     هر کسی که خود را نمايندهء الله مينامد، پيامبر نيست هر کسی که گردن کلفتی ميکند، قهرمان نيست ؛

-                     هر کسی که در کنار ِ يک گلهء گوسفند می پلکد، چوپان نيست، بلکه ممکنست گرگ باشد ؛

-                     هر کسی که کراوات به گردن می اندازد، روشنفکر و فرهيخته نيست ؛

-                     هرکسی که ادعا ميکند که ميخواهد دولت ِ موقت يا شورای رهبری تشکيل دهد، رهبر نيست .

اصولاً ، يک فرصت طلب و يا کسی که عقدهء خودفزون بينی دارد، نه ميتواند رهبر باشد و نه شخصيت و لياقت ِ رهبری را دارد ؛در سالهای ابتدايی ِ اين حاکميت ِ ننگين، بسياری از ميهن پرستانی که برای آزادی ميهن، مبارزات ِ گروهی را آغاز کردند، بعنوان ِ مثال، 10 نفر بودند، ولی کار ِ صد نفر را انجام ميدادند، ولی امروز صدها و هزاران نفر شده ايم، ولی گاهی اوقات احساس ميشود که توان ِ انجام ِ کار ِ ده نفر را هم نداريم .

دليلش، وجود ِ همين تفرقه افکنهای فرصت طلبی هست که تا دری به تخته ميخورد ، نفاق و تفرقه ايجاد ميکنند و حالا همين نابخردان ِ بی وجدان و خائن، ميخواهند دولت يا شورای رهبری تشکيل داده و با استفاده از واژهء دهان پر کن ِ فدراليسم، ميهنمان را تجزيه کنند .

خيانت تا کی ؟

اگر بنام ِ اين افراد توجه کنيد، بجز برخی که از روی نادانی و يا کنجکاوی و يا اشتباه، در اينگونه جلسات حضور يافته اند، مابقی افرادی هستند با کوله باری از خيانت که خودفروختگی ِ آنان به بيگانگان و يا پروندهء سياه ِ خدمتگزاری ِ آنان به رژيم ِ ننگين ِ جمهوری ِ اسلامی، بر همگان روشنست .

اصولاً، انسان بعنوان ِ موجودی که توانايی ِ سخن گفتن را دارد، برای سکوت زاييده نشده است ، ولی البته سخن گفتن برای بيان ِ حقيقت و روشنگری، با گزافه گوييهای اين نابخردان ِ فرصت طلب متفاوتست .فقط توجه بنام ِ برخی از اين افراد، نشانگر اهداف ِ آنان ميباشد :

-                  محسن ِ مخملباف : فيلمبردار ِ شکنجه های مردم ِ بيگناه در زندانهای رژيم، که امروز ميخواهد دوباره با مخمل يا پنبه، آزادی و استقلال  را سر ببرد ؛

-                  عليرضا نوريزاده : شخصی که بر خلاف ِ نامش، زادهء تاريکی و سياهيست و با تمام ِ کوشش در آوردن ِ خمينی ِ ملعون و به اينروز انداختن ِ ايران سهيم بود و امروز نيز با شعار ِ موسوی و سبز، در حفظ ِ همين رژيم کوشاست ؛

-                  محسن ِ سازگارا : بنيانگزار ِ سپاه پاسداران ِ جمهوری ِ ننگين ِ اسلامی، که از سازگارا بودن، فقط سازش  . سازگاری با دشمنان ِ ميهن را آموخته است ؛

-                  مهرداد ِ خوانساری : وطنفروشی مدعی به باورمندی به آيين ِ پادشاهی، که با سپر ِ بلا قرار دادن ِ پادشاهی ، هدفش فقط تيشه به ريشهء پادشاهی زدن است ؛

مهرانگيزکار ( تنفرانگيز ِ بيکار): خائنی که نه مهری دارد و نه کاری، بجز اينکه هر چند گاه يکبار، با پروژه ها و نسخه های از سوی اربابانش پيچيده شده، همچون جريان ِ آشوب برانگيز ِ رفراندوم ِ کذايی ِ چندين سال ِ پيش، برای ايجاد ِ تفرقه و طولانی کردن ِ عمر ِ رژيم، سر و کله اش پيدا ميشود ؛

-                  موسی شريفی: جدايی طلبی که خواهان ِ تجزيهء خوزستان از ايرانست و البته مشخص است که در کجا اقامت دارد ؛  او مقيم ِ انگلستان- لندن است و هر روز در اينجا و آنجای دنيا، حضور ِ او در جلساتی که بوی تجزيه و خيانت ميدهند، به چشم ميخورد ؛

-                  رضا حسين بر : جدايی طلبی ديگر که خواهان ِ تجزيهء بلوچستان است ؛و البته اين ليست سر ِ دراز دارد، و حقيقتاً که چنين دولت ِ موقت و يا چنين شورای رهبری، که کلکسيونی از خائنين  است، ديدن دارد .علاوه بر فرمانی که از ارباب دارند، دليل ِ ديگر ِ تکاپو و دست و پا زدن ِ اينگونه افراد و آنهم در فرصتهای حساس ِ مبارزاتی (زيرا که از چند روز به سالگرد ِ 22 خرداد ماه مانده بود، اين موميايی شده های خائن، دوباره به جنب و جوش افتادند ) اينست که اين موج سواران، منتظر ِ باران ِ مردم به خيابانها هستند تا از آب ِ گلالود ماهی بگيرند، ولی بايد بدانند که باران ِ خشم ِ مردم، سيل براه خواهد انداخت و همهء خائنين در چنين سيلی خفه خواهند شد .

 

قبلی

برگشت

بعدی