ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

نیست.نقد چهره‌های قدرتمند از هر نسل، قدرت و یا همان مقاومت است. مقاومت در برابر مناسبات قدرت آنگاه ارزشمند است كه از مرزهای جنبش فراتر رود و عرصه‌های مختلف نظام استبدادی را دربرگیرد. به عبارت دیگر پروسه‌ی دموكراتیزه كردن جنبش به جامعه تسری یابد.

*این مقاله در بیستمین کنفرانس پژوهشهای زنان ایران ارائه شده است.

کتاب؛ فاجعه خاموش (قتل های ناموسی)

پروین بختیارنژاد-4 آبان 1389

مدرسه فمینیستی : انتشار اینترنتی کتاب «فاجعة خاموش» که پژوهشی ارزشمند و شجاعانه درباره «قتل های ناموسی» در مملکت ماست فرصت مغتنمی در اختیار ما قرار داد تا خوانندگان سایت مدرسه فمینیستی را با گوشه ای از فعالیت های فرهنگی و مستمر نویسنده کتاب خانم «پروین بختیارنژاد» آشنا سازیم. پروین بختیارنژاد پژوهشگر، روزنامه نگار، نویسنده و از کنشگران با سابقه ی جنبش زنان است. ایشان متولد سال 1341 خورشیدی، در رشته گرافیک فارغ التحصیل شده، و مادر دو فرزند است. فعالیت های اجتماعی و فرهنگی خود را از سال 1356 ـ وقتی که در کلاس اول دبیرستان مشغول تحصیل بود ـ آغاز می کند. در خلال فعالیت هایش در انجمن اسلامی دبیرستانهای قزوین، با آقای «رضا علیجانی» که او هم از زمره ی فعالان پُر آوازه ی این انجمن ها در شهر قزوین بود آشنا می شود و سرانجام به سال 1363 این دو فعال مدنی با یکدیگر ازدواج می کنند. پروین بختیارنژاد از سال 1374 به طور مداوم و حرفه ای، کار روزنامه نگاری را آغاز می کند. ایشان در کنار فعالیت های مطبوعاتی اش، کار پژوهش در حوزه مسائل زنان را نیز با جدیت و صبوری، همچنان ادامه می دهد. توجه و کِشش خاص او به سرنوشت غم انگیز زنان فرودست جامعه باعث شده که پروین حوزه ی کارهای تحقیقاتی اش را بر زنان آسیب دیده از ستم جنسی، متمرکز نماید و آثار و گزارش ها و کتاب هایی که تا کنون به قلم وی منتشر شده عمدتاَ در ارتباط با زنانی است که به واسطه تحمل این ستم مضاعف، یا سر آخر بی هیچ پناهی، مظلومانه به قتل می رسند یا به ناگزیر دست به خودکشی می زنند. «زنان خودسوخته» یکی از کتابهای پروین بختیارنژاد است که در سال 1381 توسط نشر صمدیه منتشر شده است.

کتاب حاضر «فاجعه خاموش» (که برای نخستین بار در سایت مدرسه فمینیستی منتشر می شود) نیز همانطور که از عنوان اش پیدا است در رابطه با قتل های ناموسی است. شاید خواندن متن کامل این اثر (که اکنون در آستانه روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان، به صورت فایل P.D.F در سایت مدرسه منتشر شده) باعث افزایش آلام روحی خوانندگان شود. با وجود این احتمال اما نویسنده در مقدمه کتاب، امیدواری اش را به ایجاد موجی فراگیر برای ریشه کنی این پدیده شرم آور، چنین بیان کرده است: « اميد و اطمينان دارم که افراد زيادي پس از خواندن اين کتاب به اين بحث خواهند پيوست. اين تحقيق يک‌سال به طول انجاميد و اميدوارم که بعد از انتشار اين کتاب، ديگراني نيز از زواياي مختلف به اين مسئله شوم بپردازند و هر يک، گامي در جهت حل آن پيش نهنداز خانم پروین بختیارنژاد که متن کامل اثر تحقیقی و تکان دهنده خود را در اختیار سایت مدرسه قرار دادند به سهم خود سپاسگزاریم. با انتشار این اثر پژوهشی، مدرسه فمینیستی با دستی پُر و پیمان تر به استقبال «روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان» می رود.

در زیر، برای آشنایی مقدماتی خوانندگان و به خصوص دانشجویان رشته مطالعات زنان با محتوای کتاب، بخش پیشگفتار آن را می آوریم.

پیشگفتار کتاب «فاجعه خاموش»

شيدا زن 16 ساله مريواني كه يك كودك 2ساله نيز داشت در روز 11/7/88 با ضربات چاقوي برادرش مهدي در خيابان جان سپرد. او كه همسري معتاد داشت، در حال حرف زدن با مردي در خيابان توسط برادرش به قتل رسيد.

مردي به علت سوءظن به همسرش او را پس از 29سال زندگي مشترك در برابر ديدگان فرزندانش به قتل رساند.

در پاييز سال 81 ، خانواده‌اي در خوزستان در كيف دختر خود كارت تبريكي بدون امضاء يافتند. دختر توسط عمويش به قتل رسيد و خانواده آن دختر قاتل را بخشيدند.

سعيده دختر 14 ساله بلوچستاني به دليل شك پدر به او، به وسيله پدر، برادر و دوستان برادرش سنگسار شد و به قتل رسيد.

نگين شيخ‌الاسلام يكي از فعالان زن در استان كردستان، اعلام کرد: در نيمه اول سال 1387 ، پانزده قتل ناموسي در كردستان انجام گرفته است.

دلبر خسروي، دختر 17 ساله‌اي در دهي نزديكي مريوان، به دليل داشتن قصد طلاق از همسر ناخواسته و اجباري خود، توسط پدرش سر بريده شد.

مردي 46 ساله‌اي همسر صيغه‌اي و نوجوانش را كه 15 سال بيشتر نداشت به دليل سوءظن با ضربات چاقو مجروح كرد و مردي كه در خيابان در حال حرف‌زدن با او بود را با ضربات چاقو به قتل رساند. شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران با اين استدلال كه او با تصور مهدور‌الدم بودن مقتول وي را كشته است، رأي خود را صادر و او را به پرداخت ديه محكوم كرد.

در لرستان ليلا به دليل سرباز زدن از ازدواج اجباري با پسر عمويش مجبور شد كه با پسر مورد علاقه‌اش فرار كند. وي بعد از دستگيري توسط برادران و پسر عمويش به درختي بسته و به آتش كشيده شد.

در دزفول، جاسم كه خود داراي سه زن بوده دختر 15 ساله‌اش را به دليل اينكه فكر مي‌كرد عمويش به او تجاوز كرده، سر بريد.

باز در دزفول، مردي با سوءظن به همسر دومش و با ادعاي اينكه پسرش متعلق به او نيست، سر وي و فرزند 7 ساله‌اش را بريد.

در تربت‌جام، مردي با همدستي برادر و پسرعمويش، خواهر جوان خود را كشته و در چاه مخروبه‌اي دفن كرد. وي پس از يك ماه با مراجعه به كلانتري خود را به پليس معرفي كرد و دليل اين قتل را بي‌حيثيت شدن خانواده‌اش اعلام نمود.

در سقز «شنو فرهادي» به دليل امتناع از ازدواج اجباري به دست برادرش كشته شد.

«فرشته نجاتي» كه 18 سال از شوهرش كوچك‌تر بود و به قصد طلاق به خانه پدري‌اش باز گشته بود، به اتهام رابطه با مردي ديگر و بر اساس يك اتهام واهي و اثبات نشده، توسط پدرش سر بريده شد.

در سال 1387 تعدادي از انجمن‌ها و نهادهاي مدني و مدافع حقوق بشر متشكل از تعدادي از زنان مريوان ضمن محكوم كردن قتل شهين نصراللهي كه توسط برادرش در روستاي دزلي كشته شده بود، تظاهرات كردند.

زهرا دختر 7 ساله اهوازي زماني كه مادرش بر سر اختلافي با شوهرش (پدر زهرا)، به همراه وي به منزل پدري‌اش مي‌رود،

قبلی

برگشت

بعدی