ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

نمایش روز قدس 89 شاخص تمام نمای فروپاشی حاکمیت

اتحاد برای ایجاد شوراهای مردمی

در سی و یک سال قبل در یک شرایط ویژه و استثنایی خمینی توانسته بود در پایان سلطنت 50 ساله دیکتاتوری سیاه پهلوی سوار بر باور و اعتماد و آگاهی وارونه توده ها نسبت به خودش به یک سلطنت مافوق مطلقه دست یابد . پس از برقراری حکومت ولایت فقیه حاکمیت با مطالبات مردم برای رفع تبعیض و نابرابری ها ستم  ملی و طبقاتی ؛ قومی و منطقه ای در گستره سرزمین ایران مواجه گردید و از طرف دیگر در تقابل و مواجه با مقاومت و رد مشروعیت حاکمیت ولایت فقیه توسط اقلیت اندک مبارزین و آزدایخواهان از طرفداران گروههای چپ و مارکسیست ؛ مجاهدین خلق و ملیون واقعی قرار گرفته بود ؛ لذا خمینی تنها راه برون رفت از بحران را به شعبده بازی اشغال سفارت و جنگ خارجی و سیاست جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم جستجو کرد زیرا در غیر اینصورت قادر به پاسخ به مطالبات مردمی ؛ انقلابیون ؛ مبارزین و اقشار روشنفکر نبود . نظام ولایت فقیه ماقبل قرون وسطی در سایه آن توانست مطالبات ملیت ها و طبقات تحت ستم ؛ کارگران ؛ کارمندان ؛ سربازان ؛ همافران و درجه داران را تحت لوای اولویت جنگ به عقب صحنه رانده و با اقدام به نسل کشی گسترده از مبارزین و انقلابیون و نمایندگان جنبش ها ؛ پایه های حاکمیت نظام جمهوری اسلامی ولایت فقیه را مستحکم کند .

تداوم هشت سال جنگ هر چند رژیم را به اهداف ضد بشری و جنایتکارانه خود رساند اما تضادهای دیگری را تعمیق بخشید که با گسترش و حاد شدن آن ها مجبور به سر کشیدن جام زهر صلح گردید و جبهه جنگ را در مسیر های دیگری از جمله فتوای قتل سلمان رشدی و صدور تروریسم و سرکوبی آزادی های حداقلی و دموکراسی حتی در خارج از کشور کشاند . شکست در عرصه های اقتصادی و اجتماعی گسترش نفرت و بی اعتمادی مردم نسبت به رژیم جمهوری اسلامی  ؛ نابودی زیر ساخت های اقتصادی ؛ فقدان سرمایه گذاری در خصوص گسترش صنایع و کشاورزی و نوسازی صنایع موجود ؛ کاهش تولید و جهت گیری تجارت محوری در اقتصاد و رشد نهادهای مالی و پولی و دیگر مواردی از این قبیل همگی به انباشت تضادهای درونی ساختار اقتصادی – اجتماعی کمک کردند که نتیجتا راه بی بازگشتی را در برابر رژیم گشود  که همان روند فشردگی و تراکم قدرت پلیسی – امنیتی و نظامی ؛ تصفیه بانده و جناح های حاکم در قدرت برای رویارویی گسترده تر با مردم مبارز توسط این حکومت می باشد .

در راستای تراکم و فشردگی حکومت پلیسی – نظامی ؛ گسترش و زیاده خواهی نفوذ خارجی در کشورهای منطقه و خاورمیانه به یمن همکاری جناح هایی در آمریکا و دیگر کشورهای سرمایه داری در جهت سیاست کمربند سبز و تقویت جناح های بنیاد گرا در خاورمیانه از جمله عراق ؛ فلسطین و لبنان و دیگر مناطق تحقق یافت . اما همه حوادث بخصوص داخلی مطابق دلخواه حکومت ولایت فقیه به پیش نرفت و با شکست سیاست های داخلی زمینه برای شکست های خارجی نیز گشوده شد .

این رژیم هر چند زاییدة فریب ؛ جهل ؛ دروغ و دغل ؛ تقلب و جنایت و سرکوب است ولی کاربرد اقدامات فوق در دوره ای که اعتماد جاهلانه اکثریت مردم را با خود داشت موضوعی است و کاربرد آن در مقطعی که تمامی یاوه گویی ها و دروغ هایش آشکار شده و اعتماد اکثریت مردم را از دست داده موضوع دیگر است و به این لحاظ بود که کاربرد تقلب و فریب و کودتای انتخاباتی همانند تمامی انتخابات دروغین برگزار شده اش در دروه های قبل فقط در این دوره بود که  همانند بمبی در دستانش منفجر شد و روند فروپاشی و سرنگونی آنرا بجهت شکست سیاست ها اقتصادی و اجتماعی سی ساله  بر ملا کرد .

عیان شدن نضادهای عمیق و گسترده اقتصادی – اجتماعی باعث تغییر معادلات جهانی با رژیم نیز گردید . ایالات متحده امریکا  که خواهان سیاست گفتگوی مستقیم و تعامل و تفاهم با آن بود  سیاست تحریم بجای تفاهم را در پیش گرفته همچنین کشورهایی که در تمامی دوران حکومت اسلامی با سیاست مماشات به تأیید عملکرد آن پرداخته و به سودهای کلان اقتصادی دلخوش کرده بودند ( همانند ژاپن و اتحادیه اروپا ) و حتی کشورهایی که متحد استراتژیک آن بودند همانند روسیه و یا چین بعلت آگاهی به فقدان تداوم عمر و آینده این رژیم ؛ به سیاست تحریم روی آورده و در تدارک و آماده گی برای دوران پس از نظام ولایت فقیه هستند .

در عرصه نیروهای داخلی نیز اصلاح طلبان حکومتی و رهبران آن آقای موسوی و آقای کروبی که پس از انتخابات خرداد 88 جرقه و استارت مخالفت و مبارزه با جناح نظامی – امنیتی را زده و باعث سر ریز شدن موج مخالفت های مردمی به خیابان شدند ؛ اعتراضاتی که در مراحل اولیه خود خواهان پس گرفتن رأی خود بود اما گام به گام با عکس العمل جنایتکارانه حاکمیت در بستر تضادهای اقتصادی – اجتماعی بسرعت رادیکال شد و خواهان  سرنگونی نظام ولایت فقیه گردید . اوج و تبلور مطالبات واقعی و پایه ای مردم ؛ در تظاهرات قیام روز عاشورای 88 خود را نشان داد و لذا اصلاح طلبان حکومتی از دو سو غافلگیر شدند یکی از مخالفت و مقاومت ولی فقیه در دادن هر گونه امتیاز و عقب نشینی بود و از سوی دیگر گسترش مطالبات و مبارزات مردمی از پس گرفتن رأی خود تا خواست  " مرگ بر اصل ولایت فقیه " و سرنگونی نظام جمهوری اسلامی در نبرد خیابانی در روز عاشورا ؛ آنان را در شرایط متناقض قرار داد .

قبلی

برگشت

بعدی