ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

در خيابان کاخ شماره ۱۰۹، انجام می‏دهد که حاضران قرار می‏گذارند برای اعتراض به انتخابات فرمايشی به تحصن در دربار اقدام کنند. در اين نشست افراد زير حاضرند:
جلالی نائينی مدير روزنامه کشور، عباس خليلی مدير روزنامه اقدام، مهندس زيرک‏زاده مدير روزنامه جبهه، عميدی نوری مدير روزنامه داد، دکتر حسين فاطمی مدير روزنامه باختر امروز، احمد ملکی مدير روزنامه ستاره و حسين ملکی که همگی به دکتر مصدق اختيار تام می‏دهند که تدبيری بيانديشد.
دکتر مصدق طی اعلاميه‏ای خطاب به ملت ايران می‏گويد:
«ما تصميم گرفته‏ايم که روز جمعه
۲۲ مهرماه دو ساعت قبل ازظهر در جلو سردر سنگی اعليحضرت حاضر شويم. ای مردم ما را تنها و بی‏کس نگذاريد(۲)».

بنا به گفته نويسندگان کتاب جبهه ملی ايران از پيدايش تا کودتای ۲۸ مرداد، در روز موعود يعنی ۲۲ مهر ماه ۱۳۲۸، جمعيتی حدود ده هزار نفر در خيابان کاخ برابر خانه دکتر مصدق گرد می‏آيند و دکتر مصدق پيشاپيش جمعيت به سوی سردر سنگی (کاخ مرمر) به راه می‏افتد.

http://mag.gooya.com/politics/archives/images/TAHASON_1_T_K.jpg
عکس شماره
۱ که به گفته مدنی در خانه دکتر مصدق برداشته شده، مربوط به خروج مصدق از عمارت خانه‏اش است و نطقی کوتاه که روی پله‏های عمارت برای حاضران ايراد می‏کند و به تاسی از گاندی مردم را به يک راهپيمايی آرام دعوت می کند، در اين عکس مرد جوانی که در جلو ايستاده است سعيد فاطمی خواهرزاده يا برادرزاده دکتر فاطمی است و مدنی نفر سمت راست دکتر مصدق را يکی از مأموران مخفی پليس می‏داند که هميشه در کنار مصدق بوده است. از نفرات پشت سر عباس خليلی و دکتر سنجابی قابل تشخيص هستند.

با خروج مصدق از خانه و ورود به خيابان، جمعيت با وی همراه می‏شوند. دکتر مظفر بقايی کرمانی در خاطراتش می‏گويد:

«يک روزی معين شد که مردم بيايند آنجا برای تحصن. عجيب همه مردم استقبال کرده بودند. يعنی تمام طول خيابان کاخ تا خيابان سپه، تمام اين خيابانها و کوچه‏هايی که از کاخ به پهلوی می‏رود، تمام اينها پر جمعيت بود.... البته اين جمعيت چندهزار نفری را هم توی روزنامه اطلاعات نوشته بود صد و هشتاد نفر، اين هم يادتان باشد.»(۳)

http://mag.gooya.com/politics/archives/images/TAHASON_2_T_K.jpg

عکس شماره ۲: دکتر مصدق را بين جمعيت نشان می‏دهد. مرد سر طاسی که به نظر مدنی از ماموران مخفی پليس است در سمت چپ مصدق ايستاده، سمت راست مصطفی الموتی و در کنار مرد کلاه شاپو بر سر، شمس الدين اميرعلايی ديده می شود. پشت سر دکتر مصدق، دکتر کريم سنجابی و حائری زاده ديده می شوند و مدنی متاسفانه بقيه افراد را به خاطر نمی‏آورد.

http://mag.gooya.com/politics/archives/images/TAHASON_3_T_K.jpg
عکس شماره
۳ :در جلوی تصوير حسين مکی و دکتر حسين فاطمی ديده می شوند و در سمت چپ دکتر مصدق، حائری زاده و در سمت راست مصطفی الموتی، عباس خليلی و سعيد فاطمی ايستاده اند.

http://mag.gooya.com/politics/archives/images/TAHASON_4_T_K.jpg
 

عکس شماره ۴: مدنی می‏گويد در ميانه راه، يکباره جوانکی به نام حسن که ته ريش داشت و سرش را تراشيده بود، روی يک بلندی رفت و فرياد زد که “ای مردم من ديشب خواب نما شده‏ام که مصدق کودتا می کند و رئيس جمهور می‏شود، بلافاصله دو نفر که به نظر پليس مخفی بودند او را پايين آورده و دستگير ‏کردند." چهره خشمگين مامور سمت چپ قابل توجه است.
حاج مهدی عراقی از اعضای فدائيان اسلام که از شرکت کنندگان در اين تجمع بوده است می گويد: « وقتی مصدق آمد،

 

 

قبلی

برگشت

بعدی