ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

مصاحبه اختصاصی با مهرنوش ایزدپناه فعال حقوق بشر

امیر علیائی

در چند سال اخیرشاهد نقض آشکار و شدید حقوق بشرتوسط حکومت اسلامی ایران در داخل کشور و نیز نقض این حقوق در خارج از کشور توسط عوامل حکومتی ایران بصورت محسوس و یا نا محسوس بوده ایم. در این راستا ابتدا شاهد فعالیتهای جسته گریخته فعالان حقوق بشر در داخل کشور بودیم که به علت فشار شدید حکومت، بسیاری از این فعالیتها به خارج از کشورانتقال یافت. ولی با توجه به احساس خطر حکومت از اینگونه فعالیتها و تشدید فشارحکومت توسط عوامل خود در خارج از کشور این فعالیتها نیز تا حدودی تحت تاثیر قرارگرفته و بعضا بصورت مخفیانه یا ملاحظه کارانه و گاها مبارزات رو در روصورت می پذیرد. در این راستا با یکی از فعالان حقوق بشر در خارج از کشورمصاحبه ای انجام داده است که طی این مصاحبه مشکلات حقوق بشر از دیدگاه این فعال حقوق بشر مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت.با سلام خدمت شما خانم مینو مهر فومنی از اینکه پذیرفتید و در مصاحبه ما شرکت نمودید سپاسگذارم.

شما بعنوان کسی که در زمینه حقوق بشر فعالیت می نمائید، چه تفسیری از وضع کنونی حقوق بشر در ایران دارید؟ لطفا کمی از حوزه فعالیتها و برنامه های خود در خارج از کشور گفته و ما را با این برنامه ها و اهداف خود آشنا سازید؟

ج: با سپاس از لطف و توجه شما به مقوله حقوق بشر عرض کنم بنده به عنوان مسوول کانون دفاع از حقوق بشر در سوئد و عضو کمیته زنان به اتفاق سایر همکاران کانون در ارتباط با اطلاع رسانی و ارتقا و توسعه مفهوم حقوق بشر و مسایل مربوط به نقض آن در حوزه ایران فعالیت مینمایم. در خصوص سوال مطرح شده باید عرض کنم که جمهوری اسلامی ناقض دائمی و برنامه ریزی شده حقوق بشر می باشد به همین دلیل است که شورای حقوق بشرسازمان ملل متحد در سال قبل نیز ایران را ناقض حقوق بشر شناخته و جهت بررسی وضعیت وخیم نقض حقوق بشر در ایران برای آن کشور گزارشگر ویژه (احمد شهید) تعیین نموده اند. شاهد آن احراز مقام اول برای جمهوری اسلامی در اعدام کودکان و نوجوانان، مقام دوم در اعدام بزرگسالان و نیز مقام اول در توقیف و تعطیل کردن روزنامه ها و بالاترین رتبه ها در فساد اداری و فیلتر کردن اینترنت و سانسور و فرار مغزها و آلودگی محیط زیست و افسردگی و ناراحتی های روانی و سرکوب نهادها و جنبش های مدنی و مردمی و …. میباشد که نتیجه آن صدور قطعنامه ها و بسیج افکار عمومی دنیا علیه حاکمان و مقامات سیاسی و امنیتی وساختار حکومت جمهوری اسلامی است. همه این موارد قسمتی از وضعیت وخیم نقض حقوق بشر در ایران است. ضمن اینکه رییس قوه قضاییه در مصاحبه خود صراحتا اعلام نموده است که پذیرفتن میثاق ها و کنوانسیونهای بین المللی مربوط به حقوق بشر از سوی ایران بزرگترین اشتباه بوده است.

امروزه شاهدیم که در ایران حتی قوای سه گانه کشور حاضر به پاسخگویی به یکدیگر نبوده و نسبت به درخواستها، مصوبه ها و فرامین هم بی توجه هستند و هیچ منبعی بر فعالیتهای اجرایی و قانونی و قضایی آنها رسیدگی نمی کند، در چنین حکومتی آیا اصولا حقوق بشر جایی دارد و یا پرداختن به بحث حقوق بشر به عنوان یک سد باز دارندۀ خودکامگی می تواند مؤثر باشد؟

ج: این امر که حکومت جمهوری اسلامی در ذات و ساختار خود دچار تناقض است در آن شکی وجود ندارد. چون حکومت جمهوری که ماهیت آن حکومت مردم بر مردم است با حکومت اسلامی که در آن حاکمیت با ولی فقیه است در تضاد و تقابل میباشد. اصل حاکمیت قانون و برابری همگان در مقابل قانون و نظارت رکن چهارم دموکراسی که همان مطبوعات و احزاب آزاد است در جمهوری اسلامی معنایی ندارد.

در جمهوری اسلامی که یک حکومت فرقه ای است قوای سه گانه تمامی تلاششان حفظ حکومت است و در این نظام برخلاف ماده های 1 و 2 اعلامیه جهانی حقوق بشر رهبرش افراد را به خودی و غیرخودی تقسیم کرده است و تمامی قوا تحت حاکمیت رهبر است . پس میتوان گفت براساس فصل 8 از مواد 107 الی 112 قانون اساسی جمهوری اسلامی رهبر قدرت مطلقه را در دست داشته به همین دلیل ایشان باید مسوول تمامی این مشکلات و تناقضات شناخته شود و نتیجتا حکومت چون مشروعیت خود را از آرای مردم نمیداند بلکه حاکمیت خود را ناشی از نیابت داشتن از امام زمان و نهایتا خداوند دانسته لذا وقعی به تمایلات و خواسته های مردم ننهاده و با مقدس دانستن خود هیچگونه انتقاد و پاسخگویی را برنمیتابد لذا اساسا ولی فقیه حاکم مطلق بر تمامی امور مردم بوده و مردم مکلف به تبعیت اند لذا صحبت از حقوق بشر و حق مردم بر حکومت و حقوق و آزادیهای ملت و تضمینهای لازم جهت آن حقوق قانونا و عملا منتفی است.

با توجه به آمار و ارقام، ایران از نظر تعداد بعد از چین بیشترین آمار اعدام و با توجه به سرانه جمعیت، نخستین کشور جهان در این زمینه می باشد. آیا سازمانهای مدافع حقوق بشر در جهان و علی الخصوص کانون دفاع از حقوق بشر در ایران، در زمینۀ مقابله با این روند مستبدانه و ضد بشری در ایران، سیاست اجرایی خاصی را وضع نموده و اقداماتی را به انجام رسانده است؟

ج: بحث اعدام مقوله مفصلی است. در ماده 18 از میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی آمده است که در کشورهایی که اعدام وجود دارد اعدام باید فقط محدود به جرایم عمده و مهم باشد. مفهومش این است که نمیتوان یک کشور را مجبور به حذف تمامی موارد اعدام نمود. پس نکته مهم این است که تلاش ها میبایست به سمت این امر متوجه شود که کشورها را ترغیب نمود که سعی در حذف مجازات اعدام از قوانین جزایی خود و یا لااقل حذف مجازات اعدام برای جرایم غیرمهم تشویق نمود این امر نیاز به تلاشهای علمی جرم شناسان و جامعه شناسان و روان شناسان کیفری و حقوقدانان و محافل علمی و آکادمیک دارد. سازمان های حقوق بشری در اطلاع رسانی موارد اعدام و ایراد فشار بر دولتهایی نظیر ایران جهت کاستن از صدور حکم اعدام و حذف مجازات اعدام از قوانین جزایی تا حدامکان نقش موثر دارند. کانون دفاع از حقوق بشر در ایران نیز همدوش با همسنگران خود با اطلاع رسانی به افکار عمومی و سازمانهای بین المللی حقوق بشر و محکوم کردن این اعدامها زمینه را برای برچیدن این قوانین و مجازات عاملان آن را در آینده فراهم نموده و مبادرت به برگزاری چندین اجلاس و فراخوان و ارایه راهکارهای قانونی و عملی برای از بین بردن مجازات اعدام تاکنون نموده است که البته ضرورت دارد این اقدامات همچنان به طور مستمر ادامه داشته باشد.

از آنجائیکه در ایران سانسور خبری و مسدود نمودن سایتهای داخلی و دستگیری و محاکمه و مجازات وبلاگ داران و وبلاگ نویسان با شدت ادامه دارد و فیلترینگ شدید، مانع از اطلاع رسانی آزاد به آحاد مردم ایران شده، چه راه کارهایی را برای آگاه نمودن مردم به حقوق قانونی خود و آنچه توسط حکومت ایران انجام می گیرد، پیشنهاد می کنید؟

 

صفحه قبل

برگشت

صفحه بعدی