ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید آزادگی 


 

نیشگونه

ملا حسنی

بایگانی 

سید ابراهیم نبوی

صدا

دانشجو

 
 

آيا استراتژی اصلاحات به بن بست رسيده است؟ يا مسئله کماکان اين است:

انقلاب يا رفرم؟

ما رفرميست های دموکرات هستيم. رفرميسم، بيانگر استراتژی سياسی ماست و آن استفاده از امکانات درون نظام و پيوند با آزاديخواهان درون کشور است.

Assadi3000@yahoo.com                          جمشيد اسدي

امروز کمتر کسی در اين مورد ترديد دارد که جريان اصلاح طلبی موسوم به دوم خرداد ناشی از هزار و يک اشتباه و ندانم کاری، از توان و رمق افتاده است. آيا از اين می توان نتيجه گرفت که استراتژی رفرم و اصلاح طلبی و هم قدمی آزاديخواهان برون و درون مرز يک سره نابجاست؟ در اين نوشتار در پی بررسی و طرح پاسخی برای همين پرسش ام. فعلا به اختصار بگويم که استراتژی اصلاح طلبی يک چيز است و اجرای آن در دوره ای خاص، چيز ديگر. بعنوان يک رفرميست به اجرای اصلاح طلبی موسوم به دوم خرداد انتقاد فراوان دارم و اما کماکان به رفرميسم و اصلاح طلبی همچون يک استراتژی معتقدم.

1. انواع استراتژی های سياسی کدامند؟ پيش از اين گفتيم که درحوزه سياسی، پيروزی، بدون استراتژی ممکن نيست(1). چه تنها راه رسيدن به هدف، آگاهي از طريق رسيدن به آن يا همانا استراتژي است. اما کوشنده سياسی ناراضی از شرايط حاکم، اگر در پی هدف تغيير و بهبودی اوضاع باشد، تنها دو استراتژی عمده در پيش دارد. نه بيش، نه کم : انقلاب يا رفرم.
- انقلاب بارزترين نمونه استراتژيی است که بر مبنای برانداختن حاکمين و تصاحب قدرت سياسی به عنوان پيش شرط هرگونه تغيير و تحول قوام می يابد، - استراتژی رفرم برای تغيير و بهسازی بر اساس بهره گيری از امکانات موجود در درون نظام حاکم پا می گيرد. استراتژی های برانداز (انقلابی) و اصلاح طلب (رفرميستی)، شبيه و در عين حال از يک ديگر متفاوت اند. مورد شباهت در اين است كه هر دو وسيله تقرب به هدف هستند و بدين لحاظ ممکن است از سوی گروه های مختلف برای رسيدن به هدف همساني بکار گرفته شوند. اما تفاوت، در نحوه اجرا و کاربرد آن هاست، بدين ترتيب كه براي تقرب به هدف، رفرم از کوچک ترين امكان موجود در درون نظام حاکم، استفاده و انقلاب آن را نفي مي كند. پس تفاوت اين دو، نه در هدف مورد نظر، بلکه در قبول يا رد اين نکته است كه آيا برای بهبود اوضاع، از امکانات موجود در نظام حاکم استفاده مي كنيم يا نه ؟ بدين پرسش رفرميست ها، پاسخ مثبت می دهند و انقلابيون پاسخ منفی. بدون تعارف بايد گفت، کسانی هم که از اين پرسش می گذرند يا بدان پاسخ دو پهلو می دهند، يا ناآگاهند يا مغرض و يا تركيبي از هردو. در طول تاريخ، تفاوت در استراتژي مبارزه، موجد شديدترين برخوردها ميان هواداران رفرم و انقلاب شده است (2). برخورد تعيين کننده ميان رفرم و انقلاب، در جنبش چپ و به هنگام نخستين انترناسيونال کارگری در سال 1864 اتفاق افتاد. از آن پس، انقلابی به کسی اطلاق شد که تصاحب قدرت سياسی را پيش شرط هرگونه بهسازی اقتصادی و اجتماعی می دانست و رفرميست، کسی که به استفاده از ساختار سياسی موجود،

 

    مجلس هفتم و عکس العمل آلمانیها 

 مازیار کریمی

 روزنامه آلمانى Neue Osnabrücker Zeitung درباره رد صلاحيت شماركثيرى از داوطلبان نمايندگى مجلس شوراى اسلامى ايران از جمله مينويسد

مبارزه بر سر قدرت ميان اصلاح طلبان وافراطيون در جمهورى اسلامى ايران ابعادى خطرناك مىيابد و رد صلاحيت شمار كثيرى از اصلاح طلبان داوطلب نمايدگى در مجلس هفتم آن كشور را ميتوان به عنوان كودتاى بنياد گرايان در جمهورى اسلامى ايران توصيف كرد.

اماتصميم  روحانيون و علماى دين اسلام در شوراى نگهبان آن كشورنشانه ائى از قدرت نيست بلكه نمايانگرضعف آنان است.نمايانگر هراس از اراده ملت كه اين شورا را مجبور به اتخاذ اين تصميم غير قابل درك  كرده است.و شايد علت ، افزون براين آن بوده كه فكر ميكردند در ايران آينده ديگر جائى براى وارثين آيت ا لله خمينى ، رهبر انقلاب باقى نباشد.آينده ائى كه فردا آغاز نخواهد شد ولى شايد پس فردا.زيرا اكثر ايرانيان از تام گرائى و خودسرى به تنگ آمده اند.و بويژه طبقه جوان ايران كه مايل است زنجير حكومت علماى دينى را در هم بشكند.

درعراق و افغانستان اين آمريكا بود كه رژيمهاى شرور را برانداخت ولى در جمهورى اسلامى ايران اين امكان وجود دارد كه ملت اين مسئوليت را به عهده  بگيرد

در انتخابات سال دو هزار ميلادى توان هاى اصلاح طلب در جمهورى اسلامى ايران پيروز شده و اكثريت پارلمانى را تشكيل دادند و در چارچوب سياست خارجى نيز رئيس جمهورى اسلامى ايران ، محمد خاتمى راهى اميدوار كننده در پيش گرفت و حاضر به سازش در مشاجره بر سر برنامه اتمى آن كشور شد ولى در باره آنچه كه مربوط به سياست داخلى ميشود وى ميبايست بدون آنكه كارى از دستش برآيد شاهد آن ميبود كه چگونه شوراى نگهبان مانع از بموقع اجرا گذاشتن شمار كثيرى از قوانين شد.ملت خشمگين تر ميشود و تصميم اخير شوراى نگهبان نيز ميتواند باعث شود كه كاسه صبر ملت ايران لبريز شود.

مفسر روزنامه آلمانى «راينيشه پست « درهمين باره از جمله مينويسد در باره اوضاع سياست داخلى ايران ميتوان گفت كه باصطلاح قمر در عقرب است.زيرا شش هفته قبل از برگزارى انتخابات پارلمانى جنگ شديد قدرت ميان محافظه كاران و اصلاح طلبان هوادار رئيس جمهورى اسلامى ايران محمد خاتمى آغاز شده است و آنهم بعلت تصميم متخذه از طرف شوراى نگهبان مبنى بر رد صلاحيت  داوطلبان اصلاح طلب نمايندگى مجلس .اين تصميم خطرناك در مشى سياست خارجى ايران نيز بى تاثير نيست و ميتواند تماسهاى ضعيف آمريكا و ايران ،پس از زلزله شديد در شهر بم را نيز تحت فشار قرار دهد.نميتوان سخن از روندى مثبت بميان آورد زيرا رئيس جمهورى ايالات متحده آمريكا جرج دبليو بوش اظهار داشته بود كه شرط عادى كردن مناسبات دوكشور احترام بيشتر به اصول و موازين دمكراسى در جمهورى اسلامى ايران است

 
 

قبلی

برگشت

بعدی