| اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
|
|
اشاره: آقای اميرفرشاد ابراهيمی، در مقاله ای که در اختيار اخبار روز قرار داده است، بخش های ديگری از ناگفته های ترور سعيد حجاريان را فاش ساخته و تاکيد کرده است برای اثبات گفته های خود آمادگی دارد. وی نقش هاشمی رفسنجانی در اين ترور را مورد تاکيد قرار داده است. گفتنی است در مقاله ديگری که اخيرا از آقای محمدرضا فطرس روزنامه نگار مستقل در اخبار روز به چاپ رسيد، نيز بر نقش هاشمی رفسنجانی به عنوان يکی از آمران اين ترور تاکيد شده بود. مقاله آقای
اميرفرشاد ابراهيمی را در زير می خوانيد: چندی پيش در سالگرد ترور دکتر حجاريان که در تهران به همت دانشجويان و مخالفان انحصار و خشونت برگزار گرديد، سعيد حجاريان مطالبی را پيرامون مساله ترورش بيان داشت. از آن جمله که نه به قوه ی قضائيه جمهوری اسلامی برای پيگيری مساله ترورش شکايت کرده و نه به آن قوه ايمانی دارد و برای مفتضح بودن آن قوه همين بس که آن هايی را که ضارب ايشان می دانسته و هر کدام به حبس های طويل مدت محکوم شده بودند، اکنون آزادانه در سطح شهر رهايند و باز به قلع و قمع مردم مشغولند و حتی چندی پيش که سعيد عسگر به اتهام مشابه ديگری محاکمه می شده، وی را فاقد پيشينه کيفری نام برده است.در گوشه ديگری خبرنگاری از وی درباره مقاله ی افشاگرانه «مهندسی پرونده ترور حجاريان» (2) که نوشته من می باشد سوال می نمايد که آقای حجاريان در پاسخ می گويند: «بعيد می دانم اطلاعات وی در اين باره کافی بوده باشد.» بعد از آن بود که روزنامه حکومتی کيهان و دو سايت اينترنتی منصوب به هاشمی و رضايی مطالبی را خرسندانه بيان نموده اند که سعيد حجاريان افشای دست داشتن هاشمی رفسنجانی در ترورش را که نگارنده بيان نموده بودم، رد کرده و صرفا به گفتن اين بسنده نموده که «اطلاعات وی در اين باره ناکافی است». از همين موضع گيری شتابزده ی روزنامه کيهان و سايت های وابسته به انحصارطلبان برآورد می شود که بسياری در انتظار نشسته اند تا به خوبی بتوانند موارد فاش شده برعليه شان در آن نوار ويدئويی و مقالات منتشره توسط نگارنده را مخدوش جلوه دهند. اکنون با قبول نظر آقای سعيد حجاريان که شايد اطلاعات بنده در رابطه با مساله ترورشان ناکافی بوده، اما هرگز مخدوش نمی باشد، فرصت را مغتنم می دانم و در فراغت بيان خارج از کشور که امروزه ميسر شده است، اشاره را مستقيم تر می نمايم و اعلام می کنم که، هاشمی رفسنجانی از آن که افتضاح شکست انتخاباتی اش را کار تيم فکری و مطبوعاتی حجاريان می دانست، به نحوی در صدد انتقام از وی برآمده و از آن جا که آيت الله خزعلی نيز پيشتر در جلسه ای در منزل آيت الله يزدی در قم در حضور حبيب الله عسگراولادی مسلمان، مصباح يزدی، اسدالله بادامچيان، محسن رفيق دوست و سردار ذوالقدر حکم مذهبی و شرعی (فتوا) مباح بودن خون اکبر گنجی و سعيد حجاريان را داده، اينجا بود که هاشمی رفسنجانی، محسن رضايی را مسئول اجرای اين «مصلحت و فتوای مذهبی» می نمايد. محسن رضايی نيز از طريق قاسم سلميانی فرمانده ی کرمانی و همشهری و يار قديمی هاشمی رفسنجانی که نيروی قدس سپاه در يد فرمان وی می باشد، به مدت دو هفته کليه رفت و آمدهای حجاريان را کنترل و نهايتا از طريق يگان فرماندهی ميثاق |
مذهب، عامل جنایت ! شهرام جانعلی زاده با نگاهی گذرا به تاریخ حاکمیت دین در ممالک مختلف جهان چه در دوران قرون وسطی و چه در حال حاضر در می یابیم که همواره این حکومت ها با تکیه بر باورهای عقیدتی و خرافی عموم مردم – که محصول تزریق اندیشه های هدفمندانه دوران حاکمیت دینی گذشته است ، نه تنها ثبات حاکمیت خویش را تحکیم نموده ، حتی مقدمات توسعه حاکمیت دینی را در جهان از طریق مقدس نمایاندن احکامی که به اصطلاح خودشان ، تنها راه عروج به کمالات انسانی است ، فراهم نموده اند . اما نکته حائز اهمیت اینست که چگونه ممکن است این فرامین به اصطلاح مقدس دینی که بالنفسه حتی در معنی لغوی خویش مغایر با دمکراسی و آزادی اند و پس از گذشت سالیان دراز نه تنها مشمول سیر تحولات در راستای تکامل عقلانی انسان نگردیه اند بلکه همچنان چون نطفه ای در پیله خویش باقی مانده و بی انکه در صدد سازش با چونین تغییراتی باشند ، حتی از پذیرش آن هم امتناع می ورزند ، پل رسیدن به کمالاتی باشند که خود سیر تکامل منطقی آن را منکرند ؟!! و برای انسان امروزی که نوع تکامل یافته انسان قرون وسطی است و بردگی را از هر نوعی که باشد مغایر با آزادی های فطری خویش می داند ، بردگی دینی را توجیع نماید ؟!! هنگامی که گسترده ی ایدئولوژی های دینی از محدوده فردی پا فراتر نهد و احام و قوانینی را شامل شود که فرد را موظف به دخالت در امور شخصی دیگران مینماید . تجاوز به حریم آزادی های فردی دیگر افراد جامعه آغاز می گردد و این خود آبستن بوجود آمدن تظلمهای طبقاتی در اقشار مختلف جامعه است . اینگونه است که در کشورهای تحت حاکمیت دین ، نه تنها یک جامعه مدنی عاری از تظلمهای طبقتتی وجود ندارد بلکه احکام و فرامینی جانشین قوانین اجتماعی گشته اند که کاملا مغایر با موجودیت انسان به عنوان یک موجود آزاد و صاحب اختیارند و هر فردی در هر مقام فرهنگی ، اجتماعی و عرفانی که باشد ، از دیدگاه آن یک موجود بالنسه خبیث است که با اطاعت از ایدئولوژی های خاص دوران جاهلیت ، با همان شکل و شمایل پیشین خویش به یک انسان تکامل یافته ای که به سوی خالق خویش عروج خواهد نموده بدل خواهد شد . اما به واقع از کسی نیست جز انسانی که در پیچ و خم باورهای دینی خویش در پی خویشتن خویش است و در کوچه و پس کوچه های بایدها و نباید ها سر در گم و حیران در جستجوی آزادی های گم گشته خویش بر در ناکجا آبادی تلنگر میزند و به انتظار ظهور مدینه فاضله است که جز در وجود خود او نیست و او از آن غافل است . حکايت همچنان باقيست... اطلاعات تازه از پشت پرده ترور سعيد حجاريان • هاشمی رفسنجانی که
افتضاح شکست انتخاباتی اش را کار تيم فکری و مطبوعاتی حجاريان می دانست، بر
اساس فتوای آيت الله خزعلی در مورد مباح بودن خون اکبر گنجی و سعيد حجاريان،
دستور اجرای اين ترور را صادر کرد اميرفرشاد ابراهيمی
|