ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

بایگانی


نیشگونه

ملا حسنی

    شماره جدید آزادگی    

سید ابراهیم نبوی

صدا

دانشجو

 

 

حقوق بشر در مورد زندگي آنهاست و از سوي ديگر مي کوشد در ميان زنان اين آگاهي را منتشر کند که حل مساله اي که از آن رنج مي برند و اغلب شخصي اش مي پندارند بدون يک حرکت جمعي ممکن نيست. طبيعي است که در جامعه اي مثل ايران اين نوع کارها بسيار سخت تر از آنچه تصور مي شود باشد. در جامعه اي که هنوز در راه شناختن الفباي دموکراسي و به کارگيري آن است، هر حرکت جمعي به سرعت شکل امنيتي به خود مي گيرد و تهديد مي شود. سازمانهاي غيردولتي مستقل زنان در ايران براي گسترش فعاليتهاي خود با موانع متعددي روبه رو هستند. در واقع جنبش زنان در ايران نه تنها از سوي نيروهاي مدافع سنت مردسالاري که از تمامي امکانات مذهبي، فرهنگي و قدرت حکومتي خود براي جلوگيري از فعاليت سازمانهاي زنان استفاده مي کنند تهديد مي شود بلکه نيروهايي که طرفدار دموکراسي خواهي در ايران هستند و دنيا آنها را به عنوان اصلاح طلب مي شناسد نيز مسائل زنان را در اولويت نمي دانند. آنها اعتقاد دارند تنها مساله مهم و واقعي در ايران، مساله دموکراسي است و در صورت استقرار دموکراسي، مسائل زنان نيز به خودي خود حل خواهد شد. آنها لزوم وجود يک جنبش مستقل زنان را مورد ترديد قرار مي دهند و از زنان مي خواهند پشت سر آنها براي رسيدن به دموکراسي مبارزه کنند؛ دموکراسي که بدون حل مساله زنان پديد آمده است.

با اين همه در ميان اين تصوير سراسر سياه، نقاط روشني نيز وجود دارد. گروههاي فمينيستي دانشجويي در ساسر کشور به شدت در حال گسترش است، سازمانهاي زنان در ايران با وجود همه اختلافات فکري خود گفتگو براي تشکيل شبکه اي سراسري حول محور منافع مشترک را شروع کرده اند، رابطه ميان زنان ايراني مقيم ايران و زنان ايراني مهاجر هر روز گسترده تر مي شود و در جامعه، زنان با تلاش هر روزه خود براي به عقب بردن چار چوب هاي رسمي حجاب، داشتن يک زندگي مستقل و حضور در بالاترين سطوح اجتماعي، خود را و حضور خود را بر جامعه اي که بهترين جا براي زنان را قعر خانه مي داند تحميل کرده اند.

ممکن است کسي ما را نبيند اما ما وجود داريم و اثر خود را بر دنياي اطرافمان مي گذاريم. اگر کمي دقت کنيد، رد پاي ما را خواهيد ديد.

ما و آزادي مطبوعات،

(از مجموعه مقالات طنز در طنز) س . باستان

«« سازمان خبرنگاران بدون مرز در گزارشي ، جهان عرب (بهتر است گفته شود : جهان اسلام ) را داراي سياه ترين پرونده در زمينه آزادي مطبوعات در سال 2003 ميلادي معرفي کرد.

به گزارش خبرگزاري مهر به نقل از خبرگزاري فرانسه، کشورهاي عربي در آسيا و شمال آفريقا (ليبي، الجزاير، تونس ومغرب) سياه ترين عملکرد را در زمينه آزادي مطبوعات در سال 2003 ثبت کردند.»»

به خودم ميگفتم :

ما كه هيچ چيز دنيا را نه قبول داريم و نه جدي مي گيريم !پرونده زمين و زمان را ننگين و خونين ، رقم ميزنيم! دموكراسي را مسخره و وسيله سركوب ميدانيم! مدرنيته را الحادي! ليبراليسم را فحش خواهر و مادر و.. ارزيابي مي كنيم! چرا پرونده خودمان از همه سياهتر است!؟

ما كه شديم معلم اخلاق جهاني كه نه دين ديگران را قبول داريم و نه آئين آنان را ! نبايد جوابي به گفتار و پندار و كردار خويش دهيم؟!

«...ديکتاتوري سرمايه داري در سياست و ديکتاتوري عوام در فرهنگ است. و دمکراسي حاصل از تفکرغرب همان دمکراسي است که امروز در عراق شاهد آن هستيم...» آقاي رحيم پورارغدي

دوستاني كه معتقدند :

دموكراسي لولوئي است كه به درد ملت ما نمي خورد و گره اي از مشكلات ما را باز نمي كند ! چون با جنگ واستبداد و خونريزي آغشته است! پس چرا وارد معامله اقتصادي با آنان صورت مي پذيرد!؟

چرا فرزندان خود را براي تحصيل به ديار كفار ميفرستيم!؟

و چرا با بروز اولين ناملايمات ( براي مثال زلزله اخير در شهر بم ) دست به دامان آنان ميشويم!؟

«...امروز شاهد هستيم که دمکراسي با شعار مساوات و حقوق عامه مطرح ميشود و نتيجه اين شعار و دمکراسي درغرب فرماندار شدن آرنولد و رييس جمهور شدن فردي چون جورج بوش است چرا که دمکراسي اينها دمکراسي سکولاريسم است...» آقاي ارغدي

آيا انتخاب جورجي ، آرني و پاملا اندرسن ... دليلي است بر رد دموكراسي و توجيه سركوب مطبوعات آزاد و اصولا تفكر آزاديخواهي!؟

 خبرگزاري مهر آگاهانه نامي از كشور خودمان نمي آورد تا گند قضيه بيرون نزند ! دركشور ما با حكومتي مردم سالار ديني ، طي مدت شش سال ، بيش از صد نشريه توقيف و روزنامه نگاران زير تيغ سين ـ جيم و بازداشت و... قرار گرفته اند.

آيا با اين اقدامات قرون وسطائي مي خواهيم ،خرج خود را از ديگران جدا كنيم! اين آقايان آگاهانه نمي خواهند باور كنند:

هرجا اسلام هست ، آزادي نيست و هر جا آزادي هست ، اسلام غايب است!

ما در تمام كشور هاي اسلامي (عرب و غير عرب ) بدون استثنا شاهد آنيم كه آزادي و حقوق انساني شديدا سركوب ميشود! زنان مورد نفرت! مطبوعات زير تيغ سانسور و خود سانسوري ناشي از حكومت هاي وحشت است! بيسوادي ، فقر ، نكبت و بدبختي ، فساد و مواد مخدر ! ناتواني در توليدات داخلي( حتي كشاورزي )! مردم اين مناطق را ( بيش از يك ميليارد نفوس ) تبديل به مصرف كننده خالص محصولات خارجي كرده است! با داشتن يك چنين پرونده اي ، برج ايفل را هم ميخواهيم تسخير كنيم!

آقايان پا در جا پاي كاتوليسم و عصر فرمانروائي انكيزاسيون (نمونه اي از اين تفكر حكم اعدام آقاي آقاجري است !) خود را مركز عالم ديده و با توهين و تكفير ديگران . اعمال خشونت آميز و تفكر استبدادي خويش را توجيه مي نمايند! اينجانب به هيچ وجه زبان اين آقايان را نمي فهمم! شايد دليلش در پيري و كودني فكري باشد! اما اينرا ميدانم كه نتيجه و ادامه اتخاذ اين شيوه تفكر، لااقل براي مردم و كشور ما فاجعه است!

با دنياي غرب وارد معامله اقتصادي شديم! خود نيز ميدانيم كه از الف تا ي به آنان وابسته هستيم! تفكر مذهبي را وارد سياست كرديم و درمانده و ناتوان، دست و پا ميزنيم! با يك مشت اراجيف ، ميخواهيم درس اخلاق دهيم كه نه تنها در خارج خريداري ندارد، در داخل نيز بازار ورشكسته اي دارد! اسير اخلاق دوگانه شديم! معلمان اخلاق نيز چيزي جز حرف هاي پوچ و بي معني ، چيز ديگري به جامعه ارائه نمي دهند!

حالا با تفنگي قزميت و فكسني و بدون فشنگ ، ميخواهيم برويم به جنگ ترميناتور! مي كوشيم جورجي را در بازار مسگر ها ، صاف ـ صوف كنيم! زير ابروي شرودر را برداريم! لنگ و قديفه به شيراك ، هديه دهيم! قالي تبريز براي كوفي عنان سفارش كنيم ! و.....بالاتر از همه درس اخلاق پسنديده و مناسب نيز به دنيا دهيم ! ماشالله به خودمون.

 

قبلی

برگشت

بعدی