ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات  بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

سید ابراهیم نبوی

حقوق بشر

دانشجو

 

متن کامل نامه فرشته قاضی

در باره ادعاهای دادستان مرتضوی

برگرفته از سایت آزادی بیان   www.freebatebi.com

فرشته قاضی روزنامه نگاری که در روزهای اخیر از سوی دادستان مرتضوی در مورد آن چه وی" سیاه نمایی" خوانده است تهدید شده است، در نامه سرگشاده ای به رسانه ها به برخی از این ادعاها پاسخ گفته است .

از آنجا که ایسنا بخش هایی ازاین نامه را سانسور کرده است ، متن کامل این نامه را منتشر میکنیم.

احتراما عطف به مصاحبه‌ي مطبوعاتي آقاي مرتضوي، دادستان عمومي و انقلاب تهران، مطالب ذيل به استحضار مي‌رسد:

در پي احضاريه‌ي كتبي در مورخ ‌٧/١٠/٨٣ به عنوان متهم تشويش اذهان عمومي در شعبه اول بازپرسي كاركنان دولت حاضر شدم كه آقاي حسيني، بازپرس اين شعبه اعلام كردند احضار اينجانب تحت عنوان مطلع پرونده‌ي آقايان مزروعي و سحرخيز بوده و اشتباها قيد «متهم» ذكر شده است و احضاريه‌ي ديگري تحت عنوان مطلع در همان روز به من ابلاغ شد و احضاريه به عنوان متهم را آقاي مرتضوي از بنده گرفتند، در همان جلسه بنده صراحتا اعلام كردم كه به دليل فحاشی، توهين، ضرب و شتم، طرح مباحث غيراخلاقي و فشارهاي غيرقانوني از بازجوي پرونده‌ام شكايت دارم و در حضور دادستان تهران و دكتر سيف زاده، وكيلم، شكواييه را نوشته و خواهان رسيدگي و پي‌گيري موضوع شده و درخواست كردم كه در پزشكي قانوني تحت معاينه قرار بگيرم.

با توجه به اين كه هنوز گزارش پزشكي قانوني منتشر نشده، از بيان روند كار آن که منجر به نا امیدی ما در اثبات حقانیت مان از طریق این نهاد دولتی شد، خودداري كرده و پس از انتشار گزارش مذكور، قطعا روند كار طي شده را اعلام خواهم كرد.

اما ضمن تشکر از دادستان محترم که بر شکستگی بینی این جانب صحه گذاشته اند صراحتا و بر مبناي نظريه‌ي جراحان و متخصصان متعدد اعلام مي‌كنم شكستگي بيني من ربطي به جراحي سابق كه در تاريخ ‌١٩/٢/٨٣ انجام گرفته ندارد.شکستگی بینی من در اثر ضرب و شتم از سوی بازجو و درطی بازجویی صورت گرفته است و در اين خصوص اينجانب در تاريخ ‌٧/١٠/٨٣ شكواييه‌اي را تقديم آقاي دادستان كرده‌ام.

من از آقای مرتضوی در مقام داستان عمومی و انقلاب تهران تعجب مي‌كنم كه چطور در حالي كه هنوز من به عنوان شاكي نمي‌دانم شكايتم از بازجو در چه مرحله‌اي قرار دارد و هنوز به اين شكايت رسيدگي نشده، برخلاف نصوص صريح قانون، ایشان به جاي اين كه به عنوان مدعي‌العموم، پي‌گير شكايت بنده باشند،در مقابل من جبهه گرفته و مرا متهم به داشتن انگيزه‌ي سياسي و طرح مطالب كذب كرده‌اند.

ضمن اين كه تاكيد مي‌كنم، ضرب و شتم و شكستگي بيني، يكي از موارد شكايت من از بازجو است و من مصرانه، خواهان پي‌گيري شكايتم از بازجو مبني برفحاشی، طرح مباحث غير اخلاقي و فشارهاي غير قانوني برای اعتراف دروغ و همچنین ضرب و شتم و شکستگی بینی هستم و در اين خصوص از پرداخت هيچ هزينه‌اي هم ابايي ندارم .

از سوي ديگر و در خصوص پرونده‌ي سايت‌هاي اينترنتي نيز مشتاقانه منتظر تشكيل دادگاه هستم تا بر همگان مشخص شود اقاريري كه آقای مرتضوی به آن اشاره کرده، چه بوده و در چه شرايطي صورت گرفته است.  

انتخابات در عراق و

ضرورت شرکت در آن!

   دکتر گلمراد مرادی   Dr.GolmoradMoradi@t-online.de

بطوری که همه آگاهی دارند در روز 30 ژانویه 2005 یعنی حدود 18 ماه پس از سرنگونی صدام حسین دیکتاتور بغداد، آمریکائی ها تصمیم گرفته اند که یک انتخابات سراسری در داخل و خارج از کشور برای شرکت همه خلقها و بویژه آنهائی که از چنگ صدام حسین گریخته و در دیگر کشورهای جهان زندگی می کنند، انجام پذیرد و پس از آن قدرت و اداره امور مملکت بدست نمایندگان منتخب خلقهای عراق سپرده شود. اکنون ما از بحثها و گفتگوها و تحلیلهای سیاسی در رابطه با این انتخابات می گذریم و فقط به دو نکته مهمتر از همه می پردازیم: گروهی بر این باورند که این انتخابات باید تحریم شود و گروهی دیگر معتقدند که باید در آن شرکت نمود. بنده به عنوان یک کرد، سخنی رویاروی با هم ملیتهای کرد عراقی در رابطه با ضرورت شرکت آنان در انتخابات آن کشور دارم و تأکید می کنم که شرکت در انتخابات را به دلایل زیرین ضروری می دانم. اجازه دهید مطلب را با طرح چند پرسش آغاز کنم و به پاسخ آنها بپردازم: نخست باید پرسید: آیا آمریکای جورج بوش واقعا و قلبا می خواهد همه خلقهای عراق در یک انتخابات آزاد شرکت کنند و آیا مایل است دمکراسی در عراق حاکم شود؟!

دوم اینکه، شرکت در انتخابات عراق بسود کیست و تحریم آن به زیان چه کسی خواهد بود؟ و نهایتا پرسیده خواهد شد که چرا بنده کرد، با وصف مخالفت صد در صدم با سیاست توسعه طلبانه و استعمارگرانه سردمداران آمریکا، با انتخاباتی که نظیر آن در افغانستان و بسود آمریکا و هم پیمانانش انجام گرفته، روی خوش نشان می دهم و از همه هم ملیتهای کرد عراقی تقاضا می کنم که در این رأی گیری و انتخابات داخل و خارج از کشور شرکت نمایند؟!

 

1-  سیاست خارجی آمریکا که ضد خلقهای "جهان سومی" و هوادار حکومتهای مستبد و مرکزی بوده، برای بسیاری از مردم جهان و بویژه خلقهای تحت ستم و ازجمله اکثریت خلق کرد، واضح و روشن است. همانگونه که زنده یاد ملا مصطفا بارزانی به قاضی محمد (مهاتما گاندی ایران) در باره دیکتاتوران "عجم" گفته بود:

"زمانیکه صاحب قدر هستند از آنها بی رحم تر و بی وجدان تر و ظالم تر نیست اما زمانی بی قدرت و زیر دست شدند کسی نمی تواند مانند آنها خود را مظلوم کند و آه و ناله و فغان کند و در حال زبونی و زیر دستی به هر چیزی که آنها را نجات دهد متوسل می شوند". بنظر من دولتهای آمریکا هم همین طور بوده و می باشند، هنگامی که در منطقه ای در موضع ضعف هستند، همه نوع قولی را به خلقهائی که به آنها یاری رسانند، خواهند داد، مانند سیاست فعلی آنها در قبال کردهای عراق، ولی بمحض اینکه به مراد خود رسیدند، زیر همه ی قول و قرار ها خواهند زد. ما در طول تاریخ دخالت سود جویانه و سیاست مزورانه آمریکا در جهان را دیده و تجربه کرده ایم. دولتهای حاکم در این کشور، بویژه دولتهای محافظه کار و جمهوریخواه آن، هرگز موافق کسب حقوق برای اقلیتها نبوده اند. کافی است به سیاست آمریکا در قبال کردها و ارمنی ها، بعد از کنفرانس لوزان 1923 میلادی توجه کنیم، با وصف اینکه قبل از آن کنفرانس، دولت وقت آمریکا خود را مدافع خلقهای اقلیت نشان داد و حتا پیشنهاد وودرو ویلسون (طرح

 

 

قبلی

برگشت

بعدی