ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات  بایگانی

 

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

سید ابراهیم نبوی

حقوق بشر

دانشجو

 
 

برنامه 14 ماده ای) را در کنفرانس سورز 1920 به سود اقلیتهای ارمنی و کرد گنجاندند، ولی آنگونه که بعدها تجربه به ما نشان داد، آنها بخاطر حمایت از حکومتهای مرکزی و مستبد در ترکیه و ایران و ملک فیصل دست نشانده انگلیسی ها، پشت پا بقول و قرار خود زدند و کردها و ارمنی ها را بسلاخ خانه این دست نشاندگان فرستادند و یا آواره دگر دیار کردند. البته مثالهای فراوان دیگری هست، ولی برای جلوگیری از طول کلام به همین یکی بسنده می شود.

پس نتیجه می گیریم که سرمایه داران غارتگر و از جمله آمریکا هرگز دوست و دلسوز خلقهای اقلیت نبوده و احتمالا در آینده هم نباشد. آرزومندم من اشتباه بکنم و آمریکائی ها با تجربیات ننگ بار و تلخشان به سر عقل آمده باشند و این بار به اقلیتها و بویژه به ما کردها که صادقانه در نابودی صدام حسین، به آنها یاری رساندیم، خیانت نکنند. اما متأسفانه آنگونه که برنامه عملی انتخابات، زیر نظر این آقایان، حد اقل در خارج از عراق نشان می دهد، اینها در واقع مایل نیستند همه خلقهای عراق در انتخابات سهیم شوند، اگر چه به ظاهر به بوق و کرنا می دمند و بقول خود آنها، 92 میلیون دلار برای این انتخابات در 14 کشور دنیا هزینه نموده اند. ما بخوبی می دانیم، شرکت همه اقلیتهای عراق در انتخابات بسود آمریکا نخواهد بود، چرا که آمریکا قلباً موافق فدرالیسم و خواست کردها نیست. یعنی اگر کردها در این انتخابات پیروز شوند برای اهداف آینده آمریکا ایجاد دردسر خواهند نمود. بدین ترتیب آنها با یک حکومت مقتدر مرکزی سر و کار نخواهند داشت، بلکه با یک سیستم فدرالیسم روبرو هستند که چاپیدن مملکت را برای آنها با مشکل رو برو خواهد نمود. در واقع زمزمه هائی هست که آمریکائیان با وصف ضدیت ظاهری با ایران، بسیار مایلند که شیعیان عراقی هوادار خود هرچه بیشتر در انتخابات فعال باشند و در مجلس اکثریت را به دست آورند که بدان وسیله آمریکا بتواند اولا یک حکومت مقتدر شیعه با گرایش به آمریکا روی کار بیاورد و دوما ایران را دلخوش کند که شیعیان در عراق حاکمند و به روابط خود با ملاهای رژیم ایران هم بهبود بخشد. در حقیقت برای آمریکا زیاد مهم نیست چه کسی با چه افکار و ایدئولوژی در ایران یا در عراق حاکم شود، برای آنها این مهم است که عراق را زیر فرمان خود داشته باشند و از آن طریق رابطه شان را با ایران حسنه کنند.

ناظران سیاسی تأیید خواهند کرد که صدمه از دست رفتن ایران بعد از انقلاب بهمن 1357 برای آمریکا، بمراتب بالا تر از زیان و خسارات جانی و مالی در جنگ ویتنام بوده است. پس زیر سلطه کشاندن ایران یکی از اهداف بزرگ آمریکاست. در آنصورت حاکمیت و تسلط بر مهمترین ذخائر و منابع نفتی و مناطق نظامی در جهان تثبیت می شود. یعنی پاکستان و افغانستان و برخی از کشورهای قفقاز و آذربایجان شوروی سابق و ترکیه و ایران و عراق و بعد هم اکثر کشورهای عربی زیر نظر مستقیم آمریکا قرار خواهند گرفت. خوب در چنین شرایطی وظایف ما و خلقهای اقلیت عراق چیست؟ آیا باید در انتخابات شرکت نمود یا آن را تحریم کرد؟! ما می دانیم که بن لادن در اصل آمریکائی، ولی بظاهر ضد آمریکا، بمردم عراق توصیه کرده است که در انتخابات شرکت نکنند، اما در عوض آیت الله علی سیستانی بالاترین مرجع تقلید شیعیان عراق، مصراً شیعیان را دعوت به شرکت در انتخابات نموده. این هر دو تحریم و دعوت، قند را در دل آمریکائیان آب کرده است. زیرا این حضرات "ناجی خلقها" نه مایلند سنی ها در انتخابات بطور وسیع شرکت کنند و نه قلبا میخواهند همه کردها سهیم باشند. پس وظیفه ملی ما ایجاب می کند که نه در کنار بن لادن انتخابات را تحریم کنیم و نه بخاطر  آیت الله سیستانی در انتخابات شرکت نمائیم، بلکه به کوری چشم آن کسانی که نمی خواهند موفقیت کردها را در یک گوشه از کردستان ببینند، با تمام قوا باید بکوشیم و مردم را بسیج نمائیم که به پای صندوقهای رأی بروند و نشان دهند که به سرنوشت و آینده خویش علاقمندند. مطمئنا شرکت نکردن ما کردها در انتخابات، قبل از همه ملاهای ضد کرد ایران و ناسیونالیستهای ترکیه و بعد هم آمریکا را خوشحال خواهد نمود. ما می دانیم که انتخابات برگزار خواهد شد و نتیجه آن هم تا آنجا که بسود آمریکا باشد، مورد تأیید آنها قرار خواهد گرفت. اگر ما شرکت نکنیم بزرگترین ضربه را به خودمان خواهیم زد و آنگاه بهانه ای به دست آمریکائی ها و رژیم دست نشانده آنها نیز خواهیم داد که به دلیل کمی نمایندگانمان در مجلس نخواهیم توانست بر حقوق و خواستهای خود پا فشاری کنیم.

 در آنصورت دو راه در برابرمان  قرار خواهد گرفت:

یا باید با خواری تن به همه چیز بدهیم و یا مجددا اسلحه بردوش و به کوه بزنیم. پس من آرزو می کنم راه سومی هم باشد و آن شرکت وسیع مردم در انتخابات و حرکتی دمکراتیک از موضع قدرت و بکرسی نشاندن خواستهای برحق خلق کرد.

 2-  آنچه که تا کنون دستگیر من شده، شرکت اقلیتهای عراق و بویژه کردها به عنوان دومین نیروی تعیین کننده درانتخابات نه به سود آمریکائی ها و نه به سود شیعیان است. زیرا اگر همه اقلیتها فعالانه در انتخابات شرکت کنند، در حکومت آینده نه شیعیان می توانند اکثریت مطلق را به دست آورند و نه دیگر گروههای عمده (سنیهای عرب). پس با شرکت وسیع در انتخابات، شرایطی بوجود خواهد آمد که خلقهای عراق بتوانند به حد اقل حقوق خویش دست یابند. اما اگر ما کردها انتخابات را تحریم کنیم، بدون شک برنده شیعیان هوادار ایران و آمریکا خواهد بود و بعلاوه تاییدی بر پیام جنایت کاری مانند بن لادن و تقویت مسلمانان افراطی کرد است که این خواست هیچکدام از ما انسانهای خواهان دمکراسی نیست.

 3- اگر من نوعی خواهان شرکت وسیع مردم و بویژه کردهای عراق در انتخابات هستم، بدلیل اعتقاد عمیقم به دمکراسی است و اطمینان دارم این یک شانس و امکان استثنائی است که ملت کرد در یک بخش از کردستان به دست آورده و می تواند با شرکت فعال خود نشان دهد که حق پایمال شده اش را که ده ها سال با اسلحه برای آن در کوهها و دره ها مبارزه نموده است، اکنون می خواهد از طریق انتخابات آزاد آن را به دست آورد. در انجام این کار دو نتیجه را می توانیم به دست آوریم که زیانی در هردو نیست. نخست اگر موفق شدیم و سردمداران آمریکا را مجبور کردیم که حق و حقوق مارا به رسمیت بشناسند، بدون شک این کار ما در تاریخ ثبت خواهد شد که ما کردها لیاقت داشته و داریم که حقوق خود را بدست آوریم. دوم اینکه اگر هم بعد از این انتخابات قدرتمندان بهمان نیرنگهای همیشگی متوصل شدند و بخاطر راضی نگهداشتن هم پیمانان خود، مانند ترکیه، برخی از عربهای ناسیونالیست، شیعیان عراق و نهایتا ملاهای ایران، خواستند حقوق مارا پایمال کنند، آنگاه جهانیان خواهند دید که مبارزه دهها ساله ما کردها بر حق بوده و چهره کریه سیستمهای سود طلب و ضد کرد بیشتر نمایان خواهد شد و برای برخی از جوانان ما که هنوز آمریکا را جهان آزاد می پندارند، ماهیت ضد اقلیت و ضد کرد آنها رو می شود. من امیدوارم که این انتخابات بسود همه خلقهای عراق باشد.

 له دوائی دا، له لاوانی کرد ته قازا ده که م، ئه م مه قاله یه به کوردی ته ر جومه بکه ن. زور سپاستان ده که م.      

 

صفحه قبل

برگشت

صفحه بعدی