ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات  بایگانی

 

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

سید ابراهیم نبوی

حقوق بشر

دانشجو

 
 

وقتیاز ايران در رفتند به کشورهای سرمايداری پناهنده شدند و از رو هم نمی روند.

جوان ايرانی ديگر نيازی به اين چرنديات ندارد. جوان ايرانی نسل ديگری است.

او می خواهد کار کند. زندگی کند. پيشرفت و تحصيل کند. در جهان امروز دربرابر ساير کشورها دارای شخصيت و غرور باشد. به فرهنگ پربار خود ببالد.

هم می توان پيشرفت اقتصادی نمود و هم می توان فرهنگ خود را حفظ نمود.ژاپن يکی از همان نمونه هاست که هم در بـُعد اقتصادی پيشرفت نمود و هم خط پيچيده خود را حفظ نمود و  هم فرهنگ با چوبک غذا خوردن را به جهان صادر نمود.

پس ما ايرانيان سياست را فعلا در گاراژ خانه خود پارک کنيم و به مهمترين اصل جهان يعنی اقتصاد و حصول سرمايه بپردازيم. تنها درآنصورت است که ما می توانيم به ساير اهداف خود جامه عمل بپوشانيم. يعنی راه پيشرفت را از راه درست آن وارد شويم.

نه اينکه بياييم بر سر سازمانها و احزاب به کلنجار بپردازيم .

راه يکي است. از راه اقتصاد همه مشکلها از خرافات گرفته تا ساير مسائل قومی تا حد بسيار بالا حل ميگردد. کسانيکه در ذهن خود و مخيله کوچک و ناتوان خود قدرتهای بزرگ جهانی را به بازی نمی گيرند و می گويند ما بايد دست آمريکا و ديگران را از ايران و ساير مسائل کوتاه نمائيم و.... آنان را به نادانی خود رهايشان کنيد.

زيرا کسی که آزموده را دوباره می آزمايد. ديگر ....

مگر نه آنکه حتی قدرتهای بزرگ اروپايی هم بخطا رفتند و خواستند بقول خودشان آمريکا را به تنگنا بکشند. نتيجه آنرا هم ديديم. تا چه رسد کشوری مانند ايران که بخواهد خطای خودکفايی مطلق را بدون بازی گرفتن ابر سرمايه جهانی در اين دهکده جهانی به بازی تخيلی خود ادامه دهد. اينگونه انديشه ديگر ابلهانه است. بر ايرانيهاست که در فردای ايران به  هر چيزی که بجز راه پيشرفت و اقتصاد است مانع حضور او در صحنه شوند و آن انديشه را درنطفه خفه کنند. ما ديگر به ندازه کافی بهای سنگين بابت انديشه های کهنه پرست و تک رو پرداخته ايم. ديگر پرداخت کمترين هزينه و بها بابت اينگونه انديشه ها خيانت آرمان ايران و تمدن است.

معنای دمکراسی اين  نيست که هر نوع انديشه ايی آزاد است. در اروپا انديشه فاشيستی و نازيستی به هر شکلی ممنوع است. يا انديشه هايی نژاد پرستانه و غيره.

پس دمکراسی به معنای آزادی هر نوع انديشه ايی نيست.

آزادی و دمکراسی تعريف و مرز معينی دارد. حتی انديشه های مذهبی ضد زن که علنا به تبعيض در جامعه دامن می زند بايد ممنوع گردد. فرقی نمی کند چه مذهبی .

يک مشکل ديگر ما تا کنون اين بود بجای نبرد با انديشه های فاشيستی مذهبی بهانه اينکه بيشتر مردم اينگونه فکر می کنند سوار بر موج مذهبی شعار رفاه و دمکراسی داديم که آنهم بی فايده وبی نتيجه است. با خرافات خشن مذهبی و سنتی بايد به نبرد برخواست و گرنه حرکت چرخشی به دور خود ادامه می يابد و در ارکان ديگر ريشه می دواند.

اگر اين مقررات را رعايت نکنيم آنگاه بايد برای يک مشکل چندين بار بها بپردازيم.

قانون تصويب شده پارلمانها را امروز به زور پليس در جامعه به اجرا در می آورند وگرنه هيچکس به ميل خود از قوانين سخت جامعه قانونمدار پيروی  نکرده و نمی کرد.

برويم  تا جای از دست داده خود را در آسيا بدست آوريم کم حرف بزنيم بيشتر عمل کنيم.  

خشونت و زنان

طیبه شیرزادی

بارها و بارها شاهد اين بوده ام كه مردي همسرش را آماج توهين و ناسزا مي كند، برادري خواهرش را زير ضربات مشت و لگد مي گيرد، جوانكي با دستان هرزه اش تن دختركي را در تاكسي و اتوبوس و خيابان لمس مي كند، چند پسر جوان كه سر نبش كوچه اي ايستاده اند هر زن عابري را متلك باران مي كنند و يا عاقله مردي با قيافه اي موجه از كنار هر زني كه مي گذرد با بوق و چراغ ماشينش و گاه توقف و حتي پياده شدن او را آزار مي دهد و در اغلب اين مواقع پاسخ زناني كه آماج اين خشونت ها بوده اند فقط سكوت است و سكوت است و سكوت. و گاهي اشكي و هق هقي كه نشان از درد التيام ناپذير اين خشونت ها دارد.

اما به راستي چرا؟

 چرا بسياري از زنان در خانه ، در خيابان و در محل كار و ... در مقابل مرداني كه جسم و روح شان را آزار مي دهند سكوت مي كنند؟

شايد يكي از دلائل اين سكوت، فرهنگي باشد كه همواره زن خوب، را زني سر به زير و مطيع و بساز تعريف كرده كه اگر از اين دايره پا را فراتر نهد مستحق مجازات است، بر طبق اين فرهنگ اگر زن در محيط خانه مورد خشونت قرار بگيرد بايد براي حفظ آبروي خانوادگي سكوت كند و خشونت مرد را كه گاه پدر است، گاه برادر و گاه شوهر به حساب خستگي او و فشار كار بيرون بگذارد و با سكوت و بزرگواري خود مرد خاطي را شرمنده كند _ كه البته اغلب اين شرمندگي و پشيماني ديري نمي پايد و بعد از گذشت مدتي خشونت از سر گرفته مي شود_ و اگر خشونت در خارج از خانه و در خيابان يا محيط كار باشد باز هم اين زن خشونت ديده است كه بايد سكوت كند و گاه حتي اين موضوع را با اعضاي خانواده خود هم در ميان ننهد چرا كه در اين گونه مواقع هم بر طبق اين كليشه رايج كه" كرم از خود درخته و حتما كاري كرده كه مزاحمش شده اند " آنكه مقصر شمرده مي شود زن است و حتي اگر بي گناهي او مسلم باشد ، زني كه مورد هتك حرمت قرار گرفته به هر حال مايه ننگ و آبرو ريزي است و تا آنجا كه ممكن است بايد مسئله را به سكوت برگزار كرد.

متاسفانه بسياري از زنان نه تنها تسليم اين فرهنگ شده و در مقابل اعمال خشونت لب به شكايت نمي گشايند بلكه گاه تحت تاثير كليشه هاي رايج به جاي سرزنش اعمال كننده خشونت، خودشان را سرزنش مي كنند و به دنبال خطايي مي گردند كه بخاطر آن مستحق اين خشونت گشته اند.

در حالي كه هيچ انساني استحقاق اعمال خشونت هاي جسمي و روحي را ندارد و خشونت گران صرف نظر از آن كه قربانيانشان خطايي كرده باشند يا نه بهانه هايي براي اعمالشان خواهند تراشيد.

در رابطه با خشونت هاي خياباني يا خشونت هايي كه در محل كار اعمال مي شود نيز تجربه هاي شخصي زنان نشان مي دهد كه نوع پوشش و آرايش زنان هيچ تاثيري در كاهش يا افزايش اينگونه خشونت ها ندارد و چه چادر سرت باشد يا مانتوي كوتاه بر تن داشته باشي، چه آرايش داشته باشي ويا از فرط خستگي رنگ بر صورت نداشته باشي در هر صورت زن بودن تو براي شنيدن انواع متلك و لمس هاي شهواني و نگاه هاي هيز و تقاضا هاي آنچناني كفايت مي كند و اين آزار و اذيت ها هيچ ربطي به نحوه پوشش وضعيت ظاهري فردي خشونت ديده ندارد.

 

قبلی

برگشت

بعدی