ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات شماره جدید

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

بایگانی

 

حقوق بشر

دانشجو

 

هيچگونه دفاعی ندارد. جناب منتظری ! شما در دیدار با اعضاء شورای مرکزی سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت) و شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت گفته اید : "اگر ولایت مطلق همه کاره باشد پس انتخاب مردم معنایی ندارد و منتخبین مردم یک مشت تدارکاتچی خواهند بود."همچنین به عنوان یکی از طراحان موضوع ولایت فقیه در قانون اساسی ، فرموده اید: "من اگر بر فرض هم یکی از طراحان این مساله بوده ام ممکن است اشتباه کرده باشم. من ولایت فقیه را قبول دارم ولی نه اینگونه. به نظر من باید یک مجتهد عادل بر امور نظارت کند که موازین اسلام رعایت شود. نه اینکه هرچه بگوید همه بپذیرند و حاکم باشد و در همه امور دخالت کند".با این گفته آخری تان، به نظر می رسد که شما از خطا هايتان و از اين همه ستم که به خاطر آن بر مردم دردمند ما رفته است ، درسی نگرفته ايد و باز بر آنيد که آن را بگونه ای ديگر آنها را تکرار کنيد !

شما را به خدا سوگند که کمی تأمل و دقت بفرماييد و نخواهيد که به مصداق آیه شریفه از جمله کسانی باشید که "نه با خدا پیوند دارند و نه با مردم". اینکه می فرمایید: "به نظر من باید یک مجتهد عادل بر امور نظارت کند که موازین اسلام رعایت شود. ...". این جوهره و ريشه ی همان انديشه ی خطای گذشته است .

آقای منتظری عزیز آخر شما را بخدا قدری بيانديشيد! مجتهد عادل کیست؟ اين سخنان به چه معناست؟ مجتهدین اگر در همان رشته خودشان چیزکی از عدالت نصیب برده بودند هیچ کدامشان این وضع اسفبار را تحمل نمی کردند و با دادن حکم روشن و ابلاغ صریح (که اگر و مگر نداشته باشد) خود را از نحوست و نجاست این شرکی که وجودشان را فرا گرفته، پاک می نمودند. شما را به خدا قسم که دیگر نفرمایید که "مجتهدین" در امور سیاسی ما دخالت داشته باشند. شما از پس یک بدآموزی مثل "چاه جمکران" بر نمی آیید و تاکنون نیز از ميان شما مجتهدین کسی در خصوص مبارزه با این شرک جلی حکمی صادر نکرده است ؟ آنگاه چگونه است که باید نظر مجتهدین را در اموری وارد کنیم که مربوط به کارهای دنيای انسان هاست ؟ آنهم مجتهدینی که خود از محکمات و مهمات دینی شان خبر ندارند اما بنام خدا در طلب ثروت و قدرت اند.

شما در آن دیدار فرموده اید: "اگر ولایت مطلقه قرار است همه کاره باشد پس رییس جمهور و انتخاب مردم معنايي ندارد و به یک تدارکاتچی تبدیل می شود". آقای منتظری "اگر" ندارد. شما خوب می دانيد که امروزه حتا کودکان دبستانی هم آگاهند که بر راس مملکت ما "فقیهی" قرار دارد که با استفاده از تز "ولایت فقیه" و یک عده تدارکچی که پیرامون خود جمع کرده حکومت مطلقه دایر کرده است. این سنت کجمدار هم مربوط به دیروز و امروز نیست بلکه مربوط به همان زمانی است که اقای خمینی با کمک مجتهدینی مثل شما و تعدادی تدارکچی فرصت طلب و مشتی اوباش آن را بنا نهاد. بنابراین قبول بفرمایید که این مشکل از آقای خامنه ای نیست که بوجود آمده بلکه مشکل از آن نظریه ای است که مردم را صغیر و بی خرد می پندارد. بديهی است از اندیشه و فکری که از ربوبیت و پرورش کرامت انسانی تصوری ندارد، انتظار حاصلی بهتر از اين نمی توان داشت. وقتی انسانها صغیر و نادان تلقی شوند مسلم است که از جمع آراء آنها هیچ شخصیت برازنده ای ظهور نخواهد کرد! بنابراین همانگونه که در آن دیدار گوشزد فرموده اید" این مساله (ولایت فقیه) باید حل شود " آری بی شک ما نیز از شما می خواهیم که این مسئله را حل کنید. اما نه از پیش خود و با نظرداشت به تعلقات آخوندی تان، بلکه این معضل بزرگ را با مشورت و نظرداشت همه کارشناسان فرهنگی و اجتماعی و دانشمندان جامعه ی ایرانی حل بفرمایید. اگر جرئت حل این مسئله را به این طریق ندارید، لطف نموده سکوت کنيد و اعلام باز نشستگی بفرمایید و دیگر سخنی از ولایت فقیه نفرمایید که در آن صورت برای خودتان هم در دنیا و هم در آخرت عذاب و شرمندگی فراهم می کنید . برای آنهایی که بخواهند از دین الهی پیروی کنند بحکم اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم ، هیچ تعهدی نیست که در این ميان از کسانی اطاعت کنند که خود را مجتهد می نامند و برای خود منزلتی فراتر از یک شهروند عادی جستجو می کنند. با دريافت آيه ی 92 ، سوره ی مائده ، زمانی که ما می بينيم حتا بر رسول خدا جز اینکه ضرورت امری را گوشزد کند و ابلاغ اشکار نماید ، از جانب خدا وظیفه ای بیشتر تعیین نشده، آنگاه تکلیف ما با شما و دیگر مدعیانی که خود را به دروغ (یا به راست) مجتهد می دانند روشن است. این سخن یعنی اینکه موضوع ولایت و حکومت پیامبر یک امر الهی نبوده بلکه این موضوع بر اثر خواسته ی مردم (بویژه مردم مدینه) و تمایل خود پیامبر صورت گرفته است.

وطیفه الهی پیامبر( بیان) ابلاغ آشکار دین است و اینکه شاهد باشد و بیم دهد و بشارت دهد. همین و بس.

بر پایه: "اگر ولایت مطلقه قرار است همه کاره باشد پس رییس جمهور و انتخاب مردم معنايي ندارد و به یک تدارکاتچی تبدیل می شود"، از شما بپرسم: اگر معنای اطاعت کردن از خدا و رسول و اولی الامر به همان گونه است که شما معنی می فرمایید، پس معنای "وشاورهم فی الامر" و یا " امرهم شوری بینهم" چيست ؟

برای همين است که منِ نگارنده فکر می کنم که موضوعات دینی و زمینی از هم جدا سرند و مردمان در ارتباط با مسائل اجتماعی خود می باید با بهره گیری از نظرات احاد جامعه و مشورت آنها را حل کنند و بر این روال ، بنیانی را استوار سازند که در جهت یافتن راه حل های بهتر و سالمتر با سد تفسيرهای رندانه ی عده ای شارلاتان که خود را برگزیده خدا می دانند و برای خود امتیازی فراتر از یک شهوروند عادی قائلند، روبرو نشوند. اگر ولایت (حکومت) امری الهی بود آنگاه هرگز علی بن ابی طالب نمی گفت که نزد او قدر و منزلت ولایت از یک لنکه گیوه ی کهنه هم کمتر است ،و هرگز سعی نمی کرد که از آن دوری جويد . در تائيد اين ادعا می توان به گفته ی او در نهج البلاغه نيز اشاره کرد که می فرمايد: "مرا رییس نکنید بلکه اگر مشاور شما بشوم بهتر است."

بر همين اساس اگر نزد پیامبر و مسلمانان آن زمان موضوع ولایت امری الهی تلقی می شد،( آنگاه ) بیعت کردن و رای دادن موضوعیت پیدا نمی کرد.بنابراین قبول بفرمایید که با دخالت مجتهدین در امور -به فرض هم که عادل باشند- هیچ درستی در جامعه صورت نمی گیرد. چرا که بنا به آيه ی 11 سوره ی رعد ؛ جامعه زمانی درست می شود که انسانها خودشان را تک تک درست کنند "ان الله لا يغيير ما بقوم حتا يغييروا ما بانفسهم"(= همانا كه خدا حال هيچ قومي را تغيير نمي دهد مگر آنکه آنها خودشان را تغيير دهند.

مسلم بدانید تا آنگاه که شما مجتهدین شیعه با غلوگویی ها یتان و زیاده روی هایی که در راه اثبات نظرات خود بعمل می اورید انسانها را از دین گریزان می کنید و تا زمانی که مانع می شود که پیام سالم اسلام به گوش انسانها برسد، هیچ چیز تغییر پیدا نمی کند و کماکان جامعه را به سوی فساد و ویرانی سوق می دهید.

آقای منتظری عزیز شما اگر به این حقیقت رسیده اید که در طرح نظریه ی "ولایت فقیه" خطا کرده اید، برشماست که از خطای رفته توبه کنيد و به حکم “الذین عن اللغو معرضون” به آشکارا (به وضوح) از آن کناره بگيريد. باور داشتن به اين نظريه حتا اگر فقط به عنوان يک باور شخصی در ذهن جا خوش کند – فلاکت بار و بيماری زاست. چراکه موضوعیت آن با فطرت آدمی و دینی که همه انسانها را (در دنیا) با هم برابر اما به دلیل تقوا (در آخرت) نابرابر می داند در تضاد است. شما اگر مجتهد که نه ، بلکه امام زمان هم باشيد با تکيه به آيه ی "ان اکرمکم عندالله اتقیکم"، در این جهان امتیازی بر دیگر انسانها ندارد. بنابراین شاید لازم باشد که در اعتقادات و باورهای خود تأمل بيشتری نموده و گرد و غبار اشتباهات را از آنها بزداييد و با اعلام بیهودگی نظریه معصومیت و ولایت فقیه و برابری حقوقی همه ی انسانها (اعم از فقیه و غیر فقیه، زن و مرد ، مسلمان و غیرمسلمان) ، ضمن برگرداندن جایگاه روحانی اسلام به جای خود، نهضتی و حرکتی را بوجود آورید که شاید بتواند ما را از این ورطه ی نيستی و اين بحران هلاکت بار نجات دهد. اگر شما چنین نهضتی را بوجود آورید به طور قطع همه شهروندان ایرانی از هر مرام و مسلک و جنس و قومیت و نژاد – و نه فقط شیعیان- به آن ملحق می شوند و موقعیت جدیدی فراهم می آید تا به لطف حق و یاری همه احاد مردم، ملت ایران سرافرازی خود را دوباره بدست آورد. اگر چنین کنید نه تنها نام شما بر کتيبه ی تاريخ به نيکی حکّ خواهد شد ، بلکه پیش از دیدار با خدای سبحان خرسندی او را نیز به دست آورده اید.               والسلام       با آرزوی توفيق برای شما

 

قبلی

برگشت

بعدی