دلدادگی ملکوتی آقاداماد به خرج فرهنگیان


منصور امان

اگر پاسدار قاسم سلیمانی برای اثبات این استدلال خود که “میزان فُرصتی که در بُحرانها وجود دارد در خود فُرصتها نیست” می بایست فقط یک دلیل ارایه می کرد، آن دلیل بی تردید آقای سیدهادی رضوی می بود.

آقای رضوی که جایگاه رسمی او در هیرارشی قُدرت ج.ا “دامادی” یک پایور ارشد حُکومتی (محمد شریعتی، مُعاون سابق وزارت اطلاعات و وزیر فعلی کار) است، به گفته خود یک “عاشق مُبارزه با صهیونیسم” است که با همین اشتیاق و حرارت برای “مُدافعان حرم” خطابه می خواند و به افتخار لشکرکشی به سوریه، “جشنواره” برگزار می کند.

حال چنین می نماید دلدادگی ملکوتی آقای رضوی برای مردُم ایران بسیار گران تمام شده است. در یکی از نمایشات “مُبارزه با فساد” که حُکومت در واکُنش هراس آلود به خیزشهای فرودستان در دی ماه ۹۶ مجبور به روی صحنه بردن شان شده، آشکار گردیده که وی در مجموع ۲۱۱ میلیارد تومان وام به عناوین گوناگون دریافت و به گونه بی بازگشتی در فُرم مازراتی و مرسدس و سفر فرست کلاس به دیار کُفر، به “ثروت شیعه” افزوده است.

۱۰۷ میلیارد از مبلغ یاد شده از “بانک سرمایه” به غارت رفته است؛ موسسه ای که اکثریت سهام آن به “صندوق ذخیره فرهنگیان” تعلُق دارد که به نوبه خود سرمایه اش از مبالغی که مُعلمان و فرهنگیان به صورت ماهانه پرداخت می کنند، تامین می شود.

بُحرانهای که پاسدار سُلیمانی بدانها اشاره می کند، تنها برای آقای رضوی نیست که “فُرصت” آفریده، او فقط یک سند جاندار دیگر از سودی است که خیل کشتی نشستگان “نظام” از دمیدن در بادبان بُحران خارجی می برند.

آنها به مدد “فُرصت بُحران” و در بدترین شرایط معیشتی جامعه، حقوق بازنشستگی، وام مسکن و بیمه زحمتکشان فرهنگی را به جیب می زنند، با دُلار رانتی گوشت وارد می کنند و به بهای دُلار بازار سیاه به مردُم می فروشند، در بازار مُرغ تولید داخل انحصار به وجود می آورند و قیمت دلخواهشان را دیکته می کنند، انحصار واردات کالا را در دست دارند و با احتکار، گرانفروشی، نایاب سازی و دست به دست کردن اجناس، سُفره تنگدست ترین بخشهای جامعه را هر روز خالی تر از پیش می کنند. این “فُرصت بُحران” است که دستگاه کارتخوان را روی میز آقای بیژن زنگنه، وزیر کنونی نفت، گذاشته و هموست که وزیر پیشین نفت، پاسدار رُستم قاسمی، را به پدرخوانده سرقت بیش از ۲.۷ میلیارد دُلار درآمد نفتی کشور بدل ساخته.

آقایان رضوی، قالیباف، زنگنه یا قاسمی روی دیگر سکه “استکبار ستیزی” و دُشمن تراشی حاکمان کشور هستند. محیط بُحرانی و آلوده ای که آنها پیرامون خویش به وجود آورده اند، بهشت فُرصتهای بی همتای شان برای غارت، چپاول و به توبره کشیدن خاک کشور است.

*******************************

چهرۀ ظاهرالصلاح متهمان پرونده‌های فساد!

حافظا می‌خور و رندی کن و خوش باش ولی/ دام تزویر مکن چون دگران قرآن را

سایت عصر ایران: این روزها متهمان فسادهای مالی و بانکی، صف به صف رو به روی میز قاضی می‌نشینند و از خود در برابر اتهام‌های وارده دفاع می‌کنند. بسیاری از این متهمان یک وجه اشتراک مهم با هم دارند؛ آنهم چهره ظاهرالصلاح است. موهایی به کنار شانه زده، ریشی بر صورت و تسبیح و انگشتر به دست!

در جامعه ایرانی هر کسی این شمایل را داشته باشد، مردم او را فردی مذهبی قلمداد می‌کنند. آنها نه تنها در ظاهر بلکه در دفاعیه‌های خود هم از فعالیت‌های مذهبی و ملی خود برای ایران و اسلام سخن می‌گویند. حضور این افراد با این چهره‌ها نشان می‌‍دهد که هنوز راه پیشرفت در این کشور نه بر اساس شایستگی بلکه به خاطر ظاهر یا بهتر بگوییم ظاهر‌سازی است. امثال این افراد به این نتیجه رسیده بودند که اگر در قالب آدم‎های مذهبی خود را معرفی کنند، کارشان بهتر و بیشتر راه می‌افتد.

بستن یقه، عقیق دست کردن و ادا کردن کلامت عربی از حلق، همچون آسانسوری است که برخی را از طبقه یک به سرعت به طبقه‌های بالا می‌رساند و این در حالی است که بسیاری برای رفتن به طبقه‌های بالا از پله‌ها استفاده می‌کنند. وقتی در استخدام‌ها از نماز جمعه، شلوار لی و نداشتن ماهواره سخن به میان می‌آید باید انتظار این را هم داشت که در دادگاه‌های فساد مالی چهره‌های به ظاهر مذهبی را هم دید.

خیلی از کسانی که در مرحله استخدام هستند، به نماز جمعه نرفتند یا خیلی از واجبات و مستحبات خود را انجام نمی‌دهند اما برای اینکه استخدام شوند، می‌گویند هر هفته نماز جمعه می‌رویم و تا تعقیبات نماز صبح را نخوانیم از سجاده بلند نمی‌شویم. متاسفانه جامعه، مردم را به سمت ریا هُل می‌دهد. آنها می‌بییند اگر ریا نکنند کارشان راه نمی‌افتد. در برخی اداره‌ها آنهایی که به دنبال گرفتن وام و یا تسهیلات هستند، در صف اول نماز حضور پیدا می‌کنند و والضالین را چنان می‌کشند که همه بشنوند.

همین رفتارها باعث شده است تا ما مردی را که ریشی دارد و انگشتری به دست کرده است را مذهبی و دیگری را غیر مذهبی بدانیم. این در حالی است که ممکن است فردی که ظاهر عادی و حتی غیرعادی دارد بسیاری مذهبی‌تر از کسانی باشد که ادعای مذهبی بودن دارند. بروید متن این دادگاه‌‌ها را بخوانید و ببینید که این متهمان چقدر از انقلاب و امام حسین برای دفاع از خود خرج کردند. در دین اسلام بر روی حق الناس تاکید بسیاری شده است.

اما می‌بینیم به راحتی توسط کسانی که نام دین را یدک می‌کشند زیر پا گذاشته می‌شود. باید از اینکه دین مردم ظاهری شده است، بترسیم. از اینکه کسانی که خود را مذهبی معرفی می‌کنند اما حق مردم را می‌خورند، وحشت کنیم. کاش قبل از گرفتن هر وامی، استخدام شدن در هر اداره‌ای این بیت حافظ را با خود مرور کنیم که حافظا می‌خور و رندی کن و خوش باش ولی/ دام تزویر مکن چون دگران قرآن را

فیلم زیر: آقازاده با پول معلمان، مازراتی خریده

سومین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات محمدهادی رضوی و تعدادی از متهمان بانک سرمایه در شعبه سوم دادگاه ویژه رسیدگی به جرائم اخلال گران و مفسدان اقتصادی امروز برگزار شد.

در این جلسه نماینده دادستان بیان داشت: در جلسه گذشته بیان شد سید محمد هادی رضوی از طریق سه شرکت برای غارت بانک سرمایه ورود کرده است، شرکت آینده سازان فاطمی و رهپویان کوثر ویژه تسهیلات و شرکت شایگان تجارت آتیه ویژه ضمانت نامه بوده است.

قهرمانی افزود: رضوی با پول معلمان و به اسم سرمایه گذاری خودرو‌هایی از قبیل: سواری مازراتی، بنز S. ۵۰۰، ماشین سوزوکی، تویوتا راوفور، موتور سیکلت ام وی اگوستا که قیمت آن به اندازه ده پراید از مدل ۵۰ میلیون تومانی است خریداری می‌کند. خبر‌هایی هست که وی با تشریفاتی به خیابان می‌آمده است.

نماینده دادستان خطاب به هادی رضوی گفت: شما استودیو سازی می‌کردید، گوشت منجمد می‌فروختید، تهیه کنندگی می‌کردید، به ما بگویید کار شما چیست؟