به گزارش ایسنا، عراقچی با بیان این که مذاکرات اتمی ایران و آمریکا “در مسیر درست پیش میرود” در گفتوگوها با تهران تایمز تصریح کرد: «بهویژه در رابطه با این گفتوگوها، ما مایلیم که با دوستان چینی خود درباره آن صحبت کنیم و آنها را در جریان روند رایزنیها قرار بدهیم.»
وزارت خارجه چین هدف این سفر را که به دعوت وانگ یی، وزیر خارجه چین انجام شده “تعامل دیپلماتیک عمیق، تقویت اعتماد متقابل سیاسی و تلاش چین برای اقدامات گستردهتر” برای ایفای “نقش فعالتر در دیپلماسی خاورمیانه” اعلام کرده است.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
به گزارش خبرگزاری ایرنا، عراقچی در دیدار خود با دینگ شوئه شیانگ، معاون اول نخستوزیر چین، او را در جریان روند مذاکرات با آمریکا قرار داد. عراقچی چهارشنبه هفته گذشته نیز به مسکو رفت تا روسیه را در جریان مذاکرات هستهای ایران و آمریکا قرار دهد. جمهوری اسلامی همواره چین و روسیه را “دو شریک راهبردی” و “دوستان روزهای سخت ایران” قلمداد کرده است.
“شریک راهبردی” ایران و نفت ارزان
بنا بر گزارش ایرنا یکی دیگر از مهمترین موضوعات این سفر رایزنی درباره روند اجرای برنامه همکاری ۲۵ ساله میان چین و ایران است که در حال حاضر “بخش بزرگی” از آن “به خرید و فروش نفت محدود شده است”.
وبسایت اعتمادآنلاین آبان گذشته درباره فروش نفت ایران با میلیونها دلار تخفیف گزارش داد. اعتماد نوشت: «ماهانه ۱۳۵ میلیون دلار از درآمد نفتی ایران به عنوان تخفیف به کشورهای خریدار نفت ایران که مهمترین آنها چین است داده میشود.»
جمهوری اسلامی سالها به جای سیاست تنشزدایی در منطقه و جهان، به دنبال دور زدن تحریمهای بینالمللی بوده است که نتیجه آن سودهای میلیاردی برای دلالان داخلی و از دست دادن بسیاری از مشتریان نفتی خود بوده که باعث شد چین به بزرگترین واردکننده نفت ایران تبدیل شود.
اعتمادآنلاین با اشاره به کاهش توان چانهزنی ایران در مجامع بینالمللی نوشت که چین توانست نفت را با قیمتی بسیار پایینتر از نفت جهانی خریداری کند.
اما هزینهای که جمهوری اسلامی بر درآمدهای نفتی ایران وارد میکند، به فروش نفت ارزان خلاصه نمیشود.
پرداخت هزینه نفتهای تحریمشده در چین
خبرگزاری رویترز دیماه سال گذشته با انتشار گزارشی به نقل از سه مقام ایرانی و یک منبع چینی نوشت که ایران در حال تلاش برای بازگرداندن ۲۵ میلیون بشکه نفت از چین است که در پی تحریمهای اعمالشده از سوی دولت دونالد ترامپ، از شش سال پیش تا کنون در بنادر چین سرگردان ماندند.
شرکت ملی نفت ایران این محمولهها را در مخازنی اجارهای در بنادر دالیان و ژوشان در شرق چین انبار کرد و شرکت مسئول نگهداری آن از ایران خواست “بیش از ۴۵۰ میلیون دلار” هزینه ذخیرهسازی نفت از سال ۲۰۱۸ تا کنون را بپردازد.
به گزارش رویترز نفت سرگردان ایران در بنادر چین حجمی معادل ۱.۷ میلیارد دلار است و این موضوع نشاندهنده چالشهای تهران برای فروش نفت خود حتی در چین است.
اعتمادآنلاین نیز به گزارش دیگری از رویترز اشاره کرده بود که نوشته است نفت سبک ایران که بخش اصلی صادرات نفتی را تشکیل میدهد با تخفیف حدود ۱۳ دلار در هر بشکه معامله میشود.
معاملهگران چینی به رویترز گفتهاند “نفت ایران حدود ۶ یا ۷ دلار ارزانتر از نفت خاورمیانه است و بهجز این، ایران حدود ۵ یا ۶ دلار تخفیف نفتی به مشتریانش میدهد. این به معنای تخفیف ماهانه بیش از ۹۰ میلیون دلار به چین است.”
این وبسایت میافزاید که رقم ماهانه ۱۳۵ میلیون دلار “تنها مربوط به تخفیف مستقیم نفتی است و دیگر تخفیفهای غیرمستقیم را در بر نمیگیرد” و میپرسد “اگر دولت درصدد است تا از طریق کاهش یارانهها درآمد خود را افزایش دهد، چرا اول به تخفیفهای هنگفت نفتی نگاه نمیکند؟”
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
اعتمادآنلاین مینویسد تخفیفهای نفتی که جمهوری اسلامی “از سر ناچاری” به چین میدهد، “بزرگترین منبع درآمد دولت را هدف قرار داده است”؛ آنهم در شرایطی که معیشت بخشهای بزرگی از جامعه به شدت در خطر است.
“شریک راهبردی” و جزایر سهگانه
چین تاکنون بارها با روایت امارات متحده عربی درباره مورد مناقشه بودن مالکیت ایران بر جزایر سه گانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی همراه شده است. به رسمیت شناختن مالکیت امارات بر این جزایر از سوی چین در بیانیه مشترک پایانی میان دو کشور چین و امارات خرداد سال گذشته تکرار شد.
این تنها چین نیست که پشت ایران را در مناقشه جزایر سهگانه خالی کرد. دیگر “شریک راهبردی” جمهوری اسلامی یعنی روسیه نیز قائل به حق ژئوپولیتیک ایران بر جزایر سه گانه نیست. این کشور نیز در بزنگاههای مهم در کنار ایران نایستاده است.
حتی در “توافقنامه جامع راهبردی ایران و روسیه” تاکید شده است که در صورت حمله به هریک از دو کشور، هیچیک موظف به حمایت از دیگری نیست و گمانهزنیهای بسیاری حاکی از این است که روسیه ایران را قربانی معامله با آمریکا بر سر جنگ اوکراین میکند. بسیاری بر این باورند که هردو “شریک راهبردی” با کارت جمهوری اسلامی در مناقشات سیاسی و تحولات بینالمللی بازی میکنند.
چین با کشورهای عربی منطقه مناسبات اقتصادی و تجاری تنگاتنگی دارد که بر مبنای بُرد بُرد بنا شده و با جمهوری اسلامی به عنوان “شریکی” برخورد میکند که دچار فلاکت اقتصادی است و محتاج بازار چین.
ناظران مسایل ایران معتقدند جمهوری اسلامی بدون روی آوردن به سیاست تنشزدایی در منطقه و جهان، بویژه حالا که “محور مقاومت” خود را در خاورمیانه از دست داده است، هرگز دست بالا را در مناقشات حقوقی، سیاسی و اقتصادی نخواهد داشت.