ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات شماره جدید

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

بایگانی

 

حقوق بشر

دانشجو

 

(نعمت خداوندی به قول شما) مردمش به خاطر نداشتن آب و نان تظاهرات می‌كنند و هزاران نفر در معرض مرگند. اين را از بركت كدام كار خردمندانه يافته‌ايم؟ دست خوردگی يا سلامت قرآن چه ربطی به زندگی مردمی دارد كه در ١٣٧٥ دخترانشان را به يكی صدهزار تومان در شرق خراسان می‌فروختند؟ اگر برای شما بحث در بارهء سلامت قرآن واجب تر از سخن گفتن و حتی چاره انديشی برای مردم است، بگوئيد مردم به كجای اين شب تيره بياويزند.....

بحران هسته‌اي جمهوري اسلامي،

مجيد زربخش

برخورد يك‌جانبه به‌ماهيت يكی از طرفين قضيه و يا موضوع "حق ايران" در دستيابی به تكنولوژی هسته‌ای به‌تنهائی نمی‌تواند براي يك موضع‌گيری درست كافی باشد. موضع‌گيری درست در اين امر مهم تنها زمانی ممكن خواهد بود كه همه ابعاد و جوانب مسئله در يك مجموعه به‌هم پيوسته، با مبنا قراردادن سود و زيان واقعی ايران، مورد ارزيابی قرار گيرند. اين نوشته كوششی است در اين راستا

در 31 ژانويه 2006 اعلام شد كه بنا بر توافق نمايندگان 5 كشور عضو دائمي شوراي امنيت، پرونده اتمي ايران به‌شوراي امنيت ارجاع مي‌گردد. با اين تصميم بحران پروژه هسته‌اي جمهوري اسلامي كه از زمان بازگشائي نطنز شدت گرفته بود، به‌مرحله‌اي پر مخاطره وارد شد و در نتيجه دوره جديدي از تلاش براي رسيدن به‌توافق با زمامداران ايران و يا مهار آنها از طريق فشار جامعة جهاني و به‌كارگيري شدت عمل آغاز گرديد كه هم‌چنان ادامه دارد.

در اين كشمكش بزرگ و هم‌اكنون خطرناك در يك‌سو رژيم جمهوري اسلامي، رژيم جنايت و خيانت و در سوي ديگر غرب و بيش از همه امريكا قرار دارد كه تاريخ نيم قرن گذشته آن در مناسبات با كشورها و ملل جهان و به‌ويژه با كشورهاي ضعيف بكارگيري زور و جنگ و تجاوز و منطق سلطه‌گر بوده است. اين ماهيت طرفين درگير و اين واقعيت كه قرباني اصلي ماجرا، ايران و مردم ايران‌اند و سود و زيان‌هاي احتمالي متوجه آنها است، سبب شده است كه در ميان ايرانيان در ارزيابي از پروژة اتمي و بحران ناشي از آن ديدگاه‌هاي متفاوتي بوجود آيد.روشن است كه برخورد يك‌جانبه به‌ماهيت يكي از طرفين قضيه و يا موضوع «حق ايران» در دستيابي به تكنولوژي هسته‌اي به‌تنهائي نمي‌تواند براي يك موضع‌گيري درست كافي باشد. موضع‌گيري درست در اين امر مهم تنها زماني ممكن خواهد بود كه همة ابعاد و جوانب مسئله در يك مجموعه به‌هم پيوسته، با مبنا قراردادن سود و زيان واقعي ايران، مورد ارزيابي قرار گيرند. اين نوشته كوششي است در اين راستا.

برنامه استفاده از انرژي هسته‌اي در ايران و پيشينه آن

در اوائل سال‌هاي 1970 رژيم شاه در چارچوب برنامة بلندپروازانه «اعليحضرت»، ايجاد نيروگاه‌هاي اتمي و استفاده از انرژي هسته‌اي را در دستور كار قرار داد. اين پروژه همانند بسياري از اقدامات نمايشي رژيم پيشين، بدون توجه به‌نيازها و اولويت‌هاي واقعي رشد، بدون توجه به سود و زيان‌ها، از جمله سود و زيان‌هاي اقتصادي و در شرائطي كه ايران به‌رشد و توسعة صنعتي و فني در زمينه‌هاي ديگر، به‌مراتب بيشتر نياز داشت، به‌كشور تحميل شد، كشوري كه از ذخائر عظيم نفت و گاز بهره‌مند بود و استفاده از انرژي هسته‌اي براي آن نه ضرورت داشت و نه صرفه، بخاطر ارضاء اميال جاه‌طلبانه و قدرت‌نمائي‌هاي شاه با شركت زيمنس آلمان جهت ايجاد نيروگاه اتمي در بوشهر، وارد مذاكره شد و پس از توافق در همان آغاز كار، مبلغ هشت ميليارد مارك (معادل بيش از 4 ميليارد يورو) براي ساختن اين نيروگاه به‌زيمنس پرداخت كرد. پس از سقوط شاه، زمامداران جمهوري اسلامي در فضاي اولية پس از انقلاب و غالب بودن ديدگاه و سياست نفي تمامي اقدامات رژيم پيشين، اين پروژه را متوقف كردند و بخشي از تأسيسات و ساختمان‌هاي آن توسط حزب‌الله تخريب شد و تا سال‌ها بعد نيز تمايلي به ادامة آن نشان ندادند. سرانجام ده سال بعد در توافقي با روسيه، ادامة كار به‌روسيه واگذار گرديد. جمهوري اسلامي به‌موازات اين اقدام، فعاليت و تحقيقات در زمينة انرژي هسته‌اي و غني‌سازي اورانيوم را بطور پنهاني در پايگاه‌ها و مراكز متعدد گسترش داد.پس از آشكار شدن فعاليت‌هاي پنهاني جمهوري اسلامي در سال 2003، در آژانس بين‌المللي انرژي اتمي، به‌جريان داشتن اين فعاليت‌ها اعتراف كرد. به‌دنبال اطلاعات بدست آمده از اقدامات پنهاني جمهوري اسلامي و اعتراف نمايندگان آن، امريكا، اروپا و آژانس بين‌المللي انرژي اتمي ضمن ابراز نگراني شديد، تلاش‌هاي گوناگوني را براي متوقف ساختن برنامه غني‌سازي اورانيوم در ايران، كه مي‌تواند جهت ساختن بمب اتمي بكار آيد و جلوگيري از دستيابي جمهوري اسلامي به‌بمب اتمي آغاز كردند. در همان زمان برخي از كشورها به‌دليل اين كه فعاليت‌هاي ايران ناقض قرارداد منع گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي بود، خواستار آن شدند كه پرونده ايران به‌شوراي امنيت ارجاع شود. اما با ابتكار و اقدام وزراي خارجه آلمان، انگليس و فرانسه گفتگو با ايران و حل مسئله در چارچوب آژانس بين‌المللي انرژي اتمي (IAEA) جايگزين ارجاع پرونده به شوراي امنيت شد.وزراي خارجه اين سه كشور در عين حال از جمهوري اسلامي خواستند كه عمليات غني‌سازي اورانيوم و فعاليت‌هاي پژوهشي در اين زمينه را تا زماني كه گفتگوها ادامه دارند، متوقف سازد. آنها بر آن بودند كه با توجه به‌فعاليت‌هاي هسته‌اي پنهاني گذشته، ابتدأ بايد از طريق خودداري از غني‌سازي اورانيوم در ايران و تحقيقات بازرسان آژانس انرژي اتمي، اين اطمينان بوجود آيد كه ايران در پي دستيابي به‌سلاح هسته‌اي نيست. در برابر اين خواست اروپا، جمهوري اسلامي (در دوره رياست جمهوري خاتمي) با تكيه بر حق خود در دستيابي به تكنولوژي هسته‌اي براي مصارف صلح‌آميز و حق خود در غني‌سازي اورانيوم، حاضر شد فعاليت‌هاي مربوط به‌توليد اورانيوم غني‌شده را موقتأ متوقف سازد. پس از «انتخابات» دوره نهم رياست جمهوري، حكومت احمدي‌نژاد با توجه به‌پيشرفت كند روند گفتگوها و عدم تحصيل نتايج مطلوب، در اوت 2006 برخلاف توافق نوامبر 2004 با وزراي خارجه 3 كشور اروپائي، تاسيسات اتمي اصفهان و سپس نطنز را بكار انداخت و اعلام كرد كه ايران كار غني‌سازي اورانيوم را از سر مي‌گيرد.

واكنش امريكا و غرب در برابر غني‌سازي اورانيوم در ايران

دستيابي ايران به‌بمب اتمي و يا دستيابي به‌تكنولوژي و ماده لازم براي توليد بمب اتمي، بدون ترديد عاملي مهم در تغيير تناسب قوا در منطقه به‌زيان امريكا و متحدان آن است و نقشي انكارناپذير در گسترش نفوذ جمهموري اسلامي در جهان اسلام، در تقويت نيروهاي اسلام‌گرا و به‌ويژه اسلام‌گرايان شيعه و نفوذ در آنها و در تأثيرگذاري بر روند جريان نفت به‌غرب دارد. افزون بر اين از ديدگاه امريكا و اسرائيل، ايران مسلح به‌بمب اتمي با سلطه نظام ولايت فقيه و نفود آن‌چناني در ميان اسلام‌گرايان، تهديدي مداوم براي اسرائيل به‌شمار مي‌رود. البته اين ترس و نگراني محدود به امريكا و اسرائيل نيست. ساير كشورهاي منطقه، به‌ويژه كشورهاي سني عرب، مصر، عربستان سعودي، امارات عربي، كويت و ... نيز از دستيابي ايران به‌بمب اتمي و پيامدهاي احتمالي آن به‌شدت در هراس‌اند. شوراي همكاري خليج فارس و عربستان سعودي با توجه به‌بالا گرفتن موضوع پروژه اتمي ايران، در موضع‌گيري‌هاي اخير خود بيش از پيش بر «خليج فارس خالي از بمب اتمي» تأكيد داشته‌اند و مصر اعلام كرد كه يك كشور اتمي در منطقه را نخواهد پذيرفت.با توجه به‌اين وضعيت، با توجه به‌خطرات و زيان‌هائي كه منافع امريكا و متحدان آن را تهديد مي‌كند و با افزايش نگراني و فشار كشورهاي دوست و متحد امريكا در منطقه، به‌ويژه فشار اسرائيل (كه در اظهارات و موضع‌گيري‌هاي اخير ايران را بزرگ‌ترين خطري مي‌داند كه اسرائيل تا كنون با آن روبرو بوده است) واكنش سخت امريكا در قبال ايران امري محتمل است. ارجاع پرونده به‌شوراي امنيت بدون شك زمينه‌اي مساعد براي انجام اين واكنش و اقدام عليه ايران است. در مارس 2003 امريكا با وجود مخالفت شمار بزرگي از كشورهاي دوست و هم‌پيمان و به‌رغم مخالفت گستردة افكار عمومي جهان، با توجيه خطر توليد سلاح‌هاي كشتار جمعي توسط رژيم صدام حسين به‌عراق تجاوز كرد و اين در حالي بود كه دولت عراق از ماه‌ها پيش از حملة امريكا براي جلوگيري از اين تجاوز و براي جلب اعتماد و اطمينان لازم، درها را بر روي هرگونه

 

 

قبلی

برگشت

بعدی