ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید


مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

بایگانی

 

حقوق بشر

دانشجو

 ایل و تبار ددمنش دیو و سفیران فرهنگی و همسفره های فرنگی آنها هنوز هم دست از سر این نسل بر نمی دارند و از هر سو آنها را سنگسار می کنند و در یک ارکستر هماهنگ هر چند با دو زبان، باز هم آنان را به هر انگ و رنگی می آلایند: "فرقه یا سکت"، "خرابکار یا تروریست"، "منزوی یا ایزوله"، "متعصب یا فناتیک"، "خشک اندیش یا دُگم"، "ماجراجو یا آنارشیست" ....

 

با همۀ این احوال، این نسل و شعله امید در دلش هنوز زنده و پر فروغ است و همچنان حامل همان مشعل و پرچمی است که سه دهۀ پیش در جریان انقلاب بهمن بدست گرفت. نسلی پاکباز و فداکار، مظلوم و مقاوم، رزمنده و بی باک، با آرمان "آزادی و آبادی" خلق و میهنش.

بخشی از این نسل همچون بذرهای ماندگار در جای جای میهن هرازگاهی جرقه ها می افروزند. بخش دیگر این نسل بطور متحد در کسوت یک ارتش، در ناامن ترین و نا مساعد ترین و مرگبارترین منطقۀ زیست محیطی و ژئوپولیتیکی جهان امروز، در میان طوفان فتنه ها، همچنان پیشقراول و مشعل دار رهائی خلق محبوبشان هستند. بخش دیگری از این نسل آواره، در گوشه و کنار جهان بطور پراکنده در کانونها و نهادها و بنیادها و سایتها و انجمن ها و محافل فکری، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مختلف همچون نوری در دوردست سوسو می زنند.

بله! سخن از نسل آرمانها و ارزشهاست، نسل امیدها و آرزوها، نسل وفا و ایمان، نسل پایداری تا فراسوی طاقت انسان، نسلی که متهم به هر اتهامی شد و هر بلائی که خواستند و توانستند بر سرش آوردند.

راستی چرا؟

مگر گناه نسل ما چه بود؟!

در تقدیر این نسل هر سرانجامی هم که باشد، بعنوان فردی متعلق به آن، با اطمینان و افتخار ادعا میکنم که نسلهای آینده در کنار همۀ مقدساتشان، هر چه که باشد، به این نسل و پایداری و وفاداریش سوگند خواهند خورد؛ نسلی که تسلیم نشد. تاریخ گواهی خواهد داد.

چرا، خطاب به پیشمرگه های کومله ؟

محمود خلیلی

5شهریور ماه برابر با 27 آگوست ایمیلی عزیزی (که هیچ ارتباطی با کومله ندارد) از کردستان در رابطه با بحران در اردوگاههای کومله به یکی از آدرس های گفتگوهای زندان ارسال شد که در آن با ذکر جزئیات خطر یک رو در روئی و کشتار در کردستان را گوشزد می کرد و خواهان تلاش نیروهای رادیکال وانقلابی برای جلو گیری از این درگیری بود .

قبل از هرچیز لازم می دانم به این نکته اشاره کنم که منهم مثل خیلی از افرادی که از دور دستی بر آتش دارند کم وبیش از دو جریان کومله تحت عناوین مختلف مطلع بودم و این انتقاد را می پذیرم که در این خصوص اطلاعاتم به حدی نبوده ونیست که خود این عزیزان در جریان آن هستند.نکاتی را که رفیق عزیزم شکیب به آن اشاره کرده است شاید بخشی از ابهاماتی را که در خصوص کومله وجود دارد را روشن نموده است اما کافی نیست .

 ولی آیا این موضوع باعث آن می شود که از مسئولیت تک تک ما در قبال کشتاری که در انتظار پیشمرگه های حاضر در منطقه کردستان است کاسته شود؟

این کشتار به نفع چه کس و کسانی است ؟

چه کسانی در این درگیری ها به خاک وخون کشیده می شوند؟

آیا عبدالله معتدی ها  ،عمرایلخانی ها،جمیله رحیمی ها، جلال ناوه ها و.. قربانیان این حادثه می گردند یا همان پیشمرگانی که فرزندان کار وزحمت در کردستان هستند؟

شکیب عزیزاگر یکبار دیگر مطلبی را که من نوشتم را بخواند شاید این نکته دستگیرش شود که بر اساس همان دیدگاهی حرکت کرده ام که تحولات جامعه را نه ازطریق دارندگان قدرت و راس هرم بلکه دربین لایه های پائینی واقشار زحمتکش می جوید.

در مطلب خطاب پیشمرگه ها به درستی اشاره ای به کسانی شدکه با فرصت طلبی کومله را به این جا رساندند (همانها که تیشه به ریشه کومله زند وهمانطور که شکیب هم اشاره کرد امروز آتش بیار معرکه شده اند و من می گویم امروز دو دستماله می رقصند و امیدوارند این فتنه سربگیرد شاید بتوانند مشکلاتشان را تحت شعاع قرار دهند) در کنار آن به افشاء جناحی که سر در دامن امپریالیزم نهاده به این امید که شاید با فدراتیو اهدائی امپریالیسم به نان ونوائی برسند البته براساس شواهد وقرائن این جناح در اکثریت قرار دارد . سپس به جناح اقلیت اشاره کرده ام که با چه ذوق وشوقی آگاهان یا نا آگاهانه کروکی تمامی اردوگاهها ومقرها با تعداد پیشمرگه ها را در سراسر کردستان واروپا پخش می کنند وبلطبع فکر نمی کنند به چه زیبائی گرا تمامی نقاط حساس کردستان را در اختیار رژیم جنایتکارجمهوری اسلامی قرار می دهند که به راحتی هر زمان اراده کرد بتواند مثل نقاطی که هم اکنون هدف قرار دارده آماج توپخانه وخمپاره وبمباران هوائی سازد. شرایط کنونی نشان داده است سرمایه داری حاکم بر ایران محصولی را که مهره خوش خط وخالش خاتمی کاشته بود چگونه توسط چکمه پوشی چون احمدی نژاد درو می کند کسانی که امروز مبلغ مبارزات علنی هستند دربهترین حالت عده ای کوته بین واحمق هستندوگرنه اجیر شدگان سرمایه اند.

با در نظر گرفتن مجموع این مسائل بود که بر خلاف سنتی که عده ای در پی آن قرار دارند وهمواره رهبران را به آرامش فرا می خوانند من مخاطبم پیشمرگه ها بود وهنوز هم هست .

شکیب عزیزشما که وضعیت جغرافیائی کردستان را بهتر می دانید ، و به بهترین شکل علل کشیده شدن طیفی ازفرزندان کاروزحمت کردستان را به سمت اینگونه احزاب می دانید چه کسی را بهتر از آنها برای مورد خطاب واقع شدن می دانید؟

همه نگرانند حتی کومله مورد نظر شما لطفا" به اطلاعیه حزب کمونیست که آنها هم نگرانی خود را ابراز داشته اند نگاهی بیاندازیدبا تمام حواشی مطرح شده آنها هم به درستی نگرانند.

شکیب عزیزتوهم نگرانی این را مطمئن هستم(همانطور که در نقدی خودت به آن اشاره داشتی) هیچگاه خواهان رو در روئی و قتل عام پیشمرگه ها توسط خودشان نیستی و قلبت از این حوادث بیشتر از هرکسی به درد می آید.

امروزکه از راه دور دستی نه برای کمک به رهبران بلکه برای نجات جان پیشمرگه ها دراز شده و از مافراریان از چنگ سرمایه از ما خود تبعیدیان ویا هر اسم دیگری که نامیده می شویم تقاضاکمک کرده اند.ما چه باید بکنیم ؟

اگر این اتفاق برای جریان دیگری اتفاق می افتاد ما بجز این کاری که می کنیم چه کار دیگری از دستمان ساخته است؟

اما من امروزفکر می کنم تنها کاری که از دست ما بر می آیدو ما می توانیم برای کوتاهی دست فرصت طلبان ،برای افشاء سازش کاران ، برای روشن شدن حقایق انجام دهیم نوشتن ونوشتن ونوشتن است آنهم برای پیشمرگه ها و بس ،پس  بهتراست خساست به خرج ندهیم.

 

قبلی

ببرگشت

بعدی