ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید


ملا حسنی

مسئله ملی  و فدرالیسم

بایگانی

 

دانشجو

حقوق بشر

 

مشکلات کمی و کیفی آموزش و پرورش ایران در قرن 21-

ژاله وفا                                                               بخش 5

بررسی وضعیت معلمان و مراکز تربیت معلم:

در شماره قبل این نوشتار نگارنده  بر این امر تاکید داشت  که اصولا بر اساس دو نوع نگرش به انسان دو نوع هدف و رفتار در سیستمهای آموزش و پرورش بوجود می آیند :

1 – در نگرش نخست ، آزادی درونی انسان تلقی نمی گردد . لذا انسان ( در اینجا یاد گیرنده ) به مثابه موجودی غیر فعال محسوب می شود که عمده فعالیتهای وی به رهبری عاملی خارج از او انجام می پذیرد . لذا کار آموزش و پرورش انتقال فرهنگ ، از طریق پر کردن مغز آدمی و شکل دادن به رفتار وی بر اساس الگوهای تعیین شده است .

 2 – در نگرش دو م ، آزادی درونی انسانی تلقی می گردد ، و انسان ( یاد گیرنده ) بعنوان موجودی زنده و فعال محسوب می شود . آموزش و پرورش وظیفه خود را آزاد کردن و بدان فعال کردن استعدادهای فرا گیرندگان  و در اختیار گذاشتن اطلاعات و معلومات برای هر چه فعال تر شدن دانش آموز قرار می دهد .و به مقایسه ویژه گیهای این دو دیدگاه از نقطه نظر تفاوت نقش معلم و استاد ، دانش آموز و دانشجو و روابط آنها با یکدیگر  و نیز تفاوت فرآیند یاد گیری پرداختم. با توجه به ویژه گیهای کمی و کیفی آموزش و پرورش کنونی ایران ،محرز است که به جز موارد استثنایی ، دیدگاه اول بر بخش اعظم آموزش و پرورش ایران حاکم است.

 نظام های آموزشی و فعالیت های حاکم بر آن، با توجه به پیشرفت جوامع ، همواره دستخوش تغییر و تحول است و تحول آموزشی خود معلول تحول اجتماعی و تحول علوم و تکنولوژی است.  

پیچیدگی و افزوده شدن بر کیفیت فنون و علوم انعکاس خود را در نیاز های فردی و اجتماعی خواهد داشت. لذا هم کسب علوم و فنون جدید و هم آماده کردن دانش آموزان برای مواجهه با نیازهای پیچیده خود، دیگر با روشهای سنتی تدریس ممکن نیست ؛ بلکه در سایه روش های آموزش پیشرفته امکان پذیر است. جامعه  قرن بیست ویکمی،  در حال گذار از جامعه  مبتنی بر اطلاعات ،  به سمت جامعه ی مبتنی بر دانایی میباشد که در آن علم و دانش ، تخصص  ، نو آ وری و خلاقیت ، محرک اصلی توسعه است. دانش آموزان برای روبه رو شدن با تحولات شگفت انگیز قرن بیست و یکم، بایستی به طور فزاینده ای مهارت های تفکر انتقالی و خلاق را برای تصمیم گیری مناسب و حل مسایل پیچیده  جامعه فراگیرند، تا قادر باشند با تفکر منطقی و نقاد خود نه تنها در سطح جامعه ملی ، بلکه در سطح  جامعه جهانی مسائل را بررسی و ارزیابی کنند و برای شکل دهی و برنامه ریزی درجهت رشد آن ، آماده و دارای برنامه  باشند . برنامه ریزی برای شناختن جهانی متناسب با نیاز های واقعی و رشد افراد  بر پایه آزادی و عدالت ،نیازمند آن است که دانش آموزان در حین فراگیری علوم ، بصورت انسانهایی با  ارزشهای والای انسانی  ،واقف به حقوق خود و دیگران و حافظ این حقوق ، انسانهای درستکار و بشر دوست  و دارای  درک سیاسی، اجتماعی و اقتصادی عمیق نیز پرورش یابند. از اینرو آموزش مهارت های تفکر و یادگیری از طریق روش های یاد دهی- یادگیری فعال با مشارکت مدام آنها، ضروری به نظر می رسد.از اینرو بایستی بدون فوت وقت برای آن برنامه ریزی شود. راه اساسی برای تحقق این مهم، تغییر بنیادی در روشهای آموزش و پرورش ویادگیری  خصوصا در مدارس است. لذا روشهای تدریسی که بتوانند فعالیت دانش آموزان را تقویت کنند و یادگیری را به یک جریان دو سویه وفعال تبدیل کنند،از اهمیت ویژه ای برخوردارند. در این فر آیند البته  هم دانش آموزان و هم معلمان بایستی زمینه ها و امکانات متناسب با این نوع نگرش را در دسترس داشته باشند.اما متاسفانه  درآموزش و پرورش ایران و دو عنصر اصلی آن معلم و دانش آموز درایران ،  علاوه برکمبودهای کمی ، مواجه اند با فقدان برنامه و رویکردی  نو که در آن روح تحقیق، نقد، پرسشگری و گشایش افق های نوین و خلاقیت نظری متناسب با ساخت چنین جامعه ای را در دانش آموزان ایجاد کند.  كيفيت پايين آموخته‌هاي علمي دانش‌آموزان و ماحصلی چون تداوم و جا افتادن  فرهنگ مدرك‌محوري و تلاش در گذراندن واحدهاي درسي به عنوان هدف غايي معلم و شاگرد در كلاس‌ها، نتیجه محتوم  این کمبودها ونگرش اول است. در این نوشتار قصد دارم بخشی از این کمبودها را که  باعث میگردند زمینه اصلی برای غالب شدن  نگرش اول بر آموزش و پرورش ایران فراهم  گردد  را بررسی کنم:یکی از معضلات فعلی آموزش و پرورش فقدان نیروی انسانی متخصص و کارآمد است. کمرنگ شدن نقش مراکز تربیت معلم برای پرورش نیروهای مورد نیاز در نظام آموزش کشور، کاهش جاذبه شغل معلمی به دلیل پائین بودن حقوق و مزایای آن و در نتیجه گریز نیروهای مستعد از این عرصه، تبدیل شدن معلمی به آخرین راه اشتغال برای نیروهای جامانده از بازارهای کار کشور، واغلب از روی ناچاری روی آوردن معلمان به  چند شغل  ،که خود نیزبه علت ربودن وقت آنان منجر به فقر مطالعاتی آنان میگردد، ناکارآمدی دوره های ضمن خدمت برای رشد و به روز نگه داشتن معلمان ، وجود بخشنامه های مانع و رادع برای آموزش حین خدمت و... همگی منجر به ناکارآمدی معلمان و نیروهای انسانی مشغول به آموزش فرزندان این کشور شده اند .

بطوری که 53 درصد ازکادرمعلمان شاغل  فعلی در ایران امروز ، دارای  تحصیلات فوق  دیپلم و دیپلم و زیر دیپلم میباشند .بی تردید از معلمانی که اینچنین خود در گیرمشکلات میباشند و از کمبودها رنج میبرند، نمیتوان توقع کامل داشت که تمام هوش و حواس و انرژی خود را صرف فرا گیری و بکار گیری بهترین روشهای تدریس نمایند. برای اینکه از کم وکیف مشکلات معلمان تا حدی که در حوصله این مقال است آگاه گردیم به آماری که مورد استناد مسئولان آموزش و پرورش است و نیز نتایج طرحهای پژوهشی در دسترس، استناد مینمایم. دکترعلیرضا شریفی  پژوهشگر و محقق پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در گفتگو با خبرگزاری مهر ۱۳۸۴/۱۲/۱۵ اعلام کرد:" بالغ بر 70 درصد معلمان مرد دیپلم و فوق دیپلم مقطع تحصیلی ابتدایی مناطق شهری ، شغل دوم دارند  وحدود 50 درصد معلمان فوق دیپلم مقطع راهنمایی و 20 تا 25 درصد دبیران دوره متوسطه شغل دوم دارند.از نگاه علمی افرادی که به جز مدارس دولتی ، در اماکن آموزشی خصوصی و غیر انتفاعی نیز به تدریس می پردازند ، از جمله افراد 2 شغله محسوب می شوند اما این نکته در این آمار و ارقام منظور نشده ، چرا که چنین معلمانی در کشور 2شغله محسوب نمی شوند.در حال حاضر معلمان در ایران  از ورودی های مختلف به مدارس راه پیدا می کنند که مراکز تربیت معلم، آزمون سراسری ، انتخاب از دبیرستانها و ادامه تحصیل تا کاردانی پیوسته ، جذب نیروهای حق التدریس و برگزاری آزمون های ادواری از جمله آنهاست.  نظام ولایت فقیه تازه در سال 1383 به فکر لزوم ارتقاء سطح تحصیل معلمان افتاد.  به موجب مصوبه  اسفند سال 1383 دولت" حداقل مدرک تحصیلی برای ورود  تدریس در مقاطع ابتدایی، کارشناسی است ! که در مناطق محروم با مدرک فوق دیپلم استخدام صورت می‌گیرد اما معلمان باید در طول مدت کار، ارتقای مدرک بیابند. برای استخدام در مقاطع راهنمایی و دبیرستان نیز مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد عنوان شده است که در مناطق محروم معلمان می‌توانند با مدرک کارشناسی استخدام شوند اما در زمان کار ارتقاء مدرک بیابند." اما آمار زیر تکان دهنده است و نشان میدهد که اغلب مصوبات دولت و مجلس تنها بر روی کاغذ و نه در عمل معتبرند . علیرضا هاشمی مدیر دفتر برنامه ریزی و توسعه مدیریت وزارت آموزش و پرورش در گفتگو با خبرگزاری مهردر تاریخ ۱۳۸۴/۰۹/۰۲ اعلام کرد:

در حال حاضر بیش از یک میلیون معلم در سراسر کشور مشغول به کار هستند که 47 درصد آنان دارای مدرک  لیسانس و بالای آن  ، 30 درصد فوق دیپلم و حدود 23 درصد زیر دیپلم هستند .خوانندگان گرامی

 

قبلی

برگشت

بعدی