ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید


فدرال و فدرالیسم

ملا حسنی

بایگانی

حقوق بشر

دانشجو

زمان سکوت نیست، فردا خیلی دیراست!

خلیل رئیسی فرد

کارگران شرکت نیشکرهفت تپه شهرستان شوش فریاد برمی دارند:

کارگریم، کارگر؛ گرسنه ایم، گرسنه!کمترکسی ایست که خود را در گیر اخبار اجتماعی – سیاسی و جنبش کارگری ایران بشناسد و این شعار را نشنیده باشد. با این همه اعتراض و تحصن کارگران ادامه دارد، چرا؟

به گزارش فعالان حقوق بشر ازایران ، کارگران نيشکرهفت تپه درتاریخ ۱۷مهر٨۶ وارد دهمین روزتحصن خود شدند وبرروی خواسته های خود تاکيد کردند و همچنان به مديريت شرکت اعلام داشتند؛ تا به خواسته های خود نرسند دست ازتحصن برنخواهند داشت. اگربه خواسته های آنها رسيدگی نشود با خانواده های خود به جاوی فرمانداری خواهند رفت ودرآنجا دست به تحصن و اعتراض خواهند زد . در برابرمقاومت کارگران ، فشارها و تهديدات بر کارگران و فعالين کارگری به طرق مختلف ادامه دارد و نیروهای وزارت اطلاعات درترفندهای جديد شان، فعالين کارگری را از محل کار خود به نقاط دور از شرکت برده می شوند تا آنها را از هم مجزا کنند و دست به سرکوب آنها بزنند. از جمله آنها آقای جليل احمدی می باشد وهمچنین بهزاد قصاب توفيقی – که ساکن دزفول است - وی را به اداره اطلاعات دزفول برده و او را تحت فشار و تهديد قرار داده اند که نبايد در اعتراضات و تحصنها که برای رسيدن به خواسته های خود می باشد، شرکت کند. کارگران شرکت طرح نیشکر هفت تپه شهرستان شوش دانیال در استان خوزستان ، به تاریخ ۱۵ مهر۱٣٨۶( ۷ اکتبر۲۰۰۷) با ارسال دومین نامه خود به سازمان جهانی کار(آ.ال.او) ، سندیکاههای کارگری جهان و سازمانهای حقوق بشری ، اعلام داشتند : « ... ما کارگران نیز به دلیل این نحوه  برخورد مسئولین که با بی تفاوتی به مشکلات نظر می کردند، اقدام به تحصن در مقابل فرمانداری شهرستان شوش که بالاترین نهاد و اداره  حکومت در این شهر می باشد کردیم و اعلام نمودیم؛ تا رسیدن به خواسته های خود دست از تحصن بر نداشته ودر صورتیکه تحصن پایان پذیرد بصورت مشروط خواهد بود. موقتا اگر در کوتاه مدت و در مهلت داده شده به نتیجه  خاصی نرسیم، اقدام مجدد به تحصن کرده و حاضر به پرداخت هرگونه هزینه جهت رسیدن به حقوق خود هستیم ....» در همین نامه دادخواهانه، سیزده محورخواسته های خود را بشرح زیر طرح کرده اند:

۱- حل مشکل بدهی شرکت که دولتی می باشد و دولت توان بخشش آن بدیها را دارد .

 ۲- تضمین در خصوص اینکه شرکت با وضع موجود ورشکسته نمی شود.
٣- رها نکردن شرکت از نظر مالی توسط دولت.

۴- اصلاح سیاستهای به نفع دولت در خصوص صنعت شکر و شرکت، تقلیل تعرفه ی  کمرگی، جلو گیری از واردات بی رویه‍ی شکر توسط بخش خصوصی و حتی دولت .

۵- اجرای طبقه بندی مشاغل  پس از ۱٣ سال که هر ۴ سال یکبار باید مورد بازنگری قرار گیرد که متاسفانه مسکوت مانده است.
۶-رسمی
کردن کارگران موقت .

 ۷- ارتقای شغلی کارگران شاغل.

٨- تشکیل سندیکای کارگری .

۹- واگذاری منازل شرکت که در اختیار نیروهای نظامی؛ اطلاعاتی، بانکی و آموزش و پرورش و دیگر ادارات دولتی است .

۱۰- پرداخت به موقع حقوق کارگران.

۱۱- اجرای استانداردهای لازم در محل کار .

۱۲- اجرای طرح زیان آور با توجه به زیان آور بودن محل کار، بعضی از کارها در سطح شرکت.

۱٣- اصلاح نحوه دادن مزایا در خصوص سختی کار و بدی آب وهوا با توجه به دمای بالای ۵۰ درجه در محل کار و موارد دیگر.

دقت در خواسته های بر شمرده فوق، و بی تفاوتی مسئولان نسبت به آنان، ما را بر آن می دارد که پیشینه این مشکلات را با زشناسیمو دادخواهی کارگران شرکت نیشکر اهواز را همچون سایر تحرکات سرکُوب شده کارگران ایران ، به وسیع ترین شکل ممکن در سطح جهان برجسته سازیم.

مختصری در مورد کارخانه نیشکر هفت تپه:

شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه خوزستان و کارخانه نیشکر هفت تپه، در سال۱٣٣۹، یعنی در حدود ۴۷ سال پیش تا حال تاسیس شده و امروز زیر مجموعه وزارت جهاد کشاورزی است . این شرکت تاکنون توانسته نقش بسیار بالایی در تولید شکر ایران و انتقال تکنولوژی به سایرکشت و صنعت ها، ایفاء نماید. کارخانه با ظرفیتی بیش از صد هزار تن در سال، ۱۰ درصد شکر مورد نیاز کشوررا تولید می کند. کشت و صنعت هفت تپه ۱٣۰۰۰هکتار زمین زیرکشت و زمین های بسیار زیاد کشت نشده دارد . دراین مساحت، سالانه بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار تن شکر برداشت می شده است. تاسیس این شرکت، با همه محدودیت در تولید، اقتصاد شهرهای شوش، اندیمشک، دزفول، شوشتر، میانرود، حر ریاحی و شهرکهای اطراف مستقیما به وجود آن بستگی دارد . بطوریکه تاکنون تاثیر گزارترین شرکت در اقتصاد شمال استان می باشد و تحول قابل توجه ای را در اقتصاد شمال استان خوزستان بوجود آورد ه است. خود کارگران در نامه پیشگفته به مقامات سازمان جهانی کار آورده اند: « ولی در حدود ۲ سال است به دلیل عدم حمایت دولت و واردات شکر و با اجرای شتاب زده و غیرکارشناسی اصل ۴۴ و سیاستهای غلط دولت، شرکت را با بحران مالی مواجه کرده و اقتصاد شهرهای مذکور به صورت راکد در آمده و داد و ستد به حداقل رسیده و بدیهای شرکت به حدود ٨۶ میلیارد تومان رسیده که شرکت توان پرداخت آن را ندارد» نکته قابل توجه این است که این صنعت توانسته : « طی سالهای شکل گیری طرح های نیشکر و صنایع جانبی اهواز، با توجه به بودجه های کلان مصرف شده برای نصب و راه اندازی آن کارخانه ها از مجموع در آمد سالانه کشت و صنعت هفت تپه، چیزی بالغ بر ۴۵ میلیارد تومان، جهت ترمیم بودجه ی صنایع مذکور به محاسبات خزانه دو لت واریز کند. طبق محاسبات انجام شده، این صنعت توانسته تا کنون ۱۲ بار خود را مستهلک نموده و کلیه ی هزینه های متحمل شده را نیز جبران نماید» ( نشریه راه آینده، کشت و صنعت هفت تپه در غرقاب شکر وارداتی، ش ۶ ، خرداد و تیر۶٨ ، ص۱۲) جالب است شرکتی که توانست در وقت دارایی و تولید انبوه خود، ۴۵ میلیارد تومان، پول به خزانه دولت واریز می کند ویا " حتی قسمتی از بودجه ی جنگ را فقط با فروش شکر تامین میکرد. امروز با وجود تولیدات دیگری مانند ملاس- گندم- جو و خوراک دام و شرورش ماهی و دام داری و گارداری و حتی مرکبات به روزی دچار شود که نتواند حقئوق ۵۰۰۰ کارگر خود را بدهد ..." ( ماخذ پیشین ، ص ۱٣) امروز ، کارفرما و دولت حامی آن ، شرکت را با بدهکار نشان دادن و اعلان اینکه  بله " بدیهای شرکت به حدود ٨۶ میلیارد تومان رسیده که شرکت توان پرداخت آن را ندارد" خود را در برابرانتظارات ومطالبات و طرح خواسته های واقعی کارگران ، به دروغ با بدهکار معرفی کردن شرکت ، سرمایه ها شان رااز تعرض کارگران دور نگهدارند و با سرکوُب خواسته ها ی واقعی کارگران ، مانع پیشروی شان گردند.

پیشزمینه بحران موجود ، چگونه فراهم آمد؟

بر کسی پوشیده نیست که کشت و صنعت هفت تپه، در سالهای اخیر همچون بخش های دیگر صنایع ، دچار بحران و فرسودگی شده و این بیش از هر چیزبه نقش تخریبی عوامل سرمایه داری ایران و دولت حامی سرمایه مربوط است . با گسترش سیاست  دولت در خصوصی سازیهای بخش های تولیدی ایران ، که کارگران در نامه شان به سازمان جهانی کار( آ.ال.او) از آن با فرمول " با اجرای شتاب زده و غیرکارشناسی اصل ۴۴ و سیاستهای غلط دولت ..." یاد کرده اند . صنعت کارخانه ای و تولیدی نیشکر نیز طی یک دهه و بویژه سه، چهارسال اخیر به مانند سایر بخشهایی تولیدی به گل نشسته است. همچنین در سالهای اخیر، در برابر سوئ مدیریت در انتخاب شیوه های

قبلی

برگشت

بعدی