ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

شماره جدید 


ملا حسنی

مسئله ملی  و فدرالیسم

بایگانی

دانشجو

حقوق بشر

 

مشکلات کمی و کیفی آموزش و پرورش ایران در قرن 21-

ژاله وفا                                                               بخش 12

بدر این شماره بخش پایانی  سوالها از دانش آموزان و پاسخهایشان  را پیگیری میکنم.لازم به یاد آوری است که چون  دانش آموزان مصادیق اصلی آموزش و موضوع  سیستم آموزش و پرورش کشور می باشند و عیوب  این سیستم بطور بلافصل و مستقیم بر روی روحیه و انگیزه و اذهان آنها است که  اثر میگذارد بطور نمونه نظرات 3 دانش آموز داخل کشور را در یک مصاحبه کتبی جویا شدم .هر سه در سال سوم دبیرستان هستند.

یکی با نام مستعار پیمان در منطقه ای ضعیف از نقطه نظر امکانات شهری در اطراف تهران  ،  دیگری با نام  مستعار پویا  در یکی از بهترین دبیرستانهای تهران ، و دیگری دختر خانمی  از یکی از مناطق متوسط تهران یعنی منطقه 8 با نام مستعار پروانه .  در 2 شماره ، 15 سوال و پاسخ از نظر خوانندگان محترم گذشت و اینک دنباله پرسشها و پاسخها.

16-آیا شما بر سر کلاس و در خانه زبان دوگانه دارید؟ یعنی در مدرسه نگران طرح برخی مسائلید که در خانه نیستید؟  اگر آری کدام مسائل در مدرسه قابل طرح نیست؟

پیمان: پاسخ نداده است.

پویا: به خاطر جو بسیار دوستانه حاکم بر فضای دانش آموزی مدرسه ما ، عموماً مشکلی برای بیان صحبتهایمان با دوستان خود نداریم.

پروانه: زبان دوگانه را همه جا داریم.در اجتماع و خانه و با افراد و گاهی حتی با خودمان.

درتمام محیط فرهنگی ما با زبان دوگانه رابطه برقرار میشود.جایی که انسان اجازه ندارد خودش باشد لاجرم  با زبان بیگانه با خود و غیر  خود صحبت میکند، هرچند نزدیک ترین فرد بهش باشه. ای کاش مدرسه محل فرا گیری زبان یگانگی با خود و جامعه بود.مسائل به اصطلاح" بودار "  اغلب سیاسی -اجتماعی هستند.مثلا ارزیابی اینکه چرا وقتی خاتمی به ما نیاز داشت یک دفعه  15 ساله براش بالغ  محسوب میشدیم و میتوانستیم انتخابش کنیم ( البته  موقع انتخاب بار دومش من 12 ساله بودم ولی خواهرم 16 ساله بود و مانده  بود که آیا با رای دادن بالغ میشه؟!) ولی موقع رفع نیازها و پاسخ گویی به خواسته هامون  یک دفعه همه مهجور شدیم و خواهرم به خاطر بحث با معلم   اصلاح طلبش  دچار دردسر شد.

17-آیا شما در سفرهای علمی و یا اردوی تفریحی همراه مدرسه شرکت کرده اید؟ اگر آری چند بار و چگونه و هزینه اش را چه کسی متقبل میشود؟

پیمان :خیر

پویا:خیر.شرکت نکرده ام. هزینه بین مدرسه و دانش آموزان تقسیم میشود.

پروانه :کدام سفر علمی؟! اردوی تفریحی هم نرفتیم چه خاصه علمی.

18-شما نحوه درسی را که خلاقیت را در شاگردان تقویت میکند چگونه تصور میکنید و چه مشخصاتی دارد؟

پیمان:تحقیق و پژوهش و تغییر دیدگاه دانش آموزان نسبت به درس خواندن...

پویا: اگر مواردی را که در مورد توصیف مدرسه دلخواهم بیان کردم ، رعایت شوند و دانش آموزان درگیر با مشکلات خارج از مدرسه نشوند ( مثلاً کمبود تفریح ، افسرده بودن خانواده ، افسردگی اجتماع ، دعواهای خانوادگی بلند مدت ، فشارهای خانواده برای تحقق خواسته خاص آنها به هر قیمتی که با خواسته دانش آموز تطابق ندارد ، وابسته دیدن و احساس حق مالکیت نسبت به فرزند و ... که همگی موجب کشته شدن انگیزه و به تبع آن ضعف خلاقیت و ... می شوند ) ، پرورش اعتماد به نفس او ، تشویق او به تحصیل و مهیا کردن وضعیتی که دانش آموز رشد خود را ببیند و لمس کند.

مثلاً اگر او در درس شیمی رشد کرد ، گاهی به او جایگاه معلمی بدهند  در کل ارزش کار او را به او نشان دهند.  این گونه او شوق بیشتری برای ادامه راه تحصیل و به تبع آن خلاقیت هر چه بیشتر او می شود. اما او نباید از کنکور ، به این شکل که در حال حاضر برگزار می شود نگران باشد . این نگرانی بسیار مخرب است . پس کنکور  درحال حاضر ، با این نحوه سنجش باید حذف شود.

پروانه :تدریس مناسب با وافعیات محیطی و اجتماعی ، رفع سانسور از کتب تاریخی ، اجازه بحث و انتقاد نظری به دانش آموزان دادن، مشارکت دادن دانش آموزان در نحوه تعیین تکالیف شب در خور اشکالات فردی و منفرد آنان،اهمیت دادن به امر پژوهش در دانش آموزان ، وجود گردشهای علمی و هنری و...

19-کمبودهای مدرسه اتان  را و سیستم آموزش و پرورش هر آنچه به ذهنتان میرسد را لطفا بیان کنید.

پیمان :در میان  پاسخ به  سوالهای قبل توضیح داده ام.

پویا:. کمبود فضای مدرسه ، تمرکز بیش از حد روی کنکور ، تابوی کنکور که بسیار مضر است ، دید معلمان که فکر می کنند باید دانش آموز را پر از یادگرفته های خود بکنند و او را از دریچه کنکور بگذرانند و دید غلط دانش آموزان که می خواهند فقط از کنکور عبور کنند و باید گفته های معلم را حفظ کنند و اصلاً دید تحقیقی به آن ندارند . برای مثال پژوهش بسیار کم انجام می شود و در این راه بسیاری از حقوق خود را نیز زیر پا می گذارند. سیستم سنجش نمره ای مطلق ، موجب تغییر ماهیت تحصیل در مدارس ایران شده است . کمتر کسی درس را به خاطر آموختن علم می خواند . اکثراً درس می خوانند که نمره بیاورند و در نهایت در کنکور قبول شوند . این دید اکثر دانش آموزان و معلمان است . آموزش و پرورش ، به دانش آموز  در عمل به عنوان یک "پاسخ گو" نگاه می کند در حالی که باید به دید یک "پاسخ جو" به او بنگرد.

    

  اکثر مدارس و معلمان هم همین دید را دارند . متأسفانه دانش آموزان هم همین نگاه را به خود دارند که کنکور از عوامل مهم ایجاد این دید غلط ، حداقل برای دانش آموزان است. سنجش نادرست ، که وسیله آن فقط نمره است. موجب تک بعدی شدن تحصیل در آموزش و پرورش شده است. مجموعه این مطالب ، نشان دهنده فرهنگ نادرست تحصیل در بین دانش آموزان و معلمان است. خانواده ها هم از این جمع مستثنی نیستند. آن ها هم نگران کنکورند . این قدر نگرانند که خود موجب

 

قبلی

برگشت

بعدی