ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی و فدرالیسم

ملا حسنی

بایگانی

حقوق بشر

دانشجو

 

جسمانی، زندگی خانوادگی، بازی، سرگرمی، فرهنگ و اوقات فراغت؛

ب) مفاد حمایتی برای شناسایی حقوق کودکان برای امنیت آنان از تبعیض، سوء استفاده جسمی وجنسی، بهره کشی، سوءاستفاده معیشتی، بی عدالتی و تضادها؛

پ) مفاد ناظر بر مشارکت کودکان در زمینه حقوق سیاسی و مدنی از قبیل داشتن نام و هویت، مورد مشورت و توجه قرار گرفتن، سلامت جسمانی، دستیابی به اطلاعات، آزادی بیان و اندیشه و چالشگری در تصمیم گیری  درباره آنان ( مایال، بری، 1995، ص 36). 

بنابراین در ساختار حقوق کودک مبانی حقوقی و انسانی زیر مورد تاکید است: عدم تبعیض جنسی، نژادی، قومیتی و دینی؛ حق حیات، بقا و رشد؛ احترام به دیدگاه کودک؛ عدم شکنجه و باز داشت و زندانی کردن کودکان؛ آزادی اندیشه و دین و شرکت در اجتماعات؛ حق تامین بویژه در موقع بی سرپرستی؛ تامین اجتماعی؛ بیمه و بهداشت و درمان؛ آموزش اجباری، زبان مادری و حق تفریح.

کودکي مفهومی در ابهام!

علیرغم اینکه دولت ایران از سال 1370 با امضای کنوانسیون به جرگه متعهدان مفاد این قانون پیوسته است ولی هنوز در بسیاری از مفاد و رویکرد ها و نحوه اجرای این کنوانسیون با  روح این قانون فاصله دارد. باوجوديكه قريب نيمی از جمعيت كشور در زير سن كودكی قرار دارد و به تعبيری جامعه ايران امروز ‏جامعه‌ای كودكانه بشمار می‌رود وليكن جايگاه كودكان و به تبع آن پديده كودكی در ايران از ابعاد مختلف از ابـهام و ناروشنی بسياری برخوردار است. مروری كوتاه بر تعاريف حدود و ثغـور اين مفهوم در ادبيات مختلف قانونی، شرعی، سياسی و اجتماعی تایید اين نكته خواهد بود:

 .1براساس تعهدی كه دولت به كنوانسيون‌های بين‌ا‌لملل داده است اين تعريف پذيرفته شده است كه كودك شامل كليه افراد تابعه‌ای است كه در فاصله سنی بين صفر تا ۱۸ سالگی قرار دارند.

۲ . از نظر قانون كار كشور كودك شامل كليه افرادی است كه زير ۱۵ سال تمام قرار داشته و هيچ كارفرمايی حق بكارگيری آنان را ندارد.

۳. از منظر قانون استخدام كشوری كه شامل نيروی كار شاغل در بخش دولتی می‌گردد ، افراد زير ۱۸ سال بدليل قرار گرفتن در سن تحصيل و به تعبيری كودكی از اشتغال منع شده‌اند.

۴. از زاويه فقهی و شرعی افراد صغير شامل كسانی است كه در بين دختران زير سن ۹ سالگی و بين پسران زير سن ۱۴ سالگی قرار دارند.  این رویکرد هنوز مبتنی بر تلقی سنتی از کودکی و نگرش بیولوژیک از آنان است.

1.از نظر سياسی نيز افراد واقع در زير ۱6 سالگی بدليل عدم بلوغ سنی وكودك سالی نمی‌توانند در انتخابات سياسی كشور شركت كرده  و رای دهند.

2. از نظر قانون تامين اجتماعی نيز تنها فرزندان آن دسته از بيمه شدگان مي توانند از خدمات بيمه‌ای و درمانی بهره‌مند شوند كه دختران تا سن ۲۵ سالگی و پسران تا سن ۱۸ سالگی بصورت مجرد در خانه پدری باشند.

 در نهايت از منظر نظام آمارگيری كشور نيز افراد زيرسن ۱۰ سال كودك معرفی شده و در مورد وضعيت اشتغال،  افراد بالای ۱۰ سال از زمره كودكان خارج شده است.( طایفی1، علی؛ 1383).

 کودکان و آموزش!

آموزش بعنوان یکی از مفاد حقوق بشر از زمره مفاد حمایتی و زیرساختی برای پرورش شخصیت و سلامت فکری و روحی آنان است. براساس آمارمربوط به آموزش و سواد برای افراد زیر 18 سال، در کل کشور قریب 15 میلیون دانش آموز، حدود یک میلیون نفر نیروی فرهنگی شاغل در مراکز آموزشی و 600 هزار کلاس درس در کل کشور وجود دارد که متوسط دانش آموز به کلاس درس 30 نفر می باشد. دراین بخش به توصیف سیمای کمی و کیفی آموزش کودکان بطور خلاصه پرداخته می شود:آمار سرشماری کل کشور نشان می‌دهد پوشش تحصيلی درمقطع ابتدايی 90 درصد، در مقطع راهنمايی 68 درصد ودر مقطع متوسطه يا دبيرستان 48 درصد می‌باشد. به عبارت ديگر 10 درصد كودكان 6 تا 12 سال، 32 درصد كودكان 12 تا 15 سال  و 52 درصد افراد واقع در سن 15 تا 18 سالگی از امكانات آموزشی محروم مانده ودر سال 1375 در فضاهای آموزشی نبوده اند. پرسش اساسی این است که این تعداد کودک که بیش از 3.5 میلیون نفر را تشکیل می دهند کجا هستند!؟

وضعيت آموزش براساس توزيع منطقه‌ای نيز حاكی است كه نرخ بيسوادی در مناطق شهری 14 درصد و در مناطق روستايی 31 درصد است و بر حسب جنسيت نيز 18 درصد زنان شهری و 38 در صد زنان روستايی بيسواد هستند. اين ارقام نشانگر اين است كه محروميت آموزشی در بين كودكان، نوجوانان و جوانان؛ در بين روستاييان و در بين زنان و در نهايت كودكان دختر بيش از ساير گروههای سنی، جنسی و منطقه‌ای است.

از سوی ديگر از نظر استانی اغلب استان‌های مرزی بويژه سيستان و بلوچستان با 43 درصد ، كردستان با 32 درصد ، آذربايجان غربی با 31 درصد بيسوادی بدترين وضعيت را دارند. وضع زنان استان‌های محروم نيز بيانگر اين است كه زنان سيستانی با 52 درصد ، زنان كردستان با 43 درصد و زنان هرمزگان با 34 درصد بيسوادی از وضعيت محرومتری برخوردارند.

در يك نگاه كلی ديگر ميانگين سطح تحصيل در جمعيت بالای 25 سال در ايران 4.4 سال است كه در مقايسه با كشورهای پيشرفته با ميانگين 10 سال گويای فقر آموزشی قابل توجهی است. اين شاخص در بين مردان 5.1 سال و در بين زنان 3.6 سال می‌باشد. به بيان ديگر سطح تحصيل در كشور برابر با كمتر از نصف سطح تحصيل و سواد در بين ملل پيشرفته است (طایفی2، علی؛ 1384).

برآوردها نشان می دهد حد مطلوب فضای آموزشی 50 درصد کمتر از استاندار جهانی است. درسال تحصیلی 85 تا 85، 27 هزار مدرسه غیر مقاوم، 32 هزار مدرسه تخریبی و خطرآفرین، 5 هزار مدرسه استیجاری وجود دارد.  همچنین از بین 15 میلیون نفر دانش آموز، 9 میلیون نفر درمدارس دو نوبته تحصیل می کنند و حدود بیش از 30 درصد کلاس های درسی چند پایه هستند یعنی چند پایه تحصیلی اول تا پنجم در یک کلاس می نشینند. از سوی دیگر بررسی ها حاکی است فضای حرکتی استاندارد برای  دانش آموزان معادل 2.5 متر است که برای کودکان دانش آموزدر ایران برای  پسر 26 سانتیمتر و دختر 17 سانتی متر است.

 

faghr-101 Kerman.jpg

علاوه بر این، 13.3 درصد دانش اموزان معادل بیش از 2 میلیون نفر و 15.7 درصد دانش آموز تهرانی در معرض خطر اعتیاد قرار دارند و سن گرایش یه اعتیاد به 13 سالگی کاهش یافته است ! همچنین پوشاک احباری تحت عنوان حجاب اسلامی برای دختران حتی دختران زیر سن بلوغ نیز از دیگر مضایقی است که بر کودکان از سوی بزرگسالان تحمیل می شود( وفا، ژاله؛ 1385).

گزارش شاخص‌های آموزشی ايران در مقايسه با ساير كشور‌ها نشان می دهد:

 

قبلی

برگشت

بعدی