ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

بایگانی

حقوق بشر

دانشجو

چون جمع آوری امضا را غیرقانونی محسوب کرد؟ گفت:« اگر کسی چنین استدلال کند که بله جمع آوری چند امضا امنیت را به مخاطره می اندازد در حقیقت به نظام جمهوری اسلامی توهین کرده است و نظام جمهوری را آنقدر سست اعلام کرده که فکر می کند با جمع آوری چند امضا امنیت به مخاطره می افتد، به نظر من کسی که این فکر را اشاعه می دهد و براساس این فکر رای صادر می کند خود مجرم است و اتهام او تشویش اذهان عمومی است زیرا این فکر را به مردم القا می کند که در کشور امنیت نیست و ضریب امنیت آنقدر پایین است که با چند امضا به مخاطره می افتد دو به این طریق است که اذهان عمومی مشوش می شوند. خود این حکم، صادر کننده این حکم تشویش اذهان عمومی کرده است.»(٣)

دیگر احضارهای فراقانونی در تهران و شهرستان ها

بازداشت و بازجویی اعضای کمپین به بهانه های دیگر نیز از جمله فشارهایی است که فعالان کمپین در این مدت متحمل شده اند. در کنار احضارهای پی در پی اعضای کمپین، تهدید آنها به برگزار نکردن جلسات کمپین در منازل شخصی شان و ممانعت نیروهای امنیتی از ورود به جلسات کمپین نیز مانعی دیگر در برابر این حرکت اجتماعی مدنی است که با مسالمت آمیز ترین شکل ممکن پیگیری می شود.

در تهران، نفیسه آزاد، پرستو اللهیاری، نجمه زارع، بهناز شکاریار، نسرین فرهومند و خدیجه مقدم تاکنون به خاطر تشکیل جلسات کمپین در منازل شخصی شان از سوی پلیس امنیت دعوتنامه یا احضاریه دریافت کرده و مورد بازجویی قرار گرفته اند. شیرین عبادی این اقدامات را فراقانونی می داند و می گوید:« متأسفانه اخیراً شیوه جدیدی از نقض حقوق بشر در ایران باب شده و آن این است که روز به روز دامنه آزادی اجتماعات که مورد تأکید قانون اساسی نیز هست تنگ تر شده است. این شیوه برخورد محدود کردن هر چه بیشتر آزادی اجتماعات است که نشان از عدم توجه به مقررات قانونی خود قانون اساسی دارددرکنار این احضارها براساس گزارش های رسیده از سوی فعالان حقوق زن و اعضای کمپین در شهرستان ها تاکنون فعالان کمپین در شهرهای دیگری چون اصفهان، شیراز، کرمانشاه، انزلی، رشت، همدان نیز مورد بازجویی قرار گرفته اند.

بدین ترتیب براساس آمار به دست آمده، تاکنون ۴٣ نفر از اعضای کمپین بازداشت شده اند که جرم ۱۵ نفر آنها جمع آوری امضا بوده است. سایر بازداشت ها به دلیل فعالیت های دیگر در کمپین بوده .اتهام تمامی آنها اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام عنوان شده است.

همچنین تا کنون حدود ۶ نفر از اعضای کمپین به طرق گوناگون از سوی پلیس امنیت مورد احضار و بازجویی قرار گرفته اند.

« مزدک » متفکر بزرگ ایرانی

بنیانگذار سوسیالیسم جهانی

مژگان کرد قره چلو

21 نوامبر سال 488 شمسی، درست 1360 سال پیش از انتشار « مانیفست کمونیست » از سوی کارل مارکس ، مزدک عقاید اقتصادی - اجتماعی خود را که نوعی سوسیالیسم بود اعلام داشت و ترویج آن را آغاز کرد. مزدک پسر بامداد که یک روحانی زرتشتی بود از شهر استخر فارس (شیراز) بود مدعی شد که این عقاید تفسیر درست آموزش های زرتشت است که هدفی جز نیکبختی بشر ندارد و زمانی این نیکبختی تحقق خواهد یافت که برابری انسانها تأمین شود. از اوایل قرن 19 که عقاید مزدک مورد تحلیل و تفسیر اندیشمندان و مورخان بزرگ قرار گرفت روز 21 نوامبر برای روشنفکران چپ، روزی گرامی بوده است. مزدک که معتقد به خدا بود می گفت که برای تأمین برابری انسانها، باید مالکیتها عمومی باشد و هرکس در حد نیاز خود از محصول و تولیدات استفاده کند. خدا انسانها را هنگام تولد برابر می آفریند و باید این برابری در طول حیات آنان حفظ شود. آزادی موهبت بزرگی است، ولی بدون برابری اجتماعی - اقتصادی آزادی احساس نخواهد شد.انسان دائماً نیاز به اندرز دارد تا از راه صواب خارج نشود. برتری جویی و حرص مال زدن ریشه همه مسائل و مفاسد است که نباید اجازه داده شود در افراد پدید آید، زیرا که ذاتی نیست.

مزدک انسان را مستحق زندگی در آرامش و شادی اعلام داشت که تبعیض ها، بی عدالتی و عدم برابری این آرامش و شادی را از انسان که عمری کوتاه دارد سلب می کند و خلاف اراده خدا از آفریدن انسان است؛ به عبارت دیگر انسان برای زجر کشیدن به دنیا نیامده است و تا منابع تولید مشترک نباشد زجر کشیدن هم از میان نخواهد رفت.

مزدک در عین حال با استثمار زنان به صورتی که بود مخالفت کرد و نسبت به این روش ثروتمندان که به خود اجازه ازدواج با طبقات دیگر را نمی دهند ابراز انزجار کرد و این عمل را تقسیم انسان به درجه اول و دوم که خلاف اراده خداست خواند.

جامعه ایران در آن زمان تشنه شنیدن چنین مطالبی بود، زیرا در سالهای پیش از آن کشور دچار خشکسالی و دو شکست نظامی از هپتالها شده بود که به شمال خاوری ایران تجاوز کرده بودند و دربار سلطنتی هم پس از مرگ « پیروز » پسر و جانشین یزدگرد سوم وضعیت پایداری نداشت و ضعف « شاه بلاش » باعث قدرت گرفتن بزرگان کشور و فشار بیشتر بر طبقه پایین شده بود. عوام الناس با شنیدن عقاید مزدک پیرو او شدند و هر روز بر شمار آنان افزوده می شد.قباد نیز که تازه شاه شده بود راه حل مزدک را پذیرفت، از هواداران وی شد و به حمایت از او برخاست.

ثروتمندان و فئودالها که منافع خود را شدیداً در مخاطره دیدند دست بکار توطئه شدند و در صدد بر آمدند که روحانیون زرتشتی (موبدها) را با خود همراه کنند، ولی در اوایل کار دهان موبدان بسته بود زیرا که مزدک عقاید خود را با استناد به اوستای زرتشت (اوستا به معنای قانون است) و زند (تفسیر- تفسیر اوستا) بیان می داشت و به عقاید مانوی و نیز میترائیسم و حتی بودائیسم توسل می جست. فئودالها در سالهای اول به دلیل این که ژنرالهای ارتش در دو جنگ درگیر بودند و در دسترس نبودند که از آنان استمداد شود جز توطئه پنهانی کار دیگری نمی توانستند بکنند.

پیشرفت عقاید مزدک حدود 11 سال بود و عقاید او که نوید بزرگی برای عوام الناس بود در این مدت جهانگیر شده بود و کاووس و « زم » دو پسر از سه پسر قباد هم پیرو عقیده مزدک شده بودند.

هنگامی که پیروان مزدک وارد عمل شدند و به مصادره و اشتراکی کردن اموال ثروتمندان و تحریک کشاورزان به عدم تادیه سهم مالکانه دست زدند کار به جدال کشید. افسران ارتش هم که عمدتاً مازندرانی بودند به صف مخالفان مزدک پیوستند زیرا که سربازان پیاده تحت تأثیر حرفهای مزدک خواهان پیوستن به سواره نظام و ارتقاء به مقام افسری شده بودند. در این هنگام مزدک روش ازدواج مرسوم را غیر انسانی خواند وخواهان لغو آن شد. هدف مزدک برداشتن سد ملاحظات طبقاتی ازدواج بود زیرا که در آن زمان پسر ارباب ده نمی توانست با دختر یک کشاورز ازدواج کند و بالعکس و اگر چنین ازدواجی هم صورت می گرفت غیر رسمی بود و چنین زنی زوجه درجه دوم بشمار می آمد. اظهارات مزدک در این زمینه سوء تعبیر شد و روحانیون نیز مخالفت خود را با او علنی کردند که حرمت ازدواج را شکسته و آن را هم اشتراکی کرده است. مخالفان با قباد ملاقات کردند تا از حمایت از مزدک دست بردارد که قباد نپذیرفت که بر ضد او کودتا راه انداختند و در قلعه فراموشی در نزدیکی شوشتر زندانی اش ساختند که یک سرهنگ سوار به نام سیاوش او را نجات داد.

قباد پس از بازگشت به قدرت، دیگر از مزدک حمایت نکرد و دست پسر دیگرش خسرو انوشیروان (نوشیروان و انوشک روان هم نوشته اند) را در سرکوب مزدکیان باز گذارد و وی مزدک و مزکیان را تا سال 524 میلادی قلع و قمع کرد ولی عملیات ضد مزدکیان تا 528 میلادی ادامه یافت.عقاید مزدک در آسیای میانه و اروپا باقی ماند و رو به تکامل گذارد و می توان گفت که مزدک بانی فرضیه های سوسیالیستی سه چهار قرن اخیر بوده است. عقاید مزدک در دوران جنبش های استقلال طلبانه ایرانیان بار دیگر به میان آمد و در گرایش ایرانیان به شیعه مؤثر بود.

صفحه قبل

برگشت

صفحه بعدی