ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

 

کالبد شکافی حقوق بشر

کیوان رفیعی

مقدمه

حقوق بشر از مهمترین موضوعات و پیچیده ترین مباحث عصر ما میباشد ، که قدمتی به تاریخ نوع بشر دارد و این حقیقت که در طی دهه های اخیر نقش این واژگان پررنگ تر و تفکر آن در جوامع سیرصعودی داشته است نمی تواند دلیلی باشد بر فقدان این حقوق در دوره های پیشین و ادوار گذشته .

در ادوار گذشته و در دوره کم رنگی این حقوق بعنوان مثال عصر برده داری ، برده مطمئناٌ نمیدانست که او نیز حقوقی را داراست که ما امروز مدعی داشتنش هستیم ، اما این عدم شناخت نمیتواند در واقعیت حقوق بشر خللی ایجاد کند .اگر ناآگاهی آن برده از کروی بودن زمین بتواند ما را نسبت به کروی بودن زمین چه در حال و چه در گذشته به شک بیاندازد . نا آگاهی او از حقوق انسانیش هم تا همان اندازه ممکن است ما را در اعقتاد به واقعیت حقوق بشر به شک اندازد . بنابراین کاملاً بجاست بگوییم برده دارای حقوقی بوده است که خود کمترین آگاهی نسبت به آن حقوق نداشته است .

نتیجتاً ، اگر شخصی قدرت درک حقوق بشر را نداشته باشد ، نباید پنداشت که این حقوق فاقد حقیقت و عینیت است بلکه بر اساس استنباط و استنتاج منطقی این خواهد بود که چنین شخصی قدرت شناسایی یا احساس برخی چیزها را ندارد و به همین علت از درک حقوقی که وجود دارد عاجز است ، بنابراین از هر «هست»  ، «باید» نتیجه گرفته نمیشود.

ارتباط انسانها سنگ بنای جامعه انسانی است و تقویت ارتباطات ، جامعه جدید را چنان از جوامع پیشین متمایز ساخته است که برخی عصر نو را عصر ارتباطات می خوانند . به همین دلیل امروز گفتمان حقوق و حقوق بشر در پائین ترین لایه های اجتماعی و دور افتاده ترین مناطق جهان به چشم میخورد.

آنچه در پی می آید ، دفاع از حقوق بشر ذاتی و کشیدن خط بطلان بر اندیشه مزورانه حقوق بشر اسلامی که تنها ابزار و سفسطه عناصر فرصت طلب است می باشد . این نوشته که در گوشه سیاه چالها و زندانهای جمهوری اسلامی به رشته تحریر در آمد را تقدیم میکنم به تمامی زندانیان عقیدتی در سراسر دنیا و انسانهای آزاده ای که قلبشان برای صلح و دوستی ، آزادی و امنیت نوع بشرفارغ از هر رنگ و نژاد و مذهب و جنسیتی میتپد .

کیوان رفیعی زمستان 86

Email : info@keyvanrafiee.com

Site : http://www.keyvanrafiee.com/

Email : keyvan.rafiee@hra-iran.org

Site : http://hra-iran.org/

Email HRA.Iran : info@hra-iran.org

Tel HRA.Iran office : +98 21 82185473

Tel office : +1 310 5983634

فصل اول

حقوق بشر از دیدگاه فلسفی

« حقوق بشر ، تنها به واسطه انسان بودن فارغ از هر دست آورد غیر طبیعی به انسان تعلق میگیرد .در این بخش قصد داریم که حقوق بشر ذاتی را مطرح و اندیشه مزورانه حقوق بشر اسلامی و غیره را با هر پیشوند و پسوندی خط بطلانی بکشیم. »

بشر: در ظاهر واژه "حقوق بشر" ، حقوق دارای تقدمیت بر بشر است اما این تقدمیت ظاهری همچون نتیجه گیری معروف دکارت از جمله " من فکر میکنم پس هستم" که وجودیت فکر را در گرو وجود انسان و نه مستقل میشمارد ، واقعیتی معکوس دارد ، یقیناً ما نیز حقوق مورد اشاره را در بستر حیات بشر به شمار می آوریم و به همین دلیل نیاز است پیش از پرداختن به حقوق، اجمالاً تعریفی کلی از بشر ارائه دهیم.در باب کیستی و چیستی انسان تعاریف و آراء متفاوتی ارائه گشته است . اما اغلب اندیشمندان و فلاسفه از اگوستین تا داروین در یک جمله اشتراک دارند که " انسان موجودی است اجتماعی و دارای شعور" ، همانطور که از این اشتراک برمی آید، انسان در متن حیات و موجودیت خود به دو مولفه اجتماعی بودن و شعورمند بودن تعریف گشته است .زیست شناسان نیز انسان را موجودی دارای شعور و دارای نیروی تفکر استدلالی میدانند ومعتقدند انسان تنها موجود زنده ای است که میتواند اطلاعاتی را که کسب کرده است از نسلی به نسلی دیگر انتقال دهد و به این ترتیب سلطه انسانی و تکامل آن در دنیا را منتسب به این شاخص ها میدانند .

اندیشمند برجسته جان لاک (1632-1704م ) انسان را فرزند محیط طبیعی و اجتماعی خود معرفی میکند ، وی در رساله های "رساله ای پیرامون فهم انسان" و "برخی ملاحضات پیرامون آموزش و پرورش " سیر تکامل انسان پس از تولد را با جذب داده های مختلف از طریق ارگان حسی خود (چشم ، گوش و غیره ) به واسطه بهره مندی ازمغز و طبقه بندی این اطلاعات و داده ها به صورت ایده میداند ، ایده هایی که ارزش های اخلاقی و دانش تجربی انسان از جهان را تشکیل میدهند . بنابراین دیدگاه پذیرفته شده ، توانایی و دانش انسان به طور کامل محصول یادگیری تجربی از طریق روندی است که معمولاً تداعی ایده ها¹ خوانده میشود ، از طریق ساخت نظریات ترکیبی از واحدهای ساده ، بنابراین لاک انسان را موجود معقولی میداند که بر پایه و از طریق کنش و واکنش با همنوعان و محیطش پیوسته تکامل می یابد.

کارل مارکس (۱۸۱۸ - 1۸۸۳) و بسیار اندیشمندان دیگر نیز در مورد تاثیر پذیری انسان از محیطش با لاک هم رای هستند . حتی توماس هابز (1588-1679) که انسان را حیوانی تعریف مینماید که بر پایه تفکر سود نگرانه هر حرکت و جنبشی را انجام میدهد نیز، تعریفی در موید مطالب فوق ارائه میدهد.

در این مجموع میتوان انسان را موجودی اجتماعی دارای شعور که فرزند محیط طبیعی و اجتماعی خود است اما در عین این فرزندی توانایی تغییر همین محیط را نیز دارد تعریف نمود .

حق: پس از تعریفی اجمالی از بشر و قبل از بررسی دلایل انتساب حق به انسان لازم است جهت تنویر، واژه حق² نیز مورد بازکاوی قرار گیرد.

حق در فلسفه اخلاق ژکس ، به معنای توانایی اخلاقی تعریف گشته است ، یعنی هر کسی اختیار دارد آنچه را که از خود میداند و آنچه را که در راستای منافع خود و متعلق به خود میداند را بخواهد و مطالبه کند . حق را میتوان همان اختیار یا آزادی نیز تعبیر نمود . بطوریکه هابز ، حق را آزادی انجام دادن یا خودداری از انجام عملی میداند که پیوستگی گسست ناپذیری با قانون دارد .

حق بر دو قسم حق طبیعی یا تکوینی و حق اجتماعی یا تشریعی تقسیم میگردد.

Textfeld: 1-Association Of  Ideas
2- Eaquum

طبیعت: دلیل انتساب حق به انسان یا اصطلاحاً حلقه مفقودی که حق و انسان را با یکدیگر مرتبط و ترکیب مینماید و انسان دارای حق را پدید می آورد طبیعت است ، " طبیعت انسان ".

طبیعت مورد اشاره در مقابل فرهنگ و تاریخ قرار ندارد ، بلکه بین خود و همه آنچه که انسانها به طور قراردادی یا از روی عادت پذیرفته اند مرزبندی میکند . ما طبیعت را به  عنوان مرجع  هنجارساز میدانیم و به همین دلیل طبیعت را در مقابل تمامی دست آوردهای پوزیتیو (اثباتی) و آفریده انسانی میدانیم ، طبیعی مرحله قبلی و بعدی آن چیزی است که انسان از طریق پوزیتیویستی (اثباتی – علمی) کسب کرده است .پروفسور اتفرید هوفه در تعریف مفهوم وصفی طبیعت ، به

 

قبلی

برگشت

بعدی