ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

ملا حسنی

مسئله ملی  و فدرالیسم

بایگانی

دانشجو

حقوق بشر

 

کالبد شکافی حقوق بشر

 بخش 2                                                     کیوان رفیعی

فصل دوم

تاریخ تکامل حقوق بشر

ما همواره حقوق را بعنوان یک «هست» قلمداد مینماییم ولی این هست باعث نمی شود که شناسایی و تبیین آن را نیز بصورت یک «باید» و بطور مطلق از بدو تشکیل اجتماع ثابت دانیم . بلکه شناسایی و تبیین حقوق نیز همراه تکامل اجتماعی تکمیل تر شده است .قصد داریم در این بخش با بررسی اجمالی فرازهایی مهم از تاریخ تکامل قوانین که  تبیین کننده حقوق انسانی میباشد ترسیمی از قوانین از اجتماع اولیه تا بشر متمدن و عدالت  درجهان امروزبدست آوریم »

قوانین حمورابی

طبق مستندات موجود، اولین و جامعترین قوانین ، توسط حمورابی پادشاه مقتدر بابل در سالهای 2080 تا 2123 قبل از میلاد تدوین و تنظیم گردید که به واسطه آن نظمی تا هزار وپانصد سال در سرزمین بین النهرین برقرارگشت ، این منشور که در راستای رفع تبعیضات و بی عدالتی ها برروی سنگهایی مکتوب و در معبد مردوک و در معرض دید عموم قرار داشت دارای 285 ماده بود که در امور فردی ، اجتماعی ، سیاسی و مدنی قوانین نسبتاً جامعی به شمار می آید.

در این منشور از موضوعاتی همچون دادن رشوه به قاضی ، خریدن شهود ، بیعدالتی قضات ، افترا ، قسم دروغ ، جنایت بر علیه مالکیت ، روابط ارباب و رعیت ، حقوق خانواده ، حقوق تجارتی ، تعدی بر شخص ، دستمزد طبابت ، دستمزد معمار ، کشتی سازی ، اجاره کشتی ، کرایه حیوانات ، تامین خسارت ، وظایف ارباب نسبت به رعایا و بالعکس و... سخن گفته شده است.

جامعه در این قانون در سه دسته و چهار طبقه تعریف شده است . یعنی مردم آزاد ، آزاد شده و برده و هر فرد عضو یکی از چهار طبقه ، روحانیون ، مستخدمین دولتی ، سربازها یا تجار و کسبه میباشد ، همه در مقابل این قانون برابر بودند و اثری از ملی گرایی و مزایای آن به چشم نمیخورد و بابلی و غیربابلی برابر بودند ، یکی از موارد مهم و شگفت آور در این قوانین توجه ویژه به حقوق زنان در بیش از چهارهزار سال پیش است . همچنین حمایت از مالکیت خصوصی ، سرمایه داری و بانک داری از دیگر شاخصه های قوانین حمورابی میباشد .

قوانین حمورابی بر پایه منافع اجتماع و نه برداشتی از مذهب یا قواعد اخلاقی شکل گرفته است ، کاهنان از قدرت محاکمه خلع و محاکمه به قضات پادشاهی سپرده شده است و کیفرها براساس میزان خسارت تعیین شده است و به عبارتی «چشم در ازای چشم ، دندان در ازای دندان».

علیرغم مجازاتهای بدوی همچون بریدن گوش برده نافرمان ، بریدن زبان اولاد جسور ، بریدن پستان دایه مقصر ، بریدن دست جراح غیرماهر مقصر ، اعدام دزد و... در این قوانین کیفردهی و انتقام شخصی منع شده است و تنها ارگان ذیصلاح تعیین کننده و کیفر دهنده دادگاه میباشد که مطابقت این موضوع را کاملا با دلایل و شرایط تشکیل اجتماع سیاسی که پیشتر گفته شد هماهنگ می بینیم .از این رو به اهمیت نقش حمورایی و قوانین وی در تاریغ تکامل حقوق پی میبریم .

برای آشنایی بیشتر گزیده ای از قوانین حمورایی را در ذیل بررسی می نمائیم :

- غلام و کنیز می توانند مالک باشند و در تحت حمایت قوانین اند،کشتن بنده بدون محاکمه ممنوع است ولی میشود آنها را فروخت .

- ارباب خودش زمین را شخم میزند و یا غلام یا کنیز را به این کار مامور می کند، تجارت و حمل و نقل آزاد است ، داد و ستد به معاوضه است و با پول، حلقه های سیمی که وزن معینی دارند ، مقیاس نرخها می باشند .

- اگر آزاد با کنیزی ازدواج کند آن کنیز مقام آزادی می یابد ، جهیز مال زن یا خانواده پدر اوست، ولی شوهر می تواند از آن بهره بردارد ، زن و شوهر مسئول قرض یکدیگر که قبل از ازدواج حاصل شده نمی باشد .

- اگر شوهر زنش را طلاق دهد، باید جهیز او را رد کند و یک سهم پسری از مال خود به او ببخشد، ولی اگر زن نازاست فقط  جهیزش به او بر میگردد .

- در صورت خیانت زن ، شوهرش او را برده میکند ، اگر مرد اسیر شد زن میتواند شوهر کند ولی اگر شوهر اولی برگردد باید به خانه او برگردد .در صورت تهمت زدن به زن محاکمه خدایی میگردد یعنی زن خود را به رود می اندازد و اگر آب او را غرق نکرد بی تقصیری او ثابت میشود .

- مرد از زنش ارث نمیبرد زیرا مال زن متعلق به اولاد اوست ولی زن بعلاوه جهیز خود سهمی از مال شوهر متوفی بعنوان هدیه دریافت می کند ، زن مختار است اموالش را خودش اداره کند، اجاره بدهد، جهیز خود را پس بگیرد، مال خود را ببخشد، تجارت کند، کسبی پیش گیرد،  یا در زمره روحانیون در آید .

- زنان بیوه و دختران متقلا محاکمه میشوند و زنهای شوهردار به واسطه شوهرا نشان،زن پس از مرگ شوهر خود میتواند به دیگری شوهر کند و اگر شوهر او مانع شود محکمه دخالت کرده اجازه می دهد،هر گاه اولاد زن از شوهر اول صغیر باشند محکمه قیم معین میکند .

- اولاد از هر مادری که باشند در بردن ارث مساوی هستند، ولی پدر میتواند وصیت کند که مال غیر منقول را به پسر محبوب او بدهند، اولاد جهیزمادرشان را بالسویه تقسیم میکنند، ولی مادری میتواند هدیه ای را که از شوهر خود دریافت کرده به یکی از اولاد خود بدهد، دخترانی که جهیز گرفته اند از ارث محرومند ولی آنهائیکه جهیز ندارند در بردن ارث با پسران مساوی اند .

- برادران وارث خواهرانند، ولی پدر میتواند در حیات خود قسمتی از مال خود را به دختران بدهد، با این شرط که آنها بهر کس که بخواهند بموجب وصیت واگذارند .

- در این مورد برادران به مال خواهران حقی ندارند، پسرانیکه از زنان غیر عقدی متولد شده اند و بعد پدرشان آنها را به اولادی شناخته، با اولادی که از زنان عقدی تولد یافته اند مساوی ارث میبرند، ولی اینها مزایایی ندارند .

- پسرانیکه به اولادی شناخته نشوند فقط آزاد میشوند، دختری که از زن غیره عقدی است از برادران خود جهیز میگیرد .

- طلبکار میتواند حبس بدهکار را در صورت عدم تادیه قرض بخواهد، ولی اگر بدهکار از بدرفتاری طلبکار بمیرد، طلبکار مسئول است، تادیه ممکن است با پول یا گندم و جو بعمل آید .

-          اگر کسی پدر خود را بزند، باید دستش بریده شود .

- اگر بیماری بضاعت مالی نداشته باشد، باید پزشک مطابق بضاعت او اجر و مزد دریافت کند .

منشور کورش کبیر

بسیاری از اندیشمندان کورش کبیر پادشاه ایران را بنیانگذار و مجری حقوق بشر می دانند

وی در 538 سال قبل از میلاد و پس از فتح بدون خونریزی بابل که منجر به آزادی قوم یهود از بند شد. منشوری بر روی استوانه ای گلی تدوین کرد که در آن بسیاری از حقوق اساسی همچون آزادی عقیده و مذهب را به رسمیت شناخت .

در زمانی که قشونهای فاتح جز قتل و غارت و به بند کشیدن مردمان مغلوب راهی نمی شناختند چنانچه آشور نصیرپال، پادشاه آشور (884 ق.‌م) در كتیبه خود نوشته است: ‘‘… به فرمان آشور و ایشتار، خدایان بزرگ و حامیان من … ششصد نفر از لشكر دشمن را بدون ملاحظه سر بریدم و سه هزار نفر از اسیران آنان را زنده

 

 

قبلی

برگشت

بعدی