ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

 

سیاست کلی رژیم نقشی  بازی کنند. با توجه به آن‌چه گفته شد، ایرانیان غیرمسلمان که به اقلیت‌های مذهبی شناخته شده نیزتعلق ندارند هم‌چون پیروان بهائیت و لائیک‌ها در جمهوری اسلامی فقط هنگامی از «حق زیستن» برخوردارند که «بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدامی نکنند».

البته در اصل 19 آمده است که «مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند این‌ها سبب امتیاز نخواهد بود». اما در این اصل مقوله دین فراموش شده است، آن‌هم به این دلیل که در قانون اساسی جمهوری اسلامی باور دینی سبب نابرابری آشکار میان ایرانیان می‌گردد.

بنا بر قانون اساسی مشروطه حکومت باید دارای وجهی دمکراتیک می‌بود، اما شاهان پهلوی دیکتاتوری خود را جانشین حکومت دمکراتیک متکی بر قانون ساختند. در عوض قانون اساسی جمهوری اسلامی دو سیستم دمکراتیک و دیکتاتوری را درهم آمیخت که بر مبنای آن رئیس‌جمهور (اصل 114) و نمایندگان مجلس (اصل 62) پس از عبور از صافی «شورای نگهبان» (اصل 99) از سوی مردم‌ برگزیده می‌شوند، اما بنا بر اصل 57 قانون اساسی جمهوری اسلامی هر سه قوای دولتی باید زیر نظارت «ولایت مطلقه‌ی امر و امامت«، یعنی «ولی فقیه» قرار داشته باشند که خود بنا بر اصل 107 برگزیده «مجلس خبرگان» است که از روحانیت شیعه منتخب مردم تشکیل می‌شود. (7) پس انقلاب 1357 مردم ایران را به دولت دمکراتیک گامی نزدیک‌تر نساخت و بلکه برعکس، در قانون اساسی جمهوری اسلامی استبداد ولایت فقیه جنبه قانونی و رسمی به‌خود گرفت و فراسوی نهادهای دمکراتیک قرار داده شد. پس اگر انقلاب مشروط را تلاش ناکامی برای تحقق دولت دمکراتیک در ایران بدانیم، باید انقلاب 1357 را گامی موفق در جهت تحقق دولت ضد سکولار و ضد دمکراتیک دانست.

اما ستیزه‌جوئی رژیم ولایت فقیه با منافع اسرائیل و ایالات متحده در منطقه و پافشاری این رژیم بر حق ایران در غنی‌سازی «صلح‌آمیز» اورانیوم که سبب چند مصوبه علیه ایران و تنگ‌تر شدن حلقه محاصره اقتصادی، مالی، بانکی و عدم دسترسی دانشمندان ایران به دانش جهانی شده است، این توهم را برای بسیاری از ایرانیان به‌وجود آورده که رژیم اسلامی نه فقط رژیمی مستقل از امپریالیسم جهانی است، بلکه هم‌چنین از حاکمیت و منافع ملی ایران در برابر دولت‌های زورگوی جهان پشتیبانی می‌کند.

همان‌طور که در پیش گفتیم، فقط حکومت‌هائی که در فضائی آزاد و بدون ارعاب و ترس توسط توده‌ها در انتخاباتی منصفانه برگزیده شوند، می‌توانند خود را حکومت‌های ملی بنامند و مدعی «حاکمیت ملی» شوند، زیرا اکثریتی که در مجلس وجود دارد و از چنین حکومتی پشتیبانی می‌کند، بازتاب دهنده اراده اکثریت خلق است. و از آن‌جا که در ایران انتخابات آزاد وجود ندارد و نامزدهای نمایندگی مجلس باید از صافی «شورای نگهبان» عبور کنند، در نتیجه با انتخاباتی آزاد و منصفانه که در آن همه شهروندان از حقوقی برابر برخوردار باشند، روبه‌رو نخواهیم بود، هر چند بیش از 20 میلیون مردم در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند و کسی چون حجت‌الاسلام محمد خاتمی را به‌ریاست جمهوری خود برگزینند. بنابراین حکومت جمهوری اسلامی نمی‌تواند بازتاب دهنده حاکمیت ملی ایران باشد.

نتیجه آن که استقلال پدیده‌ای نسبی است و با توجه به وضعیت کنونی جهان نمی‌توان از دولتی مستقل و یا غیرمستقل سخن گفت، مگر آن که سرزمین ملتی چون ملت فلسطین مستعمره باشد و چنین ملتی برای استقلال خود مبارزه کند. در عوض هر حکومتی، چه استبدادی و دیکتاتوری و چه دمکراتیک بازتاب دهنده حاکمیت دولت است، اما فقط حکومت‌های دمکراتیک می‌توانند در عرصه درونی و در مراوده با جهان بیرونی بازتاب دهنده حاکمیت ملی باشند، زیرا از سوی ملت برگزیده شده‌اند. هم‌چنین حکومت‌های دمکراتیک می‌توانند در مواردی در پی تحقق برنامه‌هائی باشند که با منافع ملی در تضاد قرار داشته باشند، و یا آن که حکومت‌های نادمکراتیک در رابطه با خواست‌ها و منافع گروهی خویش می‌توانند سیاست‌هائی را در پیش گیرند که هم‌زمان منافع مشترک هیئت حاکمه و منافع مردم را بازتاب دهد. در بهترین حالت می‌توان سیاست‌های هیئت حاکمه جمهوری اسلامی در رابطه با پروژه اتمی، دفاع از حقوق ملت فلسطین و مبارزه با هژمونی اسرائیل و آمریکا در منطقه را از این دسته دانست. این حکومت بنا بر سرشت قانون اساسی خود نمی‌تواند بیانگر «حاکمیت ملی» ایرانیان باشد، زیرا فاقد مشروعیت دمکراتیک است.

پانوشت‌ها:

1-       بنگرید به Karl Marx: "Zur Kritik der politischen Ökonomie", Dietz Verlag Berlin, 1971, Seite 244

2-       کارل مارکس، فریدریش انگلس: «مانیفست حزب کمونیست»، به فارسی، انتشارات پکن، صفحه 41

3-       بنگرید به سایت تابناک، 14 فوریه 2008،  http://www.tabnak.ir/pages/?cid=41961

4-       بنگرید به    http://de.wikipedia.org/wiki/Deutschland  http://de.wikipedia.org/wiki/Deutschland#Wirtschaft

5-  در رابطه با گروه 20 یادآوری این نکته مهم است که 63,3 درصد جمعیت جهان در این 20 کشور می‌زیند و 89,3 درصد از تو لید ناخالص جهان را تولید می‌کنند. ایران از نقطه نظر تولید ناخالص سرانه خود که در سال گذشته نزدیک به 300 میلیارد دلار بود، باید عضو گروه 20 می‌بود، اما به‌دلائل سیاسی از ایران برای شرکت در نشست این گروه دعوت نکردند.

6-       نقل قول از یکی از سخنرانی‌های خمینی پس از اشغال سفارت ایالات متحده در تهران

7-       در رابطه با نقل قول‌ها از متن قانون اساسی جمهوری اسلامی بنگرید به: دکتر سید جلال‌الدین مدنی: «حقوق اساسی و نهادهای سیاسی جمهوری اسلامی ایران»، نشر همراه، 1373

 

واکنش شخصیت‌های سیاسی به شکست تیم ملی

مهدی باقر‌نژاد

پس از شکستِ باشکوه تیم ملی‌ایران به عربستان در هیات سربازانِ خدوم نظام در محضر مبارکِ محمود احمدی‌نژاد، شخصیت‌های مهم سیاسی کشور به این شکست واکنش نشان دادند. جمیع این افراد، هرگونه ارتباط بینِ اظهارت‌شان و انتخابات در پیش رو را شدیداً تایید کردند.

dolatnohomfootbal

در اینجا، چکیده‌ای از بیانات این شخصیت‌های معظم را ذکر می‌کنیم:

محمود احمدی‌نژاد:  به علی‌آبادی دستور داده‌ام که عامل این شکست را شناسایی و به اشد مجازات برساند. من به عنوان خادم این ملت اعلام می‌کنم که عامل این شکست، به یقین از دشمنان قسم‌خورده نظام جمهوری اسلامی است.

 

قبلی

برگشت

بعدی