ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید آزادگی 


 

نیشگونه

ملا حسنی

بایگانی

سید ابراهیم نبوی

صدا

دانشجو

 
 

بلافاصله پس از پيروزی انقلاب ۵۷ نيز جريان هايی ظهور كرد كه معمولاً در همه تجمعات و راهپيمايی های گروه های سياسی چپ و لائيك و حتی ليبرال مذهبی حاضر شده و مراسم آنها را به خشونت می كشاندند. اين اقدامات خصوصاً در جريان انتخابات مختلف تشديد می شد و اين گروه ها با حمله به ستادهای انتخاباتی گروه های ديگرانديش و تخريب پلاكاردهای تبليغی اين گروه ها خودنمايی می كردند. آنچه در ساختار ايدئولوژيك اين گروه ها جالب توجه است، خاستگاه مذهبی آن است. اين جريان ها معمولاً به نفع احزابی وارد عمل می شدند كه خود را ذيل چتر برخی از روحانيان سنتی معرفی می كردند. با اين حال عملكرد آنان مورد انتقاد بخشی گسترده از طيف روشنفكر روحانيان نيز قرار داشت. مهم ترين اين اعتراض ها از سوی مرحوم آيت الله طالقانی صورت گرفت كه بارها در سخنرانی های عمومی و يا نماز جمعه از حمله گروه هايی كه به اسم اسلام خشونت ورزی می كردند، انتقاد كرد.

آيت الله بهشتی، دبيركل حزب جمهوری اسلامی نيز در گفت وگوهای مطبوعاتی اش تاكيد می كرد كه او و دوستانش موافق چنين برخوردهايی نيستند. اما او اولين بار در برابر خشونت فيزيكی، خشونت در گفتار سخنرانان مراسم هايی را مطرح می كرد كه توسط اين گروه ها مورد حمله قرار می گرفتند. بهشتی می گفت اين افراد نيز بايد خشونت در گفتار خود را ترك كنند. تعبير «خشونت در گفتار» بعدها به انحای مختلف به كار رفته است. در همان زمان نامه مرحوم سيداحمد خمينی نيز در اعتراض به حمله گروه های فشار اهميت تاريخی اساسی پيدا كرده است. وی اين نامه را اواخر سال ۱۳۵۹ نوشت و به حملاتی كه با نام اسلامی و مذهبی صورت می گرفت اعتراض كرد. با يك دست شدن حاكميت در اوايل دهه شصت، گروه های فشار كاركرد خود را از دست دادند و ديگر تحركی از جانب آنان ديده نمی شد.با گذشت زمان و آغاز شكاف در ميان روحانيان، زمينه برای ظهور مجدد گروه های فشار فراهم شد. اواخر دهه هفتاد حسين مرعشی از اعضای حزب كارگزاران سازندگی گفته بود: «قاعدتاً در مجموعه حاكميت، افراد و نيروهايی هستند كه نظراتی دارند كه نمی توانند به طور رسمی آن را مطرح كنند. بنابراين آن را به طور غيررسمی و در قالب گروه های فشار می زنند» [پيام امروز _ ش ۳۳ _ ص ۲۱] امكان گمانه زنی در اين باره كه چه كسانی از اين گروه ها حمايت می كنند وجود ندارد. اين مسئله هم به دليل وضعيت خاص ايران است و هم به علت عدم امكان تحقيق بی طرفانه درباره آن گروه ها.

 اما كوشش برای پاسخ به پرسشی ديگر می تواند تا حدی ما را به اين مسئله نيز نزديك كند. و آن اين است كه كاركرد گروه های فشار در ايران چيست؟

برخلاف آنچه معمولاً گفته می شود، سازماندهی گروه های فشار چنان نبوده است كه انسجام تشكيلاتی مناسبی ميان آنان به وجود آورد. در حالی كه اين جريان ها در شهرهای مختلف شكل گرفته اند و حالت نيمه مستقلی يافته اند، انشعاب های درونی آنها چشم گير بوده است. خبری شدن اين انشعاب ها نيز خود نشانی ديگر از ضعف تشكيلاتی چنين جريانی است كه اصولاً می بايد تحولات درونی آن پشت پرده انجام شود.از اين نكته می توان پی برد كه كاركرد گروه های فشار، كاركردی استراتژيك نيست، بلكه حداكثر به صورت تاكتيكی از آنها استفاده می شود. و به همين دليل است كه چون بسياری ابزارهای سياسی ديگر، تنها زمانی به ميدان می آيند كه بتوانند نقش تاكتيكی خود را ايفا كنند.

به اين ترتيب می توان تصور كرد كه حاميان اين گروه ها بيش از آنكه به تربيت يك نيروی عمل كننده در عرصه عمومی ايران بينديشند (كه موضعی استراتژيك است) به دستاوردهای مقطعی در نقاط عطف سياسی می انديشند (كه موضعی تاكتيكی است). شايد اين

 
 

نگاهی به گروه های فشار

آگاهیم که سازماندهی و هدايت گروه های فشار از وظايف اصلی حوزه پنهان قدرت در جمهوری اسلامی است.

اين گروهها در همه دوره حيات جمهوری اسلامی به عنوان بازوی غير رسمی استبداد حاکم عمل کرده‌اند.

در مقالات زير نويسندگان کوشيده اند ارتباط گروههای فشار را با روحانيان حاکم نشان دهند. که من برای شما خوانندگان محترم جمع آوری نموده ام .

 محمد امین قیدی

 

محمد حيدری:

گروه های فشار در ايران وضعيتی غيرقابل پيش بينی يافته اند. در همان زمانی كه تصور می شد ديگر اين گروه ها به حاشيه رفته و منزوی شده اند، ناگهان و در حادثه ای خاص ظاهر شده و پس از مدتی فعاليت آشكار دوباره ناپديد می شوند. مهم ترين پرسشی كه در سال های گذشته درباره اين جريان طرح شد آن بود كه حاميان آن چه كسانی هستند. چندی پيش احمد ناطق نوری نماينده مردم نور و محمودآباد در مجلس گفته بود: «گروه های فشار حق برخورد با گروه های سياسی را ندارند، اما اگر نمايندگان برخلاف اعتقادات مردم صحبت كنند هم نمی توانند تاب آورده و اعتراض می كنند، و اين طبيعی است» [ايسنا، ۱۸/۳/۸۲] ناطق نوری اين سخنان را پس از آن گفته بود كه برخی نمايندگان اصلاح طلب مجلس از سوی گروه های فشار مورد حمله قرار گرفتند. آنچه در اظهارات نماينده عضو فراكسيون اقليت مهم است، ارتباط دادن ميان «گروه های فشار» و «مردم» است. در واقع اين سخن كه «مردم» به صورت خودجوش دست به تحركاتی می زنند كه در اعتراض به تضعيف اعتقادات آنان است، قديمی ترين تحليلی است كه درباره اين جريان ها ارائه شده است. پيش از پيروزی انقلاب ۵۷ نيز جريان هايی كه نقش گروه های فشار را بازی می كردند، معمولاً خود را از طبقات مذهبی جامعه ايران می دانستند.اكثريت جريان هايی كه به صورت گروه فشار، پيش از پيروزی انقلاب نيز عمل می كردند، خاستگاهی مذهبی داشتند. ليكن جز اين نكته، می بايد اين جريان ها حاميان قدرتمندی نيز داشته باشند، تا بتوانند چنين آسوده به تحركات افراطی خود ادامه دهند.

 

قبلی

برگشت

بعدی