ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات شماره جدید

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

بایگانی

سید ابراهیم نبوی

حقوق بشر

دانشجو

 

ماه آنرا می جستند. اينجا آقای همايون تير خلاصی که مدتها انتظارش ميرفت بخود شليک کرد. با دقت بنگريد. آقای همايون شما در آن ماجرا خود را يک روشنفکر به تمام معنا آگاه و عاری از خطا جلوه داديد. يعنی آنکه در آنموقع کسی نمی دانست که خمينی مرتجع است و تنها شما ميدانستيد. ديگران هم که از شما ايراد گرفتند، بدنبال آقا بعد از انقلاب هم راه افتادند وغير.

اوّلا شما با نام جعلی (رشيدی اديبی مطلق) نوشتيد. { چرا بنام همايون نوشته نشد شايد بخاطر آن بود که ريختن خون شما حلال ميشد. اگر شهامت سياسی و ملّی ميداشتيد بنام خود می نگاشتيد} بگذريم. دومّ. در آنروز که ايران نياز به آرامش داشت، شما آخوندها را بر عليه دولت شورانديد. چه بسا اگر خمينی ميدانست که آن اديبی مطلق همان همايون است مانند سلمان رشدی فتوای قتل شما را صادر ميکرد. ولی به جان شاه افتاد.

درست همان چيزی که انگليسيها می خواستند. کمااينکه ديديم در سال 57 اين بی بی سی بود که خمينی را به مردم ما قالب کرد. پرسش اين نيست که خمينی مرتجع بود يا نه ؟

 پرسش آن بود که چرا آرامش جامعه را برهم زديد که شاه شما را

حتی به زندان افکند. اين بلوا را که براه انداختيد تما ماً شبيه همان آتش زدن سينما رکس آبادان بود که بگونه ايی ديگر آرامش ايران را برهم زدند و آنرا به حساب شاه گذاشتند. من هيچ فرقی ميان اين دو دسيسه نمی بينم. سوّم . اگـر بقول شما همان کسانيکه در کره ماه بدنبال خمينی می گشتند و بعد از انقلاب هم همدست آخوندهای مرتجع بودند. (همان توده و اکثريت ) چگونه امروز با آنان گرم ميگيريد و نام خود را در يک ليست همرا آن به اصطلاح پيرو مرتجع قرار ميدهيد؟ !!چهارم. اگر آخوند مرتجع است ؟  چگونه نام شما بايد در ليستی باشد که نام آخوندهای به اصطلاح شما مرتجع در همان ليست است؟؟ برخلاف مقاله خود عمل نکرديد ؟؟ آيا اگر اينرا پيوند با ارتجاع نناميم،چه نام برازنده ايی ميتوانيد برآن بگذاريد؟ آيا اين انقلاب مخملين تحولی در آن آخوند مرتجع ديروز رخ داده که امروز در کنار ما بنشيند؟؟  آيا رنسانس ما را به بيراه نمی بريد ؟؟

 طراحان اين طرح نه سازگارا است نه هيچ ايرانی ديگر.

اينان همان دوشندگان آن گاو شيرده هستند.(ثروت ملّی). طراحان همان دستان پنهان هستند.دوشندگان پرکنده اند. اين انتقاد من نيست. شما خود نقاب را برکنار زديد. مجريان ناشی.

خانمی به اسم نوشين روزی در برابر سفارتخانه ايی فرياد مرگ بر خاتمی سرداد که ناگهان صدای اين خانم در نطفه خفه شد. خانم از آن شخص پرسيد که چرا نبايد مرگ بر خاتمی بگويم ؟؟ آن شخص فرمودند که اين دستور آقای همايون است. اين خانم هنوز هم اگر نياز باشد حاضر به گواه دادن است.  ديديم که در 16 آذر خود دانشجويان بگونه ايی ديگر مرگ بر خاتمی گفتند. شگفت روزگاريست. انسان اگر گذار تاريخ را بدقّت بنگرد خود برای جلوگيری از تکرار پوچ و خونين تاريخ بسنده ميکند.آيا چشمانمان خوب نمی بيند؟افسوس اگر هم که خوب ببيند با يک مــُهر ناپلئون بر ما ، صدايمان را درگلو خفه ميکنند. آيا وقتی رژيم در تنگنای 18 تير قرار داشت، سفر پرنس چارلز به ايران چه معنايی ميتوانست داشته باشد ، بجز اعتبار بخشيدن به آخوند. مگر آقای نلسون ماندلا سفر خود را لغو نکرد. اتفاقاً چارلز دستپاچـُلفتی از پيش ميدانست که سفر ماندلا لغو ميشود و اعتبار دولت ايران زير سئوال ميرود، پرنس چارلز اين خلاء را پـُر نمود.

امـا آقايان بدانند نسل آينده مانند کارآگاهان جنايی، تاريخ را مرور کردند. ميدانند که از سوراخی بنام مذهب آب بدرون کشتی ما ريخته ميشود و سبب عقب ماندن ما از رسيدن به ساحل ترقی و مدرنيته است.  اين نسل ديگر بی ترحـّم به پيش می رود.

نسلی که جوانی خود را توسط همان به اصطلاح مرتجعين ديروز و هم پياله گان مرتجع امروز آن،سوخته می بيند. او بايد سختگير باشد. زيرا کارتن خواب است. زيرا در اوين است. زيرا چند سال مبارزه ميکند و می بيند که مبارزه اش به انحراف کشيده شده است. شما به اصطلاح  دانايان بدانيد. مغرور مشو بخود که خواندی ورقی ، زان روز حذر کن که ورق برگردد. چه زيبا گفت شاعر.  اين نسل اتفاقاً رفراندوم ميخواهد ولی همان رفراندومی را که آخو ندها با آن سرکارآمدند. از همان را هم بايد بروند. آنهم نه آخوند بلکه ا نديشه آخونديزيم. تازه اين خود يک راه مسالمت آميز برای يک ملّت خشمگين است.

خدا ميداند اگر اين فشار نيروهای داخل و خارج نبود اين طرح سر از کجا درميآورد؟

بنده همانطوريکه دوستان خواندند، در مقاله پيشين گفتم در افغانستان با اجرای جمهوری اسلامی افغانستان آيا کسانی از جامعه بين الملل اعتراض کردند که مغاير موازين حقوق بشر است؟؟ گويا اين موازين حقوق بشر همان جعبه جادويی است. است از خرگوش گرفته تا ساير چيزها بسته به طبع، جادوگر از آن بيرون ميکشَد. وقتی می پرسيد آقا ما لائيک ميخواهيم می گويند در آن نهفته است. وقتی می پرسيد آقا ما پس از سرنگونی ميخواهيم. میگويند در آن 30 ماده نهفته است منظور همان پس از سرنگونی است. از چنين کلاه جادويی وقتی که طراحان اصلی با آن موافق باشند ديکتاتوری هم می توان به بيرون کشيد.

آقايان ، اگر حتی رنسانس نمی خواهيد. دست کم طرح خاورميانه بزرگ را منحرف ننموده و بذر مشابه افغانستان نپاشيد.

عراق را ببنيد. در آنجا آمريکائيان خواهان يک عراق يکپارچه و حامی آمريکا ميخواهندولی می بينيم هنوز سياستهايی پيش می رود که عراق 3 تـکه ميخواهد. آيا اين طرح بوی آشنايی برای شما ندارد ؟؟ همان تفرقه بيانداز و حکومت کن ؟؟

باز بما می گوييد ناپلئون ؟  اين همان ناپلئون با آن انديشه اش بود که توانست مطرح گردد. اگر چنان شکی بدل راه نمی داد در همان اوان راه در دسيسه های انگليسی نابود ميگشت.

ای کاش سران دولت انگليس مانند بيل کلينتون شهامت اين را ميداشتند و از مردم ايران پوزش می خواستند.

خود انگليسيها هنوز اير لند را ول کن نيستند. با مهارت تمام آزادی خواهی ايرلنديها را با دسيسه ايی بنام پروتستان و کاتوليک به بيراه کشاندند. آنجا را را با چنگ و دندان نگهميدارند ولی سرزمين ما را تکه تکه ميکنند. ما سوگند شما را کاری نداريم، بلکه آن دُم خروس را می بينيم. با يک طرح بلند مدت 25 ساله در منطقه تمام کشورهای نفت خيز را به روز سياه کشانديد.

ايرانيان امروز توان انتقام ندارند ولی داستان شما را سينه به سينه مانند يورش تازيان نقل ميکنند و آنروز که دست انتقام طبيعت فرا رسد، خواهيم ديد. روزگار خود دست توانايی دارد. نفير آن فرياد جوانی که از سرما در کنار خيابان جان ميدهد، بی پاسخ نمی ماند. آن دختری که پس از تن فروشی تازه بايد طناب دار را بر گلوی خود حس کند، بی پاسخ نمی ماند. سهامداران جنايت که ميدانند چه کرده اند بی خبر از نقابی که خيلی وقت پيش از چهره آنان افتاده است، ميتازند و ديگران را فرا ميخوانند که بنشينيد بر خوان ما.  من در اينجا بر هيچکس ايرادی وارد نمی آورم. تنها گذری کوتاه با هم به گوشه ايی از تاريخ زخمين مان نموديم. خواستم نور را به آن زاويه تاريک بتابانم.

با سپاس از همه پوينده گان و تلاشگران را ه آزادی برای ايران.

اگر ما و نسل ما آن نسل سوخته باشيم و يا در حيات هم نباشيم. مهم نيست. زيرا بياد اين جمله زيبا ميافتم.

پرنده مـُـردنيست ، پرواز را بخاطربسپار.

 

قبلی

ببرگشت

بعدی