ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات شماره جدید

 

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

بایگانی

 

حقوق بشر

دانشجو

 
 

آمريکا شعار می دهند. اين تظاهرات که آشکارا با موافقت و اشاره جمهوری اسلامی صورت گرفته بود، از ديد تحليلگران مستقل اعلام حضور قدرتمند حزب الله بود و به رخ کشيدن نيروئی که در تظاهرات مخملين تشييع جنازه رفيق حريری ناديده گرفته شده بودند. بيش ترين شادمانی از اين تظاهرات توسط رسانه های وابسته به حکومت ايران ابراز شد که آن را خنثی کننده نقشه آمريکا عليه سوريه و مسلمانان و نشانه نفوذ ايران خواندند که گوئی داوطلب بود جای متحد خود سوريه را در کنار مرزهای اسرائيل پرکند. اما واکنش سوريه از سر تجربه و نرم روانه بود که به خروج نيروهای خود ادامه داد و نشان داد که بشار اسد دنبال فرصتی می گشته تا از اين يادگار دردسرآور پدر خلاص شود. اسد با پخش فيلمهائی از لحظه ورود اين سربازان به وطن، از تلويزيون دولتی کوشيد نشان دهد که مردم سوريه اين تصميم را نشانه ای از ضعف نمی شناسند و به هم پيوسته می مانند. اما شادمانی ايران و سازمان اطلاعاتی سوريه دير نپائيد و در تظاهرات سومی که به دعوت احزاب ملی گرای لبنان ترتيب يافت و نزديک به يک ميليون نفر با پرچم های رنگی و شعارهای عليه سوريه در آن شرکت کردند، نيروهای مسيحی و سنی لبنان اعلام کردند که حاضر نيستند چنان که روزنامه کيهان تهران نوشته بود سيد حسن نصرالله رهبر حزب الله را به عنوان رهبر بزرگ کشور بپذيرند. به اين ترتيب موج تظاهرات در لبنان آغاز شده است.

تحليلگران معتقدند حتی اگر تظاهرات در ادامه خود به بازگشت جنگ داخلی به لبنان منجر شود باز هم سوريه برنده آن نخواهد بود چنان که اگر در همين مرحله به برپائی تظاهرات تازه بينجامد، باز هم نفوذ سوريه به لبنان بر نمی گردد و فضای آن کشور اجازه قدرت نمائی تازه به روحانيون ايران نمی دهد اما ترديدی نيست که برای آرام کردن لبنان که ضعيف ترين حلقه در کنار است باز هم – مانند افغانستان و عراق – نياز به همراهی ايران و نيروهای تحت نفوذش وجود خواهد داشت. اما به زبان ديگر نسيم دگرگونی اين بار از کانال لبنان در سوريه وزيدن گرفته است، گرچه با غيبت به هنگام حافظ اسد و حضور بشار اسد که از آغاز حکمرانی مدام در پی راه حل هائی بوده تا از نفوذ سازمان امنيت قدرتمند پدرش خلاصی يابد و ديگرگونی را به پيشواز برود.

گردبادی که منطقه ای در اطراف ايران را در برگرفته و کانون آن در عراق است و در بعض نقاط به نسيمی شبيه شده است که با باز شدن فضای سياسی و انجام انتخابات محدود وزيدن گرفته، باری دستور کار سال آينده را در خود معين کرده است. در ميان اين تصوير ايران نشسته است. اما ترکيه، کشورهای عربی و شيخ نشين ها نيز چندان دور از دسترس نمانده اند که اين بماند برای بخش ديگر از گزارش سال 83.

بخش دوم جهان در سال 83، آرامش در ميان آتش، مسعود بهنود

اگر انتخابات آينده رياست جمهوری ايران نه آن چنان شود که جهانيان آن را نشان از تحولی در ايران ببينند، طرح های ديگری برای ايران در دستور کار آمريکا قرار می گيرد که چون موافقت ضمنی اروپائيان را با خود دارد، عمر تصميم گيری و اجرای آن به سالی نمی رسد

در بخش اول از گزارش سالی که گذشت، نوشتم ايران در کانون منطقه ای است که می جوشد و تغيير را در دستور دارد، به اطرافش نظر کردم. اينک اين نظر به اطراف را کامل کنيم تا به وضعيت ايران برسيم که شاعربزرگ گفته است ای عشق همه بهانه از تست.

اگر چنان که در بخش اول همين گزارش آمد الهام پسر علی اوف بزرگ توانست جمهوری آذربايجان را با همان ساختار پيشين و همان روابط فاسد در مسير تحولات و دگرگونی های دوران بوش نگاه دارد و هنوز نسيمی که گرجستان و اوکرائين را در بر گرفته سری به باکو نزده است، در اردن و سوريه و قطر و ليبی فرزندان غربگرای ديکتاتورها کارساز آمده و توانسته اند اين کشورها را بدون داشتن تعارفی که معمولا ديکتاتورهای نسل پيشين با خود و آرمان های خود دارند، در مسير تحولات قرار دهندد. گرچه که فشارهائی بر سوريه ادامه دارد اما اين فشارها بيش تر سازمان اطلاعاتی قدرتمند حافظ اسد را هدف گرفته و بشار فرزند غرب ديده و غرب شناس اسد، در همين سال گذشته برای خارج کردن سوريه از فهرست مدافعان تروريسم گام ها برداشت و بعد از ترور رفيق حريری، هم گوئی دنبال فرصتی می گشت تا هم رييس سازمان اطلاعات آن کشور را برکنار کند و هم خروج نيروهای خود را از لبنان به سرعت دستور دهد و به اغواهای حزب الله لبنان وقعی ننهد و هم به خواست ايران. در اردن فرزند نيمه انگليسی ملک حسين خود به خود با ساز تحول حرکت می کند سهل است به ميانداری برای ديگر کشورهای مسلمان پرداخته تا آنان نيز زودتر با تحول هماهنگ کند. در ليبی هم فرزند قذافی توانست راه را برای تسليم به موقع پدرش فراهم آورد و عملا با نشان دادن تعهد خود به تحولات مطلوب غرب، آينده حکومت خود را بيمه کند. ملک محمد فرزند ملک حسن مغربی هم به آرامی در همين کارست. اما پرشتاب تر از فرزندان ديکتاتورهای عرب، حاکم قطرست که چنان تحولاتی را در اين شيخ نشين آغاز کرده که در آخرين روز سال هدف عمليات تروريستی القاعده اش قرار داد، انفجار سهمگين در دوها اولين اخطار جدی بنيادگرايان [القاعده] به اين شيخ نشين بود و شايد پيامی برای امارات و بحرين و سعودی. اما کيست که نداند که سران مصر و سعودی و امارات و يمن و بحرين هم هر کار لازم بوده برای توجيه آمريکا و کاستن از فشارها کرده و با دادن امتيازهای متعدد به اسرائيل، کوشيده اند تا زمان بخرند. گرچه هيچ کس نمی تواند به فردای اين ها اطمينانی داشته باشد و آشکارست که بعد از ايران و سوريه نوبت آن هاست اگر قبل از آن دچار انقلاب های مخملين نشوند.

همين صورت مساله در جمهوری های مسلمان شوروی سابق جاری است. تحول در آخرين روز سال در قرقيزستان شروع شد که با اجتماع مردم در برابر شهرداری ها و استانداری ها می رود تا همانند گرجستان و اوکرائين شود. آيا ازبکستان و تاجيکستان و قزاقستان جز اين منتظر حوادث ديگری هستند..

برای پرکردن نقشه منطقه تحول بايد سری به ترکيه هم زد که از آماده بود و تنها جمهوری اسلامی ايران می پنداشت اگر نظاميان ترک کاری نداشته باشند و اسلامگراها در آن کشور بر سر کار می آيند، ايران و سوريه را متحد خود می گيرند، و اتحاديه اسلام گرايان واقع نگر تشکيل خواهد شد. اما ترکيب تازه اسلامگرايان به رياست رجب اردوغان چندان که به دولت رسيد نه که از سرعت اروپائی کردن ترکيه دست برنداشت بلکه آن را به عنوان يک خواست ملی در صدر برنامه های دولت خود قرار داد. نسيم تحول که در منطقه وزيدن گرفت اردوغان به کمک کشورهای بزرگ اروپائی طرح پيوستن اين کشور را به اروپا جلو انداخت و مطابق شرايطی که اروپائی ها گذاشته بودند قوانين اسلامی را لغو کرد و فرياد اسلامگرايان ايرانی را که انواع تهديدها را به کار انداخته بودند در پی آورد. تندروهای ايرانی پيام مخالفت با چنين چرخشی را [ آن هم توسط دولت اسلامگرايان ترکيه ] با ابراز مخالفت با اشتراک ماموران ترک در فرودگاه بين المللی چديد تهران ارسال داشتند. مخالفتی که با مقاومت دولت محمد خاتمی روبرو شد که دليلی برای انجام سفر سردی به انکارا در خود نديد. تندروهای تهران با ادامه وزش نسيم دگرگونی در منطقه نرم تر

 

قبلی

برگشت

بعدی