ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات شماره جدید

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

بایگانی

 

حقوق بشر

دانشجو

 

و هم درود بر شما.( احمدی بزرگ به احمدی کوچک: محمود جان! بابا! عزیز دلم! ببین! اینها همه شون دل شون می خواد تو رهبرشون بشی، همه شون از رهبران خودشون ناراضی اند، فقط تو رو می خوان، برو جلو، اول ایران، بعد فلسطین، بعد توگو، بعد اروپا، بعدش هم بحرین)

احمدی نژاد ادامه می دهد: « با اين حالت از ما استقبال كردند و خدا مي‌داند ايشان در صحبت‌هايش اين بود كه اصلا محوريت كنفرانس رفت به سمت اين كه جمهوري اسلامي چه مي‌گويد. بعضي از بندهايي كه در قطعنامه قرار بود بيايد، اصلا حذف شد و كسي جرات نكرد وارد آن وادي‌ها شود و بعد بخش‌هايي در آن گنجانده شد از جمله اين كه حمله به يكي از كشورهاي اسلامي، به مثابه حمله به همه‌ آنهاست. البته شايد اين عملي نشود، اما مهم اين است كه حضور ايران باعث شد كه يك وحدتي بين آنها با محوريت ايران اسلامي شكل بگيرد.» [احمدی بزرگ به احمدی کوچک: ببین محمود! تو موفق شدی! اولش ایران رو گرفتی، بعد کشورهای اسلامی تا یک ماه بعد هم مسلمانان اروپا همه آماده می شن می ری پاریس نماز جمعه می خوانی نوک برج ایفل یک پرچم لااله الالله می زنی صاف بره توی چشم دشمنان اسلام. مرسی محمود، تو بودی که این کار رو کردی، الهی قدت سر چشم هرکی نمی تونه ببینه درآد.]  احمدی نژاد ادامه می دهد:

 « اتفاقاتي در اين كنفرانس افتاد كه حقانيت ما را نشان مي‌داد. وقتی به زيارت خانه‌ خدا رفتيم، شاه عربستان اصرار داشت كه من شانه به شانه‌ ايشان راه بروم، اينها خيلي مهم است، بعد در طوافي كه انجام مي‌داديم، من عقب افتادم» [احمدی نژاد در حال طواف دارد تند تند می دود، اما چون پاهایش کوتاه است به ملک عبدالله نمی رسد، ملک عبدالله هم دارد از دستش فرار می کند که یک نفسی بکشد، احمدی نژاد می دود تا مثل سریش به ملک عبدالله بچسبد، از پشت سرش آقا مجتبی دارد می گوید محمود بدو، یارو رفت.]

« بعضي‌ها مي‌خواهند بروند و دنبال ايشان باشند و تصويرشان در تلويزيون پخش شود.» [احمدی بزرگ به احمدی کوچک: محمود! خاک برسرت، چند بار بهت گفتم یک ذره ورزش کن که این جوری هن و هن نکنی، اگر می خوای فیلمت رو از تلویزیون پخش کنن باید برسی بهش، اون داره از دستت در می ره که تصویر تو پخش نشه، بدو! بدبخت فیلمت رو پخش نمی کنن ها!] « بالاخره طوري شد كه به ايشان رسيديم» [ملک عبدالله با خودش: ای بابا! این سریش که دوباره اومد، عجب مگسی یه!]

 « بعد هم به اتفاق هم از آن منبري كه وارد داخل بيت كعبه مي‌شود بالا رفتيم، و جالب بود در طواف، آنجا كه برد يماني هست و آنجا كه بانو بنت اسد وارد خانه خدا شد، وهابی ها نه تنها مكروه، بلكه اصلا فعل حرام مي‌دانند كه آن قسمت را ببوسند، ماموران هم ايستاده‌اند كه اگر كسي ببوسد او را مي‌زنند، براي اولين بار در طواف‌هاي اوليه پادشاه عربستان دست مي‌كشيد به آن محل، در طواف هفتم، رفت و آن محل را بوسيد، بوسيدن آنجا به عقيده آنها يعني آدم كافر است، ولي خود پادشاه عربستان رفت و بوسيد و تلويزيون‌ها نشان دادند

 [فرشته ای بر ملک عبدالله نازل می شود: عبدلی! دیگه بسه، در تمام این مدت وهابی بوده، به کجا رسیدی، حالا دیگه تمومش کن، بخاطر این محمود، بخاطر خودت، به حق علی، بفهم بدبخت.]

نتیجه گیری سیاسی: حضور احمدی نژاد باعث شد جهان اسلام رهبری شیعه را پذیرفته و رهبری احمدی نژاد را قبول کند.

نتیجه گیری اخلاقی: آدم کوچک وقتی به جاهای بزرگ می رود باید انتظار هر چیزی را داشت.

نتیجه گیری پزشکی: آگهی استخدام: یک روانکاو مورد نیاز است.

متن کامل این سخنرانی احمدی نژاد را در زیر بخوانید: شرح چگونگی فراهم کردن مقدمات ظهور امام زمان توسط احمدی نژاد در مکه توسط خود او

ايسنا : وزير علوم در جمع اعضاى بسيج دانشجويى به نقل از رييس جمهور، به بيان قسمت‌هايى از گزارش وى از كنفرانس سران كشورهاى اسلامى پرداخت كه به گفته‌ى وى در جلسه‌ى شب گذشته‌ى هيات دولت بيان شده است.

به گزارش خبرنگار خبرگزارى دانشجويان ايران (ايسنا)، دكتر زاهدى كه در مراسم تقدير از برگزيدگان چهارمين جشنواره‌ى ممتازين، مخترعان و متبكران دانشجوى بسيجي، شاهد، ايثارگر سخن مي‌گفت، اظهار كرد: رييس جمهور در جلسه‌ى هيات دولت گزارشى از كنفرانس سران اسلامى ارائه داد، گزارش مفصل بود، بخشى از آن را كه مي‌شود در اين جلسه گفت عرض مي‌كنم، مي‌خواهم بگويم كه واقعا بايد افتخار كنيد؛ مي‌دانيد كه رييس جمهور ما بسيجى بوده، هم به عنوان يك دانشجوى بسيجى و هم يك استاد بسيجي؛ فرمودند وقتى مي‌خواستم بروم، فقط به توكل خدا كردم و فقط به خاطر رضاى تو مي‌خواهم به اين جلسه بروم، ما را از اين جلسه رو سفيد بيرون بياور. چون زمزمه‌هايى بود كه هدف‌هايى پشت پرده‌ى كنفرانس بوده از جمله به نوعى بيانگر به رسميت شناختن رژيم اشغالگر قدس از سوى كشورهاى اسلامى. اين توطئه‌ى بسيار بزرگى است عليه كشورهاى اسلامى. گفتند ما براى جلسه‌ى افتتاحيه به آنجا رفته بوديم، همه در يك سالن بيرون جلسه نشسته بوديم و بعد اعلام شد كه به داخل جلسه برويم، بعضي‌ها بلند شدند و سريع به سر جايشان رفتند، بعد گفت:

 ناخودآگاه - اصلا چيزى نبود - ما كه بلند شديم، پادشاه عربستان هم بلند شد و اصلا مثل اينكه برنامه ريزى شده بود - اينها واقعا عنايات الهى است - كه جلسه‌ى افتتاحيه اين طورى تلقى شود كه من و پادشاه عربستان داريم افتتاح مي‌كنيم، با هم وارد سالن شديم، تمام تلويزيون‌ها دارند نشان مي‌دهند، به افتخار ما دست مي‌زنند و گفت ما واقعا احساس كرديم يك نيروى ديگرى ما را حركت داد، گفت جلسه‌ى افتتاحيه اين طورى شروع شد. بعد يك جلسه‌ى شام بود(البته من عذرخواهى مي‌كنم كه نمي‌توانم بعضى چيزها را بگويم)، همه‌ى سران نشسته بودند، گفت ما هم با سران يكى از كشورها در گوشه‌اى نشسته بوديم، متوجه نبوديم كه شاه عربستان وارد شد، ايشان آمده بود دانه به دانه حال و احوال، ساعت 10 شب بود، يك دفعه به ما گفتند كه ايشان وارد شده، بريم بر سر ميز شام، ما كه بلند شديم برويم سراغ ايشان حال و احوال كنيم، ديديم ايشان آمد سمت ما، يك خوش و بش اوليه كرديم و ايشان در همان جا اظهار علاقه كرد كه بنشيند با هم چند دقيقه‌اى صحبت كنيم، حالا همه‌ى سران نشسته‌اند آنجه، يك دفعه ايشان چنين چيزى گفت، نشستيم آنجا، تمام تلويزيون‌ها نشان مي‌داندند كه تمام سران ايستاده‌اند، ايشان اصرار كه بيا بشينيم يك گپ برادرانه‌اى بزنيم، مي‌گفت اين اصلا براى همه‌ى مهمان‌ها عجيب بود، مي‌گفت من اينها را فضل الهى مي‌ديدم، به خصوص صدا و سيماى عربستان روز اول كه رفتيم اصلا پوشش خيلى كوچكى از اخبار ايران مي‌داد و حتى صحنه‌هاى ورود را خيلى پوشش نمي‌داد، اما در آن موقع كه با پادشاه عربستان نشسته بوديم كل تبليغات براى ايران شروع شد، كه ايران اين طور است و آن طور است، گفت جالب بود كه بعد از اين ديديم دانه دانه تمام سران كشورهاى اسلامى دارند به پيش ما مي‌آيند و اصرار دارند كه ما به كشورشان برويم، اصلا اصرار دارند كه ما 10 دقيقه با آنها حرف بزنيم، اين خيلى مهم است.

بعد مي‌گفت وقتى سخنرانى ما تمام شد، يك موجى از شادى در بين تمام روساى كشورها ايجاد شد، حالا اسم نمي‌برم، ايشان در جلسه اسم بردند، حتى بعضي‌ها را اسم بردند كه خدا مي‌داند اصلا آدم باورش نمي‌شود، اينها آمده‌اند پيش من و گفتند كه خدا خيرت بدهد، تو آبروى ما مسلمان‌ها را خريدي، تو هويت دادى به اسلام، تو حرف درد دل ما را زدي، حتى آنها كه بر حسب ظاهر با امريكا رابطه دارند.

 از چند تا كشورها اسم بردند كه وقتى همراهان آن كشورها وقتى رهبر آن كشور حرف مي‌زدند، خودشان هم كفى نمي‌زدند، مي‌گفت وقتى كه ما صحبت كرديم، همه مشت‌ها گره كرده، حالت هم مرگ بر امريكا و هم درود بر شما. مي‌گفت با اين حالت از ما استقبال كردند و خدا مي‌داند ايشان در صحبت‌هايش اين بود كه اصلا محوريت كنفرانس رفت به سمت اين كه جمهورى اسلامى چه مي‌گويد. بعضى از بندهايى كه در قطعنامه قرار بود بيايد، اصلا حذف شد و كسى جرات نكرد وارد آن وادي‌ها شود و بعد بخش‌هايى در آن گنجانده شد از جمله اين كه حمله به يكى از كشورهاى اسلامي، به مثابه حمله به همه‌ى آنهاست. البته شايد اين عملى نشود، اما مهم اين است كه حضور ايران باعث شد كه يك وحدتى بين آنها با محوريت ايران اسلامى شكل بگيرد.

 آن هم توسط يك رييس جمهور بسيجي، اينها را گفتم كه شما به بسيجى بودنتان افتخار كنيد. رييس جمهور همين آرمان‌خواهى بسيجى كه شما داريد، استكبار ستيزى و عدالت‌ محورى را در جهان مطرح مي‌كند و اينگونه مورد استقبال جهان اسلام قرار مي‌گيرد. ايشان قسم مي‌خورد و مي‌گفت كه يكى از سران آن كشورها به پيش من آمده بود و اصرار كه آقا تو را به خدا بيا به كشور ما، گفته بود كه طبق روابط ديپلماتيك، قبلا رييس جمهور قبلى ما آقاى خاتمى به آن كشور آمده است، حالا شما بايد بياييد، مي‌گفت گفته نه، شما بايد بياييد، يعنى حضور رييس جمهور ما براى آن رييس جمهور افتخار

 

 

قبلی

برگشت

بعدی