مرگ بیمار به‌ دلیل پنچرکردن عمدی آمبولانس

پنچر کردن عمدی آمبولانس چه ابعاد اجتماعی دارد. یک جامعه شناس می گوید: به اين معنا كه جامعه ديگر با ساختارهاي خود ارتباط ندارد، يعني جامعه به يك مسير مي‌رود و ساختار به يك مسير ديگر. راهكارهاي از پايين به بالايي مثل تن‌فروشي، ماشين‌خوابي يا ازدواج سفيد راهكارهايي هستند كه خود مردم براي مشكلات‌شان تعريف مي‌كنند. در شرايطي كه نسبت به برخي مسائل سياستگذاري وجود ندارد، يا اگر سياستگذاري هست، ضعيف است يا اگر ضعيف نيست، قشر خاصي را تحت پوشش قرار مي‌دهد. در اين صورت است كه مثلا پديده ماشين‌خوابي به وجود مي‌آيد.

در خبرها خوانديد كه پنچر كردن عمدي آمبولانس اورژانس به هنگام عمليات احيا ي يك بيمار قلبي توسط همسايه او منجر به اخلال در امدادرساني و مرگ بيمار شده است. اگر اين روايت در قالب داستاني در يك فيلم يا رمان به تصوير كشيده مي‌شد، نويسنده يا فيلمساز مي‌توانست متهم به سياه‌نمايي شود يا ممكن بود منتقدان خرده بگيرند كه شخصيت‌پردازي همسايه بسيار سياه و خارج از متن جامعه است اما اين روايت، نه يك روايت داستاني و نه يك سناريوي سياه و دور از جامعه، بلكه حادثه‌اي است كه هفته گذشته در يكي از كوچه پس‌كوچه‌هاي تهران رخ‌ داد؛ حادثه‌اي كه غيرواقعي مي‌نمايد.

انتشار اين خبر واكنش‌هاي زيادي را به همراه داشت و برخي از اين واكنش‌ها به تيتر خبرها هم سرايت كرد و از اين همسايه قمه‌كش با عنوان‌هايي مثل همسايه عصباني يا همسايه از خودراضي نام ‌برده شد، اما عاليه‌ شكربيگي، استاد جامعه‌شناسي و عضو انجمن جامعه‌شناسان ايران در گفت‌وگو با «اعتماد» اين رفتار را يك مصداق خاص نمي‌داند، بلكه به زعم او چنين رفتاري مي‌تواند نشاني از جامعه‌اي باشد كه دچار بي‌تفاوتي شده است و نه فقط اين همسايه، بلكه افراد ديگري در جامعه هم پتانسيل بروز چنين واكنش‌هايي را دارند. كاهش سطح تاب‌آوري و آستانه تحمل دو عاملي است كه مي‌تواند منجر به چنين اتفاقاتي شود و اگر مسوولان و ساختارهاي در راس تلاش براي توسعه اين امور نداشته باشند، در آينده بازهم شاهد چنين اتفاقات ناگواري خواهيم بود.