خورشیدی که اشک هامان را خواهد شست


شکوه میرزادگی

یلدا، و خورشیدی که اشک هامان را خواهد شست

امسال یلدای ما، این پیام آور نور و مهربانی، وقتی می آید که زادگاهش از اشک و اندوه رنجور است. زیباترین و شجاع ترین فرزندان سرزمین اش به دست دیوهایی از اعماق تاریکی بدر آمده به خاک و خون کشیده شده، و مردمان نیک دل اش داغدار چراغ هایی هستند که خاموش شده اند.

اما یلدا همچون همیشه می آید؛ بی هراسی از دیوان و تاریک دلان. می آید و اشک از رخ مردمان زادگاهش برمی گیرد، در دل آن ها گل امید و شادمانی می کارد، و نوید آمدن آن خورشیدی را می دهد که هیچ تاریکی توان ایستایی در مقابلش را ندارد.

یلدا می آید و به عنوان یکی از سمبل های فرهنگ خردمدار ایرانی، هر سال با نشان دادن عناصر طبیعت به یاد ما می آورد که همیشه در هر مبارزه ای با تاریکی و تلخی این روشنایی و شیرینی ست که پیروز می شود.

گویی، یلدا همچون جشن های دیگر ما ساخته شده اند تا به ما نیروی رویارویی با بدی ها و زشتی ها و رنج ها را بدهند. و چنین است که دشمنان نیکی و زیبایی و شادمانی جشن های ما را برنمی تابند و ما ناگزیریم برای بقای خویش چون لشگریانی از روشنایی مدام در مقابل مرگ اندیشان تاریکی بایستیم.

از پی حمله اعراب به سرزمین مان، جز موارد کمی (از جمله پنجاه و چند سال قبل از انقلاب اسلامی) ایرانی ها نتوانسته اند به راحتی جشن های غیرمذهبی خود را به عنوان جشن هایی صرفاً ملی، و با مفاهیم واقعی شان، برگزار کنند. همیشه جماعتی متعصب مذهبی بوده اند که جشن و شادمانی ما را برنتافته اند؛ با این که جشن های ما، به تبعیت از فرهنگ تبعیض گریزمان، با هیچ مذهب و نژاد و جنسیت و عقیده و مرام کسی سر ستیز نداشته است.

ما در بیشترِ، نزدیک به تمام، سال های 1400 گذشته ناچار بودیم که یا جشن هایمان را پنهانی و در خانه هایمان برگزار کنیم و «دور از چشم شیخ و محتسب»، بنوشیم و برقصیم و آواز بخوانیم. و یا با چسباندن نقل قولی غیرواقعی از سوی پیامبر یا امامی شکلی مذهبی و غیرایرانی به آن بدهیم.

ما حتی از ترس گذاشتن درخت سرو را در مراسم یلدایمان فراموش کردیم و نام زیبای «یلدا» را که به معنای زایش و تولد است به «چله» تغییر دادیم، و ناچار شدیم جشنی را که زمانی در خیابان ها و آتشکده ها برگزار می شد، به کنج خانه هایمان بکشانیم.

اما و با این همه یلدا زنده مانده است، زیرا به همت آن ها که به فرهنگ زیبا، سکولار، و انسانمدار ایرانی عشق می ورزیده اند، از سخت ترین و تلخ ترین روزهای تاریخ مان گذشته و تا اکنون و امروز آمده است.

بنیاد میراث پاسارگاد، ضمن شاد باش های صمیمانه، همچون همیشه همگان را به برگزاری این جشن زیبای ملی فرا می خواند:

بیایید امسال نیز در کنار سرو همیشه سربلند یلدا، با لشگریان روشنایی و مهر همراه شویم و سرزمین مان را از تاریکی و رنج نجات دهیم.