پای درازتر از گلیم!؛ “فتاح”ی که بسرعت حذف شد!


پرویز فتاح، رئيس بنیاد مستضعفان از حداد عادل، پدر عروس خامنه ای عذرخواهی کرد

داستان از آن جا آغاز شد که فتاح رئیس بنیاد مستضعفان! در یک شوی تلویزیونی با بهانه اینکه دارد گزارش سالانه به مستضعفان! می‌دهد و البته با لحنی برادرانه! و صرفا گله‌مندانه! گوشه‌ایی از خاصه خرجی‌هایی که از اموال این بنیاد به نهاد‌های مختلف قدرت شده است را بر شمرد. او ابتدا از مقامات پیشین مثل هاشمی و خاتمی و احمدی‌نژاد شروع کرد و کم‌کم به نهادهای حاضر مثل سپاه و بیت مقام معظم یعنی حداد عادل رسید.

فتاح که خود از سرداران! سپاه است اگر کمی از آن مغز بسیجی‌زده اش فاصله می‌گرفت، باید می‌فهمید که اگر در همان حد مقامات پیشین توقف می‌زد، هم آبش می‌شد و هم نونش. هم می‌توانست تعدادی از املاک را برای خودش پس بگیرد و هم می‌توانست برای انتخابات سال ۱۴۰۰ برای خودش به عنوان یک «پاک‌دست!» کلی تبلیغات بکند، اما ترمز بسیجی‌اش در اینجا برید و دسته گل به آب داد و رفت سراغ سرداران سپاه وبدتر از آن سراغ بیت مقام ولایت!

فتاح که خودش در راس یکی از ثروتمندترین کارتل‌های غارت نشسته‌است باید این قدر فهم وشعور می‌داشت که به سمت مافیای «بیت رهبری» نرود. مافیا معمولا یک تقسیم کار وتقسیم حوزه قدرت دارند که با هم سرشاخ نشوند! فتاح بسیجی اما این قدر شعور نداشت که به این مرزسرخ نزدیک نشود.

فتاح که تصور می‌کرد بعد ازآن مصاحبه جنجالی، خودش را در نقش یک «فتاح» و « نجات‌بخش» تثبیت کرده است، یک باره دید که صدا و سیما مصاحبه‌های او را حذف و فشارها بر او آغاز شده‌است. لابد آن چنان طی همین چند روز از جانب همان« بیت معظم» گوش‌ش را کشیده‌اند که ناچار شد دیروز مثل موش آب‌کشیده و با یک قیافه نزار! در جلوی دوربین ظاهر شود و این چنین توبه کند و بگوید:

«من اینجا با ضرس قاطع عرض می‌کنم هیچکدام از این سازمان ها و اشخاص انصافا بینی و بین الله استفاده شخصی از این اموال نداشته‌اند. آن‌ها هم همکاری لازم را با ما کرده اند منتها به نتیجه نهایی نرسیده بود و بدین وسیله می‌خواهم از همه آن عزیزان از جمله آقای حدادعادل و خانم ابتکار و مولاوردی که واقعا در حقشان اجحاف شد در محضر خداوند متعال و مردم عزیز عذرخواهی کرده و طلب حلالیت بکنم. جواب هایی که آن سازمان ها و اشخاص دادند متین بوده باوقار بود بنده به دیده منت واقعا از همه آن‌ها می پذیرم».

بدین ترتیب، « فتاح»ی که برای «فاتح» شدن در ۱۴۰۰ خیز برداشته بود، در همان پرش اول پرپر شد.