مسکو: روسیه دیگر هیچ روابطی با اتحادیه اروپا ندارد



وزير خارجه روسیه اعلام کرد پس از آن که بروکسل روابط را نابود کرد، روسیه دیگر هیچ روابطی با اتحادیه اروپا به عنوان یک سازمان ندارد.

به گزارش خبرگزاری رویترز به نقل از خبرگزاری تاس، سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه اعلام کرد پس از آن که بروکسل روابط را نابود کرد، روسیه دیگر هیچ روابطی با اتحادیه اروپا به عنوان یک سازمان ندارد.

لاوروف گفت اگر و زمانی که اتحادیه اروپا آماده باشد این ناهنجاری در روابط را برطرف کند، روسیه آماده خواهد بود تلاش کند روابط با این اتحادیه را تقویت کند.

وزیر امور خارجه روسیه اعلام کرد روسیه و چین تحریم های اروپا و غرب را غیر قابل قبول قلمداد می کنند.

ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه، روز گذشته در گفتگوی ویدیویی با رئیس شورای اروپا، موضع اتحادیۀ اروپا را درقبال مسکو “خصمانه و غیرسازنده” خواند و گفت که به همین دلیل وضعیت کنونی پیوندهای روسیه و اروپا به هیچ وجه رضایت بخش نیست.

در اظهاراتی جداگانه، مسکو مخالفت آمریکا را با پیشنهاد پوتین برای برگزاری یک گفتگوی علنی میان رؤسای جمهوری روسیه و آمریکا سرزنش کرد.

وزارت امور خارجۀ روسیه با اعلام این مطلب افزود که دولت واشنگتن با مخالفت خود فرصت تازه ای را برای پایان دادن به بن‌بست مناسبات روسیه و آمریکا تلف کرد.

ولادیمیر پوتین به همتای آمریکایی خود جو بایدن پیشنهاد کرده بود که دربارۀ اختلافات متعدد دو کشور با یکدیگر به طور علنی گفتگو کنند. پیشنهاد پوتین واکنشی به اظهارات اخیر جو بایدن بود که همتای روس خود را “قاتل” نامیده بود.

از سوی دیگر مشاور امنیت ملی آمریکا گفت: روابط اين کشور با روسیه، روابط آسانی نخواهد بود و ما با چالش‌های قابل توجهی مواجه هستیم.

به گزارش شبکه تلویزیونی ام سی ان بی سی، جیک سالیوان در گفتگو با این شبکه در پاسخ به سوالی درباره سیاست آمریکا در قبال روسیه گفت: ما معتقدیم دیدار‌های سختی با روس‌ها خواهیم داشت، زیرا در حوزه‌هایی ما اختلاف نظر کاملا اساسی داریم و اقداماتی مطرح است که ما باید با قاطعیت به آن‌ها پاسخ بدهیم.

وقایع کنگره آمریکا؛ روسیه و روحانی و الگوی دمکراسی!
آدينه، 19 دی ماه 1399 = 08-01 2021

احمد زید آبادی، تحلیلگر سیاسی در یادداشتی نوشت: در واکنش به هجوم حامیان ترامپ به کنگرۀ آمریکا، سخنگوی وزرت خارجۀ روسیه گفته است: “آمریکا دیگر هیچگاه نمی‌تواند به جهان بگوید که الگوی دمکراسی است.”

این جمله را اگر مثلاً یک مقام نروژی یا سوئدی یا سوئیسی یا دانمارکی گفته بود، می‌شد در پاسخش گفت که شاید شما راست بگویید! اما یک مقام روسی چکارش به دمکراسی و الگوی آن؟ یعنی چون در آمریکا جمعی به کاخ کنگره هجوم برده‌اند، ازاین پس باید مدل روسی پوتین را الگوی دمکراسی برای جهان دانست؟ در آن صورت، دمکراسی به چیزی جز مسموم کردن و تلاش برای به دیار عدم فرستادن هر رهبر مخالفِ بالفعل یا بالقوه‌ای که شاید روزی روزگاری قدرت رئیس جمهور مادام العمر را به چالش طلبد، قابل تأویل است؟

حسن روحانی نیر در همین مورد گفته است: “آنچه در آمریکا شاهد بودیم نشان داد دمکراسی غربی چقدر سست و فشل است و بنیان قوی ندارد.” آیا منظور از این سخن این است که به عکسِ دمکراسی غربی، دمکراسی شرقی خیلی سفت و سخت و کارآمد است و بنیان قوی دارد؟ظاهراً آقای روحانی هم مانند بسیاری دیگر از اهل سیاست در ایران، دمکراسی را دارای هویت غربی می‌داند حال آنکه این شیوه از زمامداری، میراثی جهانی و بهتر از هر نوع حکمرانیِ تجربه شدۀ دیگری در تاریخ بشر است و به همین علت نیز مورد استقبال عموم مردم درهر پنج قارۀ جهان قرار گرفته است.

دمکراسی اما در ماهیت خود پدیده‌ای ظریف و شکننده است و به مراقبت دائمی عموم مردم یک جامعه نیاز دارد. منظور از این مراقبت، خودآگاهی عمومی نسبت به مرزهای مشروعیت و اقتدار دولت است که بعضاً موجب سوءفهم قرار می‌گیرد و ناخواسته در هم می‌شکند. از این رو، به خلاف تصور آقای روحانی، دمکراسی در هیچ جامعه‌ای نمی‌تواند از طریق قانونگذاری، بیش از حدِ مشخصی سفت و سخت و صلب شود چون به محض اینکه به این سمت حرکت کند ازمحتوای آزادیخواهانۀ خود دور می‌شود.

با این همه، حالا که آقای روحانی دمکراسی غربی را سست و فشل و بدون بنیان قوی می‌داند، می‌شود زحمت بکشد و نوع محکم و کارآمد و قوی‌بنیان آن را نشان ما ایرانی‌ها دهد؟ نکند همین دولت خود را مصداق دمکراسیِ محکم و کارآمد و قوی می‌داند؟ و یا اینکه منظورش اصولاً نوع حکمرانی دیگری است که می‌خواهد در قالب دمکراسی محکم به ما جامعۀ ما قالب کند؟