صداوسیما می‌پرسد رأی می‌دهید؟ می‌گویند رأی نمی‌دهیم!



آخوند طباطبایی‌نژاد نماینده خامنه‌ای در اصفهان امروز گفت: نکته آخری که می‌خواهم عرض بکنم و بسیار مهم است مسأله انتخابات هست، گاهی من تعجب هستم که صدا و سیما دور برمی‌دارد از افراد می‌پرسد که شما رأی می‌دهید یا نمی‌دهید؟ می‌گویند رأی نمی‌دهیم!… مگر می‌شود مؤمن… بگوید نه من رأی نمی‌دهم! خب چرا رأی نمی‌دهی؟

آخوند اردکانی امام جمعه خامنه ای در شیراز هم گفت: می‌گویند نه مردم نمی‌آیند، خب چطور شده که نمی‌آیند؟ خب فشار گرانی‌ها خیلی‌ها را از انقلاب دور کرد، آن کارگری که حقوقش به جایی نمی‌رسد، آن کسی که اصلا حقوق نمی‌گیرد، باید حواستان باشد که مردم در چه شرایطی هستند. فشار عصبی به مردم می‌آورد حتی ممکن است بد و بیراه بگویند…

خیلی راحت می‌خواهند انتخابات را مهندسی کنند

احمدی نژاد در واکنش به ابلاغیه جدید شورای نگهبان گفته: خیلی راحت و رسما می‌گویند که ما می‌خواهیم انتخابات را مهندسی کنیم. به یک عده می‌گویند نیایید، یک عده را تهدید می‌کنند که نیایند، یک عده را هم رد می‌کنند، ته آن، کسی می‌ماند که خودشان می‌خواهند! اگر می‌خواهید، فرد خاصی را بیاورید که مردم بارها به او رای نداده‌اند، مردانه بیایید بگویید که ای ملت این را می‌خواهیم شما هم هیچکاره‌اید، نه اینکه او را به حساب ملت بیاورید!

انتخابات نزدیک شد، «بدحجاب‌ها» عزیز شدند!

مصطفی داننده در سایت عصر ایران نوشت: نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری خود را برای رقابت آماده می‌کنند. سفرهای استانی، سخنرانی، مناظره و هزار داستان دیگر برای آنها در پیش است. آنها در یک ماه پیش رو به اندازه یک سال کار می‌کنند. صبح به این شهر می‌روند و عصر در استانی دیگر وعده می‌دهند. در مناظره‌ها به جان هم می‌افتند و تاجایی که امکان دارد، آبروی طرف مقابل را می‌برند. جدا از نامزدها می‌خواهم به دختران کم‌حجاب کشورم هم عرض کنم که آنها هم باید خودشان را آماده کنند تا هر لحظه در خیابان گزارشگر تلویزیون جلوی‌شان را بگیرد و به عنوان فرزند این کشور از آنها در مورد انتخابات بپرسد.

بامزه نیست. همان ظاهری که تا دیروز در گشت ارشاد بود به قاب تلویزیون راه پیدا می‌کند. اگر علیه آمریکا و حالا دولت روحانی و «سیاست‌‌های غرب‌گرایانه» آن که حرف بزند به همه بخش‌های خبری و شبکه‌های اجتماعی هم راه پیدا می‌‌کند. درست مثل راهپیمایی 22 بهمن که گزارشگران برای نشان دادن تنوع حاضران در مراسم پیروزی انقلاب اسلامی، سراغ دخترانی می‌روند که کم‌ حجاب‌تر از دیگران هستند. دخترانی که در این روزها مورد سوال قرار می‌گیرند، همان‌هایی هستند که برخی با دیدن‌شان استغفراللهی می‌گویند و نگران «خون شهدا» می‌شوند.

صداوسیمایی که در هنگام پخش سریال‌هایی که خودش ساخته و یا فیلم‌های سینمایی ایرانی که از وزارت ارشاد مجوز دارد، رنگ تصویر صحنه‌هایی که بازیگران زن در آن آرایش غلیظ دارند را تا حد سیاه و سفید پایین می‌آورد، دختران کم حجاب دم انتخابات را رنگی، رنگی نشان می‌دهد. اصلا در ایام انتخابات، هرچه بی‌حجاب‌تر باشی احتمال اینکه دوربین تلویزیون به سمت شما بیاید زیاد است. اگر حرف‌های مورد نظر آنها را هم که بگویی کار تمام است و می‌توانید تلفن را بردارید و به همه خبر بدهید که در اخبار 20:30 شما را نشان خواهند دارد. احتمالا وقتی به پدر زنگ بزنید او به شما خواهد گفت که «نکنه دوباره گشت ارشاد گرفتت؟» شما با لحنی فاتح می‌گویید نه در مورد انتخابات و انتظارهایم از رییس جمهور حرف زدم، درست با همان ظاهری که ماه پیش مهمان ونِ گشت ارشاد شدم. کاش که این نگاه همیشه وجود داشت و فقط منحصر به روزهای انتخابات و راهپیمایی نبود. واقعا اگر این دختران و یا پسرانی که ظاهری متفاوت با دیگران دارند را فرزندان این کشور می‌دانید و رای و نظر آنها برای‌تان مهم است، در ماه‌های دیگر سال هم با این جوانان همینگونه برخورد کنید و اگر آنها را از خود نمی‌دانید در زمان انتخابات هم به سراغ‌شان نروید. این داستان تکراری شده است، تکراری تر‌ از تمام فیلم‌های آی‌فیلم. کاش تکلیف ما را بد حجاب خوب و بد حجاب بد، مشخص می‌کردند.

این حساس‌ترین انتخابات تاریخ حاکمیت دینی در ایران است

پروانه سلحشوری، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی به سایت رویداد24 گفته: بعید می‌دانم که اصلاح‌طلبان گزینه‌ای داشته باشند که بتواند مقابل فردی مانند رئیسی از جریان اصولگرایی بایستد.

وی افزود: این انتخابات خارج از معنا است و معنای خود را از دست داده. انتخابات برای عموم مردم به یک رویا تقلیل پیدا کرده است. البته درصدی از مردم که همواره حامی بدنه حکومت هستند و درصدی که رای می‌دهند تا مهر انتخابات در شناسنامه آن‌ها بخورد، همیشه رای می‌دهند.

این در حالیست که نمایش انتخابات پیش رو، حساس‌ترین انتخابات تاریخ حاکمیت دینی در ایران است. آنچه این نمایش انتخاباتی را از حساسیت و اهمیت برخوردار می‌کند، آمد و رفت مهره‌ها و جایگزینی یک «تدارکاتچی»! مدل جدید با نوع از مد افتادهٔ قبلی نیست. از این جابه‌جایی‌ها در رأس جمهوری اسلامی فراوان بوده است. حساسیت این انتخابات در اوضاع و احوال سیاسی ـ اجتماعی ایران است.

انتخاب‌کنندگان مردمی هستند که بین خود و این حاکمیت دیگر هیچ نقطهٔ قرابت و انسی احساس نمی‌کنند. تمامی پل‌های رابطه بین دو سر طیف فرو ریخته است.

روزنامه ابتکار چاپ تهران در این باره نوشته است: یاس مردم در وضعیت موجود ریشه‌های عمیق‌تری دارد که جریان های سیاسی با غفلت از آن مسائل را تحلیل و تصمیم‌گیری می‌کنند و این همان فاصله‌ ای است که بین سیاستمداران و مردم در حال عمیق‌تر شدن است. فاصله‌ ای که با سیاسی‌کاری بیشتر، عمیق‌تر هم خواهد شد…

در واقع مردم به این نتیجه رسیده‌اند که برون‌رفت از این وضعیت در تعویض مهره‌های بیرونی ویترین نظام و عوض کردن رنگ عمامه نیست. به‌عبارت واضح‌تر خانه از پای‌بست ویران است و باید به جای تعویض «نقش ایوان» کلنگ برداشت و تمام این عمارت موریانه‌خورده و کلنگی را رمباند و از نو پایه‌های یک حاکمیت مردمی را با آجرهایی از آزادی، اعتماد ملی، انتخاب آزادانه، عدالت اجتماعی، جدایی دین از دولت، مؤسسان منتخب مردم و دیگر شاخص های یک جامعهٔ آزاد و دمکراتیک چید. مشکل پیش و بیش از آن‌که در این یا آن تدارکاتچی باشد، در اصل نظام و قانونی است که سلطنت مطلقهٔ فقیه است و اساس آن را تشکیل می‌دهد.

این مهم طبعا با رأی و رأی‌کشی و حاضر شدن در پای صندوق‌های از قبل پر شده و انتخاباتی مهندسی شده با نتیجهٔ از پیش معلوم امکان‌پذیر نیست. باید تمام این نمایش نخ‌نما و تکراری را بر سر طراحان و سازمان‌دهندگانش خراب کرد. گام نخست تحریم قاطع و سراسری این نمایش است، همان کاری که مردم ایران در آخرین نمایش انتخاباتی مجلس ولایت کردند.

در حکومتی که یک نفر می‌تواند فراقانون عمل کند و به‌عنوان ولی‌فقیه سلطنت مطلقه داشته باشد، قانون، مردم و جمهوری و انتخاب دیگر بی‌مسماست.

جمهوری حکومتی است که در آن مردم تعیین‌کننده و نقش‌آفرین هستند. رأی آنها مشخص می‌کند چه کسی بر سر کار باشد. وقتی در حکومتی یک مستبد با عنوان ولی‌فقیه ریاست مادام‌العمر دارد و جانشین خود را نیز بدون اراده و دخالت مردم برمی‌گزیند، نام آن را نمی‌توان جمهوری گذاشت.

آنچه در ایران می‌گذرد تقلای یک استبداد از نفس افتادهٔ دینی برای باقی ماندن در قدرت در میهنی است که انباشتگی نارضایتی در آن به نقطهٔ انفجار رسیده است. نشاندن یک گماشتهٔ گوش‌به‌فرمان دیگر بر کرسی ریاست جمهوری نخواهد توانست خامنه‌ای و نظامش را از سرنگونی محتوم نجات دهد.

فائزه هاشمی رفسنجانی: آزموده را آزمودن خطاست

روزنامه آرمان چاپ تهران نوشت: این روزها در جمع‌های سیاسیون مباحث حول محور انتخابات 1400 است؛ انتخاباتی که عدم‌حضور گسترده در آن دغدغه اصلی دلسوزان (اصلاح طلبان قلابی) است. برخی هم مانند فائزه هاشمی تمایلی به حضور در انتخابات ندارند و دلایل خودشان را دارند. به عنوان نمونه دختر آیت‌ا… هاشمی معتقد است عملکرد اصلاح‌طلبان چنان نبوده که مردم راضی باشند و بخواهند بار دیگر به آنها رای دهند.

فائزه رفسنجانی در پاسخ به این سئوال که این روزها بحث انتخابات 1400 گرم است. شما هم فعالیتی دارید؟ گفت: من هیچ فعالیت انتخاباتی ندارم. قصد شرکت در انتخابات را نیز ندارم.

خبرنگار می پرسد هنوز که شرایط مشخص نیست و به نظر نمی‌رسد بزرگان و اعتدالیون با عدم‌شرکت موافق باشند.

فانزه رفسنجانی در پاسخ می گوید: متوجه نمی‌شوم منظور از اعتدالیون و بزرگان چیست و مدت‌هاست که کلمات ما از معانی واقعی آن فاصله گرفته است.

سئوال: بسیاری از اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس سال 98 شرکت نکردند که نتیجه آن را مشاهده می‌کنید. تصور نمی‌کنید عدم‌شرکت در انتخابات 1400 هم همین وضعیت را رقم بزند؟

پاسخ خانم فائزه: دولت دوم آقای روحانی که با رای بالا شکل گرفت، به نظرم بدتر از مجلس یازدهم است، چرا که اقدامات آقایان روحانی و ظریف و… در دولت دوم موافق مردم نبود. آنها با حرف نزدن، تحریف حقایق و بحران‌زایی مسیر دیگری را رفتند و برخلاف وعده‌ها و مطالبات مردمی که به آنها رأی داه بودند عمل کردند. صحبت‌های آقای ظریف که اخیراَ منتشر شده نیز مؤید همین مطلب است. افرادی که با رأی ما قدرت می‌گیرند و مطیع اوامر می‌شوند، فرق‌شان با مجلس یازدهم چیست؟ به‌نظرم این نوار با هر هدفی‌، زمان خوبی انتشار یافت و حداقل من مطمئن شدم که تصمیم انتخاباتی هم درست است!

سئوال: اصلاح‌طلبان مجلس را از دست دادند؛ به راحتی باید دولت را هم از دست بدهند؟!

پاسخ: با از دست دادن چنین دولتی که شاید نبودنش بهتر از بودنش باشد، ضرری نمی‌کنیم. اتفاقی رخ نمی‌دهد با این شرایط رای ما سیاست‌های قبلی را تایید، آنها را در این مسیر غلط قدرتمندتر می‌کند. رأی ندادن شاید تلنگری باشد برای کسانی که شرایط را به اینجا رسانده‌اند، چرا باید وارد مسیری بی‌نتیجه شویم که تشویق‌کننده خطا هم باشد. اصلاح‌طلبی برای تغییر بود؛ نه توجیه. چرا همیشه باید به دنبال بد و بدتر باشیم؟! این بد و بدتر دیگر آنقدر فرقی با هم ندارند. آزموده را آزمودن خطاست.