هجوم دیگری به قصد ویران کردن بیشتر فرهنگ غیرمذهبی



شکوه میرزادگی

حذف یا محدود کردن ده ها رشته تحصیلی و هجوم دیگری به قصد ویران کردن بیشتر فرهنگ غیرمذهبی ایران

بنا برگزارش خبرگزاری های داخلی از امسال رشته های تحصیلی زیادی از دانشگاه های ایران حذف و یا ظرفیت پذیرش دانشجویان در آن رشته ها سی تا 40 درصد کمتر خواهد شد. این رشته ها عبارتند از: زبان و ادبیات فارسی، زبان های خارجی، باستانشناسی، مرمت بناهای تاریخی، موزه داری، هنر، کتابت، نگارگری، ادبیات نمایشی، آموزش زبان انگلیسی، ، نقاشی، صنایع‌دستی، کارگردانی تلویزیونی، ارتباط تصویری، و …

همچنین تغییرات زیادی در محتوای کتب درسی، و برنامه های درسی انجام خواهد شد که بیش از صد رشته تحصیلی را در برخواهد گرفت

مسئولین وزارت علوم حکومت اسلامی یکی از دلایل این تغییرات مهم را عدم علاقه دانشجویان به رشته های حذف شده، و یا خروج صدها هزار تن از اساتیدی از ایران ذکر کرده اند که بسیاری شان از تخصص و وضعیت علمی بالایی در رشته خود برخوردار بودند. آن ها دلیل این فرار مغزها را «اقتصادی» ذکر کرده اند در حالی که بسیاری از این اساتید در نوشته ها و گفته های خود سانسور شدید، تسلط فضای مذهبی بر فضای علمی، کنترل و گاه بازداشت های بی مورد را دلیل فرار خود از زادگاهشان عنوان کرده اند. در عین حال اگر دلیل این حذف ها بی علاقگی دانشجویان به این رشته ها بوده، دیگر چه نیازی به کم کردن ظرفیت پذیرش دانشجو وجود داشته است.

روشن است آن چه که اکنون حکومت اسلامی انجام می دهد، بخش های دیگری از برنامه ای بوده که انقلابیون اسلام زده از آغاز برای ایران تدارک دیده بودند: تهی کردن محتوای علمی دانشگاه های ایران از استانداردهای جهانی و تبدیل دانشگاه به حوزه؛ به طوری که در حال حاضر لیست بلندی از دروس اسلامی را می بینیم که به جای دروس اصلی و واقعی رشته های علوم انسانی، علوم سیاسی و دیگر رشته های تحصیلی در دانشگاه ها نشسته اند.

و اکنون نشستن شخصی چون رییسی بر مسند به اصطلاح «ریاست جمهوری» از یک سو و پیروزی طالبان در همسایگی ایران از سویی دیگر آغاز هجوم هراس انگیز دیگری ست از جهل و واپسگرایی نسبت به دانش امروز بشری و فرهنگ خردمدار و غیرمذهبی سرزمین مان.

با تاسف بسیار، اکنون حتی از راه دور می توان سنگینی آموزش و پرورشی بیمارگونه را بر فضای دانشگاه ها، و کلا مراکز آموزشی ایران از دبستان گرفته تا دانشگاه تماشا کرد و افسوس خورد برای سرزمینی که در ده های اول قرن بیستم، ازنظرآموزشی جزو چند کشورپیشرفته خاورمیانه بود و اکنون در ده های اول قرن بیست و یکم از نظر آموزشی و علمی در سراشیبی بدترین نوع واپسگرایی و درماندگی ست.