یک رسوایی بزرگ دیگر برای پاسداران دروغگوی خامنه‌ای



لاف‌ها و گاف‌های سپاه؛ کشورداری به شیوه جمهوری اسلامی

نیرویی که فرمانده کل آن برای مبارزه با ویروس کرونا از مستعان ۱۱۰ پرده‌برداری می‌کند، چرا نباید از ماجرای ضبط مسلحانه یک شناور غیرنظامی، داستانی حماسی بسازد

جمشید برزگر تحلیلگر مسائل ایران
ایندیپندنت فارسی

هیاهوی «خبری افتخارآفرین از اقتدار سپاه پاسداران» خیلی زود فرونشست. فقط واکنش آمریکا نبود که روایت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از رویارویی خیالی با ناوگان نظامی آمریکا در دریای عمان زدن را به یک «لاف‌زنی» و در حقیقت به یک گاف بزرگ دیگر بدل کرد؛ خود قصه‌ای که ساخته شده بود، چنان طرح و پیرنگ سستی داشت که با هیچ عنوان و کلام و موسیقی حماسی هم باورپذیر نمی‌شد.

روایت افتخار آفرین

خلاصه روایت سپاه پاسداران و رسانه‌های وابسته به آن، که عملا اکنون تمامی فضای رسانه‌ای کشور را شکل می دهد، چنین بود: آمریکایی‌ها یک نفتکش حامل نفت ایران را متوقف می‌کنند، نفت آن را به نفتکش دیگری منتقل می‌کنند و در حال سرقت این نفت بودند که چهار پنج نفر با یک فروند بالگرد بر عرشه نفتکش فرود آمدند، کنترل نفتکش را به دست گرفتند و نیروهای نظامی آمریکا، پس از حضور چند فروند قایق تندرو و چند پیام هشدارآمیز، عملیات خود را ناتمام گذاشتند؛ نفتکش را رها کردند و خود از مهلکه گریختند. نفتکش دوم، به این ترتیب به بندرعباس منتقل شد.

روایت آمریکا

پس از اعلام خبر «رویارویی» نیروی دریایی سپاه با نیروی دریایی آمریکا، مقامات آمریکایی خبر از آن دادند که نیروهای سپاه پاسداران یک نفتکش با پرچم ویتنام را تصرف و به سمت آب‌های سرزمینی ایران هدایت کرده‌اند. ناوهای آمریکایی شاهد این اتفاق بوده‌اند، اما به رغم نزدیکی بیش از حد قایق‌های تندرو، هیچ رویارویی رخ نمی‌دهد و آمریکا برای آنکه خللی در فرآیند بازگرداندن جمهوری اسلامی به میز مذاکرات هسته‌ای در وین وارد نشود، حتی از رسانه‌ای کردن این رویداد صرف‌نظر می‌کند.

ویدیو سپاه چه چیز را به ما نشان می‌دهد؟

در ویدیو سپاه، گذشته از موسیقی حماسی آن، آنچه مشاهده می‌شود این است که یک فروند بالگرد سپاه بر روی عرشه یک نفتکش تنها در دریای عمان فرود می‌آید، چند تکاور سپاه از آن پیاده می‌شوند و کنترل نفتکش را در دست می‌گیرند. در لحظه تصرف نفتکش، هیچ نشانه‌ای از حضور ناوهای آمریکایی در نزدیکی آن وجود ندارد.

قاعدتا نیروهای آمریکایی باید نفتکشی را که با خود برده بودند تا محموله یک نفتکش دیگر را به آن منتقل کنند، اسکورت می‌کردند. اما مشخص نیست آنها چرا پس از انتقال نفت از نفتکش اول، ناگهان ناپدید می‌شوند و نفتکش دوم به جای آنکه از تنگه هرمز دور شود به سمت آن به راه می‌افتد.

از آن مهم‌تر، در ویدیو سپاه، هیچ نشان و خبری از نفتکش اول نیست. مشخص نیست عملیات انتقال محموله از آن دقیقا در کجا و در چه تاریخی انجام گرفته و سرنوشت آن نفتکش پس از تخلیه بار، چه شده است. در سایت‌هایی که حرکت نفتکش‌ها را رصد می‌کنند هم ردی از نزدیکی این دو نفتکش به مدت حد اقل چند ساعت برای جابه‌جایی نفت از یکی به دیگری به چشم نمی‌خورد. اساسا رد و نشان و نامی از نفتکش اول، نه در این سایت‌ها و نه در روایت و ویدیو سپاه وجود ندارد.

پس عملیات سپاه پاسداران درواقع، چیزی نبوده جز تصرف یک شناور غیرنظامی و انتقال آن به آب‌های سرزمینی ایران. سپاه پاسداران پیش از این نیز، عملیات مشابهی انجام داده بود.

آنچه دست کم تا کنون از شواهد و اخبار منتشر شده می‌توان نتیجه گرفت این است که از اساس آمریکا در کار ضبط و انتقال نفت ایران نبوده است. ناوهای آمریکایی، تنها و صرفا پس از حضور نیروهای سپاه بر روی عرشه و در اطراف آن، به این نفتکش نزدیک شده‌اند، اما دخالتی در روند حوادث نداشته‌اند.

آمریکا پیش از این البته نفتکش‌های حامل نفت ایران را توقیف و حتی نفت آنها را فروخته بود، اما هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که نفتکشی با پرچم ویتنام در دریای عمان، حامل نفتی بوده که آمریکایی‌ها از یک نفتکش دیگر متعلق به ایران مصادره کرده بودند.

اما چرا؟

پی بردن به ایرادهای بنیادین روایت سپاه پاسداران به زمان زیادی نیاز نداشت. با این همه، چرا چنین داستانی باید ساخته و پرداخته شود؟ آن هم با ده روز تاخیر، در آستانه سالگرد اشغال سفارت آمریکا در تهران و از آن مهم‌تر، ساعاتی پیش از اعلام تاریخ ازسرگیری مذاکرات هسته‌ای در وین از سوی جمهوری اسلامی.

روشن است که مخاطب این عملیات، آمریکا نیست که به عنوان طرف مقابل در این رویارویی، خود از حقیقت امر آگاه است.

آنچه روی داده، در حقیقت پیش و بیش از آنکه عملیاتی نظامی باشد، عملیاتی رسانه‌ای است که آن هم صرفا در فضای کاملا کنترل شده رسانه‌های داخلی در جمهوری اسلامی امکان اجرا دارد.

تمامی خبرگزاری‌های داخلی، از صدا و سیما گرفته تا فارس و تسنیم که به‌طور مستقیم وابسته به سپاه پاسداران هستند، یک متن واحد را منتشر کردند، بدون آنکه اختیار افزودن اطلاعاتی بیشتر یا حد اعمال تغییراتی در حد نگارش و ویرایش متن داشته باشند.

تقریبا می‌توان مطمئن بود که سرنوشت نفتکشی که با پرچم ویتنام توقیف شده، برخلاف مصادره پر سر و صدایش، در سکوتی خبری و بدون دادن توضیحی دقیق، روشن خواهد شد و این نفتکش و خدمه‌اش آزاد خواهند شد.

برای جمهوری اسلامی مهم آن است که در روز تعیین تاریخ از سرگیری مذاکرات، به افکار عمومی در داخل کشور چنین وانمود شود که کشتیبان را سیاستی دیگر آمده، و بر خلاف دولت حسن روحانی، دولت ابراهیم رئیسی از موضع اقتدار و در حالی که پیروز از میدان رویارویی نظامی با آمریکا بیرون آمده، راهی وین می‌شود.

اینکه در جهان امروز، هیچ کشوری نمی‌تواند انحصار رسانه‌ای داشته باشد و علی‌رغم تسلط تمام و کمال جمهوری اسلامی بر رسانه‌های رسمی کشور، مردم از امکانات دیگری برای آگاه شدن از روایت‌های دیگر برخوردارند، البته تاثیری برای طراحی و اجرای این عملیات رسانه‌ای ندارد.

رهبران جمهوری اسلامی هرگز خود را در قبال اقدامات و تصمیمات خود در برابر مردم مسئول ندانسته‌اند. هرآنچه بخواهند می‌گویند و بعد فراموش می‌کنند بی آنکه دغدغه‌ای داشته باشند که کسی در کشور توان بازخواست آنان را داشته باشد.

نیرویی که فرمانده کل آن، آشکارا و در مقابل دوربین برای مبارزه با ویروس کرونا از مستعان ۱۱۰ پرده‌برداری می‌کند، بدون آنکه بعدا اتفاقی برایش بیفتد یا خود را نیازمند توضیح و پوزشی بداند، چرا نباید از ماجرای ضبط مسلحانه یک شناور غیرنظامی، داستانی حماسی از مقابله با «دزدی دریایی» آمریکا بسازد؟