مرزهای ستمگری و فرومایگی حاکمان ج.ا بی انتهاست



منصور امان

تپانچه اقتصاد غارت بر شقیقه جامعه

با موجی از اقدامات ریاضتی و فلاکت زا، اشراف حاکم حلقه طناب را دور گردن مردُم ایران تنگ تر می کنند. اگر تا پیش از این اشکال غارتگرانه اقتصاد ولایتی با پرده و پوشش عرضه می شد، اینک “نظام” برای چپاول جامعه، تپانچه را بی غلاف و عُریان بر شقیقه اش گذاشته است.

پُر عایدی ترین دستبُرد رژیم ولایت فقیه به سُفره و جیب توده ها، حذف یارانه کالاهای اساسی است؛ اقدامی که پس از حذف یارانه انرژی به دست یک گُماشته دیگر آقای خامنه ای (محمود احمدی نژاد)، مُهم ترین گام حاکمیت در مسیر کنار گذاشتن مسوولیتهایش در برابر جامعه و افزایش سهم خود از خزانه همگانی است.

حرص و اشتهای حاکمان سیری ناپذیر ج.ا تا بدانجاست که حتی از حذف یارانه دارو هم پرهیزی ندارند. آنها که بی اعتنایی خود به جان و سلامت شهروندان را در فاجعه بی انتهای کُرونا به نمایش گذاشته اند، با محروم کردن مُزد بگیران، کارمندان جُزء و مُستمری بگیران از حق درمان و سلامت، پرده دیگری از دُشمنی و هیچ انگاشتن آنها را روی صحنه اجتماع بازی می کنند.

به مُوازات حذف یارانه کالاهای ضروری و اولیه که بهای آنها را به چند برابر افزایش خواهد داد، حاکمیت با بستن مالیات بر واردات این دسته از کالاها، یک اهرُم دیگر برای جهش قیمتها تراشیده است. در کنار این باید از تدارُک برای افزایش دوباره بهای بنزین یاد کرد که گذشته از فشار دوچندان بر مصرف کنندگانی که برای استفاده شُغلی یا شخصی به خودرو وابسته هستند، دومینو وار بهای خدمات، کالاها و حمل و نقل را به سمت بالا خواهد برد.

بدیهی ترین نتیجه اقدامات راهزنانه حاکمیت، انفجار تورُم در بازارها و پُشت سر گذاشته شدن مرزهای بعیدی از فقر، گُرسنگی و سیه روزی جامعه است. “نظام” آنها را که زیر بار تورُم پنجاه تا صد درصدی کمرشان خم شده، بی دفاع و بی حفاظ به کام موج تازه و بی رحم تورُم هُل می دهد. گویاترین شاهد از پرتگاهی که آقای خامنه ای و شُرکایش مردُم را به سویش می برند، افزایش بهای شش برابری برخی داروها است. باید توجُه داشت که این تغییر گزاف قیمت در شرایطی رُخ داده که یارانه دارو هنوز به گونه رسمی حذف نشده است.

دولت برگُمارده با افزایش بهای کالاها و خدمات و دامن زدن به تورُم از یکطرف برای خود منبع درآمد می سازد و هزینه های حُکمرانی بُحران ساز، فاسد و غارتگرانه اش را تامین می کند و از طرف دیگر، سُلطه مادی طبقه حاکم را تحکیم می بخشد که با شبکه ها و کارتلهای مالی – تجاری – خدماتی خود بازار ارز و پول و سرمایه را در اختیار دارد و تورُم مُهمترین ابزار آن برای افزایش ثروت به حساب می آید.

اُلیگارشی حاکم که از گنج و رنج مردُمان بهشتی زمینی برای خود ساخته، فرودستان را محکوم به ریاضت کشی می داند و به گونه پیوسته بر آتش دوزخ زندگی شان می دمد. آنها پیوسته راه های وقیحانه تری برای دستبُرد به جیب و سُفره مردُم و لگدمال کردن کرامت شان اندیشه می کنند. این چرخه را پایانی نیست، مرزهای ستمگری و فرومایگی حاکمان ج.ا بی انتهاست و از این کرانه ی سیاهی فکر و جان تا گُرگ و میش آن کرانه رذالت و آزمندی پهن شده است.

چرخه تباهی رژیم فاسد ولایت فقیه فقط به دست قیام فرودستان مُتوقف می شود؛ کارگران، مُعلمان، کشاورزان، کارمندان و بازنشسته هایی که کارد رژیم ولایت فقیه اینک به اُستخوانشان رسیده است.