سفر رئیسی به آمریکای لاتین؛ “مناسبات راهبردی” با اما و اگر

ابراهیم رئیسی مشغول سفر و دیداری پنج روزه از آمریکای لاتین است. او در تداوم سیاست‌ “حضور در حیات خلوت آمریکا” ونزوئلا و کوبا و نیکاراگوئه را “متحدان راهبردی” ایران ذکر کرد. این سیاست در دوره احمدی‌نژاد به جایی نرسید.ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری اسلامی ایران، برای انجام سفری پنج روزه به آمریکای لاتین رفته است. اولین ایستگاه این سفر ونزوئلا است و رئیسی پس از آن به کوبا و نیکاراگوئه هم خواهد رفت.

گرچه در آمریکای جنوبی و منطقه کارائیب در حال حاضر دولت‌های متعددی با مشی چپ‌گرا حاکمند، ولی شاخصه سه کشور یادشده تضاد و اختلاف با آمریکا و مورد تحریم‌بودن است که آنها را با جمهوری اسلامی در یک تراز می‌نشاند.

این در حالی است که کشورهای قدر آمریکای لاتین مانند برزیل، کلمبیا، آرژانتین و شیلی هم دولت‌هایی چپ‌گرا دارند، ولی دارای روابط متوازنی با جهان هستند و چندان تمایلی به دعوت از رئیسی نشان نداده‌اند.

مقام‌های جمهوری اسلامی از این سفر که از روز یکشنبه ۲۱ خرداد (۱۱ ژوئن) آغاز شده به عنوان “سفر راهبردی” یاد کرده‌اند و ارتباط با سه کشور یادشده را “استراتژیک” توصیف کرده‌اند.

رسانه‌های نزدیک به اصولگرایان هم در ایران با تیترهایی مانند “سفر به حیاط خلوت آمریکا”، “دیپلماسی فراقاره‌ای” و “رفیق بیست میلیارد دلاری” و توصیفاتی این چنینی از سفر رئیسی یاد کرده‌اند.

رئیسی در آستانه سفر خود به آمریکای لاتین گفت: «موضع مشترک جمهوری اسلامی ایران و ۳ کشور ونزوئلا، نیکاراگوئه و کوبا، ایستادگی در مقابل نظام سلطه و مقابله با یکجانبه‌گرایی است.»

او روز دوشنبه در کاراکاس در مصاحبه مطبوعاتی مشترک با نیکلاس مادرو، همتای ونزوئلایی خود هم “دشمن مشترک” را عامل تقریب و “رابطه راهبردی” عنوان و تصریح کرد: «برخورداری از منافع، نگاه و دشمن مشترک، همکاری‌های فیمابین را عمیق و راهبردی کرده است.»

ایران و ونزوئلا از سال ۱۳۴۶ مناسبات دیپلماتیک برقرار کرده‌اند، ولی رابطه آنها رابطه‌ای عادی بوده و همکاری‌ یا رقابتشان بیشتر در گستره اوپک و مسائل بازار نفتی جهان رقم خورده است.

“مناسبات راهبردی” که تعطیل می‌شود

گرایش فزاینده جمهوری اسلامی به سمت آمریکای لاتین اما به دوره ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد برمی‌گردد.

احمدی‌نژاد در همراهی با رهبر جمهوری اسلامی و هسته سخت قدرت مناسبات با ونزوئلای تحت رهبری هوگو چاوز و “ایجاد محور ضدامپریالیستی در حیات خلوت آمریکا” را در دستور کار گذاشت که علاوه بر سفرهای متعدد و متقابل مقام‌های دو کشور پروژه‌های اقتصادی متعددی، از ساخت کارخانه تراکتورسازی و ایجاد خط تولید خودرو و پروژه‌های خانه‌سازی گرفته تا ایجاد خط هوایی میان دو کشور را هم شامل شد. صحبت‌هایی هم در باره همکاری‌های نظامی دو کشور مطرح بود.

در حالی که دولت احمدی‌نژاد هم از “مناسبات استراتژیک” با ونزوئلا و کشورهای مخالف آمریکا در حوزه آمریکای لاتین سخن می‌گفت، با روی‌کارآمدن دولت روحانی که دغدغه‌ها و مشکلات دیگری را عمده می‌دید، مناسبات سیر نزولی گرفت و حالتی عادی یافت، به طوری که در این هشت سال تنها یک سفر به منطقه آمریکای لاتین صورت گرفت که آن هم سال ۱۳۹۵ در حاشیه عزیمت به نیویورک برای شرکت در هفتاد و یکمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد و بعدتر شرکت در هفدهمین اجلاس سران کشورهای عضو جنبش غیرتعهد در ونزوئلا بود. بعد هم سفری کوتاه به کوبا انجام شد.

با این همه، در همین دوران هم جمهوری اسلامی چند کشتی حامل بنزین و سوخت به ونزوئلا اعزام کرد تا بحران انرژی در این کشور که به دلیل سوءمدیریت و تحریم‌های آمریکا بالا گرفته بود تخفیف یابد.

به گفته کارشناسان هم سیاسی و سلبی بودن برقراری مناسبات فشرده با ونزوئلا برای مقابله با آمریکا و هم فقدان مطالعات اولیه و ارزیابی بهره‌وری در باره پروژه‌هایی که در زمان احمدی‌نژاد به جریان افتادند، موجبی برای نیمه‌کاره ماندن بخشی از آن پروژه‌ها شد.

حجت‌الله سلطانی، سفیر ایران در ونزوئلا به روزنامه همشهری گفته است که بخشی از سفر رئیسی شامل “احیای” کارخانجات تولید خودرو و تراکتور ایران در کشور ونزوئلا و آغازبه‌کار خط تولید این محصولات در دستورکار است.

طرح‌هایی بلندپروازانه و پایدار؟

سفر رئیسی دوباره در جهت “ایجاد اتحاد و نزدیکی میان کشورهای مخالف آمریکا” شامل طرح‌های بلندپروازانه‌ای است که بر مبنای یک سند همکاری بیست ساله رقم می‌خورد.

وزیر نفت هم در این سفر رئیسی را همراهی می‌کند و از جمله قرار است در هر سه کشور هدف بازدید برایتوسعه پالایشگاه‌های موجودیا ایجاد پالایشگاه‌های جدید توافقنامه امضا شود و “صدور خدمات فنی مهندسی و انتقال فناوری و توسعه بازارهای صادراتی نفت خام و میعانات گازی و فرآورده‌های نفتی” را هم دربرگیرد.

هم در ونزوئلا و هم در کوبا توافقاتی در بخش همکاری‌ها در زمینه بهداشت و تولید دارو و تجهیزات پزشکی در دستور کار است. به گفته سفیر جمهوری اسلامی در ونزوئلا “یک مرکز همودیالیز با تکنولوژی کاملا ایرانی توسط یک شرکت دانش‌بنیان در شهر کاراکاس راه‌اندازی خواهد شد”.

او همچنین از طرح‌هایی در باره “استفاده از ۳۰میلیون هکتار زمین حاصلخیز ونزوئلا” برای “تأمین غذایی ایران و صادرات تولیداتی مانند بذر، کودهای شیمیایی، ادوات و تجهیزات کشاورزی و فناوری‌های ذیربط” سخن گفته است.

در باره حجم مبادلات میان دو کشور نیز گفته شده است که تجارت بیش از سه میلیارد کنونی می‌تواند تا بیست میلیارد دلار افزایش یابد.

منتقدان با توجه به تجارب قبلی این تردید را مطرح می‌کنند که معلوم نیست این طرح‌ها که عمدتا جنبه سیاسی و “مقاومت با سلطه” دارند تا چه حد دوام و پایداری پیدا کنند و به لحاظ اقتصادی توجیه داشته باشند و قابلیت تحقق بیابند و آیا بیشتر برای ایران هزینه‌‌ساز خواهند بود یا به عنوان مکملی برای رشد و توسعه اقتصادی آن عمل خواهند کرد.

به خصوص تاکید می‌شود، مادامی که مناسبات منطقه‌ای و بین‌المللی جمهوری اسلامی در تنش و تشنج است و تحریم‌ها هم رفع نشده‌اند این گونه مناسبات فرامنطقه‌ای که اهداف سیاسی دارد کمکی برای رهایی از این وضعیت نیست.

آمریکا از زبان جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید در باره سفر رئیسی به منطقه آمریکای لاتین گفته است که واشنیگتن از کشورها نمی‌خواهد که با که رفت و آمد داشته باشند و با کجا مناسبات برقرار کنند یا نکنند. به گفته او برای آمریکا منافع ملی این کشور مهم است و آنچه که در دستور کار است “تلاش برای تغییر رفتارها و سیاست‌های بی‌ثبات‌ساز ایران” است.

گرچه سه کشور یادشده با آمریکا دارای مشکلات اساسی هستند، ولی تفاوتشان با جمهوری اسلامی در این موضوع ذکر می‌شود که از تماس و گفت‌وگو با دولت آمریکا ابایی ندارند و از هر مذاکره‌ای در هر سطحی که به بهبود مناسبات با واشینگتن بیانجامد استقبال می‌کنند.

برای نمونه دولت ونزوئلا در دو سال اخیر به سوی کاهش تنش با آمریکا و گفت‌وگو با اپوزیسیون داخلی برای گذار از بحران درونی و بین‌المللی افتاده است و دولت دانیل اورتگا در نیکاراگوئه هم اگر همچنان با اپوزیسیون داخلی با زبان زور صحبت می‌کند ولی در عرصه مناسبات بین‌المللی مشی‌یی کم و بیش مشابه در جهت رفع و کاهش تنش‌ها دارد.