Previous Next

لغو تعلیق فدراسیون فوتبال هند و پیامد آن برای فوتبال ایران

فدراسیون جهانی فوتبال فیفا شامگاه ۲۶ اوت (۴ شهریور) تعلیق فدراسیون فوتبال هند را پس از ۱۱ روز لغو کرد. علت این تعلیق، انحلال فدراسیون فوتبال هند توسط دادگاه عالی این کشور بود.فعالیت رسمی فدراسیون فوتبال هند پس از سه ماه بلاتکلیفی، دوباره از سر گرفته شده است. در پی انحلال این فدراسیون توسط دادگاه عالی هند در ماه مه ۲۰۲۲، فدراسیون جهانی فوتبال “فیفا”، فدراسیون فوتبال هند را ۱۵ ماه اوت (۲۴ مرداد) مورد تعلیق قرارداد. این تعلیق حال پس از ۱۱ روز برداشته شد.

علت تصمیم فیفا برای رفع تعلیق فدراسیون فوتبال هند، دستیابی دوباره این نهاد ملی فوتبال هند به کنترل امور فوتبال کشور عنوان شده است. همچنین گفته می‌شود که دخالت مستقیم نهادهای کشوری و دولتی نیز در فعالیت فدراسیون فوتبال هند متوقف شده است.

فدراسیون فوتبال هند در حال حاضر توسط یک کمیته انتقالی که از سه نفر تشکیل شده است، مدیریت می‌شود. این کمیته مسئولیت بازنویسی و تدوین دوباره اساسنامه فدراسیون فوتبال هند را به عهده دارد.

به کانال دویچه وله فارسی در اینستاگرام بپیوندید

فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا فرآیند تحولات در فدراسیون فوتبال هند را تحت نظر ویژه خود قرار داده‌اند. حال قرار است فیفا فدراسیون فوتبال هند را در این روند انتقالی مورد پشتیبانی خود قرار دهد و پس از تصویب اساسنامه جدید فدراسیون، همچنین در برگزاری مراسم انتخابات هیئت رئیسه جدید فدراسیون فوتبال هند به این فدراسیون کمک کند.

با از سرگیری دوباره فعالیت فدراسیون فوتبال هند، موضوع لغو احتمالی جام جهانی فوتبال دختران زیر ۱۷ سال که قرار است از روز ۱۱ تا ۳۰ اکتبر (۱۹ مهر تا ۸ آبان) با میزبانی هند برگزار شود نیز منتفی شد.

پیامد تحولات فوتبال هند برای فدراسیون فوتبال ایران

موضوع تعلیق و تحولات فدراسیون فوتبال هند، توجه ویژه فوتبال ایران را نیز به خود جلب کرده است. احتمال تعلیق دوباره فدراسیون فوتبال ایران توسط فیفا پس از سال ۲۰۰۷ میلادی، از موضوعات داغ فوتبال این کشور در ماه‌های اخیر بوده است.

از محدودیت و ممنوعیت ورود زنان به استادیوم‌های کشور گرفته تا دخالت دولت و مجلس در امور فدراسیون؛ در حال حاضر علل متفاوتی برای تعلیق فدراسیون فوتبال ایران مطرح و مورد بحث قرار گرفته است.

همچنین گفته می‌شود که تعلیق احتمالی فدراسیون فوتبال ایران از استقبال بخشی از جامعه فوتبال ایران نیز برخوردار خواهد بود.

بیشتر بخوانید: خطر دو باره مجازات تعلیق در انتظار فوتبال ملی ایران؟

محمد حیرانی، مجری پیشین ورزشی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی، در این زمینه به دویچه‌وله فارسی می‌گوید: «در حال حاضر افکار عمومی ایران از تعلیق استقبال می‌کند. بخش بیشتری از علاقمندان فوتبال در ایران تصور می‌کنند تعلیق به سود فوتبال ایران است.»

این کارشناس اضافه می‌کند: «باید جلوی سیستم فاسد و سیاست زده مسلط بر فوتبال ایران گرفته شود و اشخاص سیاسی اجازه‌دخالت در امور فوتبال را نداشته باشند. تعلیق دوباره، فرصتی برای بازنگری در ساختار کهنه و ناکارآمد فوتبال ایران است.»

محمد حیرانی در زمینه تدوین اساسنامه فعلی فدراسیون فوتبال ایران در پی تعلیق فوتبال ایران در سال ۲۰۰۷ تاکید می‌کند که “برخی از اعضای کمیته انتقالی فدراسیون فوتبال ایران در آن زمان فیفا را فریب دادند”.

او همچنین اشاره می‌کند که “بر خلاف خواسته فیفا، اساسنامه جدید فدراسیون فوتبال ایران دست حاکمیت را در امور فدراسیون کوتاه نکرده است.”

در پی عزل و حذف بیش از دو سوم اعضای هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال ایران، این نهاد مرکزی فوتبال ایران قدرت تصمیم‌گیری رسمی خود را از ماه‌ها پیش از دست داده است.

بیشتر بخوانید: فدراسیون فوتبال ایران؛ مدیریت در وضعیت تعلیق

حال قرار است انتخابات ریاست جدید فدراسیون فوتبال ایران روز ۳۰ ماه اوت (۸ شهریور) در مجمع فدراسیون برگزار ‌شوند. مهدی تاج، عزیزالله محمدی و میرشاد ماجدی سه نامزدی هستند که مورد “صلاحیت” قرار گرفته‌اند و برای دستیابی به صندلی ریاست، در این انتخابات شرکت خواهند کرد.

فیفا نیز اعلام کرده است که ناظرهای خود را برای حضور در مراسم این انتخابات به ایران اعزام خواهد کرد.

بلومبرگ: حل اختلافات آمریکا و ایران در برجام احتمالا چند هفته طول می‌کشد

بلومبرگ به نقل از مقامات آگاه در مذاکرات احیای برجام گزارش داد آمریکا و ایران به توافق هسته‌ای نزدیک‌تر شده‌اند و ممکن است حل اختلافات فقط چند هفته طول بکشد. ایران و آمریکا درباره این مسئله اظهارنظر نکرده‌اند.مقامات مطلع در مذاکرات احیای برجام به خبرگزاری بلومبرگ گفته‌اند که آمریکا و ایران بر سر جزئیات کلیدی توافق هسته‌ای هنوز اختلاف دارند که ممکن است حل آنها چند هفته زمان ببرد.

دویچه وله فارسی در اینستاگرام دنبال کنید

این خبرگزاری هم‌زمان نوشته که انتظارات برای پیشرفت قریب‌الوقوع در مذاکرات هسته‌ای با پاسخ ایران و آمریکا به متن “نهایی” پیشنهاد جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که تحریم‌های اقتصادی علیه ایران از جمله صادرات نفت را کاهش می‌دهد، افزایش یافته است.

یک مقام بلندپایه اروپایی گفته است که طرفین هرگز تا این سطح در مذاکرات احیای برجام نزدیک نبوده‌اند. سخنان این مقام اروپایی مشابه اظهارات مشاور ارشد دولت جو بایدن است.

بیشتر بخوانید:جان کربی: عقب‌نشینی ایران از چند مورد باعث پیشرفت در مذاکرات شد

با این حال دو مقام دیگر که از مذاکرات هسته‌ای مطلع هستند و نخواسته‌اند نامشان فاش شود، به بلومبرگ گفته‌اند، اختلافات بر سر تحقیقات ناظران آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره فعالیت‌‌های هسته‌ای گذشته جمهوری اسلامی و پرداخت غرامت‌ به ایران در صورت خروج دولت آینده آمریکا از توافق ادامه دارد.

این خبرگزاری در ادامه گزارش خود تصریح کرده است که طرف‌های مذاکره به طور علنی درباره جزئیات تحولات اخیر اظهار نظر نکرده‌اند اما این احساس وجود دارد که تهران برای واگذاری امتیازات بیشتر تحت فشار قرار گرفته است. ایران از خواست حذف سپاه پاسداران از فهرست سازمان‌های تروریستی آمریکا صرف‌نظر کرده است.

بلومبرگ به یکی دیگر از موانع مذاکره هم اشاره کرده و نوشته است که به نظر می‌رسد پرونده پادمانی سه مکان مشکوک به فعالیت اتمی نظامی گذشته ایران یکی از موانع اصلی برای پیشرفت در مذاکرات باشد.

گفته می‌شود که در این سه سایت ”ذرات اورانیوم با منشا فعالیت انسانی” پیدا شده و این موضوع، برخلاف موافقت‌نامه پادمان بین ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، به اطلاع این آژانس رسانده نشده است.

بیشتر بخوانید: امیرعبداللهیان: ایران برای احیای برجام هیچ عجله‌ای ندارد

رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی هفته گذشته در مصاحبه با “پی‌بی‌اس” با این حال گفت احتمال دست‌یابی به راه حلی در این زمینه وجود دارد.

گروسی تاکید کرد احیای توافق هسته‌ای برجام به ناظران آژانس این امکان را فراهم می‌کند که نظارت گسترده و بازرسی‌های فوری را از سر بگیرند.

قرار است شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز ۱۲ سپتامبر در وین نشست خود را برگزار کند. به نوشته بلومبرگ ایران می‌خواهد ببیند شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی چگونه با “پرونده پادمانی سه مکان مشکوک” برخورد خواهد کرد.

مقامات گفتند که اگرچه بعید است آژانس به طور کامل این پرونده را کنار بگذارد اما بازرسان ممکن است بتوانند کار خود را در چارچوب توافق هسته‌ای به پایان برسانند.

شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قبلا قطعنامه‌ای در ارتباط با “عدم همکاری” ایران در خصوص روشن‌گری در قبال سه مکان مشکوک صادر کرده است.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

بلومبرگ در گزارش خود به این موضوع هم اشاره کرده که دادن هر گونه امتیاز اضافی دولت آمریکا به ایران می‌تواند در انتخابات میان‌دوره‌ای ایالات متحده در ماه نوامبر تاثیر بگذارد و ممکن است دولت بایدن اکثریت را در سنا از دست بدهد.

https://www.bloomberg.com/news/articles/2022-08-26/us-and-iran-close-to-nuclear-deal-but-final-push-may-take-weeks?srnd=premium-europe

گزارش آمار نقض حقوق کودک ونوجوان مرداد ماه ۱۴۰۱

گزارش آمار نقض حقوق کودک ونوجوان در مرداد ماه 1401 تهیه وتنظیم : آذر ارحمی وحمید رضائی آذریانی خشونت علیه کودکان سقوط کودک در چاه سه راه افسریه به روایت رئیس شورای شهر رئیس شورای اسلامی شهر تهران جزئیات حادثه سقوط کودک حدود ۵ ساله در چاهی واقع در منطقه ۱۵ را تشریح کرد  علت …

ادامه‌ی مطلب

اسناد مربوط به تفتیش املاک ترامپ در مارآلاگو منتشر شد

دادگاه فلوریدا مدارک مرتبط با تفتیش اقامتگاه ترامپ را منتشر کرد. در این اسناد درباره اینکه چگونه ماموران اف‌بی‌آی برای تفتیش اقامتگاه مارآلاگو قاضی را اقناع کرده‌اند توضیح داده شده است. بخشی از متن منتشره “ناخوانا” است.دادگاه فلوریدا اسناد مربوط به بازرسی اقامتگاه ترامپ را منتشر کرد. در این مدارک آمده است که مامور پلیس فدرال آمریکا اف‌بی‌آی به قاضی گفته است در صورت اجازه بازرسی از املاک مارآلاگو در ایالت فلوریدا احتمالا مدارک و شواهدی در ارتباط با “خلل در روند قضایی” کشف خواهد شد.

دویچه وله فارسی در اینستاگرام دنبال کنید

ترامپ خواستار استعفای بروس راینهارت، قاضی صادرکننده حکم بازرسی خانه‌اش شده بود.

رئیس جمهور سابق آمریکا شامگاه جمعه ۲۶ اوت از دادگاه خواست اسناد و مدارک بازرسی املاکش به عنوان “اسناد ویژه” تلقی شود و مستقلا تحت نظارت شخص ثالث قرار گیرد و دولت امکان بررسی آنها را نیابد.

ترامپ قبلا نیز درخواست مشابهی ارائه کرده بود، اما قاضی پرونده خواستار کسب اطلاعات بیشتری شده بود.

وکلای ترامپ گفته‌اند اسناد مربوط به بازرسی خانه ترامپ در فلوریدا در ۸ اوت بیش از حد ناخوانا شده و هیچ گونه اطلاعاتی درباره علت بازرسی اقامتگاه ترامپ نمی‌دهد.

بیشتر بخوانید: مخالفت وزارت دادگستری آمریکا با انتشار اظهارنامه تفتیش ملک دونالد ترامپ

وزارت دادگستری آمریکا مخالف علنی شدن اسناد بود اما مجبور شد از دستورات بروس راینهارت قاضی پرونده پیروی کند. وزارت دادگستری آمریکا در توجیه اقدام خود استدلال کرده است که قصد داشته از هویت شاهدانی که در این تحقیقات همکاری کردند حفاظت کند.

ماموران اف‌بی‌ای بعد از تفتیش اقامتگاه ترامپ اطلاع دادند در جریان بازرسی اسناد طبقه‌بندی شده و محرمانه کشف و ضبط کردند.

ترامپ اما گفته است این اسناد محرمانه نبودند. وکلای او استدلال کردند که ترامپ به عنوان رئیس جمهوری اختیار داشته است که این اسناد را از طبقه‌بندی محرمانه خارج کند.

بیشتر بخوانید: درخواست ترامپ از اف‌بی‌آی برای بازگرداندن اسناد

ترامپ بعد از تفتیش ویلایش در شبکه‌ ارتباطی Truth Social نوشت اگر مقامات از او درباره این اسناد سوال می‌کردند، همه اسناد را در اختیارشان قرار می‌داد. ترامپ در همین پیام‌رسان نوشت: «مشکل بزرگ‌تر این است که آنها با ۳۳ میلیون صفحه اسناد، که بسیاری از آنها طبقه‌‍بندی شده‌اند و اوباما با خود به شیکاگو برد، چه خواهند کرد؟»

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

آرشیو ملی آمریکا در پاسخ به ترامپ گفته است اوباما هیچ سند محرمانه‌ای را پس از خروجش از کاخ سفید حفظ نکرده است.

زادروز زکریای رازی، روز فیلسوف یا داروساز؟

در ایران پنجم شهریور را روز بزرگداشت محمد بن زکریای رازی تعیین کرده و آن را روز داروساز نام نهاده‌اند. اما آیا این نامگذاری بیانگر مقام رازی هست؟ آرش جودکی، پژوهشگر فلسفه، در جستار کوتاه خود می‌کوشد به این پرسش پاسخ دهد.در ایران، از سال ۱۳۷۸ به طور رسمی، پنجم شهریور، زادروز رازی را، روز داروساز نام نهاده‌اند. اگرچه در سنت تذکره‌نویسی نامداران، رازی را در گروه پزشکان جای می‌دهند، چنان که نظامی عروضی در “چهار مقاله” حکایت‌های رازی را در “مقالت چهارم، در علم طب و هدایت طبیب” گردآورده است، اما از آنجا که در روزگار او پزشکی و داروسازی دو شاخه جدا از هم نبوده‌اند، این نامگذاری در نگاه نخست نمی‌تواند چندان بیراه باشد. به ویژه که پیشتر از آن، روزی را برای بزرگداشت پزشکان برگزیده بودند که برابر است با اول شهریور، زادروز بوعلی‌سینا.

اگر برای یک دم، باور ابن‌سینا را به معاد روحانی بپذیریم و روان او را همچنان زنده بپنداریم، باید گفت چنین گزینشی که سویه پزشکی‌اش را برجسته‌تر می‌سازد، شاید چندان خوشایند او نباشد.

به یاد بیاوریم که در نامه‌نگاری‌هایشان، ابن‌سینا در واکنش به پرسش ابوریحان بیرونی بر پایه سخنی از رازی در مخالفت با ارسطو، چنان برمی‌آشوبد که خویشتنداری از کف می‌دهد. بوعلی بر رازی می‌تازد چرا که از حد پیشه خود، “زخم‌بندی و مرهم‌گذاری و نگریستن در شاش و گه مردمان” (۱) فراتر رفته و نادانی خود را آشکار کرده است.

ابن‌سینا که در ۱۸ سالگی به این دلیل که توانست امیر نوح‌‌بن منصور را درمان کند به دربار سامانیان راه یافت و در ۳۷ سالگی، به گواهی دست‌خطی از او بر حاشیه ترجمه عربی کتابی از جالینوس، همچنان خود را “المتطبب” می‌خواند، نمی‌تواند فراموش کند که بخش بزرگی از آوازه‌اش را، چه در زمان زندگی، چه پس از مرگ جسمانی، مدیون توانایی‌اش در درمان بیماران و نگارش “القانون فی‌الطب” بوده است.

اما خود را افزون بر پزشک، فیلسوف به معنای اسلامی آن می‌داند، یعنی کسی که خرد یونانی را در چارچوب آنچه “علم” قرآنی می‌توان نامید به کار می‌بندد. این علم با آنچه دانش علمی می‌دانیم تنها در نام همسانی دارد: «علم یعنی حضور‌داشتِ کنونی و بی‌میانجی چیزی تک، که نزد آدمی یا فرشته بر پایه اسم آن امکان‌پذیر می‌شود.(۲)» الله این “اسما” یا نام‌ها را در پهنه شناختنی می‌آفریند، و تنها کاری که از آدمی برمی‌آید پالودن خویشتن است تا شایستگی دریافت این علم را بیاید.

در این مفهوم چنین علمی، علم نبوی است. پس آشفتگی ابن‌سینا از این نیست که همکاری دیگر پا در کفش فلسفه می‌کند. از این است که این پزشک با فریبکار و خطرناک دانستن پیامبران از یک‌سو و به خوداستوار خواستنِ خرد از سوی دیگر، تنگی کفشی را که در جهان اسلامی برای پای فلسفه دوخته‌اند، می‌نمایاند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

نامگذاری روزی در گاه‌نامه، برای نکوداشت حکیم ری، بی‌گمان جای شادمانی دارد. اما او را تنها داروساز یا پزشک نامیدن می‌تواند در راستای کوششی باشد که همواره، حتی در زمان زندگی رازی، می‌خواسته نام او را از دایره فیلسوفان بزداید و پس از مرگ او کتابخانه‌ها را از نوشته‌های فلسفی‌اش بپیراید.

نگاهی به فهرستی که بیرونی از نوشته‌های رازی، ۱۸۴ عنوان، گردآورده است و سنجش آنها با آنچه از او به جای مانده است، کارسازی هراس‌انگیز این کوشش را آشکار می‌کند. از ۱۴ عنوانی که بیرونی در زیرمجموعه الالهیات جای داده، تنها “سیرة الفلسفیه” و”الطب الروحانی” به دست ما رسیده‌اند. از شش رساله زیرمجموعه مافوق‌الطبیعه و دو کتاب “نقض الادیان” (ستیزش با دین‌ها) و “مخاریق‌الانبیاء” (ترفندهای پیامبران) که بیرونی در زیرمجموعه‌ای به نام الکفریات نام برده و از ۱۶ رساله زیر‌مجموعه‌ فلسفیه، چیزی برجای نمانده است.

و آنچه از”العلم الالهی” می‌شناسیم، که بی‌گمان کتاب فلسفی اصلی او بوده است و از آن در سیرة الفلسفیه نام می‌برد، پاره‌هایی است که دشمنانش، به ویژه اسماعیلیان، برای ردیه نوشتن بر اندیشه‌هایش، بازگو کرده‌اند. این میان سند مهمی که از او و اندیشه‌هایش در دست داریم، کتاب “اعلام النبوه” ابوحاتم رازی است. این کتاب دربردارنده گفت‌وگوی داعی و متکلم اسماعیلی با همشهری‌اش فیلسوف ری است.

اما چه چیز در اندیشه‌های رازی بدین پایه خطرناک بوده که چنین بسیج همگانی برای نابودی نوشته‌هایش را در پی داشته است؟ رازی تنها کسی است که در درازنای تاریخ فرهنگی ما (۳) بر پایه گمانه برابری خرد، سروری پیامبران و امامان را به پرسش کشیده است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

رازی از یکسو، بر پایه گمانه برابری خرد، پیامبری را انکار می‌کند، و ایمان به آن را برای آدمیان و همزیستی‌شان زیانبار می‌داند و از سوی دیگر بر پایه نابخردی گفتار پیامبران و تناقض‌های میان آنان، قوانین‌شان را هم خرافات و یاوه می‌یابد. این نگرش تمام ساختار فکری و سیاسی را که بر پایه کلام قرآن در جهان اسلامی استوار شده است به لرزه می‌اندازد.

با نگاهی به سرنوشت نوشته‌هایش، این پرسش به ذهن می‌آید که چگونه خودش به سرنوشت کتاب‌هایش دچار نشده است؟ شاید جایگاه بلندی که در دانش پزشکی و مهارتی که در این کار داشته، جانش را نجات داده باشد. اگر چنین بوده، پس زادروز او برای بزرگداشت پزشکان و ستایش پزشکی شایسته‌تر می‌‌بود. چرا که هنر درمان در پیش او تا پس راندن فتواهای مرگ کارایی داشته است؛ فتواهایی که امروزه نیز و در سراسر جهان، تیع برنده‌شان را بر گلوی آزاداندیشان می‌نشانند.

***

۱. ابوریحان بیرونی و ابن‌سینا، الاسئلة و أجوبة، تصحیح و مقدمه حسین نصر و مهدی محقق، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۵۲، ص ۱۳.

۲. Abdoldjavad Falaturi, Die Umdeutung der griechischen Philosophie durch das islamische Denken, Würzburg, Königshausen & Neumann, 2018, S.167

۳. نگ: آرامش دوستدار، امتناع تفکر در فرهنگ دینی، چاپ اول، پاریس، خاوران، ۱۳۸۳، ص۲۵۱؛ چاپ دوم، کلن، فروغ،۱۳۹۲، ص۲۴۳.

* این یادداشت نظر نویسنده را منعکس می‌کند و الزاما بازتاب‌دهنده نظر دویچه‌وله فارسی نیست.

دیدار وزیر دفاع اسرائیل و مشاور امنیت ملی آمریکا در آستانه احیای برجام

بنی گانتس، وزیر دفاع اسرائیل در جریان سفر خود به ایالات متحده با جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی این کشور دیدار کرد. او بر حفظ “گزینه حمله نظامی” برای مقابله با برنامه هسته‌ای ایران تاکید ورزید.وزیر دفاع اسرائیل روز جمعه چهارم شهریور با جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی ایالات متحده آمریکا دیدار و گفتگو کرد. بنی گانتس بار دیگر بر حفظ “گزینه حمله نظامی” برای مقابله با برنامه هسته‌ای ایران تاکید ورزید.

او اعلام کرد، ایالات متحده حتی در صورت احیای برجام و رسیدن به یک توافق جدید با جمهوری اسلامی باید مطمئن شود که گزینه نظامی عملی علیه تاسیسات هسته‌ ای ایران همچنان به عنوان گزینه روی میز باقی خواهد ماند.

بر اساس گزارش های منتشرشده گانتس تصریح کرده است که اسرائیل حتی در صورت معامله احتمالی و بازگشت همه طرف‌ها به برجام، آزادی عمل خود را حفظ خواهد کرد.

وزیر دفاع اسرائیل پیش از پرواز خود به واشنگتن در روز پنج‌شنبه سوم شهریور در یک پست توییتری نوشت، هدفش از انجام این سفر “انتقال پیامی واضح در خصوص مذاکرات قدرت‌ها و ایران بر سر توافق هسته‌ای است.”

به گفته بنی گانتس، توافق کنونی به امنیت جهانی و منطقه‌ای آسیب خواهد زد. پیش از این، داوید بارنئا رئیس سازمان اطلاعات و عملیات ویژه اسرائیل (موساد)، با توصیف توافق هسته‌ای با ایران به عنوان یک “فاجعه استراتژیک” برای اسرائیل، در قبال این مساله که آمریکا با “عجله” به دنبال دستیابی به یک “توافق بد” هسته‌ای با ایران است، هشدار داده بود.

به گفته مقامات اسرائیلی، توافق جدید بازگشت به برجام به ایران اجازه می‌دهد تا مواد هسته‌ای لازم برای ساخت بمب اتمی را طی چند سال به دست آورد و در عین حال میلیاردها دلار پول بلوکه شده فعلی را به تهران سرازیر می‌کند و خطر گروه‌های نیابتی ایران را در سراسر منطقه افزایش می‌دهد.

بارنئا، رئیس موساد نیز در سخنانی مشابه با سخنان بنی گانتس گفته بود، اسرائیل خود را به هرگونه توافق جدید ملزم و متعهد نخواهد دانست و این کشور به هر شکلی که خود صلاح بداند برای از بین بردن تهدیدات وارد عمل خواهد شد.

دویچه وله فارسی در اینستاگرام دنبال کنید

شرایط غیرانسانی اسیران اوکراینی در “اردوگاه‌های تصفیه”

دست‌کم ۲۱ “اردوگاه تصفیه” در دونتسک و اطراف آن شناسایی شده که زندانیان جنگی و غیرنظامیان اوکراینی در آنها در شرایط غیرانسانی نگه‌داری می‌شوند. عفو بین‌الملل هم نسبت به محاکمه و اعدام اسیران جنگی اوکراینی هشدار داد.گزارشی که یک گروه پژوهشی از دانشگاه ییل ایالات متحده آمریکا روز جمعه ۲۶ اوت (چهارم شهریور) منتشر کرده از زوایای پنهان شرایط غیرانسانی “اردوگاه‌های تصفیه” روسیه در اوکراین پرده برمی‌دارد. بر اساس این گزارش، تخمین زده می‌شود که از آغاز جنگ اوکراین تاکنون بین ۹۰۰هزار تا یک میلیون و ۶۰۰هزار شهروند غیرنظامی اوکراینی به اجبار به روسیه یا مناطق تحت کنترل نیروهای جمهوری‌های خودخوانده دونتسک و لوهانسک انتقال داده شده‌اند.

در این گزارش به شرایط نگه‌داری غیرانسانی، از جمله کمبود غذا، شکنجه و بازجویی اشاره شده است.

بر اساس گزارش پژوهشگران دانشگاه ییل، تا کنون دستکم ۲۱ “اردوگاه تصفیه” در دونتسک و اطراف آن شناسایی شده که زندانیان جنگی و غیرنظامیان اوکراینی در آنها در شرایط غیرانسانی نگه‌داری می‌شوند. به گفته این پژوهشگران، رفتار نیروهای روسی با افراد بازداشت‌شده و نحوه ثبت نام و بازجویی از آنها به طور جدی ناقض حقوق بین‌المللی بشردوستانه است.

این ۲۱ اردوگاه که پیش از تهاجم روسیه مدرسه یا زندان عادی بوده‌اند به کمک دست‌کم پنج منبع مستقل بررسی و با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای شناسایی شده‌اند. پژوهشگران می‌گویند، شواهدی از وجود هفت اردوگاه دیگر نیز در دست است که هنوز به صورت نهایی تایید نشده‌اند.

هشدار عفو بین‌الملل به روسیه درباره برگزاری دادگاه‌های نمایشی

هم‌زمان با انتشار این گزارش، سازمان عفو ​​بین‌الملل در خصوص تشکیل دادگاه برای اسیران جنگی اوکراینی هشدار داد. این سازمان حقوق بشری اعلام کرد که برگزاری چنین “محاکمات نمایشی روسیه” غیرقانونی و غیرقابل قبول خواهد بود. قوانین بین‌المللی حقوق بشری، برگزاری دادگاه برای اسیران جنگی را ممنوع می‌کنند.

ناظران بین‌المللی، از جمله مرکز حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو، از آن بیم دارد که سربازان اوکراینی اسیرشده در ماریوپل به‌زودی محاکمه شوند. یکی از سخنگویان سازمان ملل روز سه‌‌شنبه هشدار داد که حتی امکان صدور احکام اعدام نیز وجود دارد و شواهدی از اعمال شکنجه اسرای اوکراینی به‌دست آمده است.

نیمی از دونتسک در کنترل نیروهای اوکراین

پاولو کیریلنکو، فرماندار نظامی دونتسک در یک گفت‌وگوی تلویزیونی اعلام کرد که با گذشت بیش از شش ماه از حمله روسیه، حدود نیمی از منطقه دونتسک همچنان در کنترل نیروهای اوکراین است. به گفته او شهرهای شرق اوکراین هر روز بمباران می‌شوند و “در خط مقدم نبرد، هر روز شاهد کشته و مجروح‌شدن افراد غیرنظامی هستیم”.

پیش از هجوم نظامی روسیه به اوکراین بیش از ۱.۶ میلیون نفر در این مناطق زندگی می‌کردند اما اکنون تعداد ساکنان آنها به ۳۵۰ هزار نفر کاهش پیدا کرده است.

حدود یک ماه پیش، ولودیمیر زلنسکی، رئیس حمهور اوکراین مردم دونتسک را به ترک این مناطق فراخواند و گفت، هر چه بیشتر مردم از این مناطق خارج شوند، تعداد قربانیان غیرنظامی در حمله‌های روسیه کمتر می‌شود.

دویچه وله فارسی در اینستاگرام دنبال کنید

داستایفسکی را سرزنش نکنید

میخائیل شیشکین

فرهنگ نیز یکی از قربانیان جنگ است. پس از حمله‌ی روسیه به اوکراین، بعضی از نویسندگان اوکراینی‌ خواستار بایکوت موسیقی، فیلم‌ها و کتاب‌های روسی شدند. برخی دیگر ادبیات روسیه را به همدستی در جنایات سربازان روسی محکوم کرده‌اند. آن‌ها می‌گویند کل فرهنگ روسیه امپریالیستی است و این حمله‌ی نظامی نشان از ورشکستگی اخلاقی به اصطلاح تمدن روسی دارد. آن‌ها استدلال می‌کنند که راه بوچا از ادبیات روس می‌گذرد.

قبول دارم که جنایات هولناکی به نام مردمم، کشورم و خودم در حال وقوع است. می‌توانم بفهمم که چگونه این جنگ زبان پوشکین و تولستوی را به زبان جنایتکاران جنگی و قاتلان تبدیل کرده است. امروز جهان جز بمب‌هایی که بر سر زایشگاه‌ها فرود می‌آید و اجساد مثله‌شده در خیابان‌های حومه‌ی کی‌یف، چه نمود دیگری از «فرهنگ روسیه» در اختیار دارد؟

روس بودن در حال حاضر دردناک است. چه می‌توانم بگویم وقتی می‌شنوم که مجسمه‌ی یادبود پوشکین در اوکراین را پایین کشیده‌‌اند؟ فقط سکوت می‌کنم، شرمنده می‌شوم و به این دل می‌بندم که شاید یک شاعر اوکراینی از پوشکین دفاع کند.

رژیم پوتین ضربه‌ی مهلکی به فرهنگ روسیه وارد کرده است، درست همان بلایی که حکومت روسیه بارها پیش از این بر سر هنرمندان، موسیقی‌دانان و نویسندگانش آورده است. هنرمندان مجبورند یا سرودهای میهن‌پرستانه بخوانند یا از کشور مهاجرت کنند. در حقیقت در کشور من، رژیم، فرهنگ را «تعطیل» کرده است. اخیراً یکی از معترضان جوان به دلیل اینکه پلاکاردی حاوی نقل‌قولی از تولستوی در دست داشت دستگیر شد.

همیشه دلیلی برای ترس فرهنگ روسیه از حکومت این کشور وجود داشته است. نقل‌قولی منسوب به الکساندر هرتسن، متفکر و نویسنده‌ی قرن نوزدهم که به دلیل گرایش‌‌های ضد تزاری‌ و ــ به تعبیر خودش ــ مطالعه‌ی «کتب ممنوعه» تبعید داخلی شده بود، می‌گوید: «حکومت در روسیه خودش را همچون یک ارتش اشغالگر سازمان داده است». در طول قرن‌ها، نظام قدرت سیاسی در روسیه کاملا بدون تغییر مانده است، نظامی هرمی‌شکل که در آن بردگان، خان اعظم را می‌ستایند. روسیه در زمان اردوی زرین این چنین بود، در زمان استالین چنین بود و امروز در عصر ولادیمیر پوتین نیز چنین است.

جهان از بی‌تفاوتی مردم روسیه و عدم مخالفت‌شان با جنگ شگفت‌زده است. اما این واکنش مردم برای نسل‌ها استراتژی‌ای برای بقا بوده است. همان طور که آخرین سطر نمایشنامه‌ی بوریس گودونوف اثر پوشکین می‌گوید: «مردم خاموش هستند». سکوت امن‌تر است. حق همیشه با کسی است که قدرت را دست دارد و باید از هر فرمانی که صادر می‌شود اطاعت کرد. هر کس مخالفت کند کارش به زندان یا بدتر از آن ختم می‌شود. روس‌ها بر اساس تجربیات تلخ تاریخی به خوبی می‌دانند که هیچ وقت نباید بگویند «از این بدتر نمی‌شود». یک ضرب‌المثل قدیمی می‌گوید: «هیچ وقت آرزوی مرگ یک تزار بد را نکنید چون نمی‌دانید نفر بعدی چه طور خواهد بود.»

فقط کلمات می‌توانند این سکوت را بشکنند. برای همین است که در روسیه شعر همیشه چیزی فراتر از شعر بوده است. از زندانیان سابق شوروی این طور نقل می‌شود که در اردوگاه‌های کار اجباری آثار کلاسیک ادبی جانشان را نجات داده است، جایی که رمان‌های تورگنیف، تولستوی و داستایفکسی را برای هم‌بندی‌هایشان تعریف می‌کردند. ادبیات روسیه نتوانست از ساخت گولاگ‌ها جلوگیری کند اما به زندانی‌ها کمک کرد تا بتوانند در زندان دوام بیاورند.

حکومت روسیه هیچ کارکردی برای فرهنگ نمی‌بیند مگر در مواقعی که بتواند آن را مصادره به مطلوب کند. شوروی زمانی درصدد این بود که چهره‌ای انسانی و خیراندیش از خودش معرفی کند و به همین دلیل بناهای یادبودی برای نویسندگان روس ساخت. در سال ۱۹۳۷، همزمان با پاکسازی بزرگ، زمانی که حتی مأموران اعدام از ترس به خود می‌لرزیدند، شعار «پوشکین همه چیز و همه کس ماست» از صحنه‌های تئاتر به گوش می‌رسید. رژیم، به فرهنگ، همچون نقاب یا جامه‌ای برای استتار نیاز دارد. برای همین است که استالین به دمیتری شوستاکوویچ نیاز داشت و امروز پوتین به والری گرگیف نیاز دارد.

وقتی منتقدان می‌‌گویند فرهنگ روسیه امپریالیست است، به جنگ‌های استعماری روسیه فکر می‌کنند و منظورشان این است که هنرمندان روسیه اهداف کشورگشایانه‌ی حکومت را توجیه می‌کردند. اما چیزی که به آن توجه ندارند امپریالیسم داخلی روسیه است. روسیه قبل از هر چیز دیگری، امپراتوری بردگان بود، جایی که مردم روس بیش از همه مجبور به تحمل درد و رنج بودند. امپراتوری روسیه نه برای مردم روسیه بلکه برای خودش معنا دارد. تنها هدف حکومت روسیه در قدرت ماندن است. حکومت قرن‌ها است به زور ایده‌ی «جهان روسی» را در مغز مردم فرو کرده است: تصویر سرزمین مقدس پدری به عنوان جزیره‌ای که اقیانوسی از دشمنان آن را احاطه کرده است و تنها تزار مستقر در کرملین می‌تواند با حکومت بر مردم و حفظ ثبات با دستی آهنین این جزیره را نجات دهد.

پرسش‌های ابدی برای طبقه‌ی کوچک تحصیل‌کرده‌‌های روسیه، یا آن طور که اینتلیجنتسیای قرن نوزدهم می‌گفتند «پرسش‌های نفرین شده»، سوالاتی بودند که دو رمان بزرگ آن دوره مطرح می‌کردند: رمان تقصیر کیست؟ اثر هرزن و چه باید کرد؟ اثر چرنیشفسکی. اما برای میلیون‌ها دهقان بی‌سواد تنها پرسشی که مطرح بود این بود که «آیا این تزار اصیل است یا دغلکار و تقلبی؟» اگر تزار اصیل بود همه چیز دنیا بر وفق مراد بود. اما اگر تزار دروغین از کار در می‌آمد است روسیه باید تزاری دیگر، یک تزار واقعی پیدا می‌کرد. در ذهن این مردم تنها پیروزی بر دشمنان روسیه مشخص می‌کرد که آیا تزار واقعی و اصیل است یا نه.

نیکولای دوم در سال ۱۹۰۵ و در جنگ جهانی اول از ژاپن شکست خورد. او به عنوان یک تزار دروغین تمام محبوبیت خود را از دست داد. استالین در جنگ کبیر میهنی (جنگ جهانی دوم) مردم را به پیروزی رساند، پس او یک تزار واقعی بود و تا امروز شخصیتش برای بسیاری از مردم روسیه قابل تقدیر است. میخائیل گورباچف، آخرین رهبر شوروی، در جنگ با افغانستان و جنگ سرد علیه غرب شکست خورد و تا امروز هنوز منفور است.

پوتین با پیروزی‌اش در سال ۲۰۱۴ و الحاق کریمه، به مشروعیت و محبوبیت یک تزار واقعی دست پیدا کرد. اما اگر نتواند در این جنگ مقابل اوکراین پیروز شود امکان دارد همه چیز را از دست بدهد. بعد از او فرد دیگری به میدان خواهد آمد، کسی که اول پوتین دروغین را خلع خواهد کرد و بعد با پیروزی بر دشمنان روسیه، مشروعیتش را اثبات خواهد نمود.

برده‌ها دیکتاتوری خلق می‌کنند و دیکتاتوری‌ها برده‌ می‌آفرینند. تنها یک راه برای پایان دادن به این دور باطل وجود دارد و آن فرهنگ است. ادبیات، پادزهر تفکر امپریالیستی است. شکاف تمدنی‌ای که امروز همچنان در روسیه میان سنت انسان‌گرایانه‌ی اینتلیجنتسیا و توده‌های مردم روس که اسیر ذهنیت قرون وسطایی‌شان هستند وجود دارد توسط فرهنگ می‌تواند از میان برداشته شود. امروز رژیم هر چه در توان دارد انجام می‌دهد تا از کم شدن این شکاف جلوگیری کند.

جاده‌ی قتل عام بوچا نه از ادبیات روسیه که از سرکوب ادبیات روسیه می‌گذرد از نکوهش یا ممنوع کردن آثار فیودر داستایفسکی، میخائیل بولگاکف، ولادیمیر ناباکوف، جوزف برودسکی، آنا آخماتووا و آندری پلاتونوف، اعدام نیکولای گومیلیف، ایزاک بابل و پرز مارکیش، به خودکشی واداشتن مارینا تسوتایوا، سرکوب اسیپ ماندلشتام و دانیل خارمس و تعقیب و آزار بوریس پاسترناک و الکساندر سولژنیتسین. تاریخ فرهنگ روسیه با وجود شکست‌های سخت، تاریخ استقامت در مقابل قدرت حکومتی جنایتکار است.

ادبیات روسیه یک رمان شاهکار دیگر به جهان بدهکار است. بعضی وقت‌ها مرد جوانی را تصور می‌کنم که اکنون در سنگری است و نمی‌داند که نویسنده است اما از خودش می‌پرسد: «من اینجا چه می‌کنم؟ چرا دولتم به من دروغ گفته و به من خیانت کرده است؟ چرا باید بکشیم و کشته شویم؟ چرا ما روس‌ها، فاشیست و قاتل هستیم؟»

 

این وظیفه‌ی ادبیات روس است که به طرح این پرسش‌های ابدی و نفرین‌شده ادامه دهد: «تقصیر چه کسی است؟» و «چه باید کرد؟»

 

برگردان: آیدا حق‌طلب


میخائیل شیشکین نویسنده‌ی روسی-سویسی است ده‌ها اثر است. از رمان‌های او نور و تاریکی و پرسیاوش و مجموعه داستان کوتاه درس خوش‌نویسی به انگلیسی منتشر شده است. آنچه خواندید برگردان این نوشته‌ی اصلی از اوست:

Mikhail Shishkin, Don’t Blame Dostoyevsky, The Atlantic, 24 July 2022

برنامه وزیر بهداشت آلمان برای آسان‌کردن تجویز پکسلووید، داروی ضد کرونا

داروی ضد کرونای پکسلووید شرکت فایزر تاکنون در آلمان کمتر مورد استفاده قرار می‌گرفت. اما اینک وزیر بهداشت این کشور مصمم است آن را به عنوان راه حلی برای مقابله با شیوع مجدد کرونا در فصل سرما به‌کار بگیرد.کارل لاوترباخ، وزیر بهداشت آلمان اعلام کرد، قصد دارد تجویز داروی پکسلووید در مراکز درمانی آلمان را تسهیل کند. او پیش از این گفته بود که وزارت بهداشت آلمان به اندازه کافی قرص پکسلووید برای پائیز خریداری کرده و پیش‌بینی کرده بود که با مصرف این دارو آمار مرگ و میر ناشی از کووید-۱۹ به طور چشمگیری کاهش پیدا خواهد کرد.

متخصصان پیش از این اعلام کرده بودند که بیماری کووید-۱۹ به‌تدریج به یک بیماری فصلی تبدیل خواهد شد که مانند آنفولانزا با تغییرات آب‌و‌هوا بروز خواهد کرد. از آنجایی که پیش‌بینی می‌شود، با وجود واکسیناسیون گسترده، آلمان در پائیز و زمستان امسال همچنان درگیر شیوع کرونا خواهد بود، این دارو خواهد توانست به میزان زیادی از موارد ابتلای حاد و بستری‌شدن افراد در بیمارستان جلوگیری کند.

عوارض جانبی احتمالی

اختلال در حس چشایی، اسهال، فشار خون بالا و درد عضلانی از جمله عوارض جانبی پکسلووید عنوان شده است. مصرف این دارو برای زنان باردار توصیه نمی‌شود.

مقامات دارویی اتحادیه اروپا همچنین توصیه کرده‌اند که پکسلووید برای بیماران مبتلا به اختلال عملکرد شدید کلیوی یا کبدی تجویز نشود.

کارل لاوترباخ، وزیر بهداشت آلمان درباره اثربخشی آن در کنترل بیماری کووید-۱۹ اطمینان دارد و گفته است، این دارو از این پس می‌تواند توسط پزشکان خانواده تجویز و مستقیما و بدون نیاز به داروخانه به بیماران داده شود.

پیش از این بسیاری از پزشکان این دارو را به‌ندرت و با احتیاط تجویز می‌کردند. آژانس دارویی اروپا پکسلووید را از اواخر ژانویه امسال برای افرادی “که به اکسیژن اضافی نیازی ندارند ولی در معرض خطر حادشدن بیماری قرار دارند” به صورت مشروط تایید کرده بود.

وزارت بهداشت آلمان در آن زمان در اقدامی احتیاطی یک میلیون بسته از این دارو را خریداری کرد اما تاکنون تنها ۴۳ هزار بسته به داروخانه‌ها تحویل داده شده است.

روند کاهشی موارد بستری

گزارش‌های جدید موسسه روبرت کخ حاکی از روند کاهشی در موارد بستری در بخش‌های مراقبت‌های ویژه و همچنین موارد تشخیص تست مثبت کووید-۱۹ هستند. با این همه بخش درمانی این کشور همچنان زیر فشار قرار دارد و بنا به اعلام این موسسه تخمین زده می‌شود که طی هفته گذشته موارد ابتلا در آلمان بین ۳۰۰ تا ۸۰۰ هزار نفر بوده که برآورد می‌شود از این میان، ۱۹۰ هزار تن از آنان به پزشک مراجعه کرده‌اند.

به اینستاگرام دویچه وله فارسی بپیوندید

برگزاری مراسم تشییع پیکر هوشنگ ابتهاج در تهران

مراسم تشییع پیکر هوشنگ ابتهاج در مقابل تالار وحدت تهران برگزار شد. پیکر او را برای وداع آخر به “خانه ارغوان” هم بردند. در این مراسم ترانه “ای ایران ای سرای امید” هم طنین‌انداز بود. او در رشت به خاک سپرده می‌شود.مراسم تشییع پیکر هوشنگ ابتهاج مشهور به سایه، شاعر و ترانه سرای معاصر ایرانی امروز جمعه ۴ شهریور مقابل تالار وحدت برگزار شد. تصاویر منتشرشده در شبکه‌های اجتماعی و سایت‌های داخلی نشان می‌دهند که هزاران نفر در این مراسم شرکت کرده‌اند.

به گزارش خبرگزاری ایسنا، محمدرضا شفیعی کدکنی، بهمن فرمان آرا، ابراهیم اسماعیلی اراضی، محمدعلی مودب و سهیل محمودی از چهره های حاضر در مراسم بودند.

پیکر ابتهاج به زادگاهش در رشت منتقل شده تا روز شنبه، ۵ شهریور در باغ محتشم این شهر به خاک سپرده شود.

پیش از آغاز مراسم در تالار وحدت، پیکر سایه ابتدا به “خانه ارغوان” برده شد.

ویدیوهای منتشرشده در شبکه‌های مجازی نشان می‌دهند که در مراسم وداع با سایه، تصنیف “سپیده”، یکی از معروف‌ترین سروده‌های او که به “ایران، ای سرای امید” هم مشهور است، با صدای محمد معتمدی پخش شده است.

این ترانه را نخستین بار محمدرضا شجریان خوانده بود. یکی از کاربران می‌نویسد: «در ایران که سرای امیدت بود، آرمیدی. سرای امیدی که ناامید ماند.»

در توییتر علاوه بر تصاویر و ویدیوهای مربوط به برنامه امروز، توییت‌هایی هم در انتقاد به نحوه برنامه‌ریزی و اجرای مراسم وجود دارد. یکی از کاربران، این مراسم را یک “رسوایی ملی” می‌داند که “سخنران صاحب‌نامی” نداشته و نیروهای ارشاد تمام تلاش‌شان پایان دادن سریع‌تر به مراسم بوده است.

ابتهاج سال ۱۳۰۶ در رشت متولد شد و در ۲۰ سالگی اولین کتاب شعر خود را با نام “نخستین نغمه‌ها” منتشر کرد. تصحیح دیوان حافظ که با عنوان “حافظ به سعی سایه” منتشر شده نیز از آثار برجسته کارنامه هوشنگ ابتهاج به‌شمار می‌رود.

ابتهاج که در دهه‌های آخر عمر اغلب مقیم شهر کلن آلمان بود، تیرماه امسال به دلیل نارسایی کلیوی در بیمارستانی در این شهر بستری شد. او روز ۱۹ مرداد در ۹۴ سالگیدرگذشت.

قرار بود پیکر او چهارشنبه هفته گذشته به ایران منتقل و روز پنجشنبه در تهران تشییع و جمعه در رشت به خاک سپرده شود اما با درخواست قضایی یکی از دختران او، این امر یک هفته به تعویق افتاد. بعد از رأی دادگاه برای انتقال پیکر هوشنگ ابتهاج به ایران، چهارشنبه دوم شهریورماه (۲۴ اوت) پیکر این شاعر به ایران منتقل شد.