Previous Next

هشدار در مورد «مرگ تدریجی» زندانیان قرچک؛ گزارشگران بدون مرز خواستار «اقدام جدی» سازمان ملل شد

سازمان گزارشگران بدون مرز با «غیرانسانی و ناگوار» توصیف کردن شرایط نگهداری زندانیان زن در زندان قرچک از سازمان ملل متحد خواست «برای بررسی وضعیت فاجعه‌بار سلامت و بهداشت» این زندان «اقدام جدی» انجام دهد.

مقام اتحادیه اروپا: در صورت حمله روسیه یک‌میلیون اوکراینی به اروپا پناه می‌آورند

مارگاریتیس شیناس، معاون رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا هشدار داده است در صورت حمله روسیه به اوکراین بیش از یک میلیون نفر به لهستان پناه خواهند آورد. لهستان برای پذیرش یک میلیون پناهجوی اوکراینی آماده می‌شود.بیش از ۱۰۰ هزار سرباز روس در امتداد مرز اوکراین مستقر شده‌اند و جهانیان نگران دستور حمله روسیه هستند.

مارگاریتیس شیناس، معاون رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا هشدار داد که تشدید تنش نظامی می‌تواند بیش از یک میلیون پناهجو را به اتحادیه اروپا بکشاند.

به کانال دویچه وله فارسی در اینستاگرام بپیوندید

شیناس به روزنامه آلمانی “دی ولت” گفت تخمین زده می‌شود بین ۲۰ هزار تا بیش از یک میلیون پناهجو به اروپا پناه بیاورند و به همین دلیل اتحادیه اروپا برای بسیج کمک‌های بشردوستانه آماده می‌شود.

شیناس به این نکته هم اشاره کرده است که ۲۰ هزار شهروند اتحادیه اروپا در اوکراین زندگی می‌کنند و همچنین جمعیت قابل توجهی از مردم این کشور نیز در اتحادیه اروپا ریشه دارند.

معاون رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا درباره استفاده الکساندر لوکاشنکو، رئيس‌جمهور بلاروس از پناهجویان به عنوان اهرم اعمال فشار به اروپا نیز هشدار داد.

او افزود پناهجویان اوکراینی ممکن است در ابتدا به لهستان بیایند. لهستان ۵۳۵ کیلومتر با اوکراین مرز مشترک دارد. دولت لهستان قبلاً نیز گفته بود که در صورت بروز درگیری تا یک میلیون پناهجوی اوکراینی از مرز عبور خواهند کرد.

در حال حاضر حدود یک و نیم میلیون اوکراینی در لهستان زندگی می‌کنند، اما تنها ۳۰۰ هزار نفر از آنان به طور رسمی ثبت نام شده‌اند.

کی‌یف نیز از زمان الحاق کریمه به روسیه و شروع جنگ در شرق اوکراین در سال ۲۰۱۴ اسامی حدود یک و نیم میلیون آواره را ثبت کرده و در صورت حمله روسیه به این کشور میلیون‌ها نفر دیگر به آنها خواهند پیوست.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

روسیه در حال حاضر ۱۳۰ هزار سرباز در مرز اوکراین مستقر کرده است. کرملین قصد هرگونه حمله به خاک اوکراین را رد کرده و گفته در برابر ناتو احساس خطر می‌کند و به همین دلیل سربازانش را در مرز اوکراین مستقر کرده است.

جهش چشمگیر تجارت خارجی ایران در سال ۲۰۲۱

آمارهای بین‌المللی نشان از افزایش ۷۰ درصدی قیمت و ۴۰ درصدی حجم نفت صادراتی ایران در سال گذشته میلادی خبر می‌دهد. صادرات غیرنفتی ایران نیز هم‌پای نفت بصورت چشمگیری افزایش یافته است.آمارهای شرکتهای ردیابی نفتکش‌ها، از جمله تانکر ترکرز، نشان می‌دهد که متوسط صادرات نفت خام، میعانات گازی و محصولات نفتی ایران در سال گذشته میلادی به حدود ۱.۲ میلیون بشکه در روز رسیده که ۴۰ درصد بیشتر از سال ۲۰۲۰ است. متوسط قیمت نفت ایران در بازارهای جهانی (بدون محاسبه تخفیف و هزینه دور زدن تحریمها) حدود ۷۰ دلار بوده که ۷۰ بیشتر از سال ۲۰۲۰ است.

آمارهای تانکر ترکرز نشان می‌دهد حجم صادرات نفت و محصولات نفتی ایران در ژانویه امسال که قیمت نفت به ۹۰ دلار اوج گرفت نیز به حدود ۱.۵ میلیون بشکه در روز نزدیک شده است.

افزایش صادرات ایران تنها به نفت خاتمه نیافته است. آمارهای گمرک ایران نشان می‌دهد طی ۱۰ ماه ابتدایی امسال، صادرات غیرنفتی ایران نیز به ۳۸.۵ میلیارد دلار رسیده که ۳۶ درصد بیشتر از پارسال است. علت امر به رشد قیمت نفت برمیگردد که قیمت کالاهای اصلی صادراتی ایران از جمله محصولات پتروشیمی و معدنی را به شدت افزایش داده است.

برای نمونه حجم صادرات پتروشیمی ایران در ۱۰ ماه ابتدایی امسال بیش از ۱۷ میلیون تن بوده که حتی مقداری کمتر از دور مشابه پارسال است، اما از لحاظ ارزشی تقریبا دو برابر شده و به حدود ۱۰ میلیارد دلار رسیده است.

آمارهای گمرکی شرکای اصلی ایران نیز نشان می‌دهد تجارتشان با ایران افزایش چشمگیری یافته است.

چین

چین مهمترین شریک تجاری ایران است؛ اما گزارشهای بین‌المللی نشان می‌دهد که نه تنها پارسال بطور متوسط روزانه بیش از ۸۰۰ هزار بشکه نفت و محصولات نفتی را تحت نام نفت دیگر کشورها وارد کرده، بلکه اختلاف آمارهای رسمی ایران و چین نشان می‌دهد بخش مهمی از صادرات محصولات پتروشیمی ایران به این کشور نیز در آمارهای گمرکی چین ثبت نشده است.

ارزش صادرات نفتی ایران به چین در سال گذشته (بدون محاسبه تخفیف و هزینه دور زدن تحریم‌ها) حدود ۲۰ میلیارد دلار تخمین زده می‌شود که در آمارهای گمرکی چین ثبت نشده است.

از طرفی آمارهای ۱۰ ماهه گمرک ایران نشان می‌دهد صادرات غیرنفتی کشور (از جمله محصولات پتروشیمی، فلزات و معادن که تحت تحریم هستند) به چین بیش ۱۱.۶ میلیارد دلار بوده است، در حالی که این رقم در دور مشابه پارسال ۷.۲ میلیارد دلار بود.

بدین ترتیب، صادرات غیرنفتی ایران به چین طی ۱۰ ماه سال جاری خورشیدی ۵۵ درصد رشد داشته، اما آمارهای گمرکی چین نشان می‌دهد که وارداتش از ایران در سال ۲۰۲۱ کمتر از یک درصد رشد داشته و به ۶.۵ میلیارد دلار رسیده است.

بدین ترتیب، گمرک چین بیش از نیمی از واردات غیرنفتی از ایران را نیز پنهان کرده است.

در مجموع به نظر می‌رسد رقم واقعی صادرات نفتی و غیرنفتی ایران به چین در سال گذشته میلادی بیش از ۳۳ میلیارد دلار باشد، نه ۶.۵ میلیارد دلاری که در آمارهای گمرک چین لحاظ شده است. به زبان ساده، چین تنها یک پنجم واردات از ایران را در آمارهای گمرک ثبت کرده است.

دیگر شرکای آسیایی، روسیه و ترکیه

آمارهای گمرکی هند نشان می‌دهد وارداتش از ایران در سال گذشته با رشدی ۳۷ درصدی به نزدیک ۴۱۰ میلیون دلار رسیده است. این کشور قبل از تحریمهای آمریکا دومین مشتری نفتی ایران بود و در سال ۲۰۱۸ نزدیک ۱۵ میلیارد دلار واردات از ایران داشت.

کره جنوبی و ژاپن نیز قبل از تحریمهای آمریکا مجموعا سالی بیش از ۱۰ میلیارد دلار واردات از ایران داشتند، اما با قطع خرید نفت، وارداتشان از ایران چند سالی است که از چند ده میلیون دلار تجاوز نمی‌کند.

گزارش مرکز آمار ترکیه نشان می‌دهد در سال گذشته بیش از ۲.۸ میلیارد دلار واردات از ایران انجام داده که تقریبا ۲.۵ برابر سال ۲۰۲۰ است.

بخشی از این رشد مربوط به افزایش دو برابری واردات گاز ترکیه از ایران در سال ۲۰۲۱ برمی‌گردد و بخش دیگر مربوط به افزایش قیمت محصولات پتروشیمی و معدنی ایران.

اما در میان شرکای اصلی ایران، روسیه به رغم تحریمهای آمریکا تجارت با جمهوری اسلامی را به سرعت افزایش داده و پارسال ۳ میلیارد دلار صادرات به ایران انجام داده که نسبت به سال ۲۰۲۰ بیش از دو برابر شده است. صادرات ایران به روسیه نیز در این مدت با رشدی ۲۱ درصدی به نزدیک یک میلیارد دلار رسیده است.

اتحادیه اروپا

تازه‌ترین آمارهای مرکز آمار اتحادیه اروپا، یوروستات، که روز جمعه ۲۹ بهمن‌ماه منتشر شد، نشان می‌دهد که واردات ۲۷ عضو این اتحادیه از ایران در سال ۲۰۲۱ با رشدی ۳۰ درصدی به نزدیک ۱ میلیارد یورو رسیده است.

بیش از یک چهارم صادرات ایران راهی آلمان شده و ایتالیا و اسپانیا نیز به ترتیب در رده‌های دوم و سوم مقاصد صادراتی ایران به اروپا هستند.

از طرفی صادرات اتحادیه اروپا به ایران نیز در سال گذشته بیش از ۵ درصد رشد داشته و به ۳ میلیارد و ۹۴۱ میلیون یورو رسیده است.

تقریبا نیمی از کل صادرات اتحادیه اروپا به ایران توسط آلمان انجام شده است، اگرچه صادرات آلمان به ایران نسبت به سال ۲۰۲۰ مقداری کاهش نشان می‌دهد.

ایتالیا، هلند و رومانی نیز مهمترین صادرکنندگان کالا به ایران بعد از آلمان هستند و چهار کشور یاد شده در مجموع حدود ۷۰ درصد صادرات اتحادیه اروپا به ایران را انجام داده‌اند.

کشورهای همسایه ایران

اگرچه عراق، امارات و افغانستان از مهمترین مقاصد صادراتی ایران هستند، اما هیچ کدام آمارهای تجاری خود را منتشر نمی‌کنند.

با اینحال، آمارهای گمرکی ایران نشان می‌دهد که در ۱۰ ماه ابتدایی سال ۱۴۰۰ بیش از ۷ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی (با احتساب گاز و بدون احتساب برق) کشور راهی عراق، ۳.۷۶ میلیارد دلار راهی امارات و ۱.۵ میلیارد دلار راهی افغانستان شده است.

اواسط پاییز امسال صندوق بین‌المللی پول پیش‌بینی کرده بود که کل صادرات نفتی، غیرنفتی و خدمات ایران در سال ۲۰۲۱ به حدود ۷۷ میلیارد دلار برسد که ۴۲ درصد بیشتر از سال ۲۰۲۰ است.

به رغم چنین میزانی از رشد درآمدهای صادراتی، کشور کماکان با بحران کمبود ارز، مشکل واردات و کسری کالاهای اساسی و دارو مواجه است.

گزارشهای منتشر شده از نتایج مذاکرات هسته‌ای نیز نشان می‌دهد قرار نیست در مرحله اول، آمریکا تحریمهای نفتی علیه ایران را لغو کند، بلکه چنانچه خبرگزاری رویترز از قول منابع مطلع گزارش داده، هر سه ماه یکبار به کشورهای مشتری نفت ایران معافیتهای سه‌ماهه داده خواهد شد که خرید نفت از ایران را از سر بگیرند؛ اگرچه معلوم نیست احیای صادرات نفتی ایران چند ماه طول بکشد.

در دور قبلی رفع تحریمها، توافق برجام اواسط ۲۰۱۵ حاصل شد و از ابتدای ۲۰۱۶ به اجرا گذاشته شد و در نیمه ابتدایی ۲۰۱۸ تولید و صادرات نفت ایران به سطح قبل از تحریمهای بین‌المللی رسید.

میرشاد ماجدی کیست؟ • گفت‌و‌گو با بهتاش فریبا

پس از عزل شهاب‌الدین عزیزی خادم از سمت ریاست فدراسیون فوتبال ایران، میرشاد ماجدی به عنوان جانشین موقت او شروع به کار کرده است. گفت‌و‌گوی دویچه‌وله با بهتاش فریبا درباره ویژگی‌های ماجدی.پس از عزل شهاب‌‌الدین عزیزی خادم از ریاست فدراسیون فوتبال ایران، میرشاد ماجدی از روز ۱۷ فوریه (۲۸ بهمن) به عنوان سرپرست موقت فدراسیون این کشور آغاز به کار کرده است.

میرشاد ماجدی ۵۱ ساله بر خلاف شهاب‌الدین عزیزی خادم، به عنوان فوتبالیست در عرصه فوتبال باشگاهی ایران و همچنین تایلند فعال بوده است. او از جمله بازیکن پیشین تیم فوتبال استقلال تهران بوده است.

ماجدی سابقه حضور در بخش مدیریت فوتبال را نیز دارد. او در سال‌های گذشته مسئولیت سرپرستی تیم‌های فوتبال استقلال تهران، تیم خونه به خونه و نیز کمیته جوانان فدراسیون فوتبال ایران را بر عهد داشت. او از اسفند سال ۱۳۹۹ در هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال ایران نیز عضویت دارد.

در برنامه پادکست ورزشی دویچه‌وله فارسی در گفت‌و‌گو با بهتاش فریبا، مربی و بازیکن سابق استقلال و آقای گل جام ملت‌های آسیا ۱۹۸۰، به تحولات جدید در فدراسیون فوتبال ایران و شناخت شخصی این پیشکسوت فوتبال ایران از میرشاد ماجدی پرداخته‌ایم.

گفت‌وگو با بهتاش فریبا را در اینجا بشنوید:

پارلمان اروپا خواستار تعلیق مجازات اعدام در ایران شد

نمایندگان پارلمان اروپا در قطعنامه‌ای از دولت ایران خواستند به‌کارگیری مجازات اعدام را فورا تعلیق کند تا نشان دهد گامی در جهت کاهش احکام اعدام و لغو آن برداشته است. دبیر ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران این قطعنامه را «سیاسی» توصیف کرد.

بحران اوکراین؛ روسیه موشک‌های بالیستیک آزمایش می‌کند

روسیه از برنامه خود برای اجرای یک مانور نظامی با موشک‌های بالیستیک و کروز روز شنبه ۱۹ فوریه (۳۰ بهمن)  تحت نظارت ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور این کشور خبر داد.در جریان افزایش تنش میان غرب و روسیه بر سر بحران اوکراین، روسیه از برنامه ارتش این کشور برای اجرای مانور با استفاده از موشک‌های بالیستیک خبر داد.

وزارت دفاع روسیه جمعه ۱۸ فوریه (۲۹ بهمن) اعلام کرد این مانور تحت هدایت و نظارت ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور این کشور روز شنبه ۱۹ فوریه (۳۰ بهمن) برگزار خواهد شد.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

هدف از اجرای این مانور کسب اطمینان از قابلیت‌های سلاح‌های استراتژیک هسته‌ای اعلام شده است. قرار است در این آزمایش از موشک‌های بالیستیک و موشک‌های کروز استفاده شود.

هنوز مشخص نیست که آیا پوتین برای رهبری این عملیات راهی محل اجرای مانور خواهد شد یا در تماس ویدیویی این کار را انجام خواهد داد.

وزارت دفاع روسیه ادعا کرده که این مانور از مدت‌ها پیش برنامه‌ریزی شده بوده است. روسیه هر سال چندین آزمایش موشکی اجرا می‌کند. روسیه و ایالات متحده آمریکا با فاصله زیاد بزرگترین قدرت‌های هسته‌ای جهان هستند.

به کانال اینستاگرام دویچه وله فارسی بپیوندید

نگاه غرب به مانورهای نظامی روسیه در اطراف مرزهای شرقی اوکراین در حال حاضر بسیار انتقادی است.

پیش‌تر روسیه اعلام کرده بود نیروهای نظامی این کشور پس از انجام مانور به پایگاه‌‌های خود باز خواهند گشت. غرب به این گفته‌ها ابراز بی‌اعتمادی کرده و از اعزام شمار بیشتری سرباز روس به مرزهای اوکراین خبر داده است.

درگیری های جدید در شرق اوکراین

طرف‌های درگیری در شرق اوکراین دوباره یکدیگر را به تیراندازی متهم کردند. ارتش اوکراین اعلام کرد جنگنده‌های نیروهای طرفدار روسیه پنج‌شنبه شب ۲۸ بهمن (۱۷ فوریه) آتش‌بس را نقض کرده‌اند.

از سوی دیگر جدایی‌طلبان طرفدار روسیه در شهرهای لوهانسک و دونتسک در شرق اوکراین ارتش این کشور را به پرتاب خمپاره به سمت این مناطق متهم کردند.

این اطلاعات را نمی‌توان به طور مستقل تأیید کرد. جدایی‌طلبان تحت حمایت روسیه از سال ۲۰۱۴ با ارتش اوکراین در شرق اوکراین می‌جنگند. با توجه به استقرار گسترده نیروهای روسیه در مرز، کشورهای غربی در حال حاضر از حمله به اوکراین بیم دارند.

بریتانیا در جریان تنش‌ها از تقویت نیروهای ناتو در استونی خبر داد. لندن ۸۵۰ سرباز دیگر به کشورهای بالتیک می‌فرستد و به این ترتیب نیروهای بریتانیا در این منطقه دو برابر می‌شوند.

رویترز: پالایشگاه‌های آسیایی مشتاق واردات نفت از ایران هستند

ژاپن، کره جنوبی و هند اعلام آمادگی کرده‌اند، در صورت احیای برجام واردات گسترده نفت از ایران را از سر می‌گیرند. صادرات ایران می‌تواند تا دسامبر ۲۰۲۲ حدود ۹۰۰ هزار بشکه در روز به میزان فعلی نفت در جهان بیافزاید.خبرگزاری رویترز روز جمعه، ۲۹ بهمن (۱۸ فوریه) از تمایل پالایشگاه‌های آسیایی برای خرید نفت ایران خبر داد. این پالایشگاه‌ها به طور سنتی خریداران بزرگ نفت ایران هستند و اعلام آمادگی کرده‌اند که در صورت توافق برای احیای برجام واردات گسترده از ایران را از سر خواهند گرفت.

این اقدام می‌تواند راه را برای عرضه بیشتر نفت در بازارهای جهانی هموار کند و قیمت‌ها را کاهش دهد. در هفته‌های اخیر به دلیل مناقشه اوکراین و روسیه بهای نفت به شکل بی‌سابقه‌ای در هشت سال گذشته بالا رفت.

پس از خروج یک‌جانبه ایالات متحده از برجام و اعمال مجدد تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی، در سال ۲۰۱۹ اکثر خریداران آسیایی واردات نفت از ایران را متوقف کردند.

به کانال اینستاگرام دویچه وله فارسی بپیوندید

سرنوشت مذاکرات غیرمستقیم فعلی ایران و آمریکا درباره احیای برجام هنوز معلوم نیست، اما بسیاری از ناظران و دیپلیمات‌های اروپایی در این زمینه خوش‌بین هستند.

آزادسازی پول‌های بلوکه‌شده در کره جنوبی

کره جنوبی که قبلا یکی از مشتریان مهم نفت ایران در آسیا به‌شمار می‌رفت، اعلام کرده که مذاکراتی را “در سطح کاری” برای ازسرگیری واردات نفت خام ایران و آزادسازی پول‌های بلوکه‌شده ایران انجام داده است.

رویترز به نقل از یک منبع معتبر نوشت، این کشور تحولات مذاکرات هسته‌ای با جمهوری اسلامی را رصد می‌کند، زیرا نفت خام ایران مقرون به صرفه است و پردازش آن آسان‌تر از نفت کشورهایی مانند مکزیک است.

به گفته منبع خبر رویترز، از آنجایی که این پالایشگاه قبلا از نفت خام ایران استفاده کرده‌، نیازی به آزمایش نفت در تاسیسات خود ندارد و معاملات می‌توانند به سرعت انجام شوند.

رئیس مهم‌ترین پالایشگاه بزرگ ژاپن (Eneos Holding Inc) هم گفته است، در صورت امکان، واردات نفت از ایران را از سر خواهد گرفت.

تسوتومو سوگیموری، رئیس این پالایشگاه به خبرنگاران گفت: «ما هنوز خود را برای چنین روزی آماده نکرده‌ایم، اما در صورت دستیابی به توافق بر سر احیای برجام، از سرگیری واردات نفت خام از ایران را به عنوان یکی از گزینه‌های خرید خود در نظر خواهیم گرفت.»

به گفته سوگیموری، برای واردات نفت ایران دو تا سه ماه وقت لازم است زیرا پالایشگاه باید شرایط آن، از جمله بیمه و حمل‌ونقل را فراهم کند.

رویترز در ادامه گزارش خود نوشت، یک پالایشگاه هندی هم در حال مذاکره با جمهوری اسلامی برای تامین نفت خود است.

یک منبع معتبر به رویترز گفته است، هند منتظر شفاف‌سازی بیشتر در مورد توافق هسته‌ای است تا واردات گسترده نفت از سر گرفته شود. تا پیش از خروج آمریکا از برجام هند دومین واردکننده بزرگ نفت ایران به‌شمار می‌رفت.

به گفته ناظران، چین نیز که در حال حاضر نفت ایران را از راه‌های گوناگون وارد می‌کند، در صورت توافق در مذاکرات هسته‌ای خرید نفت از این کشور را افزایش خواهد داد.

افزایش عرضه نفت تا ۹۰۰ هزار بشکه در روز

جمهوری اسلامی بخشی از صادرات نفت ایران را با وجود تحریم‌ها حفظ کرده است زیرا واسطه‌ها در کشورهای گوناگون توانسته‌اند راه‌هایی برای پنهان کردن مبدا واردات پیدا کنند.

به کانال تلگرام دویچه وله فارسی بپیوندید

کلاودیو گالیمبرتی، معاون ارشد شرکت مشاوره “ریستاد انرژی” به سی‌ان‌بی‌سی گفت: «تحولات مثبت در مذاکرات احیای برجام امیدها را برای بازگشت نفت ایران به بازارها افزایش داده و این به آرام‌کردن قیمت نفت کمک می‌کند.»

به گفته او در صورت توافق در مذاکرات وین می‌توان تا پایان سال جاری میلادی روزانه تا ۹۰۰ هزار بشکه نفت خام به میزان فعلی در بازارهای جهانی نفت افزود.

پلیس کانادا دو رهبر اعتراض‌های کامیونداران در این کشور را دستگیر کرد

در پی اوج گرفتن اعتراضات به سیاست‌های دولت کانادا در ارتباط با همه‌گیری کرونا و محدودیت‌های کرونایی رسانه‌‌های این کشور از دستگیری دو سازمان‌دهنده اصلی این اعتراضات خبر داده‌اند.اعتراضات به سیاست‌های دولت کانادا در ارتباط با همه‌گیری کرونا و محدودیت‌های کرونایی در هفته‌‌های گذشته اوج گرفت. رسانه‌‌های کانادا از دستگیری دو سازمان‌دهنده اصلی این اعتراضات خبر داده‌اند.

رسانه‌های کانادایی با استناد به گفته‌های شرکت‌کنندگان در این اعتراضات و تصاویر ویدئویی از دستگیری یک مرد و یک زن از سوی نیروهای پلیس در اتاوا، پایتخت این کشور خبر داده‌اند.

به کانال اینستاگرام دویچه وله فارسی بپیوندید

یک وکیل به “گلوبال نیوز” گفت، زن و مرد بازداشت‌شده هر دو متهم به “تحریک به آسیب زدن به اموال عمومی” هستند و در مورد مرد اتهام “ممانعت پلیس از اجرای قانون” هم مطرح است. پلیس هنوز در ارتباط با دستگیری‌ها هیچ اظهارنظری نکرده است.

بعد از ظهر روز پنج‌شنبه ۲۸ بهمن (۱۷ فوریه) مقام‌های محلی بار دیگر از باقی معترضان خواستند تا مرکز شهر اتاوا را در اسرع وقت ترک کنند. استیو بل، رئیس موقت پلیس هشدار داد: «ما به زودی دست به اقدام خواهیم زد.»

او تاکید کرد در چند روز گذشته مستقیماً با تظاهرکنندگان در ارتباط بوده و در پیامدهای عدم رعایت قوانین را به آنها گوشزد کرده است. پلیس روز پنجشنبه یک منطقه امنیتی با حدود ۱۰۰ ایست بازرسی در مرکز شهر ایجاد کرد.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

هزاران نفر در کانادا هفته‌هاست علیه محدودیت‌های کرونایی و مقررات واکسیناسیون دست به تظاهرات می‌زنند. گذرگاه های مرزی و بخش‌هایی از اتاوا با کامیون‌ها و وسایل نقلیه دیگر مسدود شدند. این اعتراضات در پی اعمال قوانینی مربوط به واکسیناسیون اجباری رانندگان کامیون آغاز شد.

جاستین ترودو، نخست(۱۴ فوریه) وزیر کانادا دوشنبه ۲۵ بهمن در واکنش به اعتراضات برای دومین بار در تاریخ این کشور وضعیت اضطراری ملی اعلام کرد.

کنفرانس امنیتی مونیخ بدون حضور روسیه برگزار می‌شود

مهم‌ترین کنفرانس امنیتی جهان امسال بدون نمایندگان روسیه برگزار می‌شود. موضوع اصلی کنفرانس، مناقشه روسیه و اوکراین خواهد بود. وزیر خارجه جمهوری اسلامی نیز برای شرکت در کنفرانس راهی مونیخ شده است.ظهر جمعه، ۱۸ فوریه (۲۹ بهمن) کنفرانس امنیتی مونیخ آغاز می‌شود. مهم‌ترین ویژگی پنجاه‌وهشتمین نشست بین‌المللی مونیخ، عدم حضور روسیه است.

در سال های اخیر سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه یکی از وفادارترین میهمانان ولفگانگ ایشینگر، رئیس کنفرانس به‌شمار می‌رفت، اما این بار از شرکت در آن خودداری می‌کند.

ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه در این باره گفت: «متاسفانه باید بگوییم که کنفرانس در سال‌های اخیر به طور فزاینده‌ای به یک مجمع فرا اطلسی تبدیل شده است.»

به کانال اینستاگرام دویچه وله فارسی بپیوندید

به گفته زاخارووا، دولت روسیه بر این نظر است که این نشست تخصصی “بی‌طرفی خود و علاقه به دیدگاه‌های دیگر” را از دست داده است.

اوکراین، موضوع محوری نشست

مناقشه اوکراین و روسیه موضوع اصلی کنفرانس مونیخ خواهد بود. سرویس خبری شبکه اول تلویزیون آلمان (تاگس‌شاو) در گزارش خود در این باره نوشته است:‌«موضوعات دیگری نیز در مونیخ مورد بحث قرار خواهد گرفت، اما حتی مسائل بسیار بزرگ جهانی، مانند تغییرات آب‌و‌هوایی، گسترش فضای مجازی و رقابت بین دو نظام دموکراسی و استبدادی، به احتمال زیاد با توجه به تهدید شدید صلح در اروپا به پس‌زمینه رانده خواهد شد.»

اوکراین مایل است به ناتو بپیوندد و روسیه قصد دارد به هر قیمتی از پیوستن کشور همسایه خود به این پیمان نظامی غربی جلوگیری کند.

انتقال بخش زیادی از نیروها و تجهیزات نظامی روسیه به مرز اوکراین این نگرانی را برانگیخته که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری این کشور قصد حمله نظامی به اوکراین را دارد.

سرگئی لاوروف همواره بر تمایل خود برای گفت‌وگو با آمریکا، ناتو و سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE) در باره همزیستی مسالمت‌آمیز در اروپا تاکید کرده اما تاکنون اقدامی عملی در این زمینه انجام نداده است و تبادل نظر با غرب در این باره را کتبی انجام می‌دهد.

به کانال تلگرام دویچه وله فارسی بپیوندید

در کنفرانس امنیتی مونیخ سران ۳۰ کشور، ۸۰ وزیر از کشورهای گوناگون، دبیرکل ناتو، نمایندگان اتحادیه اروپا و کارشناسان امنیتی شرکت می‌کنند.

حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، ایران را نمایندگی می‌کند.

آنتونی بلینکن، وزیر خارجه ایالات متحده و کاملا هریس، معاون رئیس‌جمهور این کشور نیز در راه مونیخ هستند.

کنفرانس با سخنرانی آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد گشایش می‌یابد و تا شامگاه یکشنبه، ۲۰ فوریه ادامه خواهد داشت.

غرق شدن میراث تاریخی

تایس وست‌استاین

به عنوان تاریخ‌نگاری زاده‌ی آمستردام، در سه دهه‌ی گذشته راهنمای دانشجویان و سایر بازدیدکنندگان در میان کانال‌های هم‌مرکزی بوده‌ام که در کانون تاریخی شهر (متعلق به قرن هفدهم که اینک جزئی از میراث جهانی یونسکو است) قرار دارند. بخشی قدیمی آمستردام، با سقف‌های شیروانی، پل‌های قوسی و بناهای مجلل شهرداری خود بهرغم جنگ‌ها و توسعه‌ی شهری، که بسیاری از شهرهای اروپایی دیگر را تحت تأثیر قرار داده، به شکلی دست‌نخورده باقی مانده است. اما در یک یا دو سال گذشته، متوجه شده‌ام که ارزیابی دانشجویانم از این قدمت نمایان شهر بعد جدیدی یافته است. این مظهر خلاقیت بشر که بر فراز هزاران دیرک چوبی‌ای قرار دارد که در خاک مردابی فرو رفته‌اند، اکنون به نظر می‌رسد بیشتر به گذشته تعلق دارد تا آینده. 

نمای «انحنای طلایی» در کانال هرنخراخت در خلال دوران بازسازی. اثر خِریت برکهد، 1671. موزه‌ی ملی آمستردام.


فونداسیون‌های قدیمی آمستردام به «آفت دیرک» گرفتار شده است که علت آن افت سطح آب‌های زیرزمینی در اثر خشکسالی است. در 2020، مانند بسیاری از دیگر ساکنان شهر برای ماه‌ها مجبور به ترک خانه‌ی خود شدم تا پِی و طبقه‌ی همکف ساختمانم به کمک بتون کاملاً بازسازی شود؛ طولی نخواهد کشید که کلیساهای قرون‌وسطایی و کاخ سلطنتی آمستردام نیز به سرنوشت مشابهی دچار شوند. در حال حاضر، حتی بازدیدکنندگان عادی شهر نیز متوجه پل‌ها و اسکله‌هایی می‌شوند که با داربست موقتی تقویت شده‌ و منتظر تعویض فونداسیون‌های چوبی‌اشان هستند.

در همین حال، از آنجا که شهر در دلتای رودخانه و بر زمینی فروتر از سطح دریا احداث شده است، افزایش سطح آب دریا و رودخانه‌ها تهدیدی برای آن محسوب می‌شود و کانال عظیمِ ای‌مایدن دائماً مشغول تخلیه‌ی آب‌های اضافی از رودخانه‌های آمستردام به داخل دریای شمال است. بنا بر گزارش امسال «هئیت بین‌دولتی تغییر اقلیم»، تا سال 2100 انتظار می‌رود که سطح آب‌های بین‌المللی بین 0.5 تا 1 متر افزایش بیابد و «به سبب ناپایداری شدید در فرآیندهای یخسار» افزایش 2 متری سطح آب در سال 2100 و 5 متری در سال 2150 نیز «محتمل است». در سال 2019، Deltares، کنسرسیومی متشکل از متخصصان در زمینه‌ی سازگاری با تغییرات سطح دریا، تأثیر سناریوهای مختلف را بر ساحل هلند بررسی کردند که از جمله‌ی آنها عقب‌نشینی مدیریت‌شده بود: یعنی، مهاجرت جمعیت به سمت شرق، به سوی سرزمین‌های مرتفع‌تر. در سال 2021، هشدارهای آنها دیگر منسوخ به نظر می‌رسید، زیرا به سبب بارندگی‌های فراوان و طغیان رودخانه‌ها، در گوشه‌ی جنوب‌شرقی کشور سیل عظیمی به راه افتاد. به میراث تاریخی منطقه، از جمله کلیسای قرن سیزدهمیِ سن نیکولاس و باربارا در فالکن‌بورخ، آسیب چشمگیری وارد شد.  

به نظر می‌رسد هلندی‌ها باید با این قضیه کنار بیایند که نه تنها میراث غیرمادی‌شان، مانند اسکیت روی یخ، بلکه بخش عمده‌ی میراث مادی‌شان را نیز از دست خواهند داد. در واقع هلندی‌ها صرفاً پیش از دیگران خطر را احساس کرده‌اند: میراث تاریخی در تمام قاره‌ها به سبب بحران اقلیمی در خطر است. برای این که تأثیر شدیداً عاطفی این موضوع را درک کنید کافی است به یاد آورید که آتش گرفتن کلیسای نوتردام در پاریس در سال 2019 تا چه اندازه باعث تأثر و اندوه مردم جهان شد. بسیاری از ارزش‌ها و احساسات مربوط به هویت و تعلق با میراث تاریخی عجین شده است. با فقدان عظیمی که پیش روی ماست چگونه مواجه خواهیم شد؟

زنگ خطر برای نخستین بار در سال 2005 به صدا درآمد، یعنی زمانی که «کمیته‌ی میراث جهانی یونسکو» به تمام دولت‌های عضو هشدار داد که «تأثیرات بالقوه‌ی تغییرات اقلیمی را جدی بگیرند…و در واکنش به آن به‌سرعت وارد عمل شوند.» سایر نهادها، مانند «شورای بین‌المللی ابنیه و محوطه‌ها»، نیز شرایط اضطراریِ اقلیمی و بوم‌شناختی اعلام کرده‌اند. در سال 2018، نشریه‌ی علمی برجسته‌ی Nature Communications، به بررسی مخاطراتی پرداخت که منطقه‌ی مدیترانه را تا سال 2100 تهدید می‌کند. بنا بر فهرست آنها نخستین شهری که از این مخاطرات متأثر خواهد شد ونیز است زیرا به شکلی فزاینده در معرض وقوع سیل ساحلی قرار دارد. نظام حفاظتی کنونی شهر ــ پروژه‌ی «موسی»، مجموعه‌ای از دریچه‌هایی که در تالاب ونتزیا قرار گرفته‌اند ــ متأسفانه تنها برای افزایش اندکی در سطح آب دریا طراحی شده است. ساحل کرواسی، به‌ویژه شهر قدیمی و اسقف‌نشین پُرچ، و کارتاژ (قرطاج) در تونس نیز با خطر مشابهی مواجه‌اند. روستاهای زیبای خلیج ناپل، شهر صلیبی عکا، معبد افسوس در ترکیه و حتی معماری مدرن تل‌آویو نیز با خطر سیل مواجه‌اند. نه تنها بناها و محوطه‌ها بلکه آثار قابل‌حمل نیز در خطر قرار دارند. امسال، موزه‌ی لوور در پاریس، که به شکل خطرناکی در نزدیکی رودخانه‌ی سن قرار دارد، در حال انتقال دادن ۲۵۰هزار اثر هنری خود به مرکز نگهداری جدیدی در شمال فرانسه است.

آبگرفتگی میدان سنت مارک واقع در کنار کلیسای جامع سنت مارک در ونیز، 15 نوامبر 2019. عکاس فیلیپو مونته‌فورته/گتی.


 

در آمریکای شمالی، شمالگان و ایالت‌های جنوب‌شرقی ایالات متحده در معرض آسیب قرار دارند. از سال 2007، افزایش دما موجب بروز بی‌ثباتی در سکونتگاه‌های تاریخی شکارچیان نهنگ در جزیره‌ی هِرشِل در کانادا شده است. توفند کاترینا در سال 2005 بخش عمده‌ی مرکز تاریخی نیوارلئان را از میان برد. بنا بر تحلیلی کمّی در نشریه‌ی PlosOne اگر سطح دریا تنها یک متر افزایش بیابد بیش از ۱۳هزار محوطه‌ی میراث فرهنگی در جنوب‌شرق آمریکا ــ از باستان‌شناسی گروه‌های بومیِ متعلق به 7000 سال قبل تا جزیره‌ی جیمزتاون در ویرجینیا ــ در معرض خطر سیل قرار خواهند گرفت. با این حال، اکنون تهدید متفاوتی مشهودتر است: آتش‌سوزی ــ و در 2019، آتش‌سوزی‌ جنگل‌های کالیفرنیا به شکل خطرناکی تا نزدیکی موزه‌ی گِتی در لس‌آنجلس رسید.

در آفریقا، بیابان‌زایی و افزایش بارندگی بناهای خاکی موریتانی و مالی، مانند مسجد سنکوری در تیمبوکتو، را تهدید می‌کند. وزش بادهای شدیدتر، رطوبت و افزایش دما بر معابر باستانی مصر آثار مخربی بر جای گذاشته است و سنگ‌های گرانیت آنها که روزگاری سرخ‌رنگ بودند اینک به رنگ صورتی کم‌رنگ یا طوسی درآمده‌اند. با این حال، بیشترین تأثیر مخرب بر سرزمین‌های پست آسیا وارد شده است. برای مثال، در سال 2011، در تایلند صدها معبد در آیوتایا گرفتار سیل شدند. شهرِ قرن پانزدهمیِ هویی آن در ویتنام، که یونسکو آن را محوطه‌ی میراث جهانی اعلام کرده، از سال 2007 هر سال گرفتار سیل بوده است و طی صد سال آینده زیر آب خواهد رفت.

یکی از معابد آیوتایا، از محوطه‌های میراث جهاین یونسکو، در تایلند که پس از وقوع سیل زیر آب رفته است، 10 اکتبر 2011. عکس از گتی.


 

برخی مکان‌ها در معرض ترکیبی از مخاطرات قرار دارند: موج گرما، باران، سیل، آتش‌سوزی و آلودگی هوا؛ علاوه بر این، عوامل اقلیمی خطراتی را که میراث فرهنگی به طور سنتی با آن مواجه بوده است تشدید می‌کند. مجموعه معابد انگکور وات در کامبوج نمونه‌ی خوبی است، گردشگران به قدری آب‌های زیرزمینی را مصرف کرده‌اند که زمین فرونشسته است و در نتیجه پیِ بناها سست‌شده و بیشتر در معرض سیل قرار گرفته‌اند. اینگونه اثراتِ تشدیدکننده ممکن است به شکلی تصاعدی منجر به ویرانی میراث‌ها شوند. نمی‌توان به‌آسانی نقطه‌ی بازگشت‌ناپذیر را پیش‌بینی کرد یا حدس زد که کدام امکانات فناورانه‌ی جدید خواهند توانست به حفاظت، دگرگونی یا جابجایی اشیاء تاریخی یاری برسانند. اما بی‌شک می‌توان درباره‌ی اثر این تغییرات بر پیش‌فرض‌های ما درباره‌ی میراث تاریخی و آینده‌ی آن اندیشید. 

تاریخ‌نگار هلندی، یوهان هویزینگا (1872-1945)، استدلال می‌کرد که آنچه میراث مادی برای او فراهم می‌آورد «ارتباطی بی‌واسطه با گذشته است، احساسی به ژرفیِ ناب‌ترین لذت هنر، احساس سُکرآورِ از خود به در شدن و جاری شدن در جهانِ بیرون از خود، حسّ بسودن جوهر چیزها و تجربه‌ی حقیقت از راه تاریخ.» او ادعا می‌کرد که برای نخستین بار در سال 1902 در شهر بروخه این حس را تجربه کرده است، هنگام بازدید از نمایشگاه نقاشی‌های رنگ روغنِ هنرمند قرن پانزدهمی هلند، یان وان آیک. تأمل در این آثار بیش از خواندن آثار مکتوب به هویزینگا کمک کرد تا در گذشته غوطه‌ور شود و همین امر الهام‌بخش کتاب او با عنوان خزان قرون وسطی (1919) شد.

هویزینگا در زمره‌ی افراد برجسته‌ای چون ولفگانگ فون گوته، یاکوب بورکهارت و ماریو پراتس است که از حساسیّت بصری زیادی برخوردارند؛ آنها در مواجهه با اسباب خانه، فضای شهری یا اتاقی که برای قرن‌ها دست‌نخورده باقی مانده است این نوع «حس تاریخیِ» فروپاشنده‌ی مرز را تجربه می‌کنند. سایر تاریخ‌نگاران نسبت به امکان اینگونه تجربه‌ی ارتباط غیرنظریه‌پردازانه با تاریخ ابراز شک و تردید کرده‌اند. با این حال، متخصصان میراث تاریخی بر این امر تأکید دارند که تنها از طریق تجربه‌ی دقیق و کنترل‌شده‌ی حسی می‌توان به گذشته دسترسی پیدا کرد.

آنچه اشتیاق هویزینگا را برای تجربه کردن گذشته به صورت عاطفی و «بسودن» آن تقویت می‌کرد درک این امر بود که بین اکنون و گذشته شکافی بنیادین وجود دارد. این باور عمومیت ندارد. پیش از قرن نوزدهم، اروپاییان تصور می‌کردند که با جهان نیاکان خود ارتباطی مستقیم دارند؛ برای مثال، هلندی‌هایی که آمستردام را به وجود آوردند خود را از تبار باتاوی‌ها می‌دانستند، قبیله‌ای باستانی که توصیف‌های تاسیتوس، نویسنده‌ی رومی، از آنها بر جای مانده است. با این حال در ابتدای قرن نوزدهم، شوک سیاسی و علمیِ «انقلاب دوگانه» ــ انقلاب فرانسه و انقلاب صنعتی ــ جهان غرب را چنان دگرگون کرد که اینگونه پیوستگی‌های درازمدت زیر سؤال رفت. در 1830، هگل، فیلسوف آلمانی، هیجان چند دهه پیش را درباره‌ی تغییرات بنیادین به یاد می‌آورد، زمانی که انسان برای نخستین بار به سرور طبیعت مبدل شد: «تا زمانی که خورشید در آسمان است و سیاره‌ها به دورش می‌گردند هنوز انسان بر روی سرش، یعنی همان افکارش، نایستاده و واقعیت را مطابق با آن نساخته است…تنها اکنون است که انسان دریافته اندیشه باید بر واقعیت حاکم باشد؛ این طلوعی خدای‌گونه بود.» اکنون که آسیب آنتروپوسین شناخته شده است، آشکار شده که این «انقلاب دوگانه» تا چه اندازه مخرب بوده است.

انتقاد از این برداشت که تاریخ بی‌وقفه به سوی پیشرفت در حرکت است، جدید نیست. در میان دانشمندان علوم انسانی، این برداشت را نخستین بار کسانی مطرح کردند که دغدغه‌های اقلیمی نداشتند، از جمله‌ فیلسوف پسامدرن، فرانسیس فوکویاما، که لیبرال دموکراسی را اوج تکامل سیاسی و «پایان تاریخ» می‌خواند، و نیز آرتور دانتو، که از سرنوشت «پایان هنر» چندان خشنود نبود. با این حال، بحران اقلیمی برای هنر ــ‌ و تاریخ هنر ــ در حال رقم زدن پایانی عملی و نه نظری است. به‌رغم آنکه متخصصان یونسکو هر سال مکان‌ها و محوطه‌های بیشتری را به جایگاه میراث جهانی ارتقا می‌دهند و از ابزارهای علمی پیچیده‌ای بهره می‌برند اما بحران اقلیمی به اندازه‌ای مخرب است که به نظر می‌رسد خبر از پایان خوش‌بینی می‌دهد و احتمال دارد بناها، شهرهای تاریخی و حتی محوطه‌های فرهنگی به طور کامل به حال خود رها شوند.

در مواجهه با این نابودی باید راه‌های بدیلی برای اندیشیدن درباره‌ی تحولات تاریخی بیابیم. می‌توان سراغ نویسندگانی رفت که به دوران پیش از انقلاب صنعتی تعلق دارند. برای مثال، ایده‌ی اصلی جورجو واساری در زندگانی برجسته‌ترین نقاشان، مجسمه‌سازان و معماران (1550) این بود که هنرها همواره رو به پیشرفت نیستند بلکه گاهی افول پیدا می‌کنند. هنر نقاشی پس از شکوفایی در دوران باستان، افول یافت و سپس در رنسانس فلورانس از نو اوج گرفت. چنین برداشت‌های ادواری‌ای از تاریخ، خود تاریخچه‌ای دارند. رواقیان یونان به اِکپیروسیس، ویرانی ادواری جهان، باور داشتند؛ چینیان باستان به چرخه‌‌ی دودمان‌ها اعتقاد داشتند؛ پژوهشگر قرن چهاردهمیِ تونسی، ابن خلدون، تصور می‌کرد شهرها تنها زمانی توسعه پیدا می‌کنند که گاهی به دست کوچ‌نشینان ویران شوند. برای درک جریان تاریخ در دوران بحران اقلیمی، این الگوی ادواری بیشتر از نظریه‌ی پیشرفت خطی به کار می‌آید. هر چند نمی‌دانیم که آیا به دنبال دوره‌ای از افول ناشی از بحران اقلیمی، دوران شکوفایی دیگری خواهد بود یا خیر.

احتمالاً آنچه در آینده رقم خواهد خورد آشفته‌تر از دورنمایی است که الگوهای خطی و ادواری پیش‌بینی می‌کنند. سرعت توالی تحولات اقلیم‌شناختی نسبت به گذشته بیشتر خواهد بود و این امر باعث می‌شود تا در مقیاس خود برای ارزیابی تاریخ بازنگری کنیم. در کنار مقیاس‌های زمانی طولانی از مقیاس‌های کوتاه‌تر نیز استفاده خواهیم کرد. هنگامی که در قرن هجدهم زمین‌شناسان دریافتند که عمر زمین بسیار بیشتر از 6000 سالی است که در کتاب مقدس آمده، صحبت از «زمان ژرف» به میان آمد. کُندی ادراک‌ناپذیر طبیعت اسباب حیرت آنان شده بود. در مقابل، قرن بیست و یکم شتابی بی‌سابقه با خود به همراه آورده است که تصاویر ویدیویی فرو ریختن کوه‌های یخیِ چند هزار ساله در عرض چند ثانیه به‌خوبی آن را نشان می‌دهد. به نظر می‌رسد گذشته و اکنون به طور همزمان در حال وقوع‌اند. دیوید والاس-ولز در کتاب خود با عنوان زمینِ غیرقابل‌سکونت: زندگی پس از گرمایش (2019) می‌کوشد تا به کمک برداشتی از زمان که از بومیان استرالیا وام گرفته است، یعنی «روزگار رؤیا» (dreamtime) یا «همه‌زمانی» (everywhen)، تغییر اقلیم را شرح دهد. این برداشت اشاره به تجربه‌ای نیمه‌اسطوره‌ای دارد که در آن در زمان حاضر با نیاکان خود در گذشته‌های دور و خدایان و پهلوانان نامیرا ملاقات صورت می‌گیرد. با کمک این مفهوم می‌توان برداشت هویزینگا از تاریخ را برای قرن بیست و یکم روزآمد کرد. اکنون میراث تاریخی به اندازه‌ای در معرض خطر است که احساس تاریخی ما را به نگاه به سوی آینده می‌خواند: در لحظه‌ای واحد، اکنون، گذشته و آینده با یکدیگر تلاقی پیدا می‌کنند.

آمستردام. عکاس سرمد الغورانی/EyeEm


 

شکی نیست که میراث تاریخی آمستردام، نیوارلئان و هویی آن (Hoi An) به شکلی بحرانی تحت تأثیر قرار خواهند گرفت اما دانشمندان اقلیم‌شناس اندکی حاضر هستند درباره‌ی زمانبندی وقوع آن بهطور مشخص اظهار نظر کنند. در عوض، آنها دائماً مدل‌های خود را با توجه به داده‌ها و دریافت‌های جدید تغییر می‌دهند و در نتیجه‌ی آن هرگونه اقدام عملی به تأخیر می‌افتد. می‌اِن کریست در بررسی کتاب جِف گودل، با عنوان آب ما را خواهد برد (2017)، به این نکته اشاره می‌کند که ذهن بشر برای تصمیم‌گیری درباره‌ی تهدید‌های تقریباً نامحسوسی که به تدریج و با گذر زمان شتاب می‌گیرند، سیم‌پیچی نشده است. کریست دشواری پذیرش «فقدان مبهم»ی را که تغییر اقلیم رقم خواهد زد با «پنج مرحله‌ی سوگواری» مقایسه می‌کند که روانپزشک سوئیسی، الیزابت کوبلر-راس پیشنهاد کرده است ــ یعنی انکار، خشم، چانه‌زنی، افسردگی و پذیرش: کریست می‌گوید که در رابطه با تغییر اقلیم، بسیاری از مردم هنوز در مرحله‌ی نخست یا دوم هستند. «فقدان مبهم» اصطلاحی است که روانپزشکان برای توصیف سوگواری‌ای به کار می‌برند که فرجامی ندارد. برای مثال، خانواده‌های سربازان مفقودالاثر برای فردی سوگواری می‌کنند که از نظر جسمانی غایب اما از نظر روانشناختی حاضر است. در آلزایمر با عکس این امر مواجه‌ایم، فرد به لحاظ جسمانی حاضر اما به لحاظ روانشناختی غایب است:

[نخستین نوع فقدان مبهم] به فهم سوگواریِ متوقف‌شده کمک می‌کند، تجربه‌ای که آوارگان تغییرات اقلیمی اغلب آن را تجربه می‌کنند. چگونه می‌توان برای خانه‌ای سوگواری کرد که در حال فرو رفتن در دریایی دور است اما از نظر روانشناختی حضور دارد؟ نوع دوم فقدان مبهم با تجربه‌‌ی زیستن در دورانی همخوانی دارد که با خطر افزایش سطح آب دریاها مواجه است. ابژه‌ی وابستگی آن‌جا است اما آن‌جا نیست ــ هنوز حاضر است اما در حال ناپدید شدن است…چگونه می‌توان برای خانه‌ای سوگواری کرد که به شکلی روزافزون در معرض سیل قرار دارد اما هنوز زیر آب نرفته است؟…با توجه به بالا آمدن سطح آب دریاها، معلوم نیست در نهایت باید منتظر چند متر افزایش بود. 1 متر؟ 2.5 متر؟ این عدم‌قطعیت باعث به تعویق افتادن سوگواری می‌شود.

احساس مشابه دیگری که با تغییر اقلیم مرتبط است، در کانون اثر گلن آلبرشت، فیلسوف استرالیایی، قرار دارد. او در کتاب خود، احساسات زمین: واژگان جدید برای جهانی جدید (2019)،  اصطلاح «تسلی‌رنج» (solastalgia) را به کار می‌برد. نوواژه‌ای ترکیبی که از کنار هم قرار گرفتن کلمه‌ی لاتین solacium (تسکین و آرامش) و کلمه‌ی یونانی algos (درد و اندوه) ساخته شده است و به حس غربت در عین در خانه بودن، دلالت دارد. اگر تا کنون ساکن خانه‌ای نبوده‌اید که در معرض خطر افزایش سطح آب دریاها قرار داشته باشد، به این فکر کنید که هنگامی که در طول سفر خود به مقصدی دلپذیر وارد می‌شوید ممکن است در همان بدو ورود نسبت به همان محل احساس دلتنگی کنید زیرا می‌دانید که مدت اقامت شما کوتاه خواهد بود. بنا بر نظر نشریه‌ی پزشکی The Lancet «تسلی‌رنج» مفهومی کاربردی برای ارزیابی تأثیر تغییر اقلیم بر بهداشت روانی است. اما این مفهوم برای تاریخ‌نگاران هنر نیز می‌تواند سودمند باشد. شاید این مفهوم بتواند به من کمک کند که درک کنم دانشجویانم از تجربه‌ی میراث تاریخی آمستردام و در همان حال دانستن اینکه این میراث در آینده‌ای نه چندان دور ناپدید خواهد شد، چه احساسی دارند.

با این همه، ممکن است بحران اقلیمی فرصت‌های جدیدی برای میراث فرهنگی فراهم آورد. باستان‌شناسان از این که خرد شدن و فروریختن صخره‌ها در روستای انگلیسیِ هپیزبورگ باعث آشکار شدن قدیمی‌ترین رد پای انسانیان در خارج از قاره‌ی آفریقا شده بود، بسیار خوشحال شدند. این ردّ پا به خانواده‌ای تعلق داشت که دست‌کم ۸۵۰هزار سال پیش بر روی پل سرزمینی‌ای که بریتانیا را به کشورهای سفلی متصل می‌کرد، راه رفته بودند. به همین نحو، آب شدن یخچال‌های طبیعی در کانادا، نروژ و آرژانتین باعث آشکار شدن محصولات دست‌ساز بشر از دوران پیشاتاریخ شده‌اند. اما آنچه اهمیت کلی‌تری دارد این است که تغییر توجه از طبیعت به انسان می‌تواند منجر به پیدایش اراده‌ی جدیدی برای مقابله با بحران اقلیمی شود. همانطور که والاس-ولز خاطر نشان کرده است، درباره‌ی تأثیر تغییر اقلیم بر طبیعت و حیوانات مطالب بیشتری نوشته شده است تا درباره‌ی تأثیر آن بر انسان: «به نظر می‌رسد برای ما همدلی با مشکلات اقلیمیِ سایر انواع راحت‌تر است تا نوع بشر، شاید به این دلیل که برای ما پذیرش یا فهم مسئولیت خودمان و مشارکتمان در تغییراتی که اینک در حال آشکار شدن است، آسان نیست.»

هنگامی که طالبان بوداهای بامیان را ویران کردند و داعش شهر باستانی پالمیرا (تدمر) را بمباران کرد، فریاد اعتراض بین‌المللی به خاطر از دست رفتن میراث فرهنگی از میزان خشمی که برای رنج‌های فراوان و عمدتاً ناپیدای بشری ابراز می‌شد، بلندتر بود. شاید آگاهی از اینکه اجزای سازنده‌ی تمدن در خطر قرار دارند موجب بسیج شدن گروه‌های جدیدی شود که برای آنها نابود شدن صخره‌های مرجانی موضوعی انتزاعی یا بعید به نظر برسد. دانشمندان علوم رفتاری نشان داده‌اند که مردم هنگام مواجهه با حجم زیاد داده‌های علمی، مانند داده‌هایی که اقلیم‌شناسان مداوماً عرضه می‌کنند، احتمال کمتری دارد که دست به اقدام بزنند (بنگرید به کتاب کاری نورگارد با عنوان زیستن در انکار: تغییر اقلیم، احساسات و زندگی روزمره، 2011). در عوض، باید بر سطح احساسی، روانشناختی و معنوی عمیق‌تری تأثیر گذاشت و این یعنی شاید تجربه‌ی مواجهه با میراث فرهنگی ــ‌ پیوندهای تاریخی، درک زیباشناختی و تسلی‌رنج ــ بتواند مردم را به شیوه‌های جدیدی ترغیب به اقدام کند.

تمرکز بر میراث فرهنگی موجب ظهور نگرش جدیدی نسبت به عاملیت انسان در مواجهه با بحران اقلیمی می‌شود. این میراث با دستان بشر ساخته شده‌ و باید با همین دستان آن را نجات داد. علاوه بر این، هرچند میراث تاریخی از عمر یک یا چند نسل فراتر می‌رود اما درک آن نسبت به فهم «زمان ژرف» که به تکامل و انقراض صخره‌های مرجانی و سایر موجودات در معرض خطر مرتبط است، دشواری کمتری دارد.

از نظر اقدامات عملی، چه گزینه‌هایی داریم؟ بدیهی‌ترین امر این است که بپذیریم میراث تاریخی هیچ‌گاه ثابت نبوده بلکه همواره در حال تغییر و دگرگونی بوده است. این تصور که می‌توان اشیاء، بناها و محیط‌ها را به شکل «دست‌نخورده» حفظ کرد، یک توهم است. در هر صورت، بسیاری از آنچه اکنون باستانی محسوب می‌شوند در واقع محصول بازسازی‌اند: برای مثال، ظاهر قرون‌وسطایی بروخه عمدتاً محصول قرن نوزدهم است. سازگار کردن محیط تاریخی با تغییر اقلیم صرفاً فصلی دیگر در تاریخچه‌ی میراث تاریخی است.

 این تصور که می‌توان اشیاء، بناها و محیط‌ها را به شکل «دست‌نخورده» حفظ کرد، یک توهم است.

نکته‌ی مهم‌تر پذیرش این امر است که تمرکز ما بر مادیّت «چیز واقعی» وسواسی اروپایی است. برای مثال، در بخش‌هایی از شرق آسیا معابد را متناوباً به طور کامل از نو می‌سازند؛ آنچه اهمیت دارد همین فرایند دوره‌ای است و نه آن شکل ثابت اصلی. جوامع ساکن در سواحل و کنار رودخانه‌ها مرتباً میراث تاریخی خود را با تغییرات محیطی سازگار کرده‌اند. برای مثال، در جزیره‌ی ماجولی در رودخانه‌ی براهماپوترا در هند 22 صومعه، مشهور به ساترا، وجود دارد. به سبب وقوع سیل سالانه، کسانی که از این صومعه‌ها استفاده می‌کنند در طول قرن‌ها به فناوری‌هایی دست‌یافته‌اند که به کمک آنها می‌توانند بناهای خود را جابجا کنند یا بر روی پایه‌های چوبی قرار دهند.

آیا غربیان آمادگی دارند تا تغییرات اقلیمی را بپذیرند و از میراث تاریخی خود در این وضعیتِ عدم‌ثبات استفاده کنند؟ می‌توان تصور کرد که سیل‌گرفتگی بخش‌هایی از ونیز، هویی آن یا میامی آنها را تا زمان فرورفتن کامل زیر آب و تبدیل شدن به بهشت غواصان، به مقصد گردشگری مهمی مبدل خواهد کرد (وضعیتی که بروس استرلینگ، آینده‌پژوه، در 2009 آن را «وجد اندوه‌آور» خواند). و شاید از منظر «زمان ژرف» زمین‌های انسان‌ساختِ پست (پُلدِر) از همان ابتدا پروژه‌ی مناسبی نبوده است و آب‌شناسان هلندی عاقبت می‌توانند نفس راحتی بکشند و زمین‌های خود را تسلیم دریا کنند. چنین چشم‌اندازی ضررتاً به آینده‌ای دور تعلق ندارد اکنون حتی امکان این که بتوان میراث تاریخی را به نسل آتی منتقل کرد غیرممکن به نظر می‌رسد. مرمتگران آثار هنری و سایر متخصصان نه تنها باید بپذیرند که بناهای تاریخی و آثار هنری متعددی به سبب تغییر اقلیم نابود شده یا دچار آسیب جدی شده‌اند بلکه در هر سیاستگذاری آینده‌محوری که تدوین می‌کنند باید امکان از دست رفتن میراث تاریخی را لحاظ کنند. آنها باید بر مبنای همان استدلال‌هایی که اکنون برای تخصیص جایگاه میراث جهانی استفاده می‌شوند، ارزش‌های مختلف ــ تاریخی، زیباشناختی، معنوی، کمیابی و سایر موارد ــ این اشیاء و محوطه‌های باقی‌مانده را ارزیابی کنند. و اتخاذ این تصمیم دشوار که از بین آنها کدام‌ها را باید به حال خود رها کرد، بر عهده‌ی آنها است.

رویکرد دیگر، دیجیتال‌سازی است. در حوزه‌ی باستان‌شناسی و سایر رویکردها به محوطه‌ها و اشیای تاریخی، روش‌های مختلف اسکن با کیفیت بالا و مدل‌سازی سه‌بعدی به همراه شرحی درباره‌ی داده‌های فرهنگی و علمیِ مرتبط، به پیشرفت‌های بزرگی دست یافته است. هوش مصنوعی به بازسازی قسمت‌های گمشده کمک کرده و تغییرات مادی آینده را پیش‌بینی می‌کند. گوگل در ابتکاری با عنوان «Heritage on the Edge» پنج محوطه‌‌، از بنگلادش تا جزیره‌ی ایستر، را که در خطر تغییر اقلیم قرار دارند برای ساخت مدل دیجیتال آنلاین برگزیده است. هرچند هدف این اقدامات کمک به تلاش‌هایی است که برای حفظ این آثار باستانی صورت می‌گیرند ‌اما به نظر می‌رسد در راستای هدف دیگری نیز قرار دارد: زمینه‌سنجی برای یک تجربه‌ی سه‌بعدی واقع‌نما.

چنین مدل‌های دیجیتالی باعث طرح دوباره‌ی پرسش والتر بنیامین درباره‌ی اصالت اثر هنری در عصر بازتولید مکانیکی می‌شود. برخی ممکن است تلاش‌های گوگل را جزئی از راهبردی بدانند که به منظور قانع کردن مردم صورت می‌گیرد تا آنها به این نتیجه برسند که جهانِ بیرون از تلفنِ همراه نسبت به واقعیت‌هایی که بر روی صفحه‌ی گوشی خود می‌بینیم از اهمیت و معنای کمتری برخوردار است. به باور والاس-ولز ممکن است اعتیاد ما به صفحات گوشی‌های تلفن در واقع باعث تسهیلِ سازگاری یافتن موفقیت‌آمیز نسل بعد با اقلیمی شود: ما به شکلی فزاینده در قلمرو دیجیتال زندگی خواهیم کرد. به این ترتیب خواهیم توانست با کمک یک هِدسِت وارد «تجربه‌ی مجازی ونیز» شویم و از گرمای طاقت‌فرسای فضای بیرون هم در امان بمانیم.

با این همه، اشیای دیجیتال باثبات‌تر از اشیای فیزیکی نیستند. حفظ و نگهداری آنها پرهزینه و دشوار است. بر خلاف اینکه اشیای متعددی بازتولید می‌شوند، دسترس‌پذیری آنها به علت قوانین حق انحصاری نشر محدود است. پیش‌بینی تغییرات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری در طول قرن، یعنی مقیاس زمانی مرتبط با میراث تاریخی، دشوار است. از کار افتادن‌های اتفاقی سِرورها باعث پاک شدن داده‌ها شده و رژیم‌های خودکامه آرشیوهای دیجیتال را از روی هوس نابود کرده‌اند. آب و گرما نیز می‌توانند به سرورها و سایر ابزارهای ذخیره‌‌سازی آسیب برسانند.

گزینه‌ی سوم بنیادی‌تر است: تلاش بسیار برای بازسازی و جابجایی بناها و ساختمان‌های تاریخی به نقاطی امن‌تر. از نظر جوامع محلی، تغییر مکان نامطلوب‌ترین گزینه است. چنین عملیاتی ردپای کربنی عظیمی از خود بر جای خواهد گذاشت اما داستان علمی تخیلی نیست. قدیمی‌ترین بنای آمریکا را در نظر بگیرید: معبد مصری دِندور که در قرن نخست پیش از میلاد احداث شده است. در دهه‌ی 1960، این معبد و 21 بنای دیگر را با توجه به ساخت سد اسوان و خطر فرو رفتن در آب، برچیدند و سپس به آمریکا منتقل کرده و در داخل موزه‌ی متروپولیتن نیویورک از نو ساختند. نمونه‌های اخیرتر، فانوس دریایی کیپ هاتراس در کارولینای شمالی در آمریکا، برج کلاول در دورست در بریتانیا و معبد ژانگ فی در چین هستند که به سبب پیش‌روی خط ساحلی جابجا شدند.

لازم به ذکر است که در میان متخصصان بحث داغی له و علیه بازسازی کامل بناهای تاریخی در جریان است. اما از منظر مقیاس تأثیرات اقلیمی آینده می‌توان به تلاش‌های ورشو و بسیاری از شهرهای آلمان نگاه کرد که در جنگ جهانی دوم با خاک یکسان شده بودند. بازسازی کاخ برلین آخرین نمونه‌ی تلاش‌ها برای بازسازی کامل بناهای تاریخی بر اساس عکس‌ها، نقشه‌ها و آثار هنری بر جای مانده است که از دهه‌ی 1940 آغاز شده. نمونه‌ی دیگر، شهر چینی داتونگ است که در آن دیوارها و برج‌های دیده‌بانی شهر که در اصل به قرن چهاردهم تعلق داشتند، از نو ساخته شدند. در بازسازی آنها از بتن مدرن استفاده شده و از همین روی از نظر برخی شبیه به شهربازی شده است. با این حال، نتیجه‌ی کار از آپارتمان‌های بی‌روح و چندطبقه‌ی اطراف آن جالب‌تر شده است. مانند مرکز شهر ورشو که به طور کامل بازسازی شده، این بناها نیز ممکن است روزی جزئی از میراث جهانی محسوب شوند.   

هرچند بین محوطه‌ای ویران و شهری که قرار است به زیر آب برود شباهت کاملی وجود ندارد اما هلندی‌ها می‌توانند از تجارب داتونگ درس بگیرند. آنها می‌توانند نشان دهند که با کمک خلاقیتی هنری و فنی می‌توان با نبوغ هنرمندان، معماران و شهرنشینان قرن هفدهم مواجه شد. میراث تاریخی آمستردام در مکانی جدید، در محیطی جدید و با درخشش و فروغی جدید می‌تواند برای نسل‌های آتی معناهای غیرقابل‌تصوری داشته باشد.

 

برگردان: هامون نیشابوری


تایس وست‌استاین استاد دانشکده‌ی تاریخ و تاریخ هنر در دانشگاه اوترختِ هلند است. آخرین کتاب او شیاطن خارجی و فلاسفه: رویارویی‌های فرهنگی بین چینی‌ها، هلندی‌ها و دیگر اروپاییان در سال‌های 1800-1590 (2020) است. آنچه خواندید برگردان این نوشته با عنوان اصلیِ زیر است:

Thijs Weststeijn, ‘Heritage at Sea’, Aeon, 28 October 2021.