Previous Next

سازمان جهانی بهداشت: تعداد مبتلایان به وبا دوبرابر شده است

سازمان جهانی بهداشت اعلام کرد تعداد ثبت شده مبتلایان به وبا در سراسر دنیا در سال گذشته دوبرابر شده است. شیوع وبا بیش از همه در افغانستان، کامرون و کنگو گزارش شده است.سازمان جهانی بهداشت در ژنو اعلام کرده تعداد مبتلایان به بیماری وبا در سال گذشته بیش از دوبرابر شده است. سال ۲۰۲۲، تعداد ۴۷۰ هزار مورد ابتلا به وبا در سراسر دنیا ثبت شد در حالی که سال ۲۰۲۱، این تعداد ۲۲۰ هزار نفر بود.

این آمار مانند همیشه آمار واقعی نیست و تعداد موارد ابتلا بسیار بیشتر از این آمار ثبت شده است. سازمان جهانی بهداشت تخمین می‌زند که همه ساله بین یک میلیون و ۳۰۰ هزار تا چهار میلیون مورد ابتلا به وبا در سراسر دنیا وجود دارد و حدود ۱۴۳ هزار نفر سالیانه در اثر این بیماری جانشان را از دست می‌دهند.

بنا بر این گزارش در سال ۲۰۲۲، موارد شیوع اسهال بسیار بیشتر از سال پیش از آن بود.

بیشتر بخوانید: هشدار سازمان ملل درباره پیامد ویرانگر گسترش وبا در سوریه

شیوع وبا در سال گذشته بیش از همه در افغانستان، کامرون، جمهوری دموکراتیک کنگو، مالاوی، نیجریه، سومالی و سوریه گزارش شده است. سازمان جهانی بهداشت می‌گوید هرچه موارد شیوع گسترده‌تر باشد کنترل آن سخت‌تر می‌شود.

شیوع وبا رابطه مستقیمی با کمبود و آلودگی آب آشامیدنی، فقر و درگیری‌ و جنگ دارد. در سال گذشته ۴۴ کشور شیوع وبا را گزارش دادند که ۹ کشور بیشتر از سال قبل از آن بود. موارد مرگ بر اثر وبا نیز طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت در سال گذشته ۲۳۴۹ مورد بوده است.

این نهاد بین‌المللی می‌گوید آماری که تا کنون از موارد ابتلا به وبا در سال جاری وجود دارد نشان می‌دهد که امسال نیز موارد بیشتر از سال قبل است. در حال حاضر و تا کنون ۲۴ کشور از شیوع وبا گزارش داده‌اند.

شیوع وبا معمولا پس از وقوع فجایع طبیعی مانند زلزله، طوفان یا سیل رخ می‌دهد. اخیرا خطر شیوع وبا در لیبی پس از جاری شدن سیل مهیب در این کشور گوشزد شده بود.

شیوع اسهال و وبا در کنگو

نگرانی شیوع وبا در کنگو نیز وجود دارد. فرستاده ویژه سازمان بهداشت جهانی در کنگو می‌گوید این کشور شش سال است که با شیوع گسترده اسهال روبروست. او در یک کنفرانس مطبوعاتی در ژنو اعلام کرد که تا کنون ۳۰ هزار مورد مشکوک گزارش شده است. بیش از همه مناطق شرقی این کشور که صحنه درگیری میان شبه نظامیان و نیروهای امنیتی است قربانی شیوع بیماری است و این درگیری‌ها رساندن دارو به مردم را غیرممکن کرده است.

دلیل اصلی شیوع بیماری مسری اسهال پیش از هرچیز آب آشامیدنی است که آلوده به مدفوع یا استفراغ افراد بیمار است و نیز مواد غذایی ناپاک. بسیاری از موارد ابتلا به عفونت بدون نشانه بیماری هستند.

در موارد شدید از دست دادن بیش از اندازه مایعات و نمک بدن در عرض چند ساعت باعث اختلال در گردش خون و گرفتگی عضلانی شده و تا شوک و مرگ بیمار پیش می‌رود.

برای وبا واکسن خوراکی وجود دارد.

حملات گسترده روسیه به بندر اودسا

نیمه شب یک‌شنبه ۲۴ سپتامبر روسیه با پهپاد، موشک و موشک‌های کروز به بندر اودسا حمله کرد. انبار غلات در اثر این حمله تخریب شده و در تمام اوکراین آژیر خطر به صدا در آمد.بندر اودسا در جنوب اوکراین یک‌شنبه شب ۲۴ سپتامبر با پهپاد و موشک‌های روسیه هدف حمله قرار گرفت. به گفته یک سخنگوی ارتش اوکراین، نیروهای دفاعی این کشور ۱۹ پهپاد و ۱۳ موشک کروز را هدف قرار داده‌اند که ۱۱ فروند آنها در منطقه اودسا بوده است.

این حملات در بندر اودسا باعث وارد آمدن خساراتی شده است. به گفته فرماندار نظامی اودسا “ساختمان هتل ایستگاه قطار که از سالها پیش بدون استفاده بوده، دچار آتش‌سوزی شده اما نیروهای آتش‌نشانی فورا آتش را خاموش کرده‌اند”.

به گفته او انبار غلات نیز تخریب شده و یک شهروند غیرنظامی نیز زخمی شده است.

مجموعه مطالب درباره جنگ در اوکراین را اینجا بخوانید

کانال تلگرامی نیروی هوایی اوکراین پیشتر نسبت به حمله با پهپادهای ایرانی شاهد، موشک کالیبر و موشک‌های کروز اونیک هشدار داده بود. فرماندار نظامی نیز به ساکنان بندر و منطقه اودسا گفته بود به پناهگاه بروند و آنجا را ترک نکنند. یک شنبه شب در سراسر اوکراین آژیرهای خطر به صدا درآمدند.

پس از حمله هوایی روسیه به شهر کرمنچوک در مرکز اوکراین تعداد زخمی‌ها به ۵۰ نفر افزایش یافت. به گفته فرماندار نظامی منطقه پولتاوا در میان مجروحان شش کودک و یک زن باردار نیز هستند. ۱۹ نفر به بیمارستان منتقل شده‌اند.

در حمله روز جمعه نیز حداقل یک نفر کشته شد. شهر کرمنچوک که در جنوب شرقی کی‌یف قرار دارد هدف حمله چندین موشک روسیه قرار گرفت. یکی از این موشک‌ها توسط دفاع هوایی اوکراین سرنگون شد و یکی دیگر بر روی یک ساختمان غیرنظامی فرود آمد.

بیشتر بخوانید: لاوروف کشورهای غربی را به جنگ مستقیم علیه روسیه متهم کرد

یک مرکز خرید در کرمنچوک در ژوئن ۲۰۲۲ نیز هدف یک حمله موشکی مرگبار قرار گرفت که در اثر آن حداقل ۲۰ نفر کشته شدند.

در ماه‌های گذشته بنادر استراتژیک اوکراین در کناره دریای سیاه بارها هدف حملات روسیه قرار گرفته است.

ناظران این حملات را تلافی‌جویانه و در پاسخ به حملات موشکی اوکراین به مراکز حساس در کریمه اشغال‌شده در سواحل دریای سیاه می‌دانند.

حملات متقابل اوکراین به روسیه

منطقه کورک در روسیه هدف حملات پهپادی قرار گرفته است. در اثر این حملات چندین خانه شخصی و یک ساختمان اداری خسارت دیده‌اند.

همچنین منطقه بلگوراد نیز هدف حملات پهپادی قرار گرفته است. فرمانداری‌ این منطقه اما گفته‌ هردو پهپاد اوکراینی هدف قرار گرفته و سرنگون شده‌اند.

تهدید امضاکنندگان نامه اعتراض به حصر موسوی و رهنورد

با ۴ تن از امضاکنندگان نامه اعتراض به ادامه حصر موسوی، رهنورد و کروبی تماس گرفته شده و با تهدید از آنها خواسته شده امضای خود را پس بگیرند. این بیانیه که به امضای بیش از ۵۷۰ نفر رسیده ادامه حصر را مرگ تدریجی دانسته است.فیض‌الله عرب‌سرخی، زهرا شجاعی، علی اصغر خدایاری و مرتضی صارمی چهار نفر از امضاکنندگان بیانیه اعتراض به ادامه حصر میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی طی تماس‌های تلفنی تهدید شده‌اند که امضای خود را پس بگیرند یا منتظر دادگاه باشند.

این افراد طی یادداشت‌هایی در فضای مجازی این موضوع را فاش کرده‌اند.

سایت کلمه نوشته‌های سه نفر اول را منتشر کرده است.

فیض‌الله عرب‌سرخی نوشته است: «دستگاه امنیتی در تماس با افراد از جمله بنده سعی در اقناع یا اجبار به پس گرفتن امضاء دارد. پیشنهاد می‌کنم نسبت به رفع حصر⁩ اقدام کنید؛ هم آسان‌تر است هم کم‌هزینه‌تر».

بیشتر بخوانید: تاجزاده به خامنه‌ای: چرا از طرح پیشنهاد رفراندوم هراس دارید؟

زهرا شجاعی نیز نوشته روز اول مهر با او تماس گرفته و به او گفته شده که نویسنده بیانیه مذکور “با سرویس جاسوسی خارج از کشور ارتباط دارد و اصل مطلب غلط است و بعضی امضاها فیک است”.

همچنین فرد تماس گیرنده به او گفته «مهندس از جمهوری اسلامی عبور کرده است و خانم رهنورد خودشان مخالف آزادی از حصر هستند و…».

زهرا شجاعی با قطع صحبت‌های او گفته است: «اگر قصد توجیه دارید من توجیه نمی‌شوم، اگر قصد تهدید دارید من چیزی برای از دست دادن ندارم، اگر قصد زندان دارید، من آماده‌ام، با دوستان دور هم خواهیم بود.»

علی اصغر خدایاری یکی دیگر از امضاکنندگان این بیانیه نیز نوشته که مأمور از او پرسیده است: «اگر کسی در ۶۰- ۷۰ سالگی به مرگ طبیعی بمیرد، نظام مسئول است؟» و او پاسخ داده است: «اگر کسی آزاد باشد ممکن است در سن ۲۰ سالگی هم فوت کند، و فوتش طبیعی باشد، ولی کسی که ۱۳ سال در حصر است و ارتباطش با جامعه قطع شده، در هر سنی که فوت کند، مسئولیتش با نظام است».

مرتضی صارمی نیز در تلگرام نوشته است از وزارت اطلاعات با او تماس گرفته‌اند: «من از وزارت تماس می‌گیرم چرا بیانیه موسوی را امضا کردی؟ گفتم من شما را نمی‌شناسم باید پاسخ بدهم ؟ گفت حال که پاسخ نمی دهی باید در دستگاه قضایی پاسخ بدهی. تمام.»

در این تماس‌ها به این افراد گفته شده برای ادعاهایی که در نامه شده باید سند ارائه دهند و این مدارک را برای ارائه در دادگاه آماده کنند.

بیشتر بخوانید: حمایت صدها قعال سیاسی و مدنی از بیانیه موسوی برای “گذار از جمهوری اسلامی”

هفته گذشته بیش از ۵۷۰ نفر از فعالان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مدنی داخل ایران، با انتشار بیانیه‌ای، ادامه حصر ۱۳ ساله زهرا رهنورد، میرحسین موسوی و مهدی کروبی را “قتل تدریجی” خواندند.

امضاکنندگان بیانیه تأکید کرده‌اند: «اصرار بر بی‌قانونی مشمول مرور زمان نمی‌شود و مسئولیت حکومت حکم می‌کند شخصیت‌های سیاسی محصور -زهرا رهنورد، مهدی کروبی و میرحسین موسوی- که بدون محاکمه و به صورتی ظالمانه در حصر هستند، بلافاصله آزاد شوند و در هر حال سلامتی محصوران به‌طور قطع تضمین گردد.»

پس از آغاز اعتراضات سراسری سال گذشته میرحسین موسوی روز ۱۵ بهمن‌ماه بیانیه‌ای منتشر کرد و در آن برای گذار از جمهوری اسلامی، سه مرحله “برگزاری همه‌پرسی آزاد و سالم در مورد ضرورت تغییر یا تدوین قانون اساسی جدید، تشکیل مجلس مرکب از نمایندگان واقعی ملت از طریق انتخاباتی آزاد و منصفانه در صورت رای مثبت مردم و به همه‌پرسی گذاشتن متن مصوب این مجلس به منظور استقرار نظامی مبتنی بر حاکمیت قانون” را پیشنهاد داد.

مرگ یک زندانی ایرانی-آمریکایی یهودی در زندان اوین

فرامرز جاویدزاد زندانی یهودی ایرانی-آمریکایی “به دلیل عدم رسیدگی پزشکی در زندان اوین” جانش را از دست داد. خبرگزاری هرانا از قول منبعی آگاه “کارشکنی و تعلل مسئولان زندان” را عامل مرگ این زندانی عنوان کرده است.فرامرز جاویدزاد، شهروند ۶۳ ساله ایرانی-آمریکایی که از اسفند ۱۴۰۰ در زندان اوین به سر می‌برد، ظاهرا پس از خونریزی معده و عدم رسیدگی پزشکی جانش را از دست داد.

خبرگزاری مجموعه فعالان حقوق بشر، هرانا روز یک‌شنبه دوم مهر ضمن اعلام این خبر نوشت که این زندانی روز ۳۱ شهریور به علت وخامت حالش در اثر خونریزی معده و نیز بیماری‌های قبلی دیابت و قلب به بهداری اوین منتقل شده اما پس از مدتی کوتاه بدون رسیدگی‌های لازم به بند بازگردانده می‌شود.

یک منبع مطلع از وضعیت آقای جاویدزاد به هرانا گفت: «کارشکنی و تعلل مسئولان زندان برای رسیدگی پزشکی مکفی و به موقع در خصوص شرایط جسمانی این زندانی، علیرغم موافقت قاضی پرونده با اعزام آقای جاویدزاد به مراکز درمانی خارج از زندان صورت گرفت.»

فرامرز جاویدزاد یهودی و ساکن لس‌انجلس آمریکا بود و در زمینه معاملات املاک فعالیت داشت. او در اسفند ۱۴۰۰ هنگام حضور در ایران با شکایت “ستاد اجرایی فرمان امام” توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد.

به گزارش منابع حقوق بشری، این زندانی حدود سه ماه در سلول انفرادی و تحت بازجویی بوده و بعد به بند عمومی اوین منتقل می‌شود. هرانا نوشته افرادی که با او در زندان بوده‌اند از وضعیت نامناسب جسمی و روحی او خبر داده‌اند.

هنوز هیچ منبع رسمی مرگ آقای جاویدزاد را تایید نکرده است.

مرگ‌های مشکوک در زندان‌های ایران سابقه‌ای طولانی دارد. از سعیدی سیرجانی تا کاووس سید امامی و اخیرا نیز جواد روحی. سازمان عفو بین‌الملل در سال گذشته حداقل ۷۲ مرگ مشکوک در بازداشت‌گاه‌های ایران طی دهه گذشته را مستند کرد.

کم بارشی ۳ سال اخیر معادل بارندگی یکسال در برخی مناطق بود

خبرگزاری مهر

رئیس مرکز ملی اقلیم و خشکسالی سازمان هواشناسی با بیان اینکه کم بارشی ۳ سال اخیر معادل بارندگی یکسال در برخی مناطق بود، گفت: تداوم کم‌بارشی‌ها باعث شد در برخی مناطق، رطوبت خاک از بین برود .۲مهر

 

احد وظیفه، رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور اظهار داشت: تداوم کم‌بارشی‌ها در سه سال متوالی نیز باعث شده است که در بسیاری از مناطق کشور، رطوبت خاک از بین برود و این در حالی است که در این مدت، مصرف بالای آب بخصوص در بخش کشاورزی ادامه داشته و به‌ویژه برداشت‌های فراوانی از سفره‌های آب زیرزمینی صورت گرفته است.

وی افزود: حتی اگر در پاییز و زمستان امسال شاهد فصل‌های بسیار پربارشی باشیم، بازهم معضل کم‌آبی در کشورمان برطرف نخواهد شد، زیرا سه سال آبی متوالی است که اغلب نقاط کشورمان با کم‌بارشی محسوسی مواجه است

رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور ادامه داد: در همین سال آبی گذشته (مهر ۱۴۰۱ تا شهریور ۱۴۰۲)، بارندگی‌ها در استان خراسان رضوی ۵۲ درصد کمتر از نُرمال و در استان تهران ۴۱ درصد کمتر از نرمال بوده است. همچنین در سه استان شمالی نیز بارندگی‌ها بین ۲۰ تا ۳۰ درصد پایین‌تر از نرمال بوده است.

وظیفه خاطرنشان کرد: بنابراین کم بارشی‌های کشور حتی با بارندگی‌های کاملاً مناسب در پاییز و زمستان امسال نیز جبران نمی‌شود، لذا به متولیان آب کشور توصیه می‌شود؛ از همین حالا برای مدیریت منابع آب سطحی حاصل از بارندگی‌های پیش رو با اتخاذ تمهیدات لازم در بخش‌های آبخیزداری، آبخوان‌داری، پخش سیلاب، کنترل هوشمند منابع سدها و تغذیه سفره‌های آب زیرزمینی برنامه‌ریزی کنند تا بارش‌های فصول سرد امسال اندکی بتواند وضعیت آبخوان‌های کشور را بهبود ببخشد و خسارت‌های ناشی از خشکسالی شدید را تا حدی بکاهد.

تداوم فشار بر خانواده جواد حیدری و احکام حبس علیه معترضان

خواهر جواد حیدری، از کشته‌شدگان اعتراضات می‌گوید پدر و برادرانش در زیر فشار برای اعترافات اجباری هستند. پرستو احمدی، خواننده، به دادسرای امنیت فراخوانده شد. اعظم غلامی زهاب، از معترضان در مشهد به ۱۶ سال حبس محکوم شد.فشار بر خانواده‌های جان‌باختگان اعتراضات در ایران همچنان ادامه دارد؛ از جمله آنها، خواهر جواد حیدری، از کشته‌شدگان اعتراضات “زن، زندگی، آزادی” در توییتی از فشار بر اعضای بازداشت‌شده خانواده‌اش خبر داد.

فاطمه حیدری در این توییت نوشت: «پدر و برادرانم به زندان چوبیندر قزوین منتقل شده و همچنان برای گرفتن اعتراف اجباری تحت فشارند. سه روز از اعتصاب غذای برادرم مرتضی که بیماری دیابت دارد می‌گذرد، جان او در خطر است. و مادرم که زیر این همه فشار روحی و جسمی حال مساعدی ندارد.»

جواد حیدری، مهندس کشاورزی روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات در شهر قزوین با شلیک مستقیم نیروهای امنیتی جان باخت.

دو برادر و پدر جواد حیدری از روز ۳۰ شهریورماه سال ۱۴۰۲ در بازداشت به‌سر می‌برند.

پرستو احمدی، خواننده “از خون جوانان وطن” به دادسرای امنیت فراخوانده شد

ماموران امنیتی جمهوری اسلامی روز شنبه اول مهر (۲۳ سپتامبر) با ورود به منزل پرستو احمدی، خواننده ساکن تهران، وسایل شخصی او از جمله لپ‌تاپ و موبایل او را توقیف کرده‌اند.

به گزارش “دادبان” از پرستو احمدی خواسته شده تا در روزهای آینده به دادسرای امنیت تهران مراجعه کند. در پی آن گزارش شد که صفحه اینستاگرام این خواننده از دسترس خارج شده است.

سال گذشته در جریان اعتراضات سراسری به کشته شدن مهسا (ژینا) امینی در بازداشت گشت ارشاد که با سرکوب خونین از طرف نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی روبرو شد، تصنیف “از خون جوانان وطن” با اجرای او بازتاب گسترده‌ای در شبکه‌های اجتماعی داشت.

“از خون جوانان وطن لاله دمیده” شعری است اثر عارف قزوینی که در آغاز انقلاب مشروطه ایران به یاد “اولین قربانیان آزادی” سروده شد.

شقایق اکبری به ۲ ترم محرومیت از تحصیل محکوم شد

محکومیت شقایق اکبری، دانشجوی مقطع دکترای رشته جامعه‌‌شناسی در دانشگاه تربیت‌ مدرس به دو ترم منع موقت از تحصیل با احتساب سنوات، توسط کمیته‌ تجدیدنظر این دانشگاه عینا تایید شد.

به گزارش کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور، این حکم در حالی علیه این دبیر انجمن علمی-‌دانشجویی دانشگاه تربیت‌ مدرس صادر شده که این دانشجو از آذرماه سال گذشته تا کنون بدون تشکیل جلسه‌ انضباطی، از تحصیل محروم بوده است.

گفته می‌شود جلسه‌ تفهیم اتهام این دانشجو در روندی غیرقانونی صرفا از طریق پیامک به او اطلاع داده شد. همچنین جلسه‌ شورای بدوی نیز بدون حضور و اطلاع او برگزار شد و حکم بدوی نیز در تجدید نظر عینا به تایید رسید.

بیشتر بخوانید: مجموعه مطالب درباره سالگرد مهسا ژینا امینی

این نهاد صنفی دانشجویی در خبری دیگر اعلام کرده که سحر صالحیان، دانشجوی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی سنندج نیز روز شنبه اول مهر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. این بازداشت بدون ارائه‌ حکم قضایی صورت گرفته و از نهاد بازداشت‌کننده و محل نگهداری او اطلاعی در دست نیست.

سرکوب اساتید با بازنشستگی اجباری

دکتر حسن باقری‌نیا، عضو هیات علمی گروه روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه حکیم سبزواری، ابلاغیه‌ای از طرف رئیس دانشگاه دریافت کرده است که بر اساس آن، او باید زودتر از موعد مقرر بازنشسته شود.

شوراهای صنفی دانشجویان کشور با اعلام این خبر نوشت، حراست دانشگاه نیز این استاد را تهدید کرده است که اگر این بازنشستگی را نپذیرد، اخراج خواهد شد.

گفته می‌شود، این استاد دانشگاه پیش‌تر با تصمیم شخصی ریاست این دانشگاه از تدریس در دانشگاه محروم گشته بود.

گزارش ماهانه وضعیت حقوق بشر کردستان،‌ شهریور ۱۴۰۲

شبکه حقوق بشر کردستان آماری از وضعیت حقوق بشر این منطقه مربوط به شهریور ۱۴۰۲ ارائه داده است.

بر اساس آن، در این مدت دست‌کم ۱۶۲ شهروند و فعال کُرد بازداشت شدند و حکم اعدام دست‌کم ۴ زندانی به اجرا درآمد. همچنین ۱۵ کولبر در اثر تیراندازی نیروهای مرزبانی زخمی شدند.

بر پایه این گزارش، دست‌کم دو زن در شهرهای روانسر و سرپل‌ذهاب توسط اعضای خانواده خود به قتل رسیدند و یک شهروند کُرد در اثر تیراندازی نیروهای انتظامی در گلشهر کرج استان البرز جان باخت.

۱۶ سال حبس برای یک زن معترض در مشهد

اعظم غلامی زهاب، یکی از معترضان ساکن مشهد که از مهرماه ۱۴۰۱ در زندان به سر می‌برد به ۱۶ سال حبس محکوم شد.

به گزارش کمیته‌ پیگیری وضعیت بازداشت‌شدگان، او در زندان وکیل آباد مشهد محبوس است و از سوی شعبه پنجم دادگاه انقلاب این شهر محاکمه و به حبس محکوم شده است.

دادگاه انقلاب او را از بابت اتهام “تشکیل گروه با هدف برهم زدن امنیت کشور” به ۱۰ سال حبس، از بابت اتهام “اجتماع و تبانی علیه نظام” به ۵ سال و از بابت “تبلیغ علیه نظام” به ۱ سال حبس، مجموعا ۱۶ سال حبس محکوم کرده است. اعظم غلامی زهاب در طول دادرسی از دسترسی به وکیل انتخابی محروم بوده است.

ماراتن برلین؛ دونده‌ای از اتیوپی رکورد زنان جهان را شکست

در مسابقه ماراتن ۲۰۲۳ برلین، تیگست آسفا از اتیوپی رکورد جهانی ماراتن زنان را شکست. در میان مردان، الیود کیپچوگه نتوانست رکورد پیشین خود را بشکند؛ با این حال او برای پنجمین بار متوالی در این ماراتن به پیروزی رسید.تیگست آسفا از کشور اتیوپی در ماراتن ۲۰۲۳ برلین به رکورد شگفت‌انگیزی دست یافت. این برنده ۲۹ ساله سال گذشته دوی ماراتن برلین، امروز یکشنبه ۲۴ سپتامبر (۲ مهرماه) با ۲ ساعت و ۱۱ دقیقه و ۵۳ ثانیه به پیروزی مجدد در ماراتن برلین رسید و این بیش از دو دقیقه کمتر از رکورد قبلی متعلق به بریجید کوسگی بود. کوسگی کنیایی در سال ۲۰۱۹ در شیکاگو، ماراتن بیش از ۴۲ کیلومتری را ۲ ساعت ۱۴ دقیقه و ۴ ثانیه دویده بود.

بیشتر بخوانید: احضار برگزارکنندگان ماراتن شیراز بخاطر دوندگان زن “بی‌حجاب”

آسفا، ماراتن برلین سال گذشته را در زمان ۲ ساعت و ۱۵ دقیقه و ۳۷ ثانیه طی کرده بود و به این ترتیب در این مسافت ۴۲ کیلومتر و ۱۹۵ متری به جمع نخبگان جهان راه یافته بود. این بار، در وضعیت هوای ۱۴ درجه عالی و آفتابی در برلین، او از همان ابتدا در مسیر رکورد جهانی دوید و در طول مسابقه با سرعت بالا، خیلی سریع و با فاصله زیاد از رقیبان خود جدا شد.

آخرین رکورد جهانی زنان در برلین توسط نائوکو تاکاهاشی ژاپنی در سال ۲۰۰۱ ثبت شد. او ۲۲ سال پیش اولین ورزشکاری بود که این مسافت را در مدت ۲ ساعت و ۱۹ دقیقه و ۴۶ ثانیه دوید.

پنجمین پیروزی الیود کیپچوگه در برلین

برای مردان، الیود کیپچوگه اولین دونده‌ای است که برای پنجمین بار برنده ماراتن برلین شده است؛ او اما نتوانست به رکورد جهانی تازه‌ای دست یابد. این ورزشکار ۳۸ ساله کنیایی روز یکشنبه ماراتن برلین را در ۲ ساعت و ۲ دقیقه و ۴۲ ثانیه دوید و پیش از هموطن‌اش وینسنت کیپکموی و تادِسه تاکِله اتیوپیایی به خط پایان رسید و پیروز شد.

آمانال پتروس هم با ۲ ساعت و ۴ دقیقه و ۵۸ ثانیه رکورد پیشین خود در آلمان را شکست و به جایگاه نهم رسید. این بازیکن ۲۸ ساله مسافت ۴۲ کیلومتر و ۱۹۵ متری را در والنسیا در ۵ دسامبر سال ۲۰۲۱ در ۲ساعت و ۶ دقیقه و ۲۷ ثانیه دویده بود.

بیشتر بخوانید: دونده کنیایی رکورد جهانی ماراتون را شکست

سال گذشته کیپچوگه رکورد معتبر جهانی مسابقات دوی ماراتن را در ۲ ساعت و یک دقیقه و ۹ ثانیه ثبت کرده بود. این قهرمان دو دوره المپیک، بار دیگر در ابتدای مسابقه امسال در مسیر ثبت رکورد قرار گرفت، اما علیرغم شرایط مطلوب هوا نتوانست سرعت بالای خود را حفظ کند.

با این حال کیپچوگه توانست امروز با کسب پیروزی در پایتخت آلمان، رکورد جدید پنجمین پیروزی متوالی در برلین را به نام خود ثبت کند. پیش از او، اسطوره دوی اتیوپی، هایله گبرسلاسی در گذشته بیشترین پیروزی‌ها را در برلین به دست آورده بود.

ممانعت پلیس از اعتراض فعالان اقلیمی

اگرچه اعتراضات و تظاهرات از قبل توسط مقامات برلین ممنوع شده بود، با این حال فعالان اقلیمی موسوم به “آخرین نسل” در مسیر ماراتن در نزدیکی دروازه براندنبورگ رنگ پاشیدند.

بیشتر بخوانید: ۲۱ دونده درفوق ماراتُن چین کشته شدند

مأموران پلیس برلین اما مانع از آن شدند که این فعالان طبق معمول دست و پای خود را به زمین بچسبانند. پلیس از پیش اجازه دادگاه را دریافت کرده بود تا افراد برهم‌زننده نظم را تا ساعت ۱۸ در بازداشت نگه دارد و مانع از ادامه فعالیت آن‌ها شود.

تشکیل گروه‌های مردمی، دستاورد پایدار خیزش «زن، زندگی، آزادی»

مریم فومنی

طی یک سال گذشته، بسیاری از معترضان در داخل و خارج از ایران به شکل گسترده‌ای خود را در گروه‌های مردمی‌ سازمان‌دهی کرده‌اند، گروه‌هایی که برخی از آنها با مقاومت‌ مدنی به‌دنبال ایجاد تغییرات اساسی در ساختارهای کلان سیاسی هستند و برخی دیگر بر حمایت و پشتیبانی از معترضان و آسیب‌دیدگان از سرکوب خشونت‌بارِ اعتراضات تمرکز کرده‌اند.

در خارج از ایران نیز گروه‌هایی برای دستیابی به همین اهداف مشترک تشکیل شده‌اند. بسیاری از این گروه‌ها حمایت از معترضان در داخل ایران، انعکاس صدای آنها در سطح بین‌‌المللی و ایجاد هماهنگی میان تظاهرات‌ اعتراضی در محل اقامتشان را در دستور کارِ خود قرار داده‌اند.  

در واقع، هرچند خیزش «زن، زندگی، آزادی» و اعتراضات و تظاهرات‌ گسترده‌ی آن از سوی گروه‌ها یا نهادهای مشخصی سازماندهی نشده بود، اما به جرقه‌ای برای سازماندهیِ مردمانی تبدیل شد که خشمگین و ناراضی از وضعیت کنونی به تغییر می‌اندیشند.

در این گزارش به گروه‌های مردمی‌ای پرداخته‌ایم که در داخل و خارج از ایران با تمرکز بر موضوع مشخصی فعالیت می‌کنند. در بخش دوم این گزارش به گروه‌های مردمیِ محلی‌ای خواهیم پرداخت که در داخل ایران تحت عناوینی همچون «کمیته‌‌ی انقلابی»، «کمیته‌ی قیام» و «جوانان محله» تشکیل شده‌اند ــ گروه‌هایی زیرزمینی‌ که با رویکردی عمدتاً محلی، در پی سازماندهیِ اعتراضات خیابانی، زنده نگه ‌داشتن فضای مقاومت در شهرها و روستاها، برنامه‌ریزی برای اعتراضات آتی و فکر کردن به آلترناتیو برای آینده‌ی ایران هستند.

 

دادخواهان، قوی‌ترین و پایدارترین صدای اعتراض

خانواده‌هایی که عزیزانشان از سوی جمهوری اسلامی اعدام یا کشته شده‌اند، در چهار دهه‌ی گذشته به‌دنبال دادخواهی بوده‌اند و صدای اعتراض آنها همواره بلند بوده است. اما به‌نظر می‌رسد که در یک سالِ اخیر این خانواده‌ها دست‌هایشان را محکم‌تر از همیشه به‌ هم گره زده‌اند.

دیاکو علوی، از فعالان مدنیِ سقز که به تازگی ایران را ترک کرده است، اقدام جمعی خانواده‌‌های دادخواه را قوی‌ترین و سازمان‌یافته‌ترین فعالیت در یک سال گذشته می‌داند. او به آسو می‌گوید: «در یک سال گذشته آنها همدیگر را در شهرهای مختلف پیدا کردند، به دیدار هم رفتند و در یک حرکت به‌هم‌پیوسته‌ی بدون رقابت در کنار هم جلو می‌روند.»

اولین نهادهای تشکیل‌شده از سوی خانواده‌های دادخواه، چندماه پس از شروع اعتراضات و پس از فروکش کردن نسبیِ تظاهرات خیابانی، اعلام موجودیت کردند.

شورای انقلابی دادخواهان ایران، در بهمن ۱۴۰۱ از سوی جمعی از خانواده‌های جان‌باختگانِ جنایت‌های چهار دهه‌ی اخیر جمهوری اسلامی، تأسیس شد. مؤسسان این گروه اعلام کرده‌اند که می‌خواهند توان، امکان و اعتبارشان را «در خدمت پیروزی انقلاب دموکراتیک مردم ایران» قرار دهند و به‌دنبال محاکمه‌ی عادلانه‌ی مقامات جمهوری اسلامی و اجرای عدالت در رابطه با کشته‌شدگان هستند. استقرار یک نظام قضائیِ مستقل از نظام سیاسی در ایران برای عدالت‌خواهی، با رعایت کلیه‌ی اصول حقوقی و قضائیِ دادگاه‌های بین‌المللی، یکی از خواسته‌های اصلیِ این گروه برای فردای ایران است. خاطره معینی، رؤیا پیرایی، عظمت اژدری، شاهین صادق‌زاده میلانی و سوران منصورنیا از جمله مدیران این گروه هستند. ملاقات با نمایندگان مجلس آمریکا، فراخوان راهپیمایی‌های اعتراضی در نقاط مختلف دنیا و پیگیریِ مسمومیت‌های زنجیره‌ایِ دانش‌آموزان در ایران از طریق سازمان منع سلاح‌های شیمیایی از جمله فعالیت‌های این گروه در چند ماه اخیر بوده است. آنها همچنین در آستانه‌ی سالگرد کشته شدن مهسا-ژینا امینی، نمایشگاهی با عنوان «آنچه باقی‌ ماند» را از یادگارهای به‌جا‌مانده از کشته‌شدگان چهار دهه‌ی اخیر در سوئد برپا کردند، نمایشگاهی که علاوه بر یادآوریِ ستمِ رفته بر آنها، نشانی از پیوند پایدار خانواده‌های دادخواه در دوره‌های مختلف عمر جمهوری اسلامی است.

پس از مدتی، خانواده‌های کشته‌شدگان اعتراضات آبان ۹۸ یک نهاد دیگر برای دادخواهی به راه انداختند؛ «انجمن خانواده‌های دادخواه آبان» در خرداد ۱۴۰۲ اعلام موجودیت کرد. مستندسازی، آرشیو و انتشار گزارش‌هایی از آنچه در اعتراضات آبان ۹۸ رخ داده، پوشش اخبار سرکوب و فشار بر خانواده‌های دادخواه آبان و پیگیری حقوقیِ نقض حقوق بشر در جریان سرکوب اعتراضات آبان در سطح بین‌المللی از جمله اهدافی است که این گروه برای خود تعیین کرده. این انجمن به‌تازگی فراخوانی برای نگارش‌ داستان‌هایی با محوریت اتفاقات آبان ۹۸ منتشر کرده است.

«مادران انقلاب» (دایکانی شورش) گروه دیگری است که در کردستان آغاز به کار کرده اما هدفش ایجاد اتحاد بین همه‌ی خانواده‌های دادخواه در سراسر ایران است. آنها مادرانی هستند که می‌خواهند صدای دادخواهیِ مادران انقلاب را به «جوامع بین‌المللی» برسانند. آنها، به‌ویژه از نوروز سال جاری، شهربه‌شهر و روستابه‌روستا در خانه‌ها و گورستان‌ها به دیدار یکدیگر رفته‌اند و دامنه‌ی این دیدارها را به همه‌جای ایران کشانده‌اند. در ۱۹ خرداد امسال پس از آنکه شمار زیادی از خانواده‌های دادخواه به دعوت «مادران انقلاب» بر مزار مهسا-ژینا امینی در سقز حاضر شدند و با خانواده‌های جان‌باختگان در سقز و بوکان دیدار کردند، بیش از ۳۰ نفر از آنها به صورت هم‌زمان بازداشت شدند. به‌رغم این فشارها، فعالیت مادران دادخواه همچنان ادامه دارد. آنها «تنها راه‌ حق‌خواهی را اتحاد گسترده بین خانواده‌های کشته‌شدگان» می‌دانند و می‌گویند که «دادخواهیِ این خانواده‌ها، دادخواهیِ یک ملت است.»

برخی خانواده‌ها نیز خود را در جمع‌هایی غیررسمی و بی‌نام‌ونشان یا در گروه‌هایی محلی همچون «مادران دادخواه مازندران» متشکل کرده‌اند. اعضای این گروه‌ها را فقط خانواده‌های جان‌باختگانِ یک سال اخیر تشکیل نمی‌دهند و بسیاری از کسانی که از دهه‌ی ۱۳۶۰ تا اعتراضات ۸۸ و دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ عزیزانشان را از دست داده‌اند، در کنار یکدیگر صدایشان را بلند کرده‌اند.

از چهار دهه‌ قبل، گروه‌های مختلفی همچون «مادران خاوران»، «مادران آشتی در کردستان» و «مادران پارک لاله» صدای دادخواهی برای کشته‌شدگان و اعدام‌شدگان را بلند کرده بودند، اما شکل جدید سازمان‌یافته‌ای که در یک سال گذشته شروع به کار کرده، تجربه‌ی جدیدی است که نمونه‌ی آن را پیش‌تر از سوی «انجمن خانواده‌ی پرواز PS752» دیده بودیم، انجمنی که علاوه بر پیشبرد نهادمند و مدون دادخواهی در عرصه‌ی ملی و بین‌المللی، در سازمان‌دهیِ اعتراضات خیابانی در خارج از کشور در جریان خیزش «زن، زندگی، آزادی» نیز نقش مهمی داشت.

به گفته‌ی دیاکو علوی، مشروعیت و قدرت خانواده‌های دادخواه مدیون تجربیات و مدل حرکتشان است: «اکثر آنها آدم‌هایی معمولی‌ بودند و لزوماً فعال سیاسی یا حتی مدنی نبودند. اما رنج عظیمی که با کشته شدن عزیزانشان به آنها تحمیل شد، آنها را به وسط میدان مبارزه برای حق‌خواهی آورد.» او معتقد است که مردم این نوع رنج را می‌شناسند و به همین دلیل با آنها همدلی می‌کنند، برایشان احترام قائل‌اند و در امتداد صدای آنها مبارزه را ادامه می‌دهند.

 

صدای بلند زنان، اولین گام‌های منسجم برای سازماندهی

فمینیست‌ها یکی از اولین گروه‌هایی بودند که بلافاصله پس از شروع خیزش «زن، زندگی، آزادی» در گروه‌های مختلف گرد هم آمدند و صدایشان را بلند کردند. اولین صداها از سوی زنانی بلند شد که تا به‌حال کمتر شنیده‌ شده بودند. زنان بلوچ نه تنها در خیابان‌ها حضور پررنگی داشتند و پای ثابت اعتراضات خیابانی بودند، بلکه در کمتر از یک ماه پس از کشته‌شدن مهسا-ژینا امینی، در قالب دو گروه «دسگوهاران» و «بلوچ زالبولانی زرمبش» شروع به بیان خواسته‌هایشان کردند.

دسگوهاران، در ۱۵ مهر ۱۴۰۱، ۲۱ روز پس از کشته شدن ژینا راه‌اندازی شد. زنان بلوچی که از سال‌ها قبل زنان و کودکان حاشیه‌نشین را آموزش داده بودند، به زن‌کشی و کودک‌همسری اعتراض کرده بودند، برای زنده نگه ‌داشتن زبان مادری و احقاق حقوق بی‌شناسنامه‌ها فعالیت کرده بودند، این بار برای انجام یک کار مشترکِ «پژوهشی و میدانی» دور هم جمع شدند. دسگوهاران از همان روزهای نخست با طرح پرسش‌های موجود در ذهن بسیاری از ایرانیان، کلیشه‌های جامعه درباره‌ی زنان بلوچ را هدف قرار داد. فعالیت دسگوهاران البته محدود به مسائل زنان نماند و در یک سال گذشته، از دادخواهی و وضعیت زندانیان بلوچِ محکوم به اعدام نوشت و با خیزش کردستان اعلام همبستگی کرد. اعضای این گروه همچنین با انتشار مقالات و گزارش‌هایی به وضعیت آموزش، اشتغال و امنیت بلوچ‌ها پرداخته‌اند.

بلوچ زالبولانی زرمبش، دومین گروه از زنان بلوچ بود که ۲۴ روز پس از کشته شدن ژینا در ۲۴ مهر ۱۴۰۱ اعلام موجودیت کرد، گروهی متشکل از زنان مهندس، هنرمند، پزشک، نویسنده و دانشگاهی که از همان ابتدا اعلام کردند: «خسته از ظلم مذهب، جامعه‌ی مردسالار و حکومت دیکتاتوریِ جمهوری اسلامی به‌پا‌خاسته‌ایم و می‌خواهیم‌ پایانی بر این ظلم و جهالت باشیم و دست در دست هم‌دیگر سرنوشت خویش را تغییر دهیم!» «بلوچ زالبولانی زرمبش» علاوه بر نوشتن از خشونت‌ها و تبعیض‌های جنسیتی که زنان بلوچ با آن‌ها دست‌به‌گریبان‌اند، از افراد ترنس‌جندر و نان‌باینری نوشته‌اند، به مسائل زنان سیاه‌پوست بلوچ پرداخته‌اند، نسبت به «تصاحب فرهنگیِ» سوزن‌دوزیِ زنان بلوچ هشدار داده‌اند، «رابطه‌ی عمیق بین ناسیونالیسم، مذهب و مردانگی» را نقد کرده‌اند و تلاش کرده‌اند تا به زنانی مثل فائزه براهویی، کبری هوتی و صنوبر، مادر خدانور لجه‌ای، چهره دهند. این دو گروه متشکل از زنان بلوچ، اطلاعاتی در مورد نام و مشخصات اعضایشان منتشر نکرده‌اند اما به‌نظر می‌رسد که دست‌کم بیشتر اعضای آنها در داخل ایران اقامت دارند.

حمایت و کمک به بازداشت‌شدگان و آسیب‌دیدگان یکی از مهم‌ترین عواملی بود که به تشکیل گروه‌های کوچکِ مردمی انجامید. بسیاری از این گروه‌ها جمع‌های محلیِ کوچکی بودند که برای پناه دادن به مجروحان در هنگام تظاهرات و درمان سرپاییِ آنها برنامه‌ریزی می‌کردند.

در خارج از ایران نیز گروهی از فعالان فمینیستِ اینترسکشنال و کوییر که اکثراً در ۱۵ سال اخیر ایران را ترک کرده‌اند، با راه‌اندازی شبکه‌ی فمینیست‌ها برای ژینا، تلاش کردند تا «انعکاس صدای فمینیستی انقلاب زن، زندگی، آزادی در خارج از ایران» باشند. این شبکه که در بیش از ۲۰ شهر در کشورهای مختلف فعال است، با صدور فراخوانی برای تجمع سراسری دهم مهر ۱۴۰۱ در شهرهای مختلف دنیا اعلام موجودیت کرد. فعالیت این شبکه در یک سال گذشته بر برنامه‌ریزی برای برگزاری یا حضور در تظاهرات‌ متمرکز بوده است. برخی از اعضای این شبکه همچنین می‌کوشند تا به لطف تماس‌ و ارتباط با فمینیست‌ها و فعالان دیگر کشورها تصویر درستی از این حرکت اجتماعی و خواسته‌هایش ارائه کنند.

گروهی از زنان کُرد نیز از زمستان ۱۴۰۱ با گرد هم آمدن در کالکتیو تَوار، به ثبت و انتشار روایت‌های کمتر شنیده شده‌ی زنان کرد در جریان اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» پرداخته‌اند. آنها که خودشان را «جمعی از زنان فمینیست چپ کورد ساکن دیاسپورا» معرفی کرده‌اند، می‌گویند که اعتراضات دی ۹۶ و آبان ۹۸ آنها را با دیگر به‌حاشیه‌رانده‌شدگان پیوند داد و اعتراضات شهریور ۱۴۰۱ بیش از پیش ضرورت سازمان‌دهی در سطوح مختلف را به آنها یادآوری کرد. آنها معتقدند که این روایت‌ها راهی برای بیرون کشیدن سیاست از لایه‌های ظریف زندگیِ زنان و اقلیت‌های جنسی و جنسیتی و آگاهی از تحولات درون جامعه از زبان زنانی است که در متن این مبارزه قرار دارند. 

در کنار این گروه‌های متشکل از زنان کنشگر، دانشگاهیان و پژوهشگران فمینیست نیز با تشکیل گروهی به نام همبود فمنیستی اعلام کردند که به دنبال برنامه‌ریزی برای آینده‌ی ایران‌اند. این گروه کمتر از یک ماه پس از کشته شدن ژینا تشکیل شد و پس از حدود شش ماه لایحه‌‌‌ی حقوق زنان را منتشر کرد. آنها امیدوارند که این لایحه‌ی حقوقی در نظام‌نامه‌‌‌های حقوقیِ آینده، از جمله قانون اساسی جدید ایران، ادغام شود. هما هودفر، مهرانگیز کار، نیره توحیدی، هیفا اسدی و فاطمه شمس از جمله اعضای همبود فمنیستی هستند. اعضای این گروه را فعالان و دانشگاهیانی تشکیل می‌دهند که عمدتاً در آمریکای شمالی اقامت دارند اما از نظرات و همکاریِ برخی از فعالان و پژوهشگران داخل ایران نیز استفاده کرده‌اند.

 

پشتیبانی از آسیب‌دیدگان در سرکوب اعتراضات

حمایت و کمک به بازداشت‌شدگان و آسیب‌دیدگان یکی از مهم‌ترین عواملی بود که به تشکیل گروه‌های کوچکِ مردمی انجامید. بسیاری از این گروه‌ها جمع‌های محلیِ کوچکی بودند که برای پناه دادن به مجروحان در هنگام تظاهرات و درمان سرپاییِ آنها برنامه‌ریزی می‌کردند. در روزهایی که معترضان در خیابان گلوله می‌خوردند و از ترس بازداشت از سوی مأموران امنیتیِ کمین‌کرده در بیمارستان‌ها، جرئت دریافت خدمات درمانی ضروری را نداشتند، شماری از پزشکان، پرستاران و امدادگران در شهرهای مختلف ایران با تشکیل گروه‌های کوچکی کمک به مجروحان را آغاز کردند. یکی از این‌ گروه‌ها «پزشکان و پرستاران داوطلب کردستان» بود که به صورت علنی و با فراهم کردن خط امن ارتباطی آمادگی‌اش را برای مداوای مجروحان در هر نقطه‌ای از کردستان اعلام کرده بود. «خورشید سُرخ» یکی دیگر از این شبکه‌های زیرزمینیِ درمانی است که در جریان خیزش «زن، زندگی، آزادی» برای کمک به مجروحان در اشنویه، واقع در آذربایجان غربی، شکل گرفت و سپس ارائه‌ی خدمات پزشکی به مجروحان و ارسال داروهای ضروری را به دیگر شهرهای کردنشین نیز گسترش داد. این گروه در آستانه‌ی سالگرد کشته شدن ژینا و احتمال آغاز دور دیگری از اعتراضات یک جزوه‌ی آموزشی درباره‌ی اقدامات اولیه‌ی پزشکی برای مجروحان در تظاهرات‌ خیابانی منتشر کرده است.

برخی دیگر با درست کردن صندوق‌های کوچک محلی به خانواده‌های جان‌باختگان و بازداشت‌شدگان کمک مالی می‌رساندند یا هزینه‌ی درمان مجروحان را تأمین می‌کردند. بعضی دیگر با کمک فعالان دیگر شهرها در پی جمع‌آوری دارو و مواد لازم برای کمک‌های اولیه و پانسمان بودند و برخی دیگر در پی کمک به اعتصاب‌کنندگان. چنانکه فعالان مدنی در شهرهای مختلف می‌گویند، بعضی از این گروه‌ها محدود به دوره‌ی اوج تظاهرات بودند و برخی دیگر، همچون برخی صندوق‌های کمک به اعتصاب‌کنندگان، نتوانستند راه‌حل‌هایی برای استمرار فعالیت بیابند. اما گاه از دل همین گروه‌های کوچک همکاری کمیته‌های محلی‌ای زاده شد که فعالیتشان تا کنون ادامه دارد.

از سوی دیگر، برخی فعالان مدنی و سیاسی در خارج از ایران نیز با تشکیل گروه‌های کوچکِ داوطلبانه کوشیدند تا بخشی از این بار را بر دوش بگیرند. کمیته‌ی پیگیری وضعیت بازداشت‌شدگان، یکی از این نمونه‌ها است. در شرایطی که سازمان‌های حقوق‌بشری همه‌ی نیروی خود را وقف ثبت و خبررسانی درباره‌ی آمار جان‌باختگان کرده بودند، یک گروه داوطلبانه‌ی کوچک متشکل از چند فعال مدنی و سیاسی و روزنامه‌نگار، با راه‌اندازی این کمیته شروع به اطلاع‌رسانی درباره‌ی وضعیت بازداشت‌شدگان کرد. این کمیته که شش روز پس از آغاز اعتراضات تشکیل شد به‌سرعت توانست به منبعی معتبر درباره‌ی بازداشت‌شدگان تبدیل شود. «کمیته‌ی پیگیری» تا کنون وضعیت بیش از پنج‌هزار تن از افرادی را که پس از کشته شدن ژینا امینی در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ بازداشت ‌شده‌اند به تفکیک شهر، نوع فعالیت و وضعیت بازداشت و آزادی در گزارشی که به‌طور مرتب روزآمد می‌شود، ثبت کرده است. انتشار راهنماهایی درباره‌ی «حقوق متهم در هنگام بازداشت»، «حفظ امنیت در تظاهرات و اجتماعات»، «چگونگیِ گذراندن دوران بازجویی و بازداشت» از دیگر فعالیت‌های این کمیته است. این فعالان مدنی همچنین با همکاری وکلای حقوق‌بشری، به بازداشت‌شدگان و خانواده‌های آنها مشاوره‌ی حقوقی می‌دهند و در پی ثبت و انتشار روایت‌های بازداشت‌شدگان از دوران حبس‌ هستند. اعضای این کمیته را فعالان جوانی تشکیل می‌دهند که در سال‌های اخیر ایران را ترک کرده‌اند.

بعضی از پزشکان، روان‌پزشکان و روان‌درمان‌گران در خارج از ایران نیز خطوط آنلاینِ امداد و مشاوره به راه انداختند.  بنیاد کیان و انجمن بین‌المللی پزشکان و کادر درمان ایران (آیفا) از جمله گروه‌هایی هستند که با راه‌اندازیِ این خطوط مشاوره‌‌ی آنلاین به ارائه‌ی خدمات به آسیب‌دیدگان پرداخته‌اند. آنها همچنین خودآموزهایی برای مراقبت از وضعیت روحیِ بازداشت‌شدگان و آسیب‌دیدگان و ارائه‌ی کمک فوری به مجروحانی که به کادر درمان دسترسی ندارند تهیه کرده‌اند و با دیگر گروه‌های فعال در این حوزه همکاری می‌کنند.

علاوه بر این گروه‌ها، بسیاری از ایرانیان در خارج از کشور نیز خود را در قالب گروه‌های محلی، موضوعی یا صنفی سازمان‌دهی کرده‌اند. برخی از آنها، همچون کالکتیوهای «زن‌، زندگی، آزادی»، در شهرهای مختلف دنیا به دنبال برپاییِ اعتراضات خیابانی هستند، برخی همچون «کالکتیو تنیده» و گروه «شیوار» در پی آموزش و تولید محتوای فمینیستی‌اند، برخی چون گروه «روژا» در پاریس و «فمینیستا» در برلین تلاش برای حساس کردن و همراه کردن افکار عمومی را نیز در دستور کارشان قرار داده‌اند. برخی دانشگاهیان و هنرمندان نیز علاوه بر جلب حمایت جهانی از مبارزات مردم در داخل ایران، در پی تولید محتوای هم‌سو با این اقدامات‌اند.

اما بسیاری از این نهادها با یکدیگر ارتباط ندارند و در چرخه‌ای معیوب بدون استفاده از امکانات و تجارب همدیگر، دوباره‌کاری می‌کنند. از همین رو، «شبکه‌ی آزادی» که از دی ماه ۱۴۰۱ با بیش از ۱۵ عضو داوطلب کارش را در بریتانیا آغاز کرده، تسهیل‌گری برای همکاریِ گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی و شریک شدن در امکانات یکدیگر را هدف اصلی‌اش قرار داده است. این گروه مسیر تغییر ساختاریِ سیستماتیک را طولانی می‌داند و می‌کوشد تا از یک سو فعالان سیاسی و مدنی را برای سازمان‌دهیِ حرکت‌های اجتماعی آموزش دهد و از سوی دیگر با تماس‌ مداوم با رسانه‌ها و احزاب سیاسی، در سیاست‌گزاری‌های مربوط به ایران در بریتانیا تأثیرگذار باشد.

به‌رغم دستاوردهای مثبت در زمینه‌ی حمایت از معترضان و برپایی اعتراضات خیابانی در خارج از ایران، هنوز این اقدامات با رویدادهای داخل ایران متناسب نیست و تا ایجاد یک جنبش مدنیِ کارا به‌عنوان پشتوانه‌‌ای قابل اتکا برای معترضان داخل کشور راه درازی در پیش است. هرچند بعضی افراد و نهادهای دانشگاهی، مدنی و سیاسی برنامه‌ریزی برای آینده‌ی ایران و طراحی و ارائه‌ی برنامه‌های آلترناتیو برای کشوری آزاد و دموکرات را آغاز کرده‌اند اما این فعالیت‌ها هنوز پاسخگوی نیاز فوری و اساسیِ جامعه‌ نیست.

با این حال، همین وضعیت موجود نیز در صورت استمرار می‌تواند بارقه‌ی امیدی برای آینده باشد، بارقه‌ای که گوشه‌ای از آن را می‌توان در نوشته‌ی حامد اسماعیلیون، دبیر پیشین انجمن خانواده‌های پرواز، در آستانه‌ی سالگرد کشته شدن ژینا مشاهده کرد. او با اشاره به اینکه در ماه‌های اخیر با سفر به شهرهای مختلف با جوانان بسیاری درباره‌ی شکل‌گیریِ نهادهای مدنی و سازمان‌دهیِ صنفی و سیاسی و مدنی صحبت کرده، نوشته است: «خوشبختانه امروز نهادهای مدنیِ بسیاری در سراسر جهان و در شهرهای مختلف در میان ایرانیان شکل گرفته‌اند که توان کمک حقوقی، مالی و پزشکی به داخل ایران را دارا هستند. تلاش کردم این آدم‌ها همدیگر را پیدا کنند و از تلاش‌های یکدیگر تا حد ممکن باخبر شوند. می‌دانم در آینده‌ی نزدیک نهادهای بزرگ‌تری خود را در میان ایرانیان سراسر دنیا خواهند شناساند، نهادهایی که تنها با تکیه بر ایرانیان خارج و داخل استوارند. پس ناامید نیستم.»

 

فرونشست زمین به نزدیکی تخت جمشید و نقش رستم رسید

یک استاد دانشگاه شیراز می‌گوید لبه فرونشست زمین در منطقه مرودشت به مجموعه باستانی نقش رستم رسیده است. به گفته او این پدیده خطرناک به ۳۰۰ متری تخت جمشید نیز رسیده است.بیش از یک دهه است که خطر فرونشست زمین در نقاط مختلف ایران از سوی کارشناسان گوشزد می‌شود. با این حال اخبار منتشرشده نشانی از تلاش برای توقف این پدیده خطرناک ندارد، برعکس هرروز خبر تازه‌ای از گسترش فرونشست زمین در نقاطی جدید منتشر می‌شود.

مریم دهقانی، عضو هیئت علمی بخش مهندسی راه و ساختمان و محیط زیست مهندسی دانشگاه شیراز روز یکشنبه دوم مهرماه در گفت‌وگو با خبرگزاری کار ایران، ایلنا، خطر فرونشست زمین در مرکز شهر مرودشت را حدود ۲ تا ۳ سانتیمتر و در اطراف این شهر را تا ۱۲ سانتیمتر برآورد می‌کند و با اشاره به اینکه این پدیده معمولا در شهرها اتفاق نمی‌افتد، می‌گوید “مرودشت تنها شهرى است که تمام شهر دچار فرو نشست شده است”.

بیشتر بخوانید: نیمی از جمعیت ایران در معرض خطر فرونشست زمین قرار دارند

به گفته این استاد دانشگاه لبه این فرونشست در منطقه تاریخی نقش رستم واقع شده و پهنای شکاف در این منطقه به حدود نیم متر تا ۷۰ سانتیمتر رسیده است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

او می‌گوید: «این شکاف‌ها به فاصله ۱۰ تا ۱۵ متری منطقه باستانی نقش رستم ایجاد شده که هر ساله با اینکه این شکاف‌ها با شن و ماسه پر می‌شوند اما دوباره سر باز می‌کنند.»

دهقانی گفته تخت جمشید تحت تاثیر فرونشست قرار ندارد اما “در فاصله ۳۰۰ متری آن به دلیل قرار گرفتن در سینه کوه، فرونشست حدودا ۱۰ تا ۱۵ سانتیمتری رخ داده است”.

خوشبختانه شهر شیراز به گفته این استاد دانشگاه دچار فرونشست نشده و تنها در باغات قصرالدشت و باغ‌شهرهای گویم این پدیده مشاهده شده است.

البته “سیگنال‌های ضعیفی” از فرونشست زمین در محدوده فرودگاه شیراز نیز ثبت شده است. مریم دهقانی می‌گوید: «این سیگنال‌ها، یک سانتی متر یا کمتر از آن است که به فاصله ۲ تا ۳ کیلومتری فرودگاه شیراز ثبت شده و سیگنال‌های قوی‌تر در حد ۴ تا ۶ سانتیمتر ثبت شده است.»

خطر در شهر مرودشت؛ “فاجعه‌ای عظیم”

مریم دهقانی از گسترش فرونشست زمین در منطقه مرودشت خبر داده و گفته ظرف ۱۵ سال اخیر همه دشت مرودشت درگیر فرونشست شده در حالی که تا ۱۰ سال پیش تنها محدوده کوچکی از مرودشت درگیر این پدیده بود.

به گفته او وسعت و سرعت فرونشست زمین در این منطقه “پیشرفت قابل توجهی” داشته است.

بیشتر بخوانید: فرونشست در کمین “تمام بافت تاریخی اصفهان”

این استاد دانشگاه گفته است: «شکاف‌های بسیارعظیمی در سطح زمین دشت مرودشت به پهنای نیم متر تا ۷۰ سانتی متر ایجاد شده است و در دشت شیراز هم شامل محدوده دریاچه مهارلو تا شمال غرب شهر در نقاطی فرونشست رخ داده است.»

دهقانی این وضعیت را “فاجعه‌بار” توصیف کرده و می‌گوید: «شهرک صنعتی فتح آباد، کناره، فیروزی، پتروشیمی مرودشت، خط انتقال گاز که از دشت مرودشت عبور کرده‌اند، خطوط ریلی و زیرساخت‌ها همه تحت تاثیر فرونشست زمین قرار دارند.»

این استاد دانشگاه همچنین به وضعیت خطرناک خانه‌های مسکن مهر در مرودشت اشاره می‌کند و می‌گوید: «ساختمان این منطقه ترک برداشته و به میزان ۱۶ تا ۱۸ سانتیمتر دچار فرونشست شده است؛ زمین زیر دیوارهای اطراف مسکن مهر دچار فرونشست شده است به نحوی که اگر در خط انتقال گاز مسکن مهر مرودشت شکستگی ایجاد شود، فاجعه‌ای عظیم رخ خواهد داد که غیر قابل جبران است.»

مریم دهقانی تصریح کرده: «علیرغم آنکه حدود ۱۰ سال است که در تمام رسانه‌ها مشکلات فرونشست زمین را فریاده زده‌ایم اما نتیجه‌ای حاصل نشده است.»

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

او با اشاره به اینکه ۱۶ سال است درباره موضوع فرونشست زمین تحقیق می‌کند و از میزان گستردگی این پدیده در تمام نقاط ایران اطلاع دارد، افزود: «اما تاکنون هشدارهایم در مورد فرونشست زمین هیچ تاثیری نداشته و اراده‌ای برای حل آن وجود نداشته است».

تا کنون بسیاری از کارشناسان و متخصصان درباره فرونشست زمین در مناطق مختلف ایران هشدار داده‌اند.

از جمله آنها، اسفندماه سال گذشته علی بیت‌اللهی، عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات راه و شهرسازی با استناد به آخرین ارزیابی‌های صورت گرفته درباره پدیده فرونشست زمین در ایران گفت ۱۸ و نیم میلیون هکتار از مساحت ایران که معادل ۱۱ درصد مساحت سرزمینی است، در حال فرونشست است.

او خاطرنشان کرد که جمعیت ساکن در این مناطق حدود ۳۹ میلیون نفر است که نزدیک به ۴۹ درصد جمعیت کل ایران می‌شود.

همچنین به گفته او استان اصفهان بیشترین تعداد شهرهای در معرض خطر را دارد و اصفهان بزرگ‌ترین کلان‌شهری است که بخش عمده‌ای از آن در معرض فرونشست است. این شهر در مقایسه با سایر شهرها بالاترین ریسک فرونشست زمین را دارد.

از جمله دلایلی که به فرونشست می‌انجامد افت سطح آب‌های زیرزمینی بر اثر برداشت بی‌رویه آب، حفر چاه‌های غیرمجاز، کاهش نزولات جوی و عدم مدیریت در آبیاری است.

“سپر آسمان”؛ از سامانه پدافند هوایی اروپا چه می‌دانیم؟

سامانه پدافند هوایی “سپر آسمان” (اسکای شیلد) که به ابتکار آلمان ایجاد شده برای تقویت چتر حفاظتی ناتو برای اروپا در نظر گرفته شده است. درباره این ابتکار عمل که در پاسخ به جنگ روسیه علیه اوکراین راه‌اندازی شد، چه می‌دانیم؟حمله تهاجمی روسیه به اوکراین، جنگ را به اروپا بازگردانده است و توانمندی دفاعی ناتو و اروپا را در کانون توجه قرار داده و به چالش کشیده است. اکنون اروپا و ناتو در حال ارتقا و آماده‌سازی استراتژی دفاعی جدیدی هستند. این استراتژی، شامل محافظت در برابر حملات احتمالی موشکی روسیه در صورت تشدید جنگ علیه اوکراین و رویارویی احتمالی با مسکو است.

مشارکت ۱۹ کشور اروپایی در این سامانه

با وجود همه بررسی‌ها و مطالعات اما شکاف‌هایی در چتر حفاظتی ناتو برای اروپا وجود دارد. حال، سامانه پدافند هوایی موسوم به “ابتکار سپر آسمان اروپا” (European Sky Shield Initiative) با اختصار ESSI، که آلمان در اکتبر ۲۰۲۲ راه اندازی کرد، قرار است این شکاف‌ها را پر کند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

در حاشیه نشست ناتو در بروکسل، ۱۵ کشور یک تفاهم‌نامه ایجاد پدافند هوایی اروپا را امضا کردند. علاوه بر آلمان، کشورهای بلژیک، بلغارستان، استونی، فنلاند، بریتانیا، لتونی، لیتوانی، هلند، نروژ، رومانی و همچنین اسلواکی، اسلوونی، جمهوری چک و مجارستان نیز امضای خود را زیر این تفاهم‌نامه گذاشتند. پس از آن دانمارک، سوئد، اتریش و سوئیس نیز به این طرح پیوستند. درباره این ابتکار عملی که در پاسخ به جنگ روسیه علیه اوکراین آغاز شد، چه می‌دانیم؟

بیشتر بخوانیم: مجموعه مطالب درباره جنگ در اوکراین

اولاف شولتس، صدراعظم آلمان، از یک “منفعت امنیتی برای سراسر اروپا” سخن گفت و استدلال کرد که پدافند هوایی مشترک اروپایی ارزان‌تر و کارآمدتر از این است که هر کشور بخواهد پدافند هوایی، گران‌قیمت و پیچیده خود را بسازد. با این حال، تاکنون فرانسه، ایتالیا و لهستان هنوز در این ابتکار مشارکت نکرده‌اند. پاریس با انتقاد از این ابتکار می‌گوید که این پروژه نباید صرفاً اروپایی باشد، بلکه فناوری از اسرائیل و ایالات متحده آمریکا نیز باید خریداری شود.

هدف “سپر آسمان” خرید سامانه‌های دفاعی کوتاه، میان‌بُرد و دوربُرد است که تا حد امکان هماهنگ باشند و بتوانند تمامی تهدیدهای هوایی را دفع کنند.

وزارت دفاع آلمان در پایگاه اینترنتی خود، بُرد کوتاه پدافندی را مسافتی تا ۱۵ کیلومتر و حداکثر ارتفاع ۶ کیلومتری تعریف کرده است. بُرد متوسط مسافت ۱۵ تا ۵۰ کیلومتر و تا ۲۵ کیلومتر ارتفاع ذکر شده و بُرد دور را مسافتی بیش از ۵۰ کیلومتر و ارتفاع تا ۳۵ کیلومتر در نظر گرفته است.

“ایریس-تی” برای محافظت در برابر حملات پهپادی

وزارت دفاع آلمان می‌نویسد: «در هر سه حوزه، شکاف‌های قابلیتی وجود دارد که قرار است با سامانه “سپر آسمان” (ESSI) برطرف شوند، یا قابلیت‌هایی در حال حاضر وجود دارند که باید گسترش یا تقویت یابند.»

برای بُرد کوتاه تا متوسط، سامانه‌های پدافندی موجود باید با سامانه‌های مدرنی مانند “ایریس-تی” (IRIS-T) جایگزین شوند. این سامانه پدافند هوایی ساخت آلمان می‌تواند در برابر موشک‌های ورودی، موشک‌های کروز، پهپادها، هواپیماها و هلیکوپترها تا فاصله ۴۰ کیلومتری و تا ارتفاع ۲۰ کیلومتری دفاع کند.

کمیسیون بودجه پارلمان بوندستاگ آلمان در ژوئن ۲۰۲۳ (خرداد ۱۴۰۲)، به خرید شش واحد از این سامانه چراغ سبز نشان داد. سامانه “ایریس-تی” در حال حاضر از سوی ارتش بوندسوهر آلمان استفاده نمی‌شود. با این حال، نیروی هوایی آلمان از طریق آموزش به سربازان اوکراینی با این سامانه آشنا دارد. آلمان تاکنون دو واحد از این سامانه را به اوکراین تحویل داده است.

در پدافند هوایی دوربُرد، ارتش آلمان دارای سامانه تسلیحاتی “پاتریوت” است که هنوز هم آن را موثر می‌دانند و قرار است مدرنیزه شود. این سامانه موشکی ضدهوایی زمینی آمریکا، علیه هواپیماها، موشک‌های کروز و موشک‌های میان‌بُرد استفاده می‌شود.

بیشتر بخوانید: سوئد و دانمارک به طرح سپر هوایی اروپا پیوستند

سامانه پدافندی “پاتریوت” از سال ۱۹۸۴ وارد ساختار تسلیحاتی و نیروهای مسلح کشورهای مختلف، از جمله ارتش آلمان شد.

تنظیمات این سامانه باید به ویژه هنگام دفاع در برابر موشک‌های کروز تجدید و منطبق شوند. به دلیل ارتفاع کم و در نتیجه تشخیص بسیار دیر این موشک‌ها، دفاع در برابر آن‌ها اغلب فقط با سامانه‌های دفاعی مدرن مانند “پاتریوت” یا “ایریس-تی” امکان‌پذیر است.

ارتش بوندسوهر آلمان می‌گوید، به همین دلیل حفاظت جامع از یک چنین مساحت گسترده‌ای در اروپا “بسیار پرهزینه و تنها با شمار زیادی سامانه‌ها امکان‌پذیر است و نیاز به یک رویکرد چندملیتی را برجسته می‌کند”.

سامانه “پیکان ۳” (آرو) در برابر موشک‌های خارج از جو زمین

شکاف دیگر در دفاع از موشک‌های دوربُرد است که می‌توانند به اهداف خود در خارج از جو زمین نیز برسند. وزارت دفاع آلمان می‌نویسد: «این شکاف باید به سرعت بسته شود، به ویژه که روسیه هم‌اکنون این سلاح‌ها را در اختیار دارد. آلمان باید بتواند سریع‌تر از آنچه قبلاً برنامه‌ریزی شده بود در برابر تهدید موشک‌هایی با بُرد بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر از خود محافظت کند.»

سامانه پدافند موشکی “پیکان ۳” (Arrow 3) آمریکا و اسرائیل که باید تا پایان سال ۲۰۲۵ در آلمان عملیاتی شود، می‌تواند به این امر مهم دست یابد. کمیسیون‌های بودجه و دفاع پارلمان بوندستاگ آلمان در ژوئن ۲۰۲۳ با این خرید موافقت کردند.

بیشتر بخوانید: آلمان “تا چند ماه دیگر” سامانه دفاعی پیکان-۳ از اسرائیل می‌خرد

بر اساس اطلاعات طرف اسرائیلی، هزینه آن حدود چهار میلیارد یورو است. “پیکان۳” قادر است موشک‌های مهاجم را تا ارتفاع حدود ۱۰۰ کیلومتری در لایه اول فضا منهدم کند و بُرد آن به ۲۴۰۰ کیلومتر می‌رسد. مشابه پاتریوت، سامانه “پیکان۳” با عملکرد هماهنگ یک سکوی پرتاب سیار، یک مرکز کنترل سیار، یک ایستگاه رادار متحرک و موشک‌های هدایت شونده کار می‌کند.

گنبدی نامرئی برای مساحتی بزرگ

کشورهای شریک در “ابتکار سپر آسمان اروپایی” می‌خواهند برای تهیه سامانه‌‌های تسلیحاتی لازم با یکدیگر همکاری کنند که قادرند منطقه وسیعی را تا حد امکان مقرون به صرفه پوشش دهند.

در این رابطه، این‌که کدام کشور چه نیازهایی دارد، رعایت خواهد شد. اعضای “ابتکار سپر آسمان اروپایی” همچنین موافقت کردند که از یکدیگر با سامانه‌های تسلیحاتی و مهمات مربوطه پشتیبانی کنند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

به دلیل خرید و نگهداری مشترک این سامانه‌ها، سطح هزینه به طور محسوسی کاهش می‌یابد. در آلمان، صندوق ویژه ۱۰۰ میلیارد یورویی برای ارتش بوندسوهر که از طریق بدهی دولت تامین می‌شود، سرمایه‌گذاری در مدرنیزه کردن پدافند هوایی کشور را امکان‌پذیر می‌کند.

نویسنده: رالف بوسن