Previous Next

تحریم سوخت؛ تغییر ساعت پروازهای ایران‌ایر


آمریکا سوخت‌رسانی هواپیماهای جمهوری اسلامی را نشانه گرفته است

تغییر ساعت پروازهای ایران‌ایر به آلمان به دلیل تحریم سوخت

شرکت هواپیمایی ایران‌ایر با ارسال پیام به مسافرانش در آلمان به آنها اطلاع داده که ساعت پروازهای این شرکت تغییر کرده است. در مراجعه به دفاتر ایران‌ایر و پرسش تلفنی از آنها علت این امر تحریم سوخت عنوان شده است.

برنامه پروازهای شرکت هواپیمایی ایران‌ایر به شهرهای کلن و هامبورگ تغییر کرده است. این شرکت با ارسال پیام به مسافرانش، از چندین هفته پیش این تغییر را به آنها اطلاع داده است.

ساعت پروازهای کلن و هامبورگ به شب منتقل شده است. دفتر ایران‌ایر در هامبورگ به مراجعه‌کنندگان گفته این تغییر ساعت پرواز به دلیل مشکل در سوخت‌گیری هواپیماهاست. چون به هواپیماهای ایران‌ایر اجازه سوخت‌گیری داده نمی‌شود، این شرکت مجبور است از هواپیماهای بزرگ که نیاز به سوخت‌گیری ندارند استفاده کند و به این هواپیماها در ساعات شب اجازه پرواز داده شده است.

یک آژانس تهیه بلیط پرواز ایران‌ایر در کلن نیز به مسافری که از آنجا بلیط تهیه کرده بوده گفته دلیل این تغییر ساعت تحریم سوخت برای هواپیماهای ایرانی است

ایران‌ایر دوبار در هفته به فرودگاه کلن پرواز دارد که هردوی این پروازها ساعت ۱۱ صبح فرود می‌آمدند. در برنامه جدید این پروازها ساعت ۲۱:۵۰ در فرودگاه کلن به زمین می‌نشینند و پرواز برگشت به تهران نیز که پیشتر در ساعت ۱۲ انجام می‌شد حالا در ساعت ۲۲:۳۰ انجام می‌شود. پروازهای هامبورگ نیز به شب منتقل شده‌اند.

عدم سوخت‌رسانی به هواپیماهای ایران در فرودگاه‌های اروپا و ترکیه

اینهم از سازوکار اروپايی برای سوخت رسانی!

معاون وزیر راه و شهرسازی جمهوری اسلامی گفته: اکثر کشورهای اروپایی از ارائه‌ی سوخت به هواپیماهای ما امتناع می‌کنند.

به گزارش ایلنا، علی عابدزاده، درباره‌ی عدم سوخت‌رسانی به هواپیماهای جمهوری اسلامی در فرودگاه‌های ترکیه، لبنان و بسیاری از کشورهای اروپایی گفت: متاسفانه این موضوع مشکلاتی را برای ما ایجاد می‌کند.

به گفته‌ی او هدف آمریکا این است که پروازهای خارجی شرکت‌های هواپیمایی جمهوری اسلامی قطع شود.

مدیر عامل ایران‌ایر نیز گفته: متاسفانه آمریکا تمام هواپیماهای ایران‌ایر را در لیست تحریم قرار داده است حتی هواپیماهایی که زمین‌گیر هستند، حتی هواپیماهایی که متلاشی شده‌اند و حتی هواپیماهایی را که در سال‌های گذشته آنها را به فروش رسانده‌ایم.

منبع حکومتی: سرنوشت اموال شاه در سوئیس

روزنامه اعتماد: اخیرا سایت سوییسی swissinfo طی گزارشی به بررسی دارایی‌های شاه در سوییس پرداخته و نوشته است: «یک ماه پس از انقلاب، دولت انقلابی که جایگزین رژیم شاه شده بود به وزارت امور خارجه سوییس در برن اطلاع داده بود که دارایی‌های شاه و خانواده وی توقیف شده و سوییس باید از نقل و انتقال این دارایی‌ها خودداری کند.

دولت فدرال سوئیس درخواست حکومت جدید ایران در زمینه توقیف دارايی های شاه در سوییس را رد کرده و توصیه کرد که از طریق حقوقی-قضایی این موضوع را دنبال کند. حکومت جدید ایران می‌بایست از طریق قضایی ثابت کند که دارايی های شاه به‌طور غیرقانونی جمع‌آوری و از کشور خارج شده (کاری که آخوندها و آقازاده ها می کنند) تا بتوان دستور توقیف آن‌ها را داد.

روایت یک مقام امنیتی از بازداشت فردوست

….بعد از مدتی که بازجویی‌ها خوب جلو رفت، کم‌کم تسهیلاتی برایش فراهم کردیم، داروهای کنترل بیماری‌اش، غذایی که می‌خواست و چیزهایی را که می‌خواست، می‌گرفتیم یا حتی بعضی چیزها را می‌گفت فامیل‌هایش برایش می‌آوردند. رادیو و تلویزیون و روزنامه هم در اختیارش قرار دادیم. گاهی گزارش و مطالبی را که ضدانقلاب درباره‌اش می‌نوشت، هم می‌دادیم بخواند…..

خبرگزاری تسنیم وابسته به اطلاعات سپاه پاسداران با یکی از مسئولان رسیدگی به پرونده حسین فردوست گفت‌وگو کرده؛ اما نام این فرد فاش نشده است.

حسین فردوست، دوست و هم‌کلاسی شاه و رئیس بازرسی شاهنشاهی بود که بعد از انقلاب تا مدت‌ها زندگی مخفی داشت تا اینکه در آبان ۱۳۶۲ در خانه پدری‌اش دستگیر شد. او چهار سال در بازداشت بود و سرانجام در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۶۶ بر اثر سکته قلبی درگذشت. فردوست برخلاف دیگر مقامات رژیم سابق، محاکمه و اعدام نشد؛ برای همین توانست خاطرات خود را در همان دوران بازداشت بنویسد که بعدها با عنوان «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» و با ویراست عبدالله شهبازی، پژوهشگر تاریخ، منتشر شد. از او یک مجموعه گفت‌وگوی ویدئویی نیز به جا مانده است.

بخش‌های مهم این گفت‌وگو به شرح زیر است:

آن زمان اغلب چهره‌های سرشناس رژیم پهلوی خارج از کشور بودند. ما هرچه در بین ضدانقلاب خارج از کشور دنبال کردیم، اثر و ردی از او نیافتیم.

ما در خارج، سرنخ‌هایی را که از فردوست بود، دنبال کردیم، ولی ردی از او نیافتیم و دیدیم کسی او را ندیده است. بنابراین به این نتیجه رسیدیم که فردوست می‌تواند در ایران باشد. آن زمان ما در داخل هم یک شبکه‌ پنهان از ساواکی‌های قدیمی را که به هر دلیلی در داخل کشور مانده و بریده بودند و با ما همکاری می‌کردند، تحت هدایت خود داشتیم که در پوشش ضدانقلاب داخلی فعال بودند. ما خیلی افراد را از طریق همین شبکه می‌گرفتیم.

هم‌زمان شنود تلفن چهار، پنج نفر از افراد مهم ساواک را که در داخل بودند و بعضا هم داشتند با جمهوری اسلامی همکاری می‌کردند، شروع کردیم. از این افراد، کسی بود که مسئول اداره دهم ساواک بود. آدمی بود که واقعا سواد اطلاعاتی و مطالعاتی بالایی داشت و در رفتارش هم مشخص بود. او با بچه‌های نخست‌وزیری مرتبط بود، ولی ما به او هم مشکوک بودیم.

دیدیم یک بار فردی با آن مسئول سابق اداره دهم ساواک تماس گرفت و از فردوست -با عنوان و لقبی که بین خودشان مرسوم بود- نام برد و گفت او را چند وقت پیش دیده‌ام و مریض هم بوده است. شروع کردیم با همان امکانات آن موقع و کارهایی مثل تطبیق صدا، رد آن تماس را گرفتن. رسیدیم به اینکه یک پزشکی از پزشکان مورد اعتماد ساواک، فردوست را معاینه کرده است. بعد از آن، فهرست پزشکان معتمد ساواک را بررسی کردیم و به یک پزشک متخصص گوش و حلق و بینی رسیدیم که اگر کسی فردوست را معاینه کرده باشد، احتمالا این فرد است.

آن شبکه داخلی ما اغلب عملیاتی‌های ساواک بودند و با مدیران نسبتی نداشتند. سناریو و طرحی را چیدیم تا یکی از آنها در پوشش مناسب برود سراغ این دکتر و اعتمادش را جلب کند و در دو، سه جلسه با او ‌کم‌کم مرتبط شود. این نقشه جواب داد و آن پزشک در صحبت‌هایش گفته بود چند ماه قبل فردوست را معاینه کرده است؛ دو بار هم او دیده است؛ یک بار در یک خانه و یک بار در خیابان قرار گذاشته‌اند.

این دکتر نیز در کارنامه‌اش ضعف‌هایی داشت. مهم‌ترینش عضویت در ساواک بود و در‌حالی‌که در آن دوران -دهه 60- او جزء پزشک‌های تقریبا مطرح مجامع پزشکی و دانشگاهی بود، حکم بازداشت او را گرفتیم و یک روز عصر، آخر وقت به‌عنوان بیمار از مطب او که در کریمخان بود، وقت گرفتیم. در نهایت تعهدنامه‌ای از او گرفتیم که درباره همکاری با ما به کسی چیزی نگو و از این به بعد با هم کار می‌کنیم.

یکی از چیزهایی که از او گرفتیم، یک آدرس بود که گفت فردوست را آنجا معاینه کرده‌ام. خانه پدری فردوست بود؛ سمت میدان انقلاب، کنار دانشگاه تهران. جالب بود که در این منطقه تعدادی از نماینده‌های مجلس ساکن بودند و یک منطقه تقریبا حفاظت‌شده بود، کیوسک کمیته و شهربانی داشت و تردد در آنجا محدود و کنترل‌شده بود. تصمیم ما این شد که همین امشب باید برویم این خانه را چک کنیم.

دیروقت و آخر شب بود. از منزل کناری وارد خانه شدیم؛ یک حیاط بود که دورش چند اتاق بود. شروع کردیم دانه دانه در اتاق‌ها را بازکردن. در یک اتاق را باز کردم، دیدم یک نفر پشت به در و رو به دیوار نشسته و خم شده روی یک رادیو و دارد رادیو گوش می‌کند. بلند گفتم: «به‌به، آقای حسین فردوست! چطوری؟ خوبی؟». هول شد، برگشت و نگاه کرد و ما را دید و گفت: «بله، بله بفرمایید». این را که گفت، مطمئن شدیم و گفتیم: «تو آسمون‌ها دنبالت می‌گشتیم، روی زمین پیدایت کردیم».

از همان ابتدا او را با نام دیگری -گمان می‌کنم سرهنگ حسینی- در بازداشتگاه ثبت کردیم؛ چون هم سؤالات خودمان اهمیت زیادی داشت که چنین فردی با چنین جایگاه و ارتباطاتی چرا در داخل مانده و مشغول چه کاری است؟

فکر می‌کنم مسئول بالادستی ما گفت مطمئنید؟ حتمی است؟ بگویم به آقامحسن [رضایی]؟ گفتیم بله، خیالتان راحت باشد، مسئله هم سری است و خواهشا شما محدود اطلاع‌رسانی کنید.

اوایل بازجویی سؤال اصلی ما این بود که تو چرا در ایران هستی و در این سال‌ها مشغول چه کاری بودی؟ بعد از مدتی که بازجویی‌اش کردیم متوجه شدیم نرفتنش به خاطر این بود که واقعا به هیچ‌کس اعتماد نداشت و سرنخ‌های ارتباطی‌اش هم کور شده بود. توضیح داد که یک فردی رابط بین او و دولت موقت بوده، مهندس بازرگان هم گفته بود او را از ایران خارج کنید.

ما رفتیم مجلس نزد آقای هاشمی و گفتیم ما فلانی را بازداشت کرده‌ایم و چنین حرفی مطرح شده و ما می‌خواهیم با بازرگان صحبت کنیم. گفت چطوری؟ گفتیم همین‌جا یک اتاقی در اختیار ما بگذارید با او صحبت کنیم. آقای بازرگان را دعوت کردند و با او صحبت کردیم و او گفت بله، همین‌طور بوده. می‌خواست او اعدام نشود، پنهان هم نمی‌کرد. چون ابتدای انقلاب آقای خلخالی از طرف امام حکم داشت و سران رژیم قبل را محاکمه می‌کرد.

ما پس از آن بازه‌ زمانی یکی، دوماهه که مطمئن شدیم فردوست دنبال فعالیت ضدانقلابی و توطئه و طرح و کودتایی نبوده، دیگر اطلاعاتش از دوران فعالیتش در رژیم پهلوی برایمان مهم شد.

مثلا فردی را معرفی کرد به عنوان یکی از مسئولان یک شبکه جمع‌آوری که به شبکه بی‌سیم معروف شد. ما هم تا آن زمان این فرد را در اطلاعاتمان نداشتیم. رفتیم سراغ او، راحت در خانه‌اش نشسته بود و داشت زندگی می‌کرد. او را برداشتیم بردیم مراکز مختلف این شبکه را نشان داد و تجهیزاتشان را کشف کردیم.

پس از آنکه تخلیه اطلاعاتی او تمام شد، مسئله اموالش مطرح شد. دیدیم اموال متعددی در مناطق مختلف کشور دارد و جالب بود که اغلب آنها دست‌نخورده و مصادره‌نشده بود و بعضی هم مصادره شده بود. با توجه به اینکه هنوز دستگیری‌اش خبری نشده و امکان طی‌شدن فرایند قضائی نبود، گفتیم چه کنیم؟ مشورت کردیم و از طریق آقای ری‌شهری مسئله را با امام مطرح کردیم. ایشان فرمودند می‌تواند اموالش را به بنیاد 15 خرداد هدیه کند که آن زمان مسئولیتش با آقای حجت‌الاسلام شیخ حسن صانعی بود. ما هم این مسئله را به فردوست گفتیم و او هم در یک کاغذ با دستخط خودش نوشت که اینجانب حسین فردوست، فرزند سیف‌الله به شماره شناسنامه فلان، کلیه اموال و دارایی‌های خود که فهرستش را هم داشتیم، به بنیاد 15 خرداد هدیه می‌کنم. خب اجرائی‌شدن این فرایند مستلزم این بود که این نامه در سیستم اداری برخی نهادها گردش کار داشته باشد. این اتفاق که افتاد کم‌کم همه متوجه شدند که فردوست دست ماست و خبرش پخش شد و به خارج از کشور هم رسید.

بعد از مدتی که بازجویی‌ها خوب جلو رفت، کم‌کم تسهیلاتی برایش فراهم کردیم، داروهای کنترل بیماری‌اش، غذایی که می‌خواست و چیزهایی را که می‌خواست، می‌گرفتیم یا حتی بعضی چیزها را می‌گفت فامیل‌هایش برایش می‌آوردند. رادیو و تلویزیون و روزنامه هم در اختیارش قرار دادیم. گاهی گزارش و مطالبی را که ضدانقلاب درباره‌اش می‌نوشت، هم می‌دادیم بخواند.

در این چند سال صبح و شب، ما با او در تعامل بودیم، به انگلیسی و خصوصا فرانسه هم مسلط بود و بعضی وقت‌ها که از بازجویی خسته می‌شدیم، برایمان کلاس فرانسه می‌گذاشت.

روزنامه اصلاح طلب خواستار سرکوب بازیگر

فیلم زیر: علیرضا کمالی: کاش مجمع تشخیص مصلحت وطن داشتیم

روزنامه اعتماد: جوانکی که می‌گویند بازیگر است، در جلسه رسانه‌ای جشنواره، چشمش که به چهار تا دوربین و خبرنگار و موبایل افتاده، باد توی صدایش انداخته و بی‌ربط و زشت و زننده نمک ریخته و مدعی شده که «گوشت سگ کیلویی سی و چند هزار تومان با کارت ملی و….

من اگر در آن جلسه بودم حتما ساکت نمی‌نشستم و از مسوولان جشنواره می‌خواستم چنین فرصت مغتنمی برای خزعبل‌گویی یک سلبریتی تازه سر از تخم درآورده فراهم نکنند و جلوی یاوه‌گویی‌اش را بگیرند. نه فقط جلوی او را باید بگیرند بلکه جلوی سیاسی شدن متظاهرانه و سطحی سینما و سینماگران را بگیرند.

فیلم؛ واکنش مجری صداوسیما به گرانی گوشت

فیلم؛ واکنش مردم خوش ذوق به گرانی گوشت


فیلم زیر: ديگه انقدر گوشت گوسفند گرون شده که برای نذری باید هندونه قربونی كنيم!

خبرگزاری فارس نوشت: پس از بررسی‌های میدانی از در سطح پایتخت برای برآورد آخرین وضعیت قیمت گوشت قرمز یاد ضرب‌المثل معروف که می‌گوید «گربه دستش به گوش نمی‌رسد …» می‌افتم که حالا دیگر باید گفت دست آدمیزاد هم دیگر به گوشت نمی‌رسد؛ چراکه قیمت این کالای اساسی خانوار به جایی رسیده که باید رفته‌رفته آن را کالای لوکس خطاب کرد.

لغو برجام؛ آخرین خبرها از سازوکار ویژه اروپا


رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه در ساز و کار INSTEX نقل و انتقال پول فروش نفت منتفی شده است، گفت: «اینستکس» هیچ برنامه زمان بندی و ضمانت اجرایی ندارد.

به گزارش مهر، محمدرضا پورابراهیمی گفت: در ابتدای سال ۲۰۱۹ اروپایی ها ابزار مبادلات مالی تحت عنوان اینستکس را تعریف کردند. گزارشی که از این سازو کار در اختیار ما قرار گرفته است نگرانی ها را نسبت به عملیاتی شدن این سازوکار بیشتر می کند.

وی افزود: اروپا متعهد شده بود در قالب SPV به ایران کمک کند تا نقل و انتقال پول فروش نفت ایران انجام شود اما در ساز و کار INSTEX این موضوع منتفی شده است.

رژیم تهران شروط اروپا را تحقیرآمیز می‌ داند

سخنگوی کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی اظهار داشت که این کمیسیون برای بررسی سازوکار پیشنهادی اروپا برای مبادلۀ پایاپای نفت در ازای غذا و دارو با حضور وزیر امور خارجه، و همچنین معاونان و مدیران وزارت اقتصاد و بانک مرکزی تشکیل جلسه داد.

رادیو فرانسه گزارش داد: به گفتۀ سخنگوی کمیسیون امنیت ملی، در این جلسه محمدجواد ظریف ضمن استقبال از سازوکار پیشنهادی از سوی اروپا تأکید کرده است که جمهوری اسلامی ایران شروط اتحادیۀ اروپا را برای اجرای این سازکار نمی پذیرد. به گفتۀ برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی اتحادیۀ اروپا اجرای این سازوکار را به پذیرش مصوبات “اف آی تی اف” در زمینۀ مبارزه با پولشویی و حمایت مالی از تروریسم مشروط کرده است.

برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی ایران گفته اند که اتحادیۀ اروپا اجرای سازوکار مبادلۀ پایاپای نفت در ازای غذا و دارو را به مذاکره بر سر برنامۀ موشکی ایران نیز موکول کرده است. آنان سازوکار مالی پیشنهادی اروپا و همچنین شروط آن را برای جمهوری اسلامی ایران تحقیرآمیز خوانده اند.

در این باره آیت الله صادق آملی لاریجانی، رئیس قوۀ قضائیه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، خطاب به کشورهای اروپایی گفته است که “جمهوری اسلامی ایران به هیچ وجه این شروط تحقیرآمیز را نخواهد پذیرفت و به بهای باز شدن یک آبراهه کوچک نظیر اینستکس تن به هر خواسته ای نخواهد داد.” صادق آملی لاریجانی سپس پرسیده است : “مگر جمهوری اسلامی ایران ناتوان از تأمین غذا و داروی خود است؟ اصلاً مگر دارو و غذا تحریم بوده که حالا این سازوکار مالی را به عنوان یک امتیاز القاء می‌کنند؟”

۴۰سال شکست؛ درخواست آمریکا از مردم ایران


فراخوان وزارت خارجه آمریکا برای بازگویی تأثیرات انقلاب ۵۷ بر زندگی ایرانی‌ها

وزارت خارجه آمریکا به مناسبت چهلمین سالگرد روی کار آمدن حکومت ملایان در ایران با انتشار فراخوانی در توییتر از کاربران خواسته تا از تأثیرات انقلاب سال ۵۷ بر زندگی خود بگویند.

#فراخوان_صدا – دو پرسش – ۱. #انقلاب ۵٧ چه تاثیری در زندگی شخصی شما داشته است؟ ٢. چه امید و آرزوهایی برای ۴۰ سال آینده ایران دارید؟ لطفا پیام های خود را به طور خلاصه برای ما از طریق پیام خصوصی در #فیسبوک، #اینستاگرام و #تويتر بفرستید. با سپاس

وزارت خارجه آمریکا همچنین در یک توییت جداگانه با اشاره به وعده‌های خمینی به مردم ایران مبنی بر یک “آینده روشن” نوشته: چهل سال بعد رژیم فاسد ایران به جز وعده‌های عمل نشده هیچ چیز دیگری تحویل نداده است.

وزارت خارجه آمریکا پیش تر در صفحه خود در توییتر از مردم ایران خواسته بود تا پرسش‌ها، امیدها و آرزوهای خود برای آینده را در زیر پست این توییت بنویسند. مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا به این پرسش‌ها پاسخ خواهد داد.

تحریم های آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند؟


خبرگزاری مهر در تهران، در یک گزارش کوتاه، بحران اقتصادی وخیمی را که گریبانگیر حکومت ملایان شده است، آشکار ساخت.

تا دیروز شعار می دادند که تحریم های آمریکایی و جهانی هیچ غلطی نمی تواند بکند، ولی اکنون این خبرگزاری حکومتی می نویسد تقریبا هر هفته، بین ده تا پنجاه شرکت در ایران تعطیل می شود که علت آن نبود کار و کسب است.

رئیس اتاق بازرگانی در تهران به خبرگزاری مهر گفت که تقریبا هفته ای نیست که بین ده شرکت تا پنجاه شرکت بزرگ در ایران تعطیل نشود. او افزوده گفت: در نتیجه این تعطیلی ها، تقریبا روزی نیست که صدها کارگر و کارمند بیکار نشوند.

مسعود خوانساری گفت که تنها در یک سال گذشته، از میان یک هزار و پانصد شرکت پیمانکاری در امور نفت، بیش از نیمی از آن ها تعطیل شده است.

در گزارش هفته پیش رادیو پیام اسرائیل آمده بود که بسیاری از پیمانکاران راه و ساختمان و یا امور دیگر سازندگی در ایران، بیش از یک سال است که پول خود را بابت پروژه های که انجام آن دو سال پیش و حتی قبل از آن به پایان رسیده، دریافت نکرده اند.

در مواردی، دولت پیشنهاد کرده که به جای پرداخت پول، به طلبکاران خود زمین اعطا کند. ولی این کار نیز با مشکلات عدیده بوروکراسی روبرو گردیده و هیچ یک از کارمندان یا روسای آن ها حاضر نیستند در شرایط حساس و سرنوشت ساز کنونی، پای چنین تصمیمی را امضا کنند که مبادا در آینده مورد تعقیب قضایی قرار گیرند.

تاثیر تحریم ها بر اقتصاد نمایان تر می شود

دادستان کل جمهوری اسلامی تأکید کرد که شرایط اقتصادی کشور عادی و طبیعی نیست. او مسئولان کشور را به اتخاذ تصمیمات فوری فراخواند و گفت “خیانت است اگر” مسئولان تصور کنند که دارند تصمیمات اقتصادی در مورد یک شرایط عادی اتخاذ می کنند.

به گزارش رادیو فرانسه، حجت الاسلام منتظری سپس تصریح کرد که همۀ مسئولان جمهوری اسلامی خوب می دانند که کشور در شرایط جنگ اقتصادی به سر می برد و نمی توان مشکلات اقتصادی یک وضعیت جنگی را با شعار و تصمیمات طولانی مدت حل کرد.

دادستان کل جمهوری اسلامی در ادامه سازمان تعزیرات حکومتی را به برخورد با کسانی دعوت کرد که به گفتۀ او به دنبال تزریق ناامیدی اقتصادی به مردم هستند.

حجت الاسلام منتظری گفت “جنگ اقتصادی شوخی نیست” و “هم اکنون مردم در تأمین نیازهای خود از قبیل گوشت، مرغ، تخم مرغ، و سایر اقلام با مشکلاتی روبرو” هستند.

او از مسئولان جمهوری اسلامی خواست که نگذارند “کسی از آب گل آلود ماهی بگیرد.”

نظام و پیامبران دروغین اش به معجزه نیاز دارند

منصور امان: تشدید بُحران خارجی و تحریمهای در پی آن، حاکمان جمهوری اسلامی را به سختی به وحشت انداخته است. هراس اصلی آنها اما از مُجازاتهای اقتصادی نیست، زیر “خیمه نظام” را ترس و نگرانی از واکُنش سخت جامعه به آتش افروزی فلاکت ساز حاکمیت اشباع کرده است.

بر همین اساس بخش عُمده سیاست ضد تحریمی حُکومت بر مُدیریت جامعه مُعترض و پایش نظری و عملی آن مُتمرکز شده است.

در پهنه مُهندسی افکار، “نظام” دو خط را به گونه مُوازی پی گرفته است:

1- بی تاثیر جلوه دادن تحریمها و همزمان، وانمود به در دست داشتن مهار شرایط زیست و معیشت مردُم

2- افکندن بار مسوولیت وضعیت حاضر به دوش آمریکا و مخفی شدن در پس آن

در پهنه مُدیریت سخت افزاری بُحران، حُکومت همراه با سیاست ثابت سرکوب خونین اعتراضها، به ترور عُریان و پیگرد کوشندگان صنفی و سیاسی روی آورده و تدابیر پُلیسی – امنیتی علیه بخشهای پیشرو اقشار مُعترض را شدت بخشیده است.

رژیم ولایت فقیه به دست و پا افتاده چون برای پُرسشهای گزنده ای که این روزها در هر کنار گوشه کشور شنیده می شود، پاسُخ قانع کننده ای ندارد. “نظام” نمی تواند به مردُم توضیح دهد که ماجراجوییهای هسته ای و منطقه ای آن چه سودی برای آنها داشته و دارد و خسارتهای خانه خراب کُن این سیاست چند ده ساله، با چه منفعتی و با کُدام بهبود در شرایط کشور و مردُم توجیه می شود.

حاکمیت قادر نیست پاسُخ دهد که چرا وقتی میلیونها زن و مرد و پیر و جوان در گرداب فقر، بیکاری، گرانی، حاشیه نشینی، گُرسنگی و محرومیت فرو رفته اند، منابع کشور و ثروت داراییهای جامعه خرج سوریه و لُبنان، حزب الله و حشدالشعبی، عبدالملک یمنی و ابوعزراییل عراقی شود.

مردُم می پُرسند به چه دلیل در حالی که تنگناهای تحریم گلوی آنها را می فشارد، رهبران و پایوران سیاسی و سپاهی حُکومت از مواهب زندگی اشرافی خود همچنان لذت می برند، میلیاردها دُلار را از کشور خارج کرده اند و “آقازاده” هایشان در ساحل امن آمریکا، کانادا و اُروپا حمام آفتاب می گیرند؟ جامعه ی کارد به اُستخوان رسیده می خواهد بداند چرا فقط او در فواصل مُنظم در حال تاوان پس دادن است؟

مردُم دی ماه اما پاسُخ این سوالها را می دانند و این آگاهی آنها را برآشُفته ساخته و به حرکت درآورده است. سرچشمه سیل جوشان خشمی که در شهر روستا، کارخانه و مدرسه، بازار و جاده جاری شده، حقایقی است که از زیر پوسته شرایط طاقت فرسای کار و زندگی بیرون زده و رابطه بی واسطه و بیرحمی که بین سُفره های خالی و ضیافت منطقه ای حکومت، بین نیازهای حیاتی سرکوب شده و بُحرانهای نا لازم جولان دهنده، بین جوانان بیکار، دستفروش و کولبر و “بچه پولدارها”، بین دستمُزد، حُقوق و مُستمریهای مُعوقه و “حُقوقهای نُجومی”، بین کمبود دارو و واردات پورشه و شفاخانه “پُروفسور سمیعی” و جُز آنها وجود دارد را آشکار کرده است.

رابطه بین رژیم ولایت فقیه و جامعه را تضاد منافع شکل داده و این تضاد امروز شفاف تر و صیقل خورده تر از هر دوره دیگر خودنمایی می کند. امواج پی درپی اعتراضها و اعتصابها را این نیروی مُحرک و مُسلط است که به پیش می راند. مُهندسی افکار برای پوشاندن و مُنحرف کردن آن کارا نیست؛ “نظام” و پیامبران دروغین اش به مُعجزه نیاز دارند.

*******************************

فیلم زیر: خشم و نارضایتی شدید مردم را ببینید

واکنش های اقشار مختلف مردم از زن و مرد و پیر و جوان نسبت به درخواست گزارشگر از خواندن یک متن تشکر از دولت جمهوری اسلامی و تقدیر از آن بسیار دیدنی و نشان دهنده اوج نارضایتی مردم از عمق فاجعه فروپاشی اقتصادی و اجتماعی کشورمان و سیاستهای چپاولگرانه و میهن بر باد ده این حکومت است که دیگر در کوچه و خیابان هیچ کس ابایی از بیان آن ندارد.

در این کلیپ با واکنش های متفاوتی که جوهر همه اما یکی است مواجه می شویم آنهم جوهر خشم و نارضایتی شدید از وضعبت موجود و اینکه همه به خوبی می دانند که عامل و بانی این وضعیت چیزی نبوده جز ۴۰ سال استمرار فساد و غارت و دخالتهای منطقه‌ای.

خبرنگار خارجی: وضعیت بسیار وخیم است

روزنامه آلمانی “هندلزبلات” در گزارشی از تهران با عنوان «ما در ایران موشک داریم، اما پوشک نداریم!» نوشته است: وضعیت اقتصادی در ایران بسیار وخیم است.

به باور نویسنده این مقاله، وضعیت اقتصادی در ایران رو به وخامت بیشتر است و هیچ راه‌حلی برای برون‌رفت از این بحران در دیدرس وجود ندارد.

نویسنده وضعیت سیاسی حاکم بر ایران را بسیار حساس ارزیابی می‌کند. افزون بر آن می‌گوید که واژه “حساس” برای بیان وضعیت واقعی حاکم بر ایران، قوت کافی را ندارد.

واکنش هراس آلود رژیم تهران به بیانیه اروپا


وزارت‌ خارجه جمهوری اسلامی در واکنش به محکومیت برنامه موشکی، تروریسم و نقض حقوق‌بشر در ایران توسط اتحادیه اروپا مدعی شد که طرح اتهامات بی‌ پایه‌ ای هم‌چون طراحی و یا اقدام تروریستی در اروپا از ابتدا بی‌اساس و تعجب برانگیز بود.

در بیانیه وزارت خارجه جمهوری اسلامی آمده است: ایراد چنین اتهامات واهی و بی‌اساس نه تنها در شرایط کنونی سازنده نیست بلکه در راستای اهداف معاندینی است که خواهان تیرگی روابط ایران با اروپا هستند.

شامگاه دوشنبه کشورهای عضو اتحادیه اروپا با انتشار بیانیه‌ای رسمی خواستار توقف برنامه‌ موشک‌های بالستیک رژیم ایران شدند.

در این بیانیه اتحادیه اروپا نگرانی شدید خود را نسبت به برنامه‌ها و آزمایش‌های موشکی در ایران که موجب بی‌اعتمادی عمیق و بی‌ثباتی منطقه می‌شود ابراز کرده است.

در این بیانیه همچنین از نقض مستمر و گسترده حقوق بشر در ایران ابراز نگرانی شده است.

باز هم خبر هوا کردن ماهواره (موشک)

وزیر ارتباطات جمهوری اسلامی گفته: ماهواره جدید بنام ماهواره “دوستی” آماده قرار گرفتن در مدار است

جهرمی امروز دوشنبه در مشهد اعلام کرد که یک میکروماهواره جدید ساخت داخل آماده ارسال به فضاست. به گفته وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات جمهوری اسلامی، ماهواره “دوستی” در دانشگاه صنعتی شریف تهران طراحی و ساخته شده و وزن آن ۵۲ کیلوگرم است.

جمهوری اسلامی اخیرا تلاش کرد ماهواره “پیام” را در مدار قرار دهد که شکست خورد.

این در حالیست که کشورهای غربی بویژه آمریکا می گویند: رژیم ایران همواره از پرتاب ماهواره‌ها به عنوان پوششی برای توسعه برنامه موشکی خود استفاده کرده است

وزیر خارجه آمریکا اخیر آن را اقدامی تحریک آمیز و ناقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل دانست و به رژیم ایران هشدار داد. کشورهای اروپايی نیز درصدد اعمال تحریمهايی در این زمینه هستند.

تهدید موشکی سپاه پاسداران علیه اروپا

وزارت دفاع جمهوری اسلامی روز شنبه در نخستین روز دهه فجراز رونمايی موشک کروز برد بلند زمینی “هویزه” خبر داد که فیلم‌هایی از شلیک آن نیز در صداوسیما پخش شده است.

به گزارش خبرگزاری فارس، پاسدار حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران امروز یکشنبه گفت: راهبرد دفاعی ما می تواند به اقتضای شرایط و بر اساس تغییر رفتار بازیگران، تغییر کند.

وی بیان داشت: امروز اگر اروپایی ها یا دیگران بخواهند بر اساس یک توطئه، خلع سلاح موشکی جمهوری اسلامی را دنبال کنند،‌ مجبور می شویم به یک جهش استراتژیک روی آوریم.

سلامی تاکید کرد: به همه توصیه می کنیم در موضوع قدرت موشکی جمهوری اسلامی، هیچکس با ما مذاکره ای، توصیه ای و درخواستی نداشته باشند و اجازه دهند این قدرت را گسترش دهیم و ما را وادار به تغییر در معادلات بازدارندگی نکنند.

این در حالیست که وزیر خارجه فرانسه هفته گذشته نسبت به اعمال تحریم های شدیدتر علیه رژیم ایران در صورت عدم پیشرفت در گفت و گوهای مربوط به برنامه موشک های بالستیک هشدار داد.

لودریان در گفت و گو با خبرنگاران در این باره اظهار داشت: ما آماده اعمال تحریم های شدید هستیم در صورتی که گفت و گوها نتیجه نداشته باشد و آنها نیز این را می دانند.