Previous Next

انتقاد تند عبدالحمید از حکومت، بازداشت معترضان در مراسم چهلم آیلارحقی

عبدالحمید از “رفتارهایی مثل قتل، اعدام، تجاوز جنسی و شکنجه‌های سنگین در جمهوری اسلامی” انتقاد کرد. قوه قضائیه نسبت به تجاوز جنسی در زندان‌های ایران واکنش نشان داد. تعدادی ازشرکت‌کنندگان مراسم چهلم آیلار حقی بازداشت شدند.مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان روز سه‌شنبه ۶ دی (۲۷ دسامبر) در توییتر از حکومت به شدت انتقاد کرد و نوشت: «چه کسی فکر می‌کرد در نظامی که علما در رأس آن هستند و عنوان جمهوری اسلامی دارد، به‌جای شنیدن صدای معترضان، با آنان رفتارهایی مثل قتل، اعدام، تجاوز جنسی و شکنجه‌های سنگین صورت خواهد گرفت؟!»

عبدالحمید در ادامه توییت خود پرسیده است “آمران و عاملان این جنایات چه جوابی در پیشگاه خدا دارند؟!”

واکنش به انتصاب یک سردار سپاه به استانداری سیستان و بلوچستان

اعتراضات در ایران بیش از ۱۰۰ روز است ادامه دارد. سپاه پاسداران برای مقابله با خیزش مردمی تلاش می‌کند سهم و نقش بیشتری در حکومت برعهده بگیرد.

هیات دولت جمهوری اسلامی روز یکشنبه ۲۹ آبان سردار علیرضا فخاری از مقامات ارشد سپاه را به استانداری تهران انتصاب کرد و در ادامه این روند در جلسه عصر روز یکشنبه ۴ دی نیز محمد کرمی، فرمانده قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه پاسداران به عنوان استاندار سیستان و بلوچستان منصوب کرد.

یکی از دست‌اندرکاران مدرسه دارالعلوم زاهدان در واکنش به این انتصاب به دویچه وله گفت: «انتصاب یک سردار سپاه به سمت استانداری سیستان و بلوچستان نشانه این است که حاکمیت قصد دارد با مردم استان از راه زور و قدرت وارد شود، نه دیپلماسی و راه‌های سیاسی.گماشتن کسی که در کشتار جمعه خونین زاهدان متهم است، نوعی زهر چشم‌دادن به مردم استانی است که به صورت نظامی و امنیتی اداره می‌شود»

او تاکید کرد که “مولانا عبدالحمید رسما واکنشی نشان نداده ولی مردم استان این انتصاب را به فال نیک نمی‌گیرند”.

تعدادی از شرکت‌کنندگان مراسم چهلم آیلار حقی بازداشت شدند

مراسم چهلم آیلار حقی یکی از کشته‌شدگان اعتراضات سراسری روز سه‌شنبه ۶ دی با دعوت خانواده او در قبرستان وادی رحمت تبریز برگزار شد.

یاشار حکاک‌پور مدیر “انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجانی در ایران” (آداپ) به دویچه وله گفت علیرغم فضای امنیتی صدها تن در این مراسم شرکت کردند.

شرکت‌کنندگان شعارهایی چون “آذربایجان یاتماییب، آیلار قانی باتماییب” (آذربایجان نخوابیده و خون آیلار پایمال نشده)، “مرگ بر دیکتاتور” و “خامنه‌ای قاتله ولایتش باطله” سر دادند.

به گفته حکاک‌پور مامورین انتظامی که از قبل در ساختمان حوادث غیرمترقبه شهرداری مستقر شده بودند به شرکت‌کنندگان در مراسم حمله کردند و دست‌کم ۱۰ نفر از جمله ابراهیم مهاجر، فعال سیاسی آذربایجانی بازداشت شدند.

واکنش قوه قضائیه به اخبار مربوط به تجاوز جنسی در زندان‌های ایران

قوه قضاییه در واکنش به اخبار مربوط به تجاوز جنسی زندانیان زن اعلام کرد که هیچ شکایتی مبنی بر آزار از سوی زندانیان زن اعلام نشده است.

خبرگزاری “میزان” نوشته است در هفته‌های گذشته هیاتی ۵ نفره متشکل از کمیسیون زنان مجلس و همچنین هیاتی از سوی معاونت زنان ریاست جمهوری از زندان زنان قرچک بازدید کردند.

بیشتر بخوانید: جمهوری اسلامی از بازگرداندن هواپیمای حامل همسر و دختر علی دایی به دنبال چیست؟

به نوشته این خبرگزاری زندان‌های زنان مورد بازرسی قرار گرفته به نحوی که تاکنون در مورد تعرض در زندان‌های زنان هیچ‌گونه گزارشی ثبت نشده است.

نرگس محمدی، از جمله زنان زندانی است که در باره تجاوز جنسی در زندان‌های ایران افشاگری کرده است.

این کنش‌گر شناخته شده حقوق بشر زندانی در نامه‌ای خطاب به جاوید رحمان، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشری ایران، خواستار رسیدگی به موضوع “تعرض جنسی به زنان” در بازداشتگاه‌های جمهوری اسلامی شد.

بازگشت حمید قره‌حسنلو از بیمارستان به زندان

به گزارش هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حمید قره‌حسنلو از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری، از بیمارستان به زندان مرکزی کرج بازگردانده شد.

حمید قره‌حسنلو و همسرش، فرزانه قره‌حسنلو ساعاتی پس از شرکت در مراسم چهلم حدیث نجفی در کرج، بامداد ۱۳ آبان در خانه‌شان از سوی ماموران امنیتی بازداشت و به “دست داشتن در مرگ” یک بسیجی به نام روح‌الله عجمیان متهم شدند.

در این پرونده، حمید قره‌حسنلو به اعدام و همسرش به ۲۵ سال زندان نفی بلد در اهواز محکوم شده‌اند.

ادعای مقام اسرائیلی: آمریکا همچنان به احیای برجام تمایل دارد

به نوشته هاآرتص یک مقام امنیتی اسرائیل مدعی شده کاخ سفید همچنان به توافق با ایران برای احیای توافق هسته‌ای تمایل دارد. با این حال سرکوب معترضان در ایران و همکاری با روسیه در جنگ علیه اوکراین معادلات را تغییر داده است.روزنامه هاآرتص روز سه‌شنبه، ۲۷ دسامبر گزارش داد یک مقام امنیتی اسرائیلی که نامش فاش نشده ادعا کرده آمریکا همچنان خواستار توافق با جمهوری اسلامی برای احیای برجام است.

بنابر این گزارش این ادعا در حالی مطرح شده که به تازگی ویدئویی در فضای مجازی منتشر شده که در آن جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا از مرگ برجام سخن گفته است.

در این ویدئو که ظاهرا مربوط به سوم نوامبر است بایدن در حاشیه یک نشست انتخاباتی در پاسخ به پرسشی درباره مرگ برجام می‌گوید:: «برجام مرده اما آن را اعلام نمی‌کنیم.»

مقام امنیتی اسرائیل به هاآرتص گفته آمریکا می‌داند که برای رژیم ایران دشوار است که بدون بهبود اوضاع وخیم اقتصادی کشور، قادر به ادامهسرکوب خشونت‌آمیز معترضان باشد و به همین دلیل جمهوری اسلامی تمایل دارد توافق هسته‌ای احیا شود.

این ارزیابی اندکی عجیب به نظر می‌رسد زیرا کشورهای غربی بارها گفته‌اند قصد دارند جمهوری اسلامی را برای توقف برخود خشن با معترضان تحت فشار قرار دهند و فشارهای اقتصادی بخش مهمی از این تدابیر هستند.

پیش از سرکوب خشونت‌آمیز خیزش اعتراضی در ایران که بیش از صد روز از آغاز آن می‌گذرد تمایل کشورهای غربی برای به نتیجه رسیدن مذاکرات احیای برجام بسیار بیشتر بود.

در ماه‌های اخیر موضوع دیگری نیز بر این مذاکرات سایه افکنده و آن استفاده روسیه از پهپادهای انتحاری ساخت جمهوری اسلامی برای هدف قرار دادن شهرها و زیرساخت‌های غیرنظامی اوکراین است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

در ماه‌های اخیر بسیاری از مقام‌های ارشد آمریکا و سه کشور اروپایی طرف توافق هسته‌ای بارها گفته‌اند که با توجه به ادامه سرکوب معترضان و حوادث اوکراین دیگر احیای برجام اولویت آنها نیست.

مقام امنیتی اسرائیلی به هاآرتص گفته سخنان بایدن درباره مرگ برجام تسامحی بوده و الزاما بیانگر واقعیت سیاست‌های کاخ سفید نیست.

این روزنامه از قول مقام‌های ارشد دولت بایدن گزارش داده که با وجود شرایط دشوار کنونی در ماه‌های آینده شاهد “چرخش با اهمیتی” در ارتباط با توافق بر سر احیای برجام خواهیم بود.

اعتراف ایران به “موضع منفی” آمریکا

یک روز پیش از انتشار گزارش هاآرتص، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی در یک نشست خبری اذعان کرد که ایالات متحده در مورد توافق بر سر احیای برجام “موضع منفی” دارد.

به گزارش خبرگزاری دولتی ایرنا، ناصر کنعانی پنجم دی ماه با بیان این که از نظر ایران “پنجره گفت‌وگو” درباره احیای برجام همواره باز است ابراز تاسف کرد که رویکرد دولت آمریکا درباره این مسئله “دوگانه و توام با سرگردانی و مواضع منفی” است.

آمریکا و سه کشور اروپایی طرف توافق هسته‌ای تا مدتی پیش “زیاده‌خواهی” و طرح مطالبات فرابرجامی از سوی جمهوری اسلامی را از علت‌های اصلی به بن‌بست رسیدن مذاکرات احیای برجام و امضای توافق نهایی عنوان می‌کردند.

در این میان انتخابات میان دوره‌ای کنگره آمریکا در ماه نوامبر نیز باعث شد که ایالات متحده ادامه احتمالی مذاکرات متوقف شده را به پایان برگزاری این انتخابات موکول کند.

سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی انتخابات میان‌دوره‌ای را بهانه آمریکا برای نهایی نکردن توافق عنوان کرده و گفته است: «آنها بار دیگر هم با بهانه‌های دیگری مانند تحولات داخلی ایران یا طرح برخی از موضوعات مانند موضوع اوکراین برای جمع بندی توافق پای کار نیامدند.»

اوضاع وخیم اقتصادی و تمایل ایران به توافق

بر این اساس به نظر می‌رسد ایران به دلیل وخامت اوضاع اقتصادی و تشدید تحریم‌ها به خاطر سرکوب معترضان و مشارکت در جنگ اوکراین بیش از کشورهای غربی خواستار ادامه گفت‌وگوها و نهایی کردن احیای برجام است.

با وجود افزایش فشارهای غرب بر جمهوری اسلامی و ابراز تردید برخی مقام‌های آمریکایی و اروپایی درباره امکان توافق با ایران این واقعیت هم وجود دارد که گفت‌وگوهای مستقیم و غیرمستقیم در این باره همچنان ادامه دارند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

حدود یک هفته پیش حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه جمهوری اسلامی در حاشیه نشست بغداد۲ در شهر امان، پایتخت اردن با جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و هماهنگ کننده ارشد مذاکرات احیای برجام دیدار و گفت‌وگو کرد که کنعانی آن را “نشان دهنده وجود تمایل برای توافق” ارزیابی می‌کند.

در همین حال به بن بست رسیدن مذاکرات و ادامه غنی‌سازی اورانیوم ۶۰ درصدی در جمهوری اسلامی اسرائیل را به شدت نگران کرده است.

توصیه مقام سابق موساد برای حمله به تاسیسات هسته‌ای

مدیر سابق واحد اطلاعاتی سازمان اطلاعات و عملیات ویژه اسرائیل (موساد) روز یک‌شنبه هشدار داد که جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگر به تولید اورانیوم با قابلیت استفاده در ساخت بمب اتمی نزدیک شده است.

زوهار پالتی، در گفت‌وگویی با روزنامه تایمز اسرائیل که ۲۵ دسامبر منتشر شد توصیه کرده که این کشور برای حمله به تاسیسات اتمی ایران “تصمصم جدی” بگیرد.

رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی چندی پیش گفته بود غنی‌سازی ۶۰ درصدی اورانیوم برای کشوری که برنامه نظامی اتمی ندارد غیرقابل توجیه است.

تا کنون مقام‌های آمریکایی به گزارش هاآرتص واکنشی نشان نداده‌اند و درباره تمایل یا عدم تمایل خود برای رسیدن به توافق با جمهوری اسلامی موضوع صریحی نگرفته‌اند.

نرخ بهره سپرده بانکی در آلمان دوباره رو به افزایش است

سپرده‌های بانکی در آلمان برای مدت‌ها حداکثر دو درصد سود داشته‌اند. حال نرخ فزاینده بهره می‌تواند برای پس‌اندازکنندگان خبر خوبی باشد. برخی بانک‌ها اما نمی‌خواهند هزینه‌های نگهداری پول یا بهره منفی را منتفی بدانند.خبری تازه که می‌تواند صاحبان حساب پسنداز را خوشحال کند: پس از پایان دوران کاهش نرخ بهره، نهادهای اعتباری بانکی دوباره در تلاش برای جذب سرمایه هستند.

الیور مایر از پایانه محاسباتی “وری‌ووکس” (Verivox) می‌گوید: «ما در حال حاضر شاهد رقابت شدیدی برای جذب پس‌انداز سرمایه‌گذاران، به‌ویژه در میان ارائه‌دهندگان برتر بهره هستیم».

به اینستاگرام دویچه وله فارسی بپیوندید

نرخ‌های بهره پس‌انداز در سراسر جهان در حال افزایش است و مایر می‌گوید با توجه به رقابت میان موسسات مالی، به نظر نمی‌آید این روند در کوتاه مدت پایان پذیرد. «مؤسسات مالی مجبورند برای عقب نماندن، به طور مداوم شرایط خود را بهبود بخشند.» نکته منفی افزایش نرخ بهره در این است که نرخ بهره برای دریافت‌کنندگان وام نیز بالا خواهد رفت.

بر اساس ارزیابی “وری‌ووکس”، هم‌اکنون بر اساس نرخ ۲۰ دسامبر، سپرده ثابت دو ساله در سراسر کشور، بهره ۲،۰۹ درصدی را به همراه دارد. این نرخ در ماه اوت زیر یک درصد و فقط ۰،۸۲ درصد بود. پس از سال‌ها نرخ بهره صفر و منفی، بازدهی پول در حساب جاری به طور متوسط ۰،۴۵ درصد شده است.

با این حال، تورم بالا باعث کاهش سود سپرده‌گذاران می‌شود. نرخ تورم اخیرا حول ۱۰ درصد بوده است. کسانی که پول نقد خود را در خانه یا حساب جاری نگهداری می‌کنند، به‌رغم نرخ‌های بهره بالاتر، قدرت خرید خود را از دست می‌دهند، به عبارت دیگر، از ارزش پول آن‌ها کاسته می‌شود.

وام‌های اقساطی نیز گران‌تر شده‌اند

بر اساس ارزیابی‌ها، بانک‌های منطقه‌ای از ارائه نرخ سود بالاتر عقب مانده‌اند. متوسط نرخ سود سپرده‌های مدت‌دار دو ساله در فولکس‌بانک، رایف‌آیزن‌بانک و اشپاردا-بانک ۱،۱۴درصد است. بانک‌ “اشپارکاسه” به طور متوسط ۱،۲۱درصد برای سپرده‌های مدت‌دار پرداخت می‌کند. در موسسات مالی منطقه‌ای، نرخ بهره پول حساب‌های جاری، به طور متوسط کمی بالاتر از صفر است.

بیشتر بخوانید: نرخ تورم در آلمان از مرز ۱۰ درصد گذشت

مایر می‌گوید: «بانک‌های منطقه‌ای باید مراقب باشند که مشتریان را فراری ندهند.» در حال حاضر چندین رقیب وارد کارزار ارائه نرخ بهره شده‌اند و سعی می‌کنند از این طریق مشتریان دیگر بانک‌ها را جذب خود کنند.

نهاد “وری‌ووکس” پیشنهادات سپرده یک‌روزه و مدت دار ۷۰۰ بانک آلمان را ارزیابی کرده‌ که نرخ بهره خود را به صورت آنلاین منتشر می‌کنند. پورتال مصرف‌کنندگان “بیالو” (Biallo) نیز از افزایش نرخ بهره خبر می‌دهد.

بیشتر بخوانید: بسته کمکی ۳۰ میلیارد یورویی آلمان برای کمک به شهروندان

از زمانی که بانک مرکزی اروپا (ECB) در مبارزه با تورم بالا، نرخ‌های بهره را در چند مرحله افزایش داد، علاقه به سپرده‌های پس‌اندازکنندگان رو به افزایش بوده است. این بدان معناست که موسسات مالی نیز سود بیشتری از وام‌های اعطایی خود به دست می‌آورند و این بیش از سودی است که به سپرده‌های پس‌اندازکنندگان می‌پردازند.

به عنوان مثال، طبق داده های پورتال Check24، اقساط یک وام ۱۰هزار یورویی با مدت ۶۰ ماه که در ماه ژانویه منعقد شود ۱۸۷ یورو در ماه است. قسط همین میزان وام و مدت در اواسط دسامبر ۱۹۶ یورو بود.

بیشتر بخوانید: سطح بی‌سابقه نرخ تورم در منطقه یورو

“بنیاد سنجش کیفیت” (Siftung Warentest) که قیمت هر نوع کالایی با توجه به کیفیت آن را ارزیابی می‌کند، تشخیص داده که بهره اضافه‌برداشت از حساب جاری به طور قابل توجهی توسط بانک‌ها افزایش یافته است.

هایکه نیکودموس، از نشریه “فاینانس‌تست” متعلق به این بنیاد می‌گوید: «حال که موسسات اعتباری می‌توانند نرخ بهره اضافه‌ برداشت را افزایش می‌دهند، این کار را با قدرت تمام انجام می‌دهند و این روند از ماه می سال جاری مشاهده می‌شود.»

به کانال تلگرام دویچه وله فارسی بپیوندید

بر اساس ارزیابی (تا مقطع ۲۱ دسامبر) حدود ۴۵۰ نوع حساب بانکی در ۱۷۱ موسسه مالی، هم‌اکنون به طور متوسط ۹،۹۴درصد سود اضافه‌ برداشت دریافت می‌شود. یک محاسبه در ماه مه سال جاری نشان می‌داد که نرخ بهره اضافه‌ برداشت ۹،۲۵درصد بوده است.

انتقاد تند عبدالحمید از حکومت؛ بازداشت معترضان در مراسم چهلم آیلار حقی

عبدالحمید از “رفتارهایی مثل قتل، اعدام، تجاوز جنسی و شکنجه‌های سنگین در جمهوری اسلامی” انتقاد کرد. قوه قضائیه نسبت به تجاوز جنسی در زندان‌های ایران واکنش نشان داد. تعدادی ازشرکت‌کنندگان مراسم چهلم آیلار حقی بازداشت شدند.مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان روز سه‌شنبه ۶ دی (۲۷ دسامبر) در توییتر از حکومت به شدت انتقاد کرد و نوشت: «چه کسی فکر می‌کرد در نظامی که علما در رأس آن هستند و عنوان جمهوری اسلامی دارد، به‌جای شنیدن صدای معترضان، با آنان رفتارهایی مثل قتل، اعدام، تجاوز جنسی و شکنجه‌های سنگین صورت خواهد گرفت؟!»

عبدالحمید در ادامه توییت خود پرسیده است “آمران و عاملان این جنایات چه جوابی در پیشگاه خدا دارند؟!”

واکنش به انتصاب یک سردار سپاه به استانداری سیستان و بلوچستان

اعتراضات در ایران بیش از ۱۰۰ روز است ادامه دارد. سپاه پاسداران برای مقابله با خیزش مردمی تلاش می‌کند سهم و نقش بیشتری در حکومت برعهده بگیرد.

هیات دولت جمهوری اسلامی روز یکشنبه ۲۹ آبان سردار علیرضا فخاری از مقامات ارشد سپاه را به استانداری تهران انتصاب کرد و در ادامه این روند در جلسه عصر روز یکشنبه ۴ دی نیز محمد کرمی، فرمانده قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه پاسداران به عنوان استاندار سیستان و بلوچستان منصوب کرد.

یکی از دست‌اندرکاران مدرسه دارالعلوم زاهدان در واکنش به این انتصاب به دویچه وله گفت: «انتصاب یک سردار سپاه به سمت استانداری سیستان و بلوچستان نشانه این است که حاکمیت قصد دارد با مردم استان از راه زور و قدرت وارد شود، نه دیپلماسی و راه‌های سیاسی.گماشتن کسی که در کشتار جمعه خونین زاهدان متهم است، نوعی زهر چشم‌دادن به مردم استانی است که به صورت نظامی و امنیتی اداره می‌شود»

او تاکید کرد که “مولانا عبدالحمید رسما واکنشی نشان نداده ولی مردم استان این انتصاب را به فال نیک نمی‌گیرند”.

تعدادی از شرکت‌کنندگان مراسم چهلم آیلار حقی بازداشت شدند

مراسم چهلم آیلار حقی یکی از کشته‌شدگان اعتراضات سراسری روز سه‌شنبه ۶ دی با دعوت خانواده او در قبرستان وادی رحمت تبریز برگزار شد.

یاشار حکاک‌پور مدیر “انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجانی در ایران” (آداپ) به دویچه وله گفت علیرغم فضای امنیتی صدها تن در این مراسم شرکت کردند.

شرکت‌کنندگان شعارهایی چون “آذربایجان یاتماییب، آیلار قانی باتماییب” (آذربایجان نخوابیده و خون آیلار پایمال نشده)، “مرگ بر دیکتاتور” و “خامنه‌ای قاتله ولایتش باطله” سر دادند.

به گفته حکاک‌پور مامورین انتظامی که از قبل در ساختمان حوادث غیرمترقبه شهرداری مستقر شده بودند به شرکت‌کنندگان در مراسم حمله کردند و دست‌کم ۱۰ نفر از جمله ابراهیم مهاجر، فعال سیاسی آذربایجانی بازداشت شدند.

واکنش قوه قضائیه به اخبار مربوط به تجاوز جنسی در زندان‌های ایران

قوه قضاییه در واکنش به اخبار مربوط به تجاوز جنسی زندانیان زن اعلام کرد که هیچ شکایتی مبنی بر آزار از سوی زندانیان زن اعلام نشده است.

خبرگزاری “میزان” نوشته است در هفته‌های گذشته هیاتی ۵ نفره متشکل از کمیسیون زنان مجلس و همچنین هیاتی از سوی معاونت زنان ریاست جمهوری از زندان زنان قرچک بازدید کردند.

بیشتر بخوانید: جمهوری اسلامی از بازگرداندن هواپیمای حامل همسر و دختر علی دایی به دنبال چیست؟

به نوشته این خبرگزاری زندان‌های زنان مورد بازرسی قرار گرفته به نحوی که تاکنون در مورد تعرض در زندان‌های زنان هیچ‌گونه گزارشی ثبت نشده است.

نرگس محمدی، از جمله زنان زندانی است که در باره تجاوز جنسی در زندان‌های ایران افشاگری کرده است.

این کنش‌گر شناخته شده حقوق بشر زندانی در نامه‌ای خطاب به جاوید رحمان، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشری ایران، خواستار رسیدگی به موضوع “تعرض جنسی به زنان” در بازداشتگاه‌های جمهوری اسلامی شد.

بازگشت حمید قره‌حسنلو از بیمارستان به زندان

به گزارش هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حمید قره‌حسنلو از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری، از بیمارستان به زندان مرکزی کرج بازگردانده شد.

حمید قره‌حسنلو و همسرش، فرزانه قره‌حسنلو ساعاتی پس از شرکت در مراسم چهلم حدیث نجفی در کرج، بامداد روز ۱۳ آبان در منزل شخصی خود توسط ماموران امنیتی بازداشت و به “دست داشتن در مرگ” یک بسیجی به نام روح‌الله عجمیان متهم شدند.

در این پرونده، حمید قره‌حسنلو به اعدام و همسرش نیز به ۲۵ سال زندان نفی بلد در اهواز محکوم شدند.

آیا روسیه به فوتبال آسیا می‌پیوندد؟

در پی تحریم فوتبال روسیه توسط اتحادیه فوتبال اروپا یوفا و نیز فیفا، فدراسیون فوتبال این کشور در حال بررسی پیوستن به کنفدراسیون فوتبال آسیا است.در پی حمله نظامی روسیه به اوکراین، اتحادیه فوتبال اروپا “یوفا” و فدراسیون جهانی فوتبال “فیفا”، فدراسیون فوتبال روسیه را از روز ۲۸ فوریه سال جاری تحریم کرده و به حالت تعلیق درآورده‌اند. این تحریم مانع حضور تیم‌های ملی و باشگاهی روسیه در رقابت‌های متفاوت قاره‌ای و جهانی شده است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

حال به این خاطر موضوع پیوستن احتمالی فدراسیون فوتبال روسیه به کنفدراسیون فوتبال آسیا “ای.اف.سی” در این کشور مطرح شده است. فوتبال ملی و باشگاهی روسیه به دنبال بازگشت به صحنه رقابت‌های قاره و نیز حضور در دیدارهای مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۶ است.

اجرای این برنامه با توجه به تعلیق فعلی فوتبال روسیه در اروپا در پرده ابهام قرار گرفته است. گمان می‌رود که مسئولان ورزش روسیه احتمال مشارکت تیم‌های روسی در رقابت‌های قاره‌ای در آسیا را در مقایسه با ادامه عضویت در جمع خانواده فوتبال قاره اروپا، بالاتر ارزیابی کرده‌اند.

بر اساس گزارش رسانه‌های روسیه قرار بود روز سه‌شنبه ۲۷ دسامبر مراسم رای‌گیری در فدراسیون فوتبال روسیه برای خروج از فوتبال اروپا انجام شود.

اما گویا این برنامه به علت “نیاز به مشورت‌های بیشتر” به تعویق افتاده است. پیوستن احتمالی روسیه به ای.اف.سی. ساختار فوتبال آسیا را پس از “ورود” فوتبال استرالیا به آسیا در سال ۲۰۰۶، بار دیگر متحول خواهد کرد.

سفیر جدید آلمان در مسکو کیست؟

پست سفیر در مسکو همواره یکی از سخت‌ترین مأموریت‌ها در دیپلماسی آلمان بوده است، آن‌هم نه فقط از زمان حمله پوتین به اوکراین. بنا به گزارش اشپیگل، الکساندر گراف لامبسدورف در تابستان ۲۰۲۳ مسئولیت آن را برعهده خواهد گرفت.به زودی در رده کادرهای ارشد سفارت آلمان در مسکو تغییراتی رخ خواهد داد. گفته می‌شود الکساندر گراف لامبسدورف، سیاستمدار روابط خارجی حزب دموکرات‌ آزاد آلمان (لیبرال‌ها)، تابستان آینده سفیر جدید این کشور در مسکو خواهد شد.

محافل دولت ائتلافی آلمان این خبر را تأیید کرده و یه نشریه اشپیگل گفته‌اند: «این چنین در نظر گرفته شده است.» پیش از این سایت “پیونیر” در مورد تغییراتی که در نظر گرفته شده گزارش داده بود.

به کانال تلگرام دویچه وله فارسی بپیوندید

در حال حاضر “گزا آندریاس فون گیر” در مسکو این مقام را عهده‌دار است. ماموریت دیپلماتیک در پایتخت روسیه، دست‌کم از آغاز جنگ تهاجمی روسیه علیه اوکراین، یکی از دشوارترین کارها در حوزه دیپلماسی آلمان به شمار می‌رود.

برای مدت طولانی در محافل دولت ائتلافی برلین این گمانه‌زنی وجود داشت که گراف لامبسدورف سفیر آلمان در ایالات متحده آمریکا می‌شود. این گزینه اکنون از روی میز خارج شده است. اما به گفته سایت “پیونیر”، آندره‌آس میشلیس، وزیر مشاور در امور خارجه، به عنوان سفیر جدید آلمان در واشنگتن منصوب خواهد شد. او پیش از این سفیر آلمان در لندن بوده است.

گراف لامبسدورف یکی از باتجربه‌ترین سیاستمداران امور خارجی دولت ائتلافی آلمان به شمار می‌رود؛ به ویژه که او از دانش و تجربه بالایی در وزارت خارجه آلمان برخوردار است. او در سال ۱۹۶۶ در کلن به دنیا آمد و از نوادگان خاندان اشراف دیرین آلمانی گراف لامبسدورف است.

الکساندر گراف لامبسدورف از سال ۱۹۹۵ به عنوان دیپلمات آموزش دید و در سال ۱۹۹۷ و ۱۹۹۸ یکی از اعضای ستاد برنامه‌ریزی در وزارت خارجه آلمان زیر نظر کلاوس کینکل، وزیر امور خارجه وقت آلمان از حزب دموکرات‌ آزاد (FDP) بود.

لامبسدورف از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۳ از کارکنان سفارت آلمان در واشنگتن بود و پس از آن به طور موقت به عنوان مشاور وزارت خارجه آلمان در حوزه روسیه خدمت کرد. او از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۷ عضو پارلمان اروپا و از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ معاون رئیس پارلمان اروپا بود. لامبسدورف از سال ۲۰۱۷ عضو مجلس فدرال آلمان و نایب رئیس فراکسیون پارلمانی حزب دموکرات‌ آزاد است.

انتقاد شدید از تهاجم روسیه به اوکراین

لامبسدورف بارها جنگ تهاجمی روسیه علیه اوکراین را به شدت محکوم کرده و اعتقاد دارد که در حال حاضر یک راه‌حل صرفا دیپلماتیک امکان‌پذیر نیست. او در ماه آوریل ۲۰۲۲ در یک مناظره تلویزیونی گفت که راه‌حل مناقشه در ابتدا یک راه‌حل نظامی خواهد بود. او این دیدگاه را در سپتامبر تقویت کرد و گفت که آلمان باید تا زمانی که امکان مذاکرات در شرایط برابر مهیا نشده، از اوکراین حمایت نظامی کند.

بیشتر بخوانید: سفیر سابق آلمان: پوتین می‌خواهد با بحران گرسنگی اروپا را تحت فشار بگذارد

لامبسدورف در ماه آوریل در یادداشتی در هفته‌نامه وزین “دی سایت” از تظاهرکنندگان عید پاک که خواستار سیاست صلح‌جویانه پاسیفیستی به هر قیمتی هستند، انتقاد کرد. او نوشت: «وقتی راهپیمایان عید پاک اکنون خواستار خلع سلاح می‌شوند و در مصاحبه‌ها “حمایت غیرخشونت‌آمیز” از اوکراین را پیشنهاد می‌کنند، در واقع به صورت مدافعان کی‌یف و خارکف تف می‌اندازند.»

به اینستاگرام دویچه وله فارسی بپیوندید

در اکتبر سال جاری، لامبسدورف اعلام کرد، این‌که رئیس کرملین، ولادیمیر پوتین در سرزمین‌های اوکراینی که به‌طور غیرقانونی به خاک روسیه ضمیمه کرده، وضعیت جنگی اعلام می‌کند، نشانه‌ای از ضعف است: «این به سادگی نشان می‌دهد که او می‌خواهد در مناطقی که با ابزار نظامی از بین خواهند رفت، کنترل خود را با ابزارهای اداری گسترش دهد.»

فیلسوف فرانسوی: خیزش ایرانیان آتش‌فشانی است که سوخت می‌خواهد

هلن سیکسو، متفکر، نویسنده و حامی فرانسوی حقوق زنان، ضمن ستایش از شجاعت زنان ایرانی می‌گوید آنها به حمایت نیاز دارند. بنیانگذار مرکز مطالعات فمینیسم، خیزش ایرانیان را الهام‌بخش خوانده و پشتیبانی از آن را ضروری می‌داند.هلن سیکسو در سال ۱۹۳۷ متولد شد و با انتشار کتاب “خنده مدوسا” در سال ۱۹۷۶ به شهرتی جهانی دست یافت. این کتاب به زبان فارسی نیز ترجمه و منتشر شده است.

فشار و خشونت علیه زنان و راه‌های مقابله با آن محور اصلی این کتاب و از دغدغه‌های مهم این نویسنده است که تحولات ماه‌های اخیر ایران و نقش زنان در جنبش اعتراضی را به دقت دنبال می‌کند.

لیزا لوئیس، همکار دویچه‌وله در پاریس، در گفت‌وگویی به ابتکار بخش فارسی دویچه وله، پای صحبت این نویسنده، اسطوره‌شناس و نظریه‌پرداز مشهور فرانسوی نشسته و نظر او درباره جنبش اعتراضی در ایران را جویا شده که ترجمه آن در ادامه می‌آید.

دویچه‌وله: اعتراضات اخیر در ایران حدود سه ماه پیش در پی کشته شدن مهسا امینی، دختر ۲۲ ساله پس از بازداشت توسط ماموران گشت ارشاد آغاز شد. شما وضعیت زنان در ایران را چگونه تحلیل می‌کنید؟ آیا آنها هیچ حقوقی ندارند و این مسئله در تظاهرات اخیر چه جایگاهی دارد؟

هلن سیکسو: تقریبا از ابتدای جنبش فمینیستی در غرب در دهه ۱۹۷۰ میلادی این زنان ایرانی بودند که به مقاومت علیه ازخودبیگانگی برخاستند و به نماد آزادی‌خواهی بدل شدند. از صد سال پیش تاکنون انقلاب‌ها در ایران یکی پس از دیگری در حال رخ دادن بوده است.

با هر جنبش اعتراضی، مثلا جنبشی که به حرکت به سوی مدرنیته‌ی محدود در دوران محمدرضاشاه پهلوی منجر شد – اگر بتوان آن را این‌گونه نامید – و در تحولات بعدی آن و قدرت‌گیری روح‌الله خمینی، زنان قربانی، بهانه یا گروگان این جنبش‌ها بوده‌اند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

زنان ایرانی بسیار تحصیل‌کرده و الگوهای واقعی هستند. آنها در سال ۱۹۷۹ (۱۳۵۷) نماد ازخودگذشتگی، همبستگی و همدردی و کسانی بودند که در کف خیابان‌ها اعتراض می‌کردند. نخستین پرده از سرکوب هم پس از همین دوران نمایان شد؛ زنان مجبور به رعایت “حجاب” شدند، اما چه کسی فکر می‌کرد که همین حجاب برای تمام دوران‌ها به نماد رزم زنان علیه سرکوب و فشار بدل شود؟ دوره اخیر کبریتی بود که به بشکه باروت زده شد؛ به موقعیتی که زنان از دهه‌ها پیش در آن در رنج بودند.

دوستان زن ایرانی من از زندگی دوگانه خود حکایت می‌کنند؛ در خیابان لباس بدل می‌پوشند و در خانه آزادند و رها از خشونت این دیکتاتوری. تعجب‌برانگیز نیست که این زنان به چنین نمادی تبدیل شده‌اند. جنگ‌ها و جنبش‌های بزرگ آزادی‌بخش اغلب با یک حادثه و جرقه آغاز می‌شوند.

دویچه‌وله: شما در مشهورترین اثر خود، “خنده مدوسا”، از جمله به توصیف موقعیت‌هایی می‌پردازید که در آن زنان باید با کمک سبک نوشتاری زنانه و بدن خود، با یک نظام مردسالار مقابله کنند. وضعیت کنونی ایران تا چه اندازه شباهت‌هایی را [با کتاب شما] نشان می‌دهد؟

سیکسو: کتاب من یک روایت به‌روزشده از اساطیر یونان بود. برای توصیف موقعیت زنان و ستیز مرگبار مردان علیه آنها مثال بهتری وجود ندارد. مدوسا دختر فورسیس و ستو، خدایان اساطیری دریا و تنها عضو فناپذیر خانواده بود. مردان از او وحشت داشتند، زیرا می‌توانست با نگاه به آنها به سنگ تبدیلشان کند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

اما قدرت شگرف مدوسا در برابر مردان از کجا می‌آمد؟ از آنجا که او مردان را می‌دید و برخی فرصت دیدنش را نداشتند. مردان نمی‌خواهند زنان را ببینند و بر آنها حجاب می‌پوشانند تا نامرئی شوند و به شبح تبدیل شوند. وحشتناک است که زنان تا چه حد و حتی در زندگی روزمره پوشانده می‌شدند. اما زنان نه شیء هستند نه عروسک پوشیده. آنها به واقع می‌درخشند و بسیار زیبا هستند. مدوسای من چهارگوشه جهان را گشته و کاملا این‌گونه به نظر می‌رسد که اکنون در ایران است.

دویچه‌وله: برخی می‌گویند اگر اجبار حجاب در ایران برداشته شود رژیم هم سقوط می‌کند. شما هم چنین نظری دارید؟

سیکسو: هر دو با هم می‌روند. حجاب اجباری نماد جباریت است. در ضمن هیچ یک از دوستان ایرانی من اعتقاد ندارند که اعلام برچیده شدن گشت ارشاد به نحوی به بهبود اوضاع منجر شود. زنی که در خیابان روسری از سر برمی‌دارد، چنان که زنان ایرانی می‌کنند، شهامت فوق‌العاده‌ای دارد. او بر ترس از مرگ چیره شده است. اما این نمایش قدرتمندانه به معنای پیروزی نیست. زنان هنوز وقتی وارد یک مکان عمومی می‌شوند باید روسری بر سر کنند.

رژیم خشونت و ستمی باورنکردنی از خود به نمایش می‌گذارد. به تازگی دو جوان با چنان شقاوتی به قتل رسیدند که تمام بشریت باید از آن متاثر باشد. این اجرای حکم اعدام در بدترین شکل ممکن است. رژیم آماده است شکنجه کند و مایل است این مسئله را در حافظه ایرانیان، به خصوص جوانان و زنان، حک کند. آنها زنان را به مرگ زجرآور تهدید کرده و زنده به گورشان می‌کنند.

دویچه‌وله: رژیمی که بنیاد آن بر شقاوت علیه زنان بنا شده، چگونه می‌تواند به حیات ادامه دهد؟

سیکسو: این را فقط خودشان می‌دانند. اما من اعتقاد دارم کسانی که قادر به این کار باشند، دیگر انسان نیستند. حتی اگر چنین چیزهایی فقط در ایران رخ ندهد.

دویچه‌وله: اما مگر زنان همیشه “جنس ضعیف” قلمداد نمی‌شوند…

سیکسو: بله، اما خیلی وقت است که دیگر چنین دیدگاهی حاکم نیست. و کاملا برعکس، زنان جنس قوی‌ترند و مردان به همین دلیل از آنها می‌ترسند.

دویچه‌وله: زنان ایرانی این همه شجاعت را از کجا به دست می‌آورند؟

سیکسو: این را فقط خود زنان ایرانی می‌توانند به شما بگویند. اما من در هر حال به شدت تحت تاثیر شهامت آنها هستم. و طبیعی است که از خود سوال می‌کنم که آیا اصولا حق دارم در این باره اظهار نظر کنم؟ بالاخره من در ایران نیستم و مانند آنها که آنجا زندگی می‌کنند جان خود را به خطر نمی‌اندازم. اما دوستان ایرانی‌ام به من گفتند چرا کاری نمی‌کنم؟ می‌گویند حرف بزن، وقتی حرف بزنی مردم به تو گوش می‌دهند. برای من مهم است که بگویم من حرف‌های شما را شنیدم.

دویچه‌وله: جنبش اعتراضی در ایران چه تاثیری بر کشورهای دیگر با رژیم‌های خودکامه می‌گذارد، آیا می‌تواند به حرکت‌های اعتراضی در دیگر کشورها دامن بزند؟

سیکسو: گمان نمی‌کنم. موقعیت‌ها با هم تفاوت دارند و متاثر از رویدادها و ویژگی‌های ملی هستند. همه چیز به زمان مناسب بستگی دارد. در غیر این صورت به طور مستقیم یک انقلاب جهانی رخ می‌دهد. اما طبیعتا زنان ایرانی با خیزش خود به الگویی بدل می‌شوند که دیگر محو کردنی نیست.

این جنبش، به خصوص در جوان‌ها دلگرمی ایجاد می‌کند؛ جوانانی که بالاخره زمانی باید پا جای پای معترضان امروز بگذارند، همانطور که به عنوان مثال در مبارزه علیه تغییرات اقلیمی رخ داد.

دویچه‌وله: آیا حجاب برای شما در همه شرایط نماد ستم است؟

سیکسو: بله. [حجاب] قرار است زنان را حذف و ناپدید کند. البته برخی می‌گویند “حجاب خوب” هم وجود دارد. در فرانسه برخی زنان آن را به عنوان یک ژست سیاسی می‌بینند. از آنجا که کشور لائیک مخالف پوشش زنان است، حجاب برای آنها اعلام جنگ علیه دولت است. اما چرا این زنان به وضعیت زنان در ایران فکر نمی‌کنند؟ آیا نمی‌بینند که در چنین کشوری با پیشینه و سنتی کهن، حجاب زندگی، آزادی، امید و جسم زنان را محدود می‌کند؟

دویچه‌وله: آینده نزدیک ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

سیکسو: نمی‌دانم. حتی مردمی که در ایران هستند هم نمی‌دانند. آنچه هم‌اکنون رخ می‌دهد بسیار تاثیرگذار و در عین حال شکننده است. همه این به نمایش گذاشتن‌های شورش، غرور و کرامت – همگی به آتش‌فشانی خارق‌العاده می‌ماند؛ این آتش‌فشان به سوخت هم نیاز دارد. اما این کار را چه کسی انجام می‌دهد؟

کشورهای غربی به اوکراین کمک می‌کنند، که بسیار هم کار درستی است. اما اگر زمانی تمام معترضان یا اعدام شده یا به زندان افتاده باشند، چه کسی به زنان و مردان ایرانی کمک می‌کند؟

آریل دورفمن؛ گذشته‌ای که گریبان آینده را می‌گیرد

هرمز دیّار

در جریان وقایع کشورتان هستم و امیدوارم سرزمینی که به سرزمین معجزهها معروف است، به اعجاز خود ادامه دهد و صدای مردم را به گوش همه برساند. (آریل دورفمن، خطاب به مردم ایران)[1]

 

دوستی دارم که روان‌شناس است و دفتر مشاوره دارد. چند وقت پیش تعریف می‌کرد که تازگی‌ها مُراجعی دارد که منحصربه‌فرد است. مُراجع او یک قاضی بازنشسته است که دائم کابوس می‌بیند. مدام کسانی که محکومشان کرده به خوابش می‌آیند. دوست روان‌شناسم از او می‌پرسد: «چند وقت است که چنین کابوس‌هایی می‌بینی؟» قاضی می‌گوید: «از وقتی که بازنشست شده‌ام. تا زمانی که کار می‌کردم سرم به پرونده‌های تلنبارشده‌ در اتاقم گرم بود اما از وقتی بیکار شدم، کابوس‌ها دست از سرم برنمی‌دارند.» 

حرف‌های دوستم و ماجرای قاضی نگون‌بخت مرا به یاد مطلبی انداخت که پیش‌تر در کتاب امید علیه امید، اثر نادژدا ماندلشتام، خوانده بودم. بیوه‌ی شاعر شهیر روسیه می‌نویسد:

… یکی از مقامات ارشد پلیس‌مخفی که پس از مرگ استالین بازنشسته شده بود، مواجهه با قربانیان سابق خود را ماورای تحمل خویش یافت و خود را حلق‌آویز کرد. بازجوی مزبور در جوانی به کار بازجویی گمارده شده بود. او در تمام سال‌های خدمتش جز همکاران و زندانیانی که از آن‌ها بازجویی می‌کرد، ندیده بود. او به‌طور شبانه‌روزی و بی‌وقفه کار کرده بود و تازه بعد از بازنشستگی بود که فرصت یافت تا درباره‌ی اعمال خویش فکر کند… .[2]

او در جای دیگری از همان کتاب ماجرای مشابهی را نقل می‌کند: «زن خبرچینی که دائم به دفتر دادستانی احضار می‌شد تا شهادت‌های دروغ خود را که سال‌ها قبل علیه آدم‌های بیگناه داده بود پس بگیرد، در برابر وحشت‌زدگیِ مفرط دوام نیاورد، سکته کرد و مفلوج شد.»[3]

نادژدا ماندلشتام، چند سطر جلوتر، به واکاوی این حوادث پرداخته و می‌نگارد:

شکل خاصی از بیماری ــ گیجی، خواب‌آلودگی، خواب هیپنوتیزمی ــ وجود داشت که همه‌ی آن‌هایی که به نام «عصر جدید» مرتکب رفتارهای هولناک می‌شوند، به آن مبتلا شده بودند. تمام آن قاتلان، تحریک‌آفرینان و خبرچینان یک ویژگی مشترک داشتند: آن‌ها هرگز به ذهنشان خطور نمی‌کرد که قربانیانشان روزی دوباره بر خواهند خاست و سخن خواهند گفت. آن‌ها تصور می‌کردند که زمان متوقف شده است؛ به‌راستی این نشانه‌ی اصلی بیماری بود. هرگز به فکرشان خطور نمی‌کرد که ارواح این آدم‌ها، کسانی که سربه‌نیست کرده‌اند یا به اردوگاه‌های کار اجباری فرستاده‌اند، روزی برخیزند و از گورکنان خویش حساب پس بخواهند. درنتیجه در دوره‌ی اعاده‌ی حیثیت‌ها (پس از ۱۹۵۶) تمام عذاب‌وجدان و ترس‌هایی که طی سال‌ها در خود سرکوب و انباشته کرده بودند یکباره فوران کرد و آن‌ها را سراپا وحشت‌زده کرد.[4]

بازگشت اشباحِ قربانیان و عذاب‌ وجدانِ ستمگران، در ادبیات سابقه‌ای دیرینه دارد و به‌ویژه در آثار ویلیام شکسپیر بیش از هر نویسنده‌ی دیگری مشهود است. اما بازگشت «اجسادِ» قربانیان و تقاص‌گرفتن از دژخیمان، سوژه‌ای نسبتاً بدیع است که در آثار نویسنده‌ی پرآوازه‌ی شیلیایی، آریل دورفمن، نقش پررنگی ایفا می‌کند. دورفمن همانند نادژدا ماندلشتام، تباری روسی دارد. اجداد دورفمن یهودی بودند. تعدادی از آن‌ها در حمله‌ی آلمان به روسیه به دست نازی‌ها کشته شدند. والدین دورفمن اما به آن‌سوی کره‌ی زمین، به آرژانتین، رخت کشیدند و دورفمن در آنجا چشم به جهان گشود. (۱۹۴۲) پدر چپگرای او، به یاد ولادیمیر لنین، او را ولادیمیرو نام نهاد.[5] دورفمن کودکی بسیار نرم‌خو و دل‌رحم بود. از آن‌هایی بود که وقتی مورچه‌ای در مسیر خود می‌دید راهش را کج می‌کرد تا مور بی‌نوا را له نکند یا اگر بر حسب اتفاق زخمی به درختی وارد می‌کرد از درخت پوزش می‌خواست. معلوم بود که چنین کودکی در بزرگ‌سالی به آدمی خشونت‌پرهیز بدل می‌شود. او می‌گفت: به‌تجربه آموخته‌ام که خشم در سخت‌ترین لحظات زندگی به دادمان می‌رسد و باعث بقای ما می‌شود اما نمی‌تواند به زندگی بهتر، صلح و انسانیت کمکی پایدار کند.[6]

شگفت نیست که دورفمن با مجازات اعدام نیز مخالف بود؛ حتی درمورد آدمی مثل پینوشه. فراتر از آن، دورفمن در روز مرگ دیکتاتور پیر حاضر نشد که با پسرش به خیابان برود و پایکوبی کند. حتی آن‌قدر بلندنظر بود که نوشت: معمولاً از این بیم دارم که مرگ یک فرد ــ هرقدر هم منفور ــ به موقعیتی برای شادمانی تبدیل شود، درنتیجه امیدوار بودم که آنچه باعث خوشحالی شده، زایش ملتی جدید باشد نه مرگ یک فرد.[7]

همچنین در عالم خیال، برای مجازات پینوشه، به‌جای اعدام، مکافات دیگری در نظر گرفته بود:

اینکه پینوشه را مجبور کنند تا به چشم‌های سیاه و زلال زنانی بنگرد که او پسران، همسران، پدران و برادرانشان را ربوده و ناپدید کرده بود؛ اینکه زنان، تک‌تک، به ردیف بیایند جلو و هریک از آن‌ها به او بگوید که چگونه زندگی‌شان با فرمانی که او داده، یا فرمانی که جلویش را نگرفته، تباه و ویران شده. دلم می‌خواست چرخه‌ی درندگیِ جنایت‌های پینوشه گسسته شود و درنتیجه، او دریابد که چه‌کار کرده و شاید، کسی چه می‌داند، روزی طلب بخشایش کند.[8]

چالش عفو یا انتقام، دغدغه‌ی اصلی او در دوره‌ی گذار شیلی از دیکتاتوری به دموکراسی بود. او در نمایش‌نامه‌ی مرگ و دوشیزه که آوازه‌ی او را بیش از هر اثری بلند ساخت، به همین چالش می‌پردازد.

بااین‌حال، دورفمن در مقام نویسنده‌ی در تبعید، نمی‌توانست از رنج زنانی که در شیلی و تحت حکومت پینوشه، همسر، فرزند یا برادر خود را از دست داده‌ بودند، بی‌اعتنا بگذرد.

از همین رو، پایداری، پرهیز از سکوت، بازگشتِ اجساد قربانیان، و در یک کلام، مواجهه‌ی گذشته با آینده، محور تقریباً تمام آثار ادبی‌ اوست. دورفمن از طریق آثار خود به ناپدیدشدگان (desaparecidos) چهره می‌بخشید و به خانواده‌های قربانیان که خشم خود را از بیم ماشین سرکوب در پستوی سکوت قایم کرده بودند، صدا می‌داد. دورفمن درحالی‌که در اروپا یا آمریکا در تبعید به سر می‌برد در داستان‌هایش از حوادث دردناک کشورش اثر می‌پذیرفت و هم‌زمان بر آن اثر می‌گذاشت. یکی از عجیب‌ترین نمونه‌های این رابطه‌ی متقابل به سال ۱۹۷۸، پنج سال پس از آغاز دیکتاتوری پینوشه، بازمی‌گردد.

در نوامبر ۱۹۷۸ اجساد پانزده دهقان ــ که در اکتبر ۱۹۷۳ از خانه‌های خود ربوده شده بودند و پس از آن هرگز کسی آن‌ها را ندیده بود ــ در چاه معدنی متروکه نزدیک به روستای لونکن کشف شد. پس از قضیه‌ی معدن لونکن، کم‌کم سروکله‌ی پیکرهای ناپدیدشدگان در جاهای دیگر نیز پیدا شد: امواج دریا آن‌ها را به ساحل می‌آورد، از درون گورهای دسته‌جمعی در زیر کشتزارهای شخم‌خورده بیرون می‌زدند و از کناره‌ی رودخانه‌ها از زیر خاک بیرون می‌آمدند.

این جنایت اهریمنی، به‌نوبه‌ی خود، شکل خاصی از مقاومت را برانگیخت. بستگان، به‌ویژه مادران «ناپدیدشدگان»، نمی‌خواستند اجازه دهند که جگرگوشه‌هایشان بیش از این در تاریکی بمانند. در سال‌های بعد، جهان شاهد آن بود که چطور بستگان قربانیان در برابر مقامات ایستادند و از آ‌ن‌ها خواستند که یا بازداشت‌شدگان را زنده بازگردانند یا اجساد آنان را پس دهند تا به‌طرزی شایسته به خاک سپرده شوند. نماد این مقاومت، عکس‌هایی بود که زنان به لباس خود سنجاق می‌کردند و یا در راهپیمایی‌های سکوتی که به‌شکلی بی‌رحمانه سرکوب می‌شد، روی پلاکاردها برمی‌افراشتند. این اقدامات اعتراضی، در میانه‌ی دهه‌ی ۱۹۷۰ در شیلی و آرژانتین آغاز شد و به‌زودی به‌ شیوه‌ای جهانی از مقاومت بدل گشت. در دهه‌های گذشته، خانواده‌هایی در افغانستان، میانمار، اتیوپی، قبرس، سوریه، یمن و مکزیک همین روش را در پیش گرفته‌اند تا یاد گمشدگان را زنده نگه دارند. دورفمن به یاد می‌آورد که در دهه‌ی ۱۹۸۰، پس از مهاجرت اجباری به آمریکا، چگونه از مشاهده‌ی عکس نوجوانان ناپدیدشده روی کارتن‌های شیر که به درخواست والدین آنان نصب شده بود، شگفت‌زده شد.

طُرفه آنکه ماه‌ها پیش از آنکه جسدی پیدا شود، دورفمن شروع به نگارش داستانی به نام بیوه‌ها کرده بود. او در داستان خود، به‌جای آنکه نابودشدن قربانیان را بپذیرد، پیش‌بینی کرده بود که درصورت بازگشت این اجساد، بقایای پیکرها به دادخواهی خواهند پرداخت.

در داستان بیوه‌ها، همانند بسیاری از نوشته‌های ادبی دورفمن، زنان در صف اول مبارزه ایستاده‌اند و قوای دست‌نشانده‌ی دیکتاتوری را به ستوه می‌آورند. دورفمن درمورد نقش زنان در مبارزات سیاسی و مدنی می‌نویسد:

زنان اغلب اعضایی از جامعه‌اند که قدرت کمتری در اختیار دارند، آن‌ها در حاشیه افتاده‌اند، هرچند وقتی زنان دست به شورش میزنند، لبریز از قدرت اراده، خشم و وقار می‌شوند و به این شکل، دنیایی را از هم میشکافند و قدرت را به چالش میگیرند، تا آنکه قدرت در برابر تلاش‌های آنان ماهیت خویش را آشکار می‌کند و پلیدی‌هایش را بیرون می‌ریزد.[9]

در جایی از داستان بیوه‌ها دیالوگی تکان‌دهنده میان دو نماینده‌ی نیروی انتظامی (سروان و ستوان) و زنی که پدرش جزو کشته‌‌شدگان است درمی‌گیرد که هم‌زمان قدرت اراده‌ی زنان و پلیدیِ قدرت‌مداران را آشکار می‌سازد:

سروان که صبرش لبریز شده بود، گفت: «سر در نمیآورم که پدرت دفن شده یا نشده.»

زن گفت: «سربازها دفنش کرده‌اند نه من.»

«تو حضور نداشتی؟»

«فقط سربازها.»

«سربازها حق نداشتند پدر مرا به خاک بسپارند.»

سروان… احساس می‌کرد با موضوعی سروکار پیدا کرده که ممکن است مخالفان نظام را که برای سرنگونی تلاش میکنند، دور هم جمع کند و آن‌وقت از یک آدم بیسروپای ناشناس، یک شهید یا یک قهرمان ساخته شود… در چنین وقت‌هایی تشییع‌جنازه… به خطرش نمیارزد.

ستوان حرف زن را برید: «این میلوناس عنصر… خطرناکی بود جناب سروان… نمیتوانست جلوی زبانش را بگیرد… یک روز خانواده‌اش جلوی یک قاضی سبز شدند و ادعا کردند که طرف ناپدید شده. گفتند او را ربوده‌اند… این مردم… مدتی ناپدید می‌شوند، بعد دست به کشتن همدیگر می‌زنند یا به نیروهای پلیس حمله می‌کنند، یا در تصادفی، چیزی، خودشان را مجروح میکنند، بعد سعی میکنند که حکومت را مقصر قلمداد کنند…»[10]

نیست‌ونابودکردن اجساد قربانیان، استراتژی سبعانه‌ و پلید رژیم پینوشه بود؛ روشی که در ابتدا، به خیال آنان، خردمندانه به نظر می‌رسید. دیکتاتور با یک تیر دو نشان می‌زد: از یک سو با ناپدیدکردن اجساد، کشته‌شدن قربانیان و اساساً بازداشت آنان، را حاشا کرده و بدین‌ترتیب بر جنایت‌های خود سرپوش می‌گذاشت. از سوی دیگر، با سربه‌نیست‌کردن آدم‌ها رعب در دل‌ها می‌افکند؛ ارعابی که هزینه‌ای نداشت و برای کاسبان ترس به‌صرفه بود. دیکتاتور اما خبر نداشت که همین استراتژی عاقبت گریبانش را می‌گیرد.

چگونه؟ ماجرا، چنانچه دورفمن در اثر کم‌نظیر خود، شکستن طلسم وحشت، توضیح می‌دهد، به قرار زیر است:

در اکتبر ۱۹۹۸، پینوشه با خیال آسوده برای عمل جراحی به انگلستان سفر کرد. پیش‌تر در سال ۱۹۹۶ گروهی از وکلا در دیوان عالی اسپانیا درمورد مرگ و ناپدیدشدن تعدادی از شهروندان اسپانیایی در شیلی، علیه پینوشه اقامه‌ی دعوا کرده بودند. از همین رو، پینوشه از ورود به اسپانیا قدری هراس داشت اما خاطرش از عزیمت به انگلستان کاملاً آسوده بود. بااین‌حال، نیمه‌شب ۱۷ اکتبر ۱۹۹۸ چند کارآگاه بریتانیایی به کلینیک آمده و دیکتاتور را بازداشت کردند. هم‌زمان یک قاضی در اسپانیا انتظار می‌کشید تا پینوشه را برای محاکمه به اسپانیا بفرستند.

حالا پلیس اسکاتلندیارد به‌شدت او و همراهانش را می‌پایید و پینوشه حتی برای قدم‌گذاشتن در فضای سبز اقامتگاه خود مجبور به کسب مجوز بود. قانون، قلاده‌ای به گردن دیکتاتور انداخته بود که تنها به‌اندازه‌ی ریسمانی که مرجع قضائی برای او تعیین کرده بود می‌توانست جا‌به‌جا شود. اکنون پینوشه دست‌کم می‌فهمید که محدودیت، حصر خانگی و پاییده‌شدن چه طعمی دارد. 

بااین‌همه، پینوشه به اسپانیا منتقل نشد. دادگاه بریتانیا پس از کش‌وقوس‌های فراوان ــ طی مجموعه‌ای از اقدامات مشکوک به تبانی، خلأ‌های قانونی و بهانه‌تراشی‌های وکلای دیکتاتور ــ سرانجام پینوشه را به شیلی مسترد کرد. اما در شیلی که حالا رئیس‌جمهوری منتخب بر آن حکم می‌راند، قوه‌ی قضائیه به‌تدریج مراحل اولیه‌ای از استقلال را می‌پیمود. ازجمله، در پایان سال ۱۹۹۷ دیوان عالی برای نخستین بار حکم به الغای قانون عفو پینوشه داده بود؛ قانونی که در اساس برای مبراساختن خود او تدوین شده بود. علاوه بر این، از لحظه‌ی دستگیری پینوشه در لندن، شکایت‌های جدیدی علیه نیروهای مسلح طرح شد و پرونده‌هایی که قبلاً به‌علت قانون عفو، مختومه اعلام شده بود دوباره گشوده شد. اما عجیب‌تر از همه‌ی این موارد، پرونده‌ی مربوط به «کاروان مرگ» بود. در سال ۱۹۷۳، در ابتدای روی‌کارآمدن پینوشه، نظامیان او ۷۵ انسان بی‌گناه را به کام مرگ فرستاده بودند. این اقدام قساوت‌آمیز بعدها به «کاروان مرگ» موسوم شد. کارلوس برگر یکی از آن قربانیان بود. برگر و ده‌ها نفر دیگر بازجویی و شکنجه شدند و در کمال بی‌رحمی به قتل رسیدند. اجساد تعدادی از کشته‌شدگان هرگز به خانواده‌ها تحویل داده نشد و معلوم نگشت که در کجا دفن شده‌اند. پدر و مادر کارلوس برگر نتوانستند این مصیبت را تحمل کنند و در سال‌های بعد دست به خودکشی زدند. کارمن، همسر وفادار کارلوس، اما پایداری نشان داد و اجازه نداد که مرگ همسرش او را از پا درآورد. کارمن، در طلب مجازات قاتلان کارلوس برآمد. و به‌رغم بی‌اعتناییِ قضات به شکایت‌های او طی سالیان متوالی، بر اقدامات خویش مداومت ورزید.

سرانجام در اوت ۱۹۹۹، چند ماه پس از بازداشت پینوشه در لندن، حکم جلب نظامیانی که زندگی کارمن را سیاه کرده بودند صادر شد.

هنوز اما ماجرا تمام نشده بود. کارمن در آوریل ۲۰۰۰ در برابر دیوان عالی، ژنرال پینوشه را بابت فجایع کاروان مرگ متهم ساخت. مدارک او قاطع بود. ازجمله استشهادی از گروهی از افسران ناحیه که به دست‌داشتن پینوشه و دستور او برای لاپوشانی کشتارها گواهی می‌داد. در ادامه، معلوم شد که پینوشه می‌خواسته از طریق این کشتار، پیامی را برساند. البته نه به غیرنظامیان، بلکه به خودِ نظامیان: اینکه هیچ نرمشی نسبت به مخالفان تحمل نخواهد شد. خودِ ارتش می‌بایست مرعوب می‌شد. کاروان مرگ نمایشی برای نشان‌دادن قدرت پینوشه بود.

اکنون اما پینوشه در تاری که خود تنیده بود، گرفتار آمده بود. اگر او اجساد کشته‌شدگان را به‌جای گم‌وگورکردن به بستگانشان تحویل داده بود، اینک آزاد می‌شد. اما حالا اجساد کشته‌شدگان بازگشته و گریبان پینوشه را گرفته بودند.

دورفمن در سال‌های پس از پایان دوران دیکتاتوری، بارها دیده بود که با فرارسیدن «روز مردگان» (۳۱ اکتبر تا ۲ نوامبر) خانواده‌های افراد ناپدیدشده چه زجری می‌کشند: مزاری وجود نداشت تا بر آن گل بگذارند. حالا همان ناپدیدشدگان به‌طریقی زنده بودند: آنان، ورای مرگ، دیکتاتوری را مؤاخذه می‌کردند که می‌خواست با تسریع مرگ آنان و بعد انکار آن، برای همیشه نابودشان کند.

البته پینوشه چنان‌که باید، به سزای اعمال خود نرسید. وکلایش در مراحل نهایی محاکمه، «زوال عقل» ساختگیِ او را بهانه کردند و یکی از شعب دادگاه استیناف شیلی، محاکمه‌ی پینوشه را بر اساس این عذرِ واهی به تعلیق درآورد.

مبارزه‌ی معدود قضات عادل شیلی و مخالفان پینوشه ظاهراً بی‌ثمر مانده بود. اما در مقیاسی بین‌المللی و در نگاهی روبه‌آینده، آنان گامی نسبتاً پیروزمندانه‌ برداشته بودند. آنان مسیری را گشودند که محاکمه‌ی مستقیم یا نیابتیِ دیکتاتورهای دیگر جهان را هموار می‌کرد. آنان دیگر ملل جهان را به این واقعیت دلگرم ساختند که می‌توان دیکتاتورها را نیز در ایام حیاتشان به محضر عدالت کشاند. طولی نکشید که در اکتبر ۲۰۰۰ مردم صربستان علیه اسلوبودان میلوشویچ، قصاب بالکان، قیام کردند و کمتر از یک سال بعد، دیکتاتور سابق صربستان تسلیم دادگاه لاهه شد.

بنابراین، در چشم‌اندازی فراخ‌تر، اختلالی که وکلای پینوشه در روند محاکمه‌ی او پیش آوردند، مانع از پیشرویِ «فرشته‌ی عدالت» به‌سوی پاسخگوکردن دیکتاتورها در سطحی بین‌المللی نشد. حالا دیکتاتورهایی مثل پینوشه و میلوشویچ، اگر اندکی عقل داشته باشند، باید در ستمگری و کشتار، کمتر دست‌ودل‌بازی به خرج دهند. به‌هرحال، بی‌تردید پس از محاکمه‌ی پینوشه، دیگر دیکتاتورها و هم‌دستانشان نمی‌توانند با خاطری آسوده در خارج از قلمروی خودکامگیِ خویش عرض اندام نمایند. 

بااین‌حال، به‌قول دورفمن، نیاز به تأسیس محکمه‌ای فراملی و بین‌المللی که احکامش برای تمام حکومت‌های جهان ــ حتی در داخل مرزهایشان ــ لازم‌الاجرا باشد، بیش از هر زمان دیگر احساس می‌شود.[11] کسی چه می‌داند، شاید اگر روزی چنین محکمه‌ای بنا نهاده شود دیگر خودِ دیکتاتوری به افسانه‌ای در گذشته مبدل شود. به‌قول دورفمن: گاهی کارِ درست این است که رؤیای ناممکن را در سر بپرورانیم، ناممکن را بخواهیم و برای ناممکن فریاد بزنیم. شاید تاریخ همان موقع گوش سپرده باشد و همان دم پاسخ دهد.[12]


[1]ماهنامه‌ی گلستانه، ۱۰۱، ص۹.

[2] نادژدا ماندلشتام (۱۳۹۷) امید علیه امید. ترجمه‌ی بیژن اشتری، نشر ثالث، ص۹۷.

[3] همان، ص۹۶.

[4] همان.

[5] ولادیمیرو، ادوارد و آریل سه نام کوچکی است که دورفمن به تناسب سکونت در آرژانتین، آمریکا و شیلی برگزید. در کودکی و پس از مهاجرت به ایالات متحده، کودکان آمریکایی نام ولادی را با کلمات مشابه «لیدی» و «لادی» (پسرک) دست می‌انداختند. درنتیجه، دورفمن پس از مطالعه‌ی شاهزاده و گدای مارک تواین خود را ادوارد (ادی) نامید و از والدینش خواست که دیگر او را ولادیمیرو صدا نزنند.

Ariel Dorfman (1998) Heading South, Looking North: A Bilingual Journey. New York: Farrar, Straus and Giroux, p.79.

[6] Ariel Dorfman (2012) Feeding on Dreams. Mariner Books.

[7] Ibid.

[8] Ibid.

[9] با تغییراتی مختصر از: آریل دورفمن (۱۳۹۶) سه‌گانه‌ی قدرت. ترجمه‌ی سید مصطفی رضیئی، نوگام، ص۲۰.

[10] آریل دورفمان (۱۳۷۹) ناپدیدشدگان ]بیوه‌ها[. ترجمه‌ی احمد گلشیری، نشر آفرینگان، صص ۱۹-۲۸.

[11] آریل دورفمن (۱۴۰۱) شکستن طلسم وحشت: محاکمه‌ی شگفت‌انگیز و پایان‌ناپذیر ژنرال آگوستو پینوشه، ترجمه‌ی زهرا شمس، نشر کرگدن، ص۱۷۹.

[12] همان، ص۱۴۳.

حضور بدون حجاب دختر شطرنج‌باز ایرانی در مسابقات جهانی

در ادامه اعتراض زنان ایرانی به حجاب اجباری و در همراهی با اعتراضات سراسری مردم ایران، سارا خادم الشریعه، ملی‌پوش شطرنج زنان ایران در مسابقات قهرمانی جهان بدون حجاب به میدان رفت.مسابقات قهرمانی شطرنج جهان در ماده شطرنج سریع و برق آسا از روز ۲۶ دسامبر (۵ دی) در شهر آلماتی در قزاقستان در جریان است.

سارا خادم الشریعه، استاد بزرگ شطرنج ایران هم در این رقابت‌ها حضور دارد. این شطرنج‌باز ۲۵ ساله ایرانی در نخستین روز از این مسابقات بدون حجاب وارد صحنه مسابقات شد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

او با این اقدام حمایت خود از خیزش سراسری مردم ایران علیه حکومت جمهوری اسلامی و مخالفت با حجاب اجباری را ابراز کرد.

خادم‌الشریعه نخستین شطرنج‌باز زن ایرانی است که موفق شد در سن ۱۸ سالگی، فراتر بر کسب درجه استادبزرگ زنان، در هشتاد و چهارمین کنگره شطرنج جهان نیز عنوان استاد بین‌المللی شطرنج را از آن خود کند.

در کنار سارا خادم‌الشریعه، همچنین ملی‌پوش پیشین شطرنج ایران، آتوسا پورکاشیان بدون حجاب در مسابقات قهرمانی جهان در قزاقستان به رقابت پرداخته است. پورکاشیان به تازگی در ترکیب تیم ملی ایالات متحده آمریکا قرار گرفته است.

برداشتن حجاب اجباری از سوی زنان ورزشکار ایران در مسابقات بین‌المللی، در پایان ماه اکتبر سال جاری میلای نیز خبرساز شده بود.

الناز رکابی، ملی‌پوش صخره‌نوردی ایران هم با چنین اقدامی در چارچوب رقابت‌های قهرمانی آسیا در کره‌جنوبی، توجه گسترده جامعه بین‌المللی را به خود جلب کرده بود.

آماده‌باش ارتش صربستان در پی تشدید تنش‌ها با کوزوو

در پی تشدید تنش‌ها میان بلگراد و پریشتینا، صربستان نیروهایش را در مرز با کوزوو به بالاترین سطح از آماده‌باش جنگی درآورد. ناتو از هر دو طرف خواسته تا با خویشتن‌داری از شدت گرفتن درگیری‌ها پرهیز کنند.براتیسلاو گاسیچ، وزیر کشور صربستان، روز سه‌شنبه ۶ دی ماه (۲۷ دسامبر) اعلام کرد به دستور الکساندر ووچیچ، رئیس‌جمهور این کشور، نیروهای رزمی صربستان در بالاترین سطح از آماده‌باش جنگی قرار گرفته‌اند و این دستور به پلیس و سایر واحدها صادر شده است.

به گفته او هدف از این دستور “اتخاذ تمامی اقدامات برای حفاظت از مردم صربستان در کوزوو” بوده است.

رئیس ستاد ارتش صربستان نیز وضعیت حاکم را “جدی” توصیف کرد و گفت شرایط موجود مستلزم “حضور نیروهای مسلح صربستان در امتداد مرز” با کوزووست.

از آنجایی که نیروهای صربستان از مدت‌ها پیش در مرز کوزوو به حالت آماده‌باش بوده‌اند، هنوز مشخص نیست این دستور دقیقا چه معنایی دارد. ناتو از هر دو طرف خواسته بود تا با خویشتن‌داری از تشدید تنش‌ها جلوگیری کنند.

شامگاه یکشنبه (۲۵ دسامبر‌) در شهر زوبین پوتوک واقع در شمال کوزوو درگیری‌هایی رخ داد که منجر به تیراندازی شدند. اقلیت قومی صرب اخیرا مسیر‌های تردد در این منطقه را مسدود کرد.

به گفته مقامات نیروی حافظ صلح ناتو حادثه تیراندازی در نزدیکی یکی از واحدهای گشت بازرسی رخ داد. این حادثه تلفات جانی در پی نداشت و به کسی نیز آسیبی نرسید، اما نیروی حافظ صلح ناتو اعلام کرده بررسی‌در مورد این رخداد را آغاز کرده است.

در همین حال وزیر دفاع و رئیس ستاد ارتش صربستان در اقدامی نمایشی با هدف نشان دادن آمادگی رزمی، در جریان بازدید از یکی از مناطق مرزی با نیروهای نظامی دیدار و از خدمات آنان تقدیر کردند.

در ماه‌های گذشته تنش مرزی میان صربستان و کوزوو شدت پیدا کرده است. صد‌ها تن از صرب‌تبارها در شمال کوزوو، از چند هفته پیش با ایجاد مانع، جاده‌ها را مسدود کردند. این وضعیت اواخر ماه نوامبر در پی به دلیل تنش‌های ایجادشده در مورد پلاک‌های خودرو شدت گرفت.

دلیل بروز این تنش‌ها تصمیم کوزوو برای جایگزینی پلاک‌خودروهایی بود که پیش‌تر و در زمان کنترل صربستان بر این مناطق از سوی این کشور صادر شده بودند.

بسیاری از صرب‌تبارهایی که در مناطق شمالی کوزوو زندگی می‌کنند همچنان از پلاک‌هایی متعلق به آن زمان استفاده می‌کنند و مخالف این اقدام پریشتینا بودند. با این همه دولت کوزوو همچنان بر این تصمیم خود پافشاری کرده و همین امر موجب شد تا شمار زیادی از افسرهای پلیس صرب‌تبار کوزوو در حرکت جمعی در اعتراض به این تصمیم از سمت خود استعفا دهند.
بخوانید: رئیس جمهور کوزوو به ارتکاب جنایات جنگی متهم شد

کوزوو که اکثر ساکنان آن آلبانیایی‌تبار هستند، در سال ۲۰۰۸ اعلام استقلال کرد، اما دولت صربستان استقلال کوزوو را به رسمیت نمی‌شناسد و معتقد است صرب‌های کوزوو توسط اکثریت جمعیت آلبانیایی‌تبار مورد آزار و اذیت قرار دارند.